روز دريانوردي بهانه اي شد تا «مشعل» پاي صحبت دو نفر از مردان نفت بنشيند مرد دریا هـم مهـارت وهـم اخـلاق مي خـواهد

مشعل- معصومه اصغري- در ميان شغل هايي که با دريا سروکار دارند و جذابيت ها و مخاطرات روي آب و زير آب را با هم از سر مي گذرانند، برخي بيشتر حساسيت و سختي دارند. شغل هايي که در عين شرايط سخت اجرايي و عملياتي، جان فرد را هم در کوتاه مدت و بلند مدت به خطر مي اندازند. در روزشمارهاي جهاني، 4 تيرماه (25 ژوئن) را به عنوان روز «دريانورد» و هفته آخر سپتامبر ( اوايل مهر) را به عنوان روز «دريانوردي» نامگذاري کرده اند تا در اين محدوده زماني، به اهميت اين شغل و شرايط همه عرصه هاي شغلي در دريا پرداخته شود. بسياري از مرزبندي ها و استانداردهاي روي زمين، در روي آب و زير آب معنا ندارد و يا تغيير مي کند و شرکت هاي صنعتي و نفتي که بيشترين ارتباط را با اين شغل ها دارند، بايد الزام هاي اين شغل را براي فعالان اين عرصه فراهم کنند. به بهانه روز «دريانوردي»، گفت وگويي کوتاه با دو نفر از قديمي هاي کار روي آب و زير آب شرکت نفت فلات قاره داشتيم؛ افرادي که حالا به عنوان مسئول در اين عرصه، دغدغه هايي مهم دارند.

مرداني براي روزهاي سخت

عبدالعلي وفايي نژاد از همان آن روزها که فضايي براي آموزش تکنسين هاي زيرآب فراهم نبود و همچنين در روزهاي سخت جنگ و در مسئوليتي که امروز مديري قديمي براي آن است، کار کرده. او مسئول پهلودهي و بارگيري کشتي ها و نفتکش ها در عملياتي سخت و نفس گير در ترمينال هاي نفتي بوده؛ در زماني که هنوز بنادر و جزيره خارک، اسکله بارگيري نفت نداشتند. جنگ نفتکش ها و سوختن سکوي سلمان را ديده و از مسئوليت پايلوت تا امروز که معاون عمليات دريايي است، قدم به قدم پيش آمده است. بعضي شغل ها، ماهيتي خاص و متفاوت دارند و همين متفاوت بودن، آدم ها را به سمت خودش مي کشاند. حالا اگر خودتان هم متفاوت نباشيد، در اين شغل با شرايطي متفاوت رو به رو خواهيد بوند. همين که در طول روز، ماه و سال بر خلاف همه مردم روي کره زمين، روي آب باشيد و به سختي اکسيژن را تنفس کنيد يا به جاي روي زمين، زير آب باشيد، يعني شما دنيايي متفاوت داريد و اين تفاوت، شما را به الزام هايي مثبت و منفي سوق مي دهد. وفايي نژاد در ميانه اين زندگي روي آب، بيشتر در سيري و لاوان مسئوليت داشته تا اينکه به سورنا فراخوانده مي شود تا همراه ديگر مردان دريا، کشتي ها و نفتکش ها را روي آب پهلو دهد و به آغوش سورنا برساند. او حالا مسئوليت بيش از 80 شناور و کشتي را دارد که در محدود عملياتي نفت فلات قاره در حال فعاليت هستند و درحال حاضر، واحد او، مسئوليت عمليات دريايي در Spm لاوان و بهرگان، fsu خليج فارس وfpso پارس جنوبي را به عهده دارد، در حالي که با 40 نفر پايلوت، اين عمليات سخت دريايي را انجام مي دهند.

