يک روز با کارکنان منطقه عملياتي آغاجاري

سهم ما از نفت،سهم نفت از ما

مشعل     اکرم برنجي   آغاجاري؛ شهري نفتي، اما محروم که جمعيتش به بيش از 30 هزار نفر مي رسد. ترکيبي از مهاجران بختياري، ترک و عرب که قبل از سال 1317 در پي کشف نفت و به دنبال يافتن کار به اين منطقه مهاجرت کرده و ماندگار شدند. شهري با آب و هواي بسيار گرم که گرماي هوايش در تابستان به 60 درجه سانتي گراد هم مي رسد. منطقه اي که سال ها مرکز توليد نفت و براي کشور حياتي بوده، با توسعه و انتقال مرکز اداري در اميديه، به فراموشي سپرده مي شود و شهر شرکتي در اميديه پا مي گيرد؛ ولي همچنان با توليد روزانه 560 هزار بشكه نفت از 311 حلقه چاه با کمک بيش از 7 هزار و 500 نيروي شاغل، رگ حيات صادرات نفت ايران را در دست دارد. 

شرکت بهره برداري نفت و گاز آغاجاري، يکي از شرکت هاي پنجگانه توليدي شرکت مناطق نفت خيز جنوب است که مسئوليت توليد از 8 ميدان نفتي «آغاجاري، کرنج، پرنج، پارسي، رامشير، رگ سفيد، پازنان و مارون» را در مساحت تقريبي 25 هزار کيلومترمربع در حوزه 10 شهرستان از استان هاي خوزستان، کهگيلويه و بويراحمد و بوشهر بر عهده دارد. تاسيسات فراوان« 12 واحد بهره برداري، 17 ايستگاه تقويت فشار و تزريق گاز، 8 كارخانه گاز و گاز مايع، 4 واحد نمك زدايي، 3 تلمبه خانه، 2 پالايشگاه گاز و گاز مايع و 6 تاسيسات آبرساني » و حدود 8 هزار کيلومتر خطوط لوله جرياني براي انتقال و صادرات نفت به سمت خارک، اهميت جايگاه و وظيفه اين شرکت را در صنعت نفت نمايان مي سازد؛ وظيفه بسيار خطيري که در منطقه اي تقريبا سخت گذر و کوهستاني امروز، با خالي شدن شرکت از نيروهاي رسمي، بر دوش نيروهاي پيمانکاري و قراردادي قرار گرفته است، به طوري که از مجموع 7 هزار و 500 نفر شاغل در منطقه عملياتي آغاجاري، سهمي 70 درصدي را به خود اختصاص داده اند، از اين رو چشم اميد به تغيير وضعيت و بهبود شرايطشان دارند.

رفتن به آغاجاري و ديدن سختي هاي کار کارکنان عملياتي، زماني بيشتر برايم نمود پيدا مي کند که از مدير گرفته تا کارکنان، همگي بر ضرورت توجه به وضعيت نيروي انساني و خالي شدن صنعت نفت و مناطق عملياتي از نيروهاي متخصص و ماهر در پي بازنشسته شدن کارکنان رسمي و عدم جايگزيني نيروي ماهر و متخصص، به آن اذعان دارند و خواستار توجه جدي به وضعيت نيروهاي عملياتي، جايگزيني نيروهاي متخصص و برپايي مجدد مراکز آموزش فني هستند تا اين صنعت همچنان با قدرت زنده بماند.

گذشته از بدي آب و هوا و کار در گرماي نزديک به 60 درجه در تابستان، کمبود نيرو در منطقه وسيع عملياتي آغاجاري، موضوعي جدي است که ابراهيم پيرامون، مديرعامل شرکت نيز خواهان توجه جدي و رفع اين مشکل است و تاکيد مي کند که بايد در خصوص فرسودگي تاسيسات، تامين نيروي انساني متخصص و ماهر عملياتي و بهبود وضعيت نيروهاي قراردادي و پيمانکاري، تصميمي جدي در وزارت نفت گرفته شود.

