يک نيمروز پاي صحبت کارکنان انبار نفت قوچک
سـوخت  رسـاني  با جـان و تـن
گزارشي از روند کار و زندگي و عمليات در انبار نفت شرق تهران

مشعل  آرزو عطايي  اينجا    انبار نفت منطقه شمال شرق تهران، معروف به انبار نفت قوچک است. از مرکز شهر که در خودرو جاي بگيريد، يک ساعتي زمان ميبرد تا به اينجا برسيد؛ زماني که اين انبار احداث شده است، هيچ خيابان و ساختمان مسکوني اينجا وجود نداشت، اما در آذرماه 96.  اتوبان شهيد  بابايي و بلوار ارتش، اين انبار را در بر گرفتهاند و ساختمانهاي مسکوني ارتش پس از ساخت و سازهاي سالهاي اخير، درست همجوار آن مستقر شدهاند، يک مجموعه سوارکاري متعلق به ارتش نيز، از بالاي تپههاي انبار نفت قوچک ديده ميشود؛ اينجا آذر ماه آرام و سرد و بيصداست، اما در دل اين آرامش، کار سختي انجام ميشود و فقط کافي است يک لحظه اين عمليات متوقف شود يا به جايگاهي، سوخت نرسد، آن وقت ديگر غوغايي در جايگاه و خيابانها و رسانهها برپا خواهد شد اما با وجود تمام اين سختي ها کار سخت سوخت رساني از اين انبار در کمال نظم و آرامش انجام مي شود. از اهميت حياتي و راهبردي انبار نفت قوچک که زيرمجموعه شرکتهاي پخش فرآوردههاي نفتي منطقه تهران فعاليت ميکند، همين بس که پس از انبار نفت ري، بزرگترين انبار نفت تهران است و سوخت رساني به نقاط و ارتفاعات سردسير و بدون گاز فيروزکوه، دماوند، لواسان، 80 جايگاه در شرق و جنوب تهران و حتي گاهي سوخت رساني به نقاطي مانند گرمسار و سمنان را نيز به عهده دارد. انبار نفت شمال شرق تهران، نبض تپنده سوخترساني به شرق استان تهران است که در زمان سفرهاي برون شهري و ايام تعطيل مسئوليتي دوچندان به عهده زنجيره صميمي، متصل و همدل کارکنان غيرتمند و سختکوش آن از مدير تا رانندگان قرار گرفته است. در گزارش پيش رو نگاهي داشتهايم به خصوصيات فني و عملياتي انبار شمال شرق تهران و اهميت آن، همچنين سختيهاي کار در اين تاسيسات و پاي حرفهاي دل کارکنان سختکوش آن نشستهايم.
بدون اين که مرا بشناسند، با او سلام و احوالپرسي ميکنند، حاجي صدايش ميکنند. مهدي نعمتاله، ساده و صميمي است؛ مديري خاکي و خونگرم که با کارکنانش که در ميانه مصاحبه براي موارد مختلف به اتاق او ميآيند يا تلفن ميزنند، بسيار صميمانه برخورد ميکند. غم کارکنان پير و جوانش را ميخورد و در ميانه بازديد از تاسيسات انبار، بارها با نگاهي غمناک و بي پيرايه ميگويد: شرمنده اينها هستم و نميتوانم به صورتشان نگاه کنم، مشکلات حل نشده زيادي دارند.
مهدي نعمتاله، اواخر دوران جنگ به استخدام صنعت نفت درآمد و 32 سال سابقه خدمت در صنعت نفت را دارد. نزديک به چهارسال است که در انبار شرق فعاليت ميکند و پيش از اين در انبارهاي ديگر مشغول بوده است و تلاش ميکند به صورت حضوري بر عمليات نظارت کند. درباره نحوه عمليات در انبار نفت شرق ميگويد: «شهر تهران سه انبار نفت به همراه يک انبار 18 هزار تايي دارد که شامل انبار نفت شرق، غرب و ري است. در مواقع ضروري، اين انبارها به کمک هم ميآيند. سوخت حدود 80 جايگاه از اين انبار تامين ميشود. با توجه به سختگذر بودن مناطق دماوند و فيروزکوه، رودبار و قصران، شميرانات و لواسانات که هنوز گازرساني نشده است، از آغاز آبان تا اواخر ارديبهشت ماه، روزانه سوخت نفت سفيد براي پخت و پز و گرمايش به وسيله کانتينرهاي 2 هزارتايي و 3 هزارتايي ارسال ميشود. در مواردي ما حتي مناطقي نظير سمنان، گرمسار و امسال زنجان و قم را هم پوشش دادهايم. اين انبار، ظرفيت 180 تا 200 ميليون ليتر ذخيرهسازي انواع فرآوردههاي نفتي اعم از بنزين يورو، نفت گاز يورو و نفت سفيد را دارد که شامل 80 ميليون ليتر بنزين، 60 ميليون ليتر نفت سفيد و 40 ميليون نفت گاز است. در مجموع 10 مخزن در اين انبار نفت وجود دارد که شامل 4 مخزن بنزين، دو مخزن 11 ميليون ليتري و 2 مخزن 20 ميليون ليتري است. دو مخزن 20 ميليون ليتري نفت گاز و 3 مخزن 20 ميليون ليتري نفت سفيد نيز در اين انبار موجود است. 17 هکتار وسعت دارد و حدودا 100 نفتکش در آن تردد دارند. خوراک اين انبار از خط لوله ري پس از طي 18 ساعت زمان به وسيله يک خط لوله 14 اينچ تامين ميشود که حدود 54 کيلومتر طول دارد و از کوههاي سرخه حصار و اتوبان شهيد ياسيني عبور ميکند. اين کار پيشتر به وسيله يک خط لوله 12 اينچ انجام ميشد که از داخل شهر عبور ميکرد، اما حدود 5 تا 6 سال است که از محدوده مسکوني خارج شده است.»وي درباره اهميت راهبردي انبار نفت شرق ميگويد: «در مواقع بحراني، بسته شدن جادهها و فصل سرما و بارش برف، اهميت سوخت رساني از اين انبار، حساسيت بيشتري پيدا کرده و دوچندان ميشود، همچنين در زمان افزايش حجم سفرهاي برون شهري در تعطيلات اينجا در آماده باش قرار دارد و از روزهاي قبل، تامين سوخت خانوادهها و ذخيره سازي انجام ميشود. تعداد فروشندگيها در اين مناطق زياد نيست، زيرا بسياري از مناطق گازکشي شده است. در مجموع ميتوان گفت روزانه 400 هزار ليتر نفت سفيد، 5 ميليون ليتر بنزين يک ميليون ليتر نفت گاز توزيع و ماهيانه حدود 6 ميليون ليتر فرآورده از انبار خارج ميشود.»