جانشين جوان مي خواهيم

همه اين 40 پايلوت، هم دروه اي ها و همه سن وسال هاي وفايي نژاد هستند و همانند خود او تا چند سال ديگر بازنشسته مي شوند و از همين حالا، نگران نيروهايي هستند که هنوز براي جانشيني آنها تربيت نشده اند و براي جذب نيرو مشکل دارند. او مي گويد: «پيمانکاران دنبال تمام کردن کارشان هستند و حتي به ايمني نيروهاي خودشان هم اهميتي نمي دهند، به همين دليل نمي توان روي دلسوزي پيمانکار يا نيروهاي آنها براي جايگزيني در چنين عمليات مهمي حساب کرد.»او اهل جنوب نيست و اصالتا دامغاني است؛ اما سال هاست که به عشق درياي جنوب، گاه و بي گاه همه چيز را رها مي کند تا دوباره در حال و هواي کار قبلي خود باشد. مي گويد: «آنهايي که با دريا سروکار دارند، بخصوص در شغل ما، بايد عاشق دريا باشند و همانند دريا، خوبي، آرامش و مبارزه را همراه با خود داشته باشند. با دريا نبايد جنگيد؛ بلکه بايد با هر موج و پيچ و تابش همراه شد.» وفايي نژاد ادامه مي دهد: «يک پايلوت بايد دانش، علم روز و تجربه را در کنار اخلاق، خوش برخوردي و سلامت داشته باشد.» و در توضيح اهميت اخلاق براي دريانورداني که مسئوليت پايلوت را دارند، مي گويد: «پهلودهي يا جدا کردن، عملياتي تيمي است و وقتي تانکر را مي بنديم، احساس کسي را داريم که در مسابقه فوتبال گل زده و برنده شده است. همه در عمليات، غير از مراحل اداري و هماهنگي ها، چشمشان به نگاه پايلوت است و اگر پايلوت در اين ميان بد اخلاق و بد رفتار باشد، احتمال اشتباه و نارضايتي بيشتر مي شود و در نهايت خود او زير سوال مي رود.»

پايلوت بايد خوش اخلاق باشد

وفايي نژاد ادامه مي دهد: «پايلوت در خط مقدم، ارتباطط شرکت با شرکت هاي ديگر و خارجي ها قرار دارد و در اين سال ها که تبليغات منفي، عليه ايران زياد شده، خيلي ها نگاه منفي دارند و من بارها با اين سوال نيروهاي خارجي روي تانکر مواجه شده ام که مي گويند شما تروريست هستيد و در جريان عمليات براي ما مراقب مي گذاشتند؛ اما ما به مرور زمان و با برخورد مثبت و حرف هايي که به آنها مي زديم، تبليغات منفي را کم مي کرديم.» او در عين حال مي گويد: «فرد پايلوت و همه نيروهايي که در عمليات دريايي هستند، بايد توانمندي و آمادگي جسمي بالايي داشته باشند؛ چرا که در هر عمليات، چند بار بايد از حداقل 85 پله کشتي بالا و پايين بروند و در عين حال اطلاعات و توانمندي بالايي در ارزيابي موقعيت و شرايط داشته باشند؛ چون بايد دست کم 15 سند را با ناخدا رد و بدل کنند و در عين حال، مراحل پهلودهي و جدا سازي را همزمان و درست انجام دهند؛ چرا که هر بار عمليات با دفعه هاي قبل متفاوت است و هر خطاي کوچک، خطرات بسياري را به همراه خواهد داشت.»وفايي نژاد ادامه مي دهد: «در همه اين سال ها نيروها و کشتي هاي فلات قاره، در محدوده هاي عملياتي، يکي از نجات دهندگان مردم بوده اند.» او اضافه مي کند: «در واقع مسئوليت با سازمان بنادر و کشتيراني است؛ اما در عمل اين کشتي ها و يدک کش هاي ما هستند که در خليج فارس حضور دائمي دارند و در مواقع مختلف مثل آتش سوزي، بيماري و کمبود مواد غذايي و سوخت، به کشتي ها و لنچ ها کمک رساني مي کنند.»

جور ديگري ما را ببينيد

امير عباس نويد، رئيس تعميرات زير آب لاوان را در مجموعه نفت ، خيلي ها مي شناسند. او در همان ابتدا بر تفاوت هاي مهم عمليات زير آبي در ميان عمليات دريايي تاکيد مي کند و مي گويد: «ما تنها واحد منحصر به فرد مجموعه فلات قاره هستيم که ماموريت تعمير و نگهداري تمامي سازه هاي دريايي را به عهده داريم؛ واحدي که با توجه به ضرورت، از زمان جنگ تحميلي فعال شده است، درست در دو سال پاياني جنگ تحميلي که نيروي بعث عراق بيشتر روي بمباران تاسيسات نفتي دريايي تمرکز کرده بود، سکوهاي سروش، نوروز، رسالت و رشادت مورد حمله قرار گرفتند و دچار نشتي شديد شدند.»

او مي گويد: عمليات نفتي روي آب، سختي هاي خودش را دارد؛ اما سختي کار تکنسين زير آب يا غواصي که با بيش از 45 کيلو لوازم و تجهيزات به عمق آب مي رود، از جنس ديگري است که هر کسي نمي تواند آن را درک کند و حتي بسياري از مديران نفتي هنوز نتوانسته اند درباره سختي اين کار، درک مشترک داشته باشند.» نويد مي گويد: «غواص بايد روحيه و جسمي متفاوت و منحصر به فرد داشته باشد، آن هم در حالي که مي داند اين شغل آسيب هاي مستقيم و غير مستقيم زيادي براي او به همراه مي آورد.»

