گفت و گو با خانواده مهدي خطيبي که با اهداي اعضاي بدنش جان هفت نفر را نجات داد

این رفتن ماندن است

29 آبان، مهدي خطيبي برادرزاده محمدرضا خطيبي، کارمند اداره بازرسي خطوط شرکت بهره برداري نفت و گاز آغاجاري، با يکي از دوستان  و پسرعموي خود سوار بر خودرويي در اميديه، مشغول رانندگي در شهر و البته با سرعت غيرمجاز بودند. آنها هم مثل هم سن و سال هاي خود هيجاني براي سرعت و تخليه انرژي داشتند؛ اما اين اشتباه و در ادامه، نديدن بموقع کمپرسي کنار خيابان، به قيمت از دست دادن جان مهدي و وارد آمدن آسيب جدي به دوست و پسرعمويش (راننده) تمام مي شود. مهدي، همان سرنشين بدون کمربند صندلي عقب بود که حين برخورد خودرو، به جلو پرت مي شود و معلوم نيست سرش به چه جسم سختي برخورد مي کند؛ اما دو سرنشين جلو که کمربند بسته بودند، با کلي آسيب جدي زنده مي مانند.

محمدرضا خطيبي، عموي مهدي- پدر کسي که راننده خودرو بوده و بعد از زنده ماندن در آن تصادف، در حال گذراندن دوران درمان  است-  مي گويد: اين شب ها که فاميل و دوستان به جريان عادي زندگي شان برگشته اند، برادرم بيشتر از قبل، جاي خالي فرزندش را حس مي کند و هر روز را به گريه و يادآوري آن اتفاق مي گذراند. او مي گويد، بسياري از روزها بعد از ساعت کاري به برادرش سر مي زند و تا پاسي از شب کنار او مي ماند تا کمي به دردهايش التيام بخشد.

خطيبي درباره روز حادثه مي گويد: مهدي آن روز به همراه پسر من و يکي از دوستانشان، ماشين را برداشتند تا در شهر دوري بزنند؛ اما به دليل سرعت بالا و غيرمجاز و نداشتن ديد کافي، با کمپرسي کنار جاده برخورد مي کنند. پسر من و دوست مشترکشان که در صندلي جلوي خودرو بودند و کمربند داشتند، زنده مي مانند؛ اما دچار شکستگي هاي متعدد در ناحيه صورت، دست و پا و مهره هاي کمر مي شوند و مهدي که صندلي عقب خودرو نشسته بود و کمربند نداشت، به جلو پرت مي شود.  عموي مهدي ادامه مي دهد: دقيق مشخص نيست که سر مهدي به ستون خودروي خودشان يا محور کمپرسي برخورد کرده يا چيز ديگري؛ چون بدنش به بيرون از خودرو پرت نشده است.  او ادامه مي دهد: بعد از اينکه آتش نشاني و اورژانس، سرنشينان خوردو را به بيمارستان مي رسانند، با خانواده ها تماس مي گيرند. بيمارستان اميديه امکانات ندارد، به همين دليل آنها را به اهواز منتقل مي کنند؛ اما چون شدت جراحات وارده به سر مهدي زياد بوده، از همان ابتدا او به کما مي رود. به گفته عموي مهدي پزشکان روي سر مهدي يک عمل جراحي هم انجام مي دهند؛ اما گويا دچار ورم مغزي شده بوده و مدت کماي او بيش از چهار روز مي شود، ضمن اينکه در اين مدت درجه هوشياري او هم افت زيادي مي کند.

او از لحظاتي مي گويد که تپش قلب مهدي از زير ملحفه اي که روي او انداخته بودند هم معلوم بود؛ اما آنها مي دانستند که اميدي به برگشتش از ديد پزشکي وجود ندارد.

خطيبي ادامه مي دهد: يکي از برادران مان از سال ها قبل با گروه هايي که براي بيماران و جانبازان کارهاي امدادي و خدماتي انجام مي دادند، آشنايي داشت و بعد از اعلام پزشکان مبني بر عدم برگشت مهدي به شرايط عادي، پيشنهاد اهداي عضو را به خانواده او مي دهد و آنها هم که مي دانند فرزندشان ديگر از دست رفته است، اين انتخاب سخت را مي پذيرند.  او مي گويد: انتخاب سختي بود. نمي دانم اگر جاي برادرم بودم، مي توانستم به اين بخشش بزرگ رضايت بدهم يا نه؟ مهدي پسر کوچک برادرم بود که با سختي زيادي بزرگش کرده بود و هزار آرزو براي او داشت؛ اما حالا بايد جاي خالي اش را ببيند، در حالي که خودش هم ناراحتي قلبي دارد و ما نگرانش هستيم.  خطيبي ادامه مي دهد: خانواده مهدي براي اهداي همه اعضاي او رضايت دادند؛ اما در بيمارستان اهواز امکانات لازم براي برداشت تمام اعضا وجود نداشت. از اين رو قلب، کبد و دو کليه او اهدا شد، در حالي که اگر شرايطش وجود داشت، مي توانستند قرنيه هاي چشم او را هم اهدا کنند.  او مي گويد: مهدي هم مانند پسر من، استعداد زيادي در ورزش وزنه برداري داشت و خيلي زود با علاقه و استعدادش، به سطوح کشوري رسيد و مقام هم کسب کرد. در اين مدت با اشتياق وزنه برداري را دنبال مي کرد و قرار بود بزودي براي مسابقات تيم ملي اقدام کند و اگر زنده مي ماند، حتما استعداد خوبي براي ادامه اين مسير قهرماني داشت.  حالا اما مهدي ديگر فرصتي براي بروز اين استعداد ندارد؛ ولي دوستانش او را فراموش نکرده اند و يکي از آنها به نام ابوالفضل جمعه پور، قهرمان نفتي مسابقات وزنه برداري کشور، مدال طلاي قهرماني خود را به روح مهدي و قلب بزرگ و بخشنده خانواده اش تقديم کرده است.

 

داستان عکس

در مناطق عملياتي نفتي از جمله جزيره زيباي لاوان، کارکنان نفت فلات قاره مشغول به کار هستند و شب يلدا را دور از خانواده مي گذرانند؛ آنها با حضور گرم و صميمي خود در شب يلدا، مراسم باشکوهي را رقم زدند. کيک شب يلدا را هم پيشکسوتاني که بزودي بازنشسته مي شوند، بريدند.

عکس: عبدالرضا محسني

 

اپلیکیشن های کاربردی

Google DUO

اين برنامه، يکي از بهترين برنامه هاي اندرويد در زمينه ارتباط تصويري است. در حال حاضر استفاده از ارتباطات تصويري دارندگان گوشي هاي هوشمند اندرويد، بيشتر از طريق اپليکيشن هايimo ، whatsapp  يا اسکايپ صورت مي گيرد؛ اما اين برنامه جزو برنامه هاي خوب و مورد اعتماد است که حجم کمتري از اينترنت شما را در ارتباطات مصرف مي کند. اين برنامه از سوي گوگل طراحي شده و کار با آن بسيار ساده است. ارتباط صدا و تصوير با اين برنامه بسيار قابل قبول و در سطح کيفي بالايي قرار دارد. همچنين حجم کم ديتاي مصرفي، اين برنامه را شاخص کرده است. اين اپليکيشن هم براي اندرويد و هم براي ios موجود است.

Google Hangouts

نرم افزار Google Hangouts اصلي ترين اپليکيشن براي دريافت پيام در اندرويد محسوب مي شود. اين نرم افزار به طور مستقيم به اکانت گوگل شما متصل است و مي توانيد با دعوت ديگران از طريق ايميل با آنها به تماس هاي تصويري و حتي صوتي بپردازيد. اين پيام رسان از رابط کاربري مدرني استفاده مي کند و کار با آن ساده است. با استفاده از اين اپليکيشن مي توانيد به طور همزمان با 10 نفر تماس تصويري برقرار کنيد؛ البته Google Hangouts بيشتر استفاده هاي کاري دارد.

Imo

ايمو، پيام رساني ساده و اپليکيشني براي برقراري گفت و گو هاي مجازي است. پشتيباني اين پيام رسان از اينترنت هايي با سرعت پايين ، عمده ترين دليل براي استفاده از آن است؛ اما اين برنامه بجز اين ويژگي، برتري خاصي نسبت به باقي رقبا ندارد؛ البته نه اينکه پيام رساني بد باشد. اين اپليکيشن به طور کاملا رايگان در دسترس بوده و براي iOS هم عرضه شده است. به ياد داشته باشيد که يکي از نکات منفي اين اپليکيشن، تبليغات آزاردهنده هنگام استفاده از آن است.