خارج از محدوده هستيم
نعمت اله درباره سختي کار در اين انبار ميگويد: «انبار نفت شرق در کوهپايههاي حاشيه اتوبان شهيد ياسيني واقع شده است و در فصول سرد سال چند درجه سردتر از نقاط ديگر تهران است؛ کارگران در سرما بدون سيستم موتورخانه، با استفاده از فشار مخازن در ارتفاع، بارگيري سوخت را انجام ميدهند؛ سوختگيرياي که 45 دقيقه و بيشتر زمان ميبرد. اينجا بسياري از مواقع برف ميآيد؛ در حالي که نقاط ديگر شهر، خبري از برف نيست. کمبود امکانات، از جمله نبود آّب آشاميدني و نبود لوله کشي گاز، بسيار دشوار و طاقت فرساست. دليل نبود آب آشاميدني، خارج بودن از محدوده شهري عنوان شده است. انبار نفت، خارج از محدوده شهر تهران و در آخرين نقطه از شهر و در محدوده لواسانات قرار دارد. مسئولان اجرايي شهر به همين دليل به اين منطقه آب شهري اختصاص ندادهاند و از ارائه خدمات خودداري ميکنند و با همکاري خطوط لوله و مخابرات و به وسيله تانکر آب آشاميدني وارد انبار ميکنيم. در مورد لوله کشي گاز، پيگيريهايي انجام دادهايم و شهرداري و شرکت گاز نيز، قول همکاري دادهاند.»

در صورت حادثه، يک ساعت دوام ميآوريم
وي درباره مشکلاتي که به دليل نبود آب شهري ايجاد شده است، ميگويد: «نبود آب شهري، موجب مشکلاتي در ارائه خدمات اچ اساي شده است. براي مثال در تامين آب استخرها با مشکل روبهرو هستيم و از بيرون با تانکر آب خريداري و استخرها را پر ميکنيم. لوله کشي خاصي در انبار نداريم؛ به همين دليل خداي ناکرده در صورت بروز حادثه با مشکل روبهرو خواهيم شد و با استخرهاي موجود (2 استخر با ظرفيت حدود 16 ميليون ليتر)، نهايتا يک ساعت در بحث خاموش کردن آتش دوام خواهيم آورد. البته مسئولان بحران شهر قولهايي دادهاند و اميدوارم به زودي بتوانيم به شبکه اصلي آتشنشاني شهر تهران متصل شويم و ستاد بحران پخش منطقه تهران و ستاد بحران وزارت کشور نيز در اين باره در حال رايزني هستند و اميدواريم به زودي حل شود. پروژه ارتقاي آب آتشنشاني نيز در انبار درحال اجرايي شدن و دو استخر جديد در حال احداث است که 80 درصد پيشرفت فيزيکي دارد.»

زنجيره سوخت رساني به زبان ساده
مهدي نعمتالله درباره روايت عمليات به زبان ساده از ابتدا تا انتهاي عرضه سوخت به مصرف کننده نهايي ميگويد: «با تعيين سهميه سوخت موردنظر از سوي ستاد تامين و توزيع فرآورده شرکت ملي پخش به نسبت مصرفي که واحدهاي مهندسي فرآورده تشخيص ميدهند، براي هر فروشندگي و هر مصرف کننده و هر جايگاه، سهميهاي در نظر گرفته ميشود که به صورت ماهيانه اعلام ميشود، مناطق به انبارها ابلاغ ميکنند و بر اساس آن به صورت ماهيانه و روزانه مصرف سوخت مشخص شده و از طريق نواحي 13 گانه شهر تهران به انبارها اعلام ميشود. ميزان ارسال فرآورده روزانه از طريق انبارها مشخص ميشود که البته در بعضي جاها مثل مرغداريها ماهيانه و روزانه نيست و به ميزان مصرف بستگي دارد. به صنايع نظامي، سدسازي و... نيز سوخت رساني ميکنيم و صنايع نظامي 40 تا 50 درصد سوخت دريافتي خود را از انبار نفت شرق تامين ميکنند. اين سازمانها نيز به نواحي مراجعه و مبلغ فرآورده را پرداخت ميکنند و با حوالههايي که دريافت و خريداري ميکنند، با شرکتهاي حمل فرآورده قرارداد ميبندند. راننده به انبار معرفي ميشود و سوخت خود را دريافت ميکند. واحد توزيع بار نيز دفتر راننده را بازبيني ميکند و با توجه به باري که زده است، مهر کنترل کيفيت روي حواله و پروانه ورودياش ثبت ميشود. کنترلهاي حراستي، فيزيکي و ايمني نيز در ورود و خروج نفتکشها انجام ميشود. در اصطلاح عملياتي به اين پروسه طرح يو «U»  اطلاق ميشود و کارکنان نوع سوخت را بازبيني ميکنند. راننده نيز از طريق استاد کار محوطه به سکوهاي موردنظر هدايت ميشود و فرد بارگير هم با توجه به ظرفيت مخزن کشنده، مقدار بار را با ظرفيتي که به وسيله واحد اندازهگيري مشخص و روي خودرو ثبت شده است و همه افراد از بارگير و... آن را ميدانند، با دقت تطبيق ميدهد تا خداي نکرده سوخت کسري نداشته باشد. در اين باره ما ابزار تشويقي نيز به کار گرفتهايم که هر يک از کارکنان که خروجي دقيقتري داشته باشند و بار باز نگردد، تشويق ميشوند.»

حدود 80 درصد کارکنان، قراردادي و پيمانکار هستند
وي درباره وضعيت نيروي انساني شاغل در انبار نفت شرق ميگويد: «حدود 80 درصد از کارکنان ما پيمانکار هستند و 20 درصد از کارها را باقي همکاران رسمي انجام ميدهند که عموما روساي نوبت کاري، بازرسي خروجي و امور اداري و واحدهاي مهندسي هستند، اما عمده کار عملياتي به ويژه در واحدهاي اندازهگيري و... به عهده نيروهاي قراردادي و پيمانکاري است. حدود 29 نفر نيروي رسمي، 19 نفر نيروي قراردادي و 72 نيروي پيمانکاري در اين انبار فعاليت ميکنند. با اين که حجم عمده کار عملياتي بر دوش کارکنان پيمانکار و قراردادي است، اما منصفانه بگويم با وجود تحصيلات متوسط رو به بالا و حتي دکترا، حقوقهاي بسيار کمي دريافت ميکنند، از حاشيه شهر از کرج، اسلامشهر و فيروزکوه و... با سختي به اينجا ميآيند.»

سرآمدي در ايمني
نعمتاله درباره سطح رعايت موارد ايمني در انبار نفت شرق ميگويد: «سال گذشته از کشور آلمان و اتريش مهمان داشتيم، مانوري انجام داديم که باعث سرافزاري مجموعه وزارت نفت شد، زيرا آنان تصور نميکردند نيروهاي انبار با چنين سرعت و دقتي در زمان بارش برف، با شنيدن آژير خطر، آموزشهاي ايمني را پياده کنند. تمام ارگانها از جمله وزارت کشور، هلال احمر، وزارت جهاد و... به فرض حادثه زلزله و نشتي سوخت به بيرون، در انبار حضور يافتند که اين مانورها با حضور ارگانهاي رسمي به صورت ساليانه و با حضور کارکنان خود شرکت ملي پخش هر ماهه و در هر نوبت کاري، يک مانور بدون هماهنگي در حوزه خاموش کردن نفتکش، سرريز شدن فرآورده در انبار انجام ميشود که آخرين آن چهارم آذر بود و با کمترين حادثه در سطح کشور به عنوان نمونه در حوزه اچ اس اي شناخته شدهايم.»