ضرورت افزايش انگيزه در نيروها

مهندس رحيم حميدي فرد، سرپرست ايستگاه تزريق گاز آغاجاري با 34 سال سابقه کار، از اهميت و ضرورت ساخت اين ايستگاه مي گويد که به دليل افت فشار چاه هاي نفت در اوج تحريم ها، با اتکا به دانش مهندسان و تجهيزات داخلي، به عنوان بزرگترين مرکز تزريق گاز خاورميانه ساخته شد؛ ايستگاهي که از طريق يک خط لوله 56 اينچي به طول 504 کيلومتر، گاز فازهاي 6 و 7 و 8 پارس جنوبي را پس از فشارافزايي به وسيله 6 کمپرسور «در هر رديف 350 ميليون فوت مکعب، در مجموع 2 هزار ميليون فوت مکعب» به دو خط شمال و جنوب در 22 حلقه چاه که هر خط شامل 11 حلقه است، تزريق مي کند. او تعداد کارکنان ايستگاه را 18 نفر داراي مدرک ليسانس و فوق ليسانس اعلام مي کند که در هر شيفت  نوبت کاري (صبح ، عصر ، شب) 9 نفر حضور دارند.

يک سال بيشتر از خدمتش باقي نمانده و روزها را براي بازنشسته شدن شماره مي کند؛ اما برخلاف سنش پرشور و پرانرژي است و خستگي اين سال ها را نمي توان در چهره و لحن صدايش ديد و شنيد. عاشقانه از کار و مراحل رشد و ارتقاي شرايطش سخن مي گويد؛ اما تا حرف از شرايط امروز صنعت نفت مي شود، مي گويد: شرايط کار اين روزها برخلاف دوران ما خوب نيست. ما از آموزشگاه هاي فني و از کارگري شروع کرديم تا به اينجا رسيديم؛ اما امروز برخلاف اينکه شرايط آسان تر شده، نيروهاي جديد انگيزه کافي براي ماندن در صنعت نفت ندارند. تغيير اندک شرايط شغلي طي 15-10 سال موجب شده که بسياري از آنان چندصباحي در اين منطقه بمانند و پس از آن يا از خير کار بگذرند يا انتقالي بگيرند. افراد متخصص و ماهر در صنعت نفت کم نداريم؛ ولي بايد فکري جدي براي نيروهاي پيمانکاري و قراردادي مناطق عملياتي کرد؛ چرا که دور نيست آينده اي که صنعت نفت از نظر تجربه و تخصص دچار مشکل شود.

رسما روزکارم؛ عملا شبانه روزي

از دفتر کارخانه به محوطه مي آيم. دو نفر از نيروهاي بهره برداري کنار تاسيسات مشغول کار هستند، نزديک آنها که مي شوم، دست از کار مي کشند. حجت الله زارع، تکنيسين ارشد ابزار دقيق، داراي مدرک فوق ابزار دقيق با 6 سال سابقه کار مي گويد: اينجا شرايط کار عملياتي سخت است، بخصوص در فصول گرم سال که گاه دما به 50 تا 60 درجه مي رسد و خيلي وقت ها هوا شرجي است. به لحاظ عملياتي، چون بزرگترين ايستگاه تزريق گاز در خاورميانه به شمار مي رود، براي برداشت نفت از ميدان آغاجاري داراي اهميت است. اين ايستگاه اگر کار نکند، برداشت نفت از ميدان آغاجاري خيلي خيلي کم مي شود. اينجا به لحاظ عملياتي، بسيار پراهميت است.

رسمي هستم. شرايط کارم به دليل بدي آب و هوا، حجم بالاي کار و نبود نيروي کار عملياتي سخت است. رسما روزکارم؛ ولي چون کار زياد است و نيرو کم، تا نيمه هاي شب و تا صبح هم سر کار مي مانم، بخصوص زماني که بحث راه اندازي يک رديف مطرح باشد، در کنار گروه عمليات تا صبح مي مانم و مشغول کار هستيم تا يک توربين را راه اندازي کنيم.

حرف از شرايط نيروهاي عملياتي که مي شود، بار ديگر تاکيد مي کند: «نيروهاي عملياتي نوک پيکان توليد نفت هستند. پس بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرند، بخصوص نيروهايي که در مناطق محروم و بد و آب و هوا کار مي کنند، چون آنها از برخي امکانات اوليه هم محروم هستند. ما از بهترين دانشگاه هاي کشور مثل اميرکبير، علم و صنعت، شيراز و ... فارغ التحصيل شده ايم؛ ولي وقتي حرف تخصيص امکانات، تسهيلات و تفريحات پيش مي آيد، نفر آخريم. ما و خانواده هاي مان از لحاظ کاري، تحت فشار هستيم. حق خود مي دانيم که هر سال يا دو سال يکبار، سفري به اماکن زيارتي يا تفريحي مثل مشهد يا شمال و ... داشته باشيم.»

سال هاست که هيچ خاطره اي از بزرگ شدن بچه هايم ندارم

هنوز حرفش تمام نشده که حسن رفيعي، کارشناس ارشد ابزار دقيق فوق ليسانس الکترونيک نيروي رسمي با 27 سال سابقه کار وارد بحث مي شود. به نسبت سابقه اش حرف بيشتري براي گفتن و دل پردردي دارد. مي گويد: «حجم کار به دليل نبود نيرو بالاست. شيفت هم نداريم. تا زماني که کار هست، ما هم در کارخانه مي مانيم. در تعطيلات هم گوش به زنگ هستيم. تا کار هست، بايد باشيم و به چيزي غير از کار نمي توان فکر کرد. حجم بالاي چاه ها و وسعت حوزه ميداني که تا 80 کيلومتر مي رسد، موجب شده فشار کار روي ما زياد باشد.»

با شور و هيجان از کارش صحبت مي کند و برق خاصي در چشمانش موج مي زند. ناخواسته از او مي پرسم، عاشق کارتان هستيد؟ مي گويد: «بله، من اپراتور بودم و رشته ام را به دليل عشق به اين کار عوض کردم و سه سال هم در بخش تعميرات الکترونيک هواپيما کار کردم؛ ولي باز برگشتم سر همين کار ...»

حرف از امکانات و شرايط که مي شود، با ناراحتي از امکانات درماني، ورزشي و فرسودگي منازل گلايه مي کند و مي گويد: «اينجا از نظر امکانات ورزشي با کمبود روبه رو هستيم. لوله هاي آب قدمت 90 و 100 ساله دارند و همه پوسيده شده و خانه هاي سازماني نشست کرده اند.»

از پسر 15 ساله اش مي گويد: «تا قبل از اينکه به ايستگاه تزريق گاز بيايم، از تمامي عکس هاي آلبوم پسرم خاطره داشتم؛ اما از زماني که به اينجام آمده ام، ديگر هيچ خاطره اي از او ندارم. اصلا نمي دانم چه طور بزرگ شد. خانواده ام را نمي بينم. وقتي به خانه مي روم، آنها خوابند و وقتي هم که مي آيم، باز خوابند. بزرگ شدن بچه هايم را نديدم. دلمان را خوش کرده ايم که اين آهن پاره ها رشد کنند و مخازن را احيا کنيم. وقتي مي بينم که چقدر نفت فروختيم و ارز وارد کشور شده است، خوشحال مي شوم؛ ولي متاسفانه چيزهايي که قبلا با آنها خو گرفتيم و دلبستگي هايي که داشتيم را يک به يک از دست مي دهيم، فقط کار، کار و هيچ .... از نظر بهداشتي و درماني وضعيت مطلوب نيست. پسرم اوتيسم دارد؛ اما هيچ خدماتي ارائه نمي شود. پيگيري کرديم و متوجه شديم که در سطح منطقه، 12 بچه اوتيسمي تحت پوشش نفت هستند که شرايط درمان ندارند، در حالي که کار درماني مي خواهند. فقط يک اتاق و يک کار درماني. رفتيم و صحبت کرديم که خودمان هزينه را پرداخت مي کنيم، گفتند که غيرقانوني است. تقاضا کرديم که خودتان اين امکانات را بگذاريد، گفتند بودجه اش را نداريم.»

زير آفتاب با دماي 60 درجه پوست مي اندازيم

سلمان آغاجاري، اپراتور ارشد و رئيس نوبت کار مرکز تزريق گاز آغاجاري 44 ساله است و فوق ليسانس مهندسي صنايع دارد و از ابتداي راه اندازي