هواي دوزيستان نفت را داشته باشيد

شغلي که درباره آن صحبت مي کنيم، متفاوت از شغل هاي روي خشکي است و همين شرايط زير آب بودن، مهارت، تخصص و ريسک بيشتري را مي طلبد و در نهايت آن فرد را به فردي متفاوت در زندگي و کار خود تبديل مي کند. به عنوان مثال غواصي که در عمق دريا، جوشکاري يا هر کار هيدروليکي ديگري را انجام مي دهد، تحت فشار اتمسفريک آب است و مقداري از گازي که استنشاق مي کند، در بافت بدنش باقي مي ماند که بايد قبل از بيرون آمدن از عمق، از بدنش خارج شود، در غير اين صورت جانش به خطر مي افتد. به همين دليل هر مشکلي که در زير آب براي نيروي ما به وجود بيايد، بايد طبق قانون خودمان در همان زير آب حل شود. بنابراين افرادي معمولي که توان تحمل کوچک ترين فشارها را ندارند، نمي توانند وارد چنين شغلي با اين درجه از سختي شوند. به عبارت ديگر، شغل ما با غواصي فرق دارد و بايد از عبارت تکنسين زير آب براي آن استفاده کرد. تکنسين زير آب، همه شرايط و مهارت هاي تکنسين هاي روي آب را دارد، در عين حال که بايد با آرامش و اعتماد به نفس و با مهارتي که دارد، در دنياي زير آب وارد شود و اگر اين اعتماد به نفس در کنار مهارت وجود نداشته باشد، حتما دچار مشکل مي شود. نويد مي گويد: «من و همکاران زير آبي به «دوزيستان» معروف هستيم؛ دو زيستاني که تا چند سال ديگر بازنشسته مي شوند؛ اما دلشان براي اين آب و اين شرايط سخت از همين حالا تنگ مي شود، چون اين شغل با همه سختي هايش نوعي اعتياد دارد که نمي گذارد خيلي از آب دور بمانيد و دوباره به نوعي شما را به درون خود مي آورد.»

اميدمان به اچ اس اي مستقل است

محدوده فعاليت گروه عمليات زير دريايي فلات قاره شامل انواع سکوهاي دريايي، کشتي ها و تاسيسات سرچاهي و تمام تاسيسات استخراج نفت روي آب، زير آب و خطوط لوله آب، گاز و نفت در زير آب است؛ تاسيساتي که دائما در شرايط خوردگي و استهلاک و گاه خطرات محيطي قرار دارند و در غير از اين موارد، بايد از آنها نگهداري کرد؛ اما مشکل اصلي که سال هاست غواصان صنعتي با آن مواجه هستند، عدم شناخت کافي از اين شغل پرمخاطره حتي براي مسئولان و تصميم گيران صنعت نفت است و شناخت افراد در سطوح مختلف به واسطه آشنايي اندک از ورزش يا شغل غواصي به طور عام است که در تلويزيون، فيلم ها و شبکه هاي اجتماعي ديده اند. به عبارتي اين شغل، ظاهري نمايشي؛ اما ماهيتي سخت و پر مخاطره و کم حمايت دارد. همچنين اين شغل مضرات و خطراتي هم دارد که با ضريب ايمني بسيار بالا باز هم آسيب زاست و حمله جانوران دريايي يا اثرات استنشاق گاز روي بافت هاي بدن نمونه اي از آن است. ضمن اينکه ميزان خطاي انساني در زير آب بيشتر است و به دليل همه اين شرايط، مشاغلي که با دريا سروکار دارند، جزو مشاغل سخت محسوب مي شوند و غواصي صنعتي با اين ويژگي ها، جزو شغل هاي سخت و زيان آور است؛ اما در همه شرکت ها اين نوع از بيمه (بيمه سخت و زيان آور) محاسبه نمي شود و گاه پيمانکاران نسبت به بيمه غواصان خود کم کاري مي کنند و قوانيني هم براي نظارت و کنترل عملکرد پيمانکاران وجود ندارد. نويد مي گويد: «غواصي صنعتي در شرايط فعلي با کمبود دو مسئله مهم يعني نيروي انساني ماهر جايگزين که آموزش هاي لازم را ديده باشد و نيز قوانين غواصي حرفه اي مواجه است.» او ادامه مي دهد: «اين شغل بسيار ناشناخته است و به همين دليل در زمان بروز مشکل و هر حادثه، در مراجع قانوني، بررسي هاي کارشناسي نمي شود و حتي اين بخش از عمليات زير دريايي، اچ اس اي جداگانه اي ندارد و داخل اچ اس اي نفت قرار مي گيرد، درحالي که کارشناساني متخصص و مطلع ندارند و در نهايت خود ما بايد گزارش موضوع هاي مختلف را ارائه دهيم و اميد ما اين است که اچ اس اي وزارت نفت در اين مورد مهم وارد شود.