از چه شخصي نبايد اطاعت کرد؟

امام باقر(ع) فرمود: لا دين لمن دان بطاعه من عصي الله ولا دين لمن دان بفريه باطل علي الله ولادين لمن دان بجحود شي من آيات الله

كسي كه به اطاعت و پيروي ازگناهکار كار گردن نهد، دين صحيحي ندارد و كسي كه تهمت و افترا به خدا را از كسي بپذيرد، دينش ناقص است و كسي كه از انكاركننده آيات الهي دنباله روي كند، دين مطلوبي ندارد. منظور از لادين اين نيست كسي كه اين خصوصيت را داشته باشد، به كلي از دين خارج است، بلكه آن ديني كه مي تواند انسان را به مقامات مطلوب برساند، ديگر اين دين نيست. عصي الله يعني كسي كه زندگي او، زندگي معصيت كارانه است از اين فرد نبايد اطاعت كرد. افترا بستن به خدا يعني بدون مراجعه به مباني درست، چيزي را به خدا نسبت دهد اين، فريضه است از چنين شخصي نبايد اطاعت كرد.

 

صف آرايى در برابر شيطان‏

قرآن كريم كه عهده دار تزكيه روح و تهذيب جان آدمى است، شيطان را به عنوان دشمن سعادت انسان معرفى كرده و دستور مراقبت و هوشيارى در برابر كيد و مكر او داده، ما را به مبارزه‏اى همه جانبه با او فراخوانده است: قرآن كريم در آيات فراوانى گونه‏هاى مختلف اغوا، فريبكارى، كيد و مكر شيطان را تبيين و راه حضور در مصاف دشمن قسم خورده بشر را به او نشان داده است.

نرم افزار پيام اميرالمومنين(ع)

نرم افزار اندرويدي پيام اميرالمومنين(ع) ارائه دهنده متن کتاب 15 جلدي «پيام اميرالمومنين» اثر حضرت آيت الله ناصر مکارم شيرازي و ديگر فضلاي همکار ايشان از سوي مرکز تحقيقات کامپيوتري علوم اسلامي در اختيار کاربران قرار گرفته است.

 

بزرگترين حسرت روز قيامت‏

«انَّ اعْظَمَ الْحَسَراتِ يَوْمَ الْقِيامَةِ حَسْرَةُ رَجُلٍ كَسَبَ مالًا فى‏ غَيْرِ طاعَةِ اللَّهِ فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَانْفَقَهُ فى‏ طاعَةِ اللَّهِ سُبْحانَهُ، فَدَخَلَ بِهِ الْجَنَّةَ وَ دَخَلَ الْأَوَّلُ بِهِ النَّارَ.» نهج البلاغه – حكمت 421

از بزرگترين حسرت‏هاى روز قيامت حسرت مردى است كه مالى را از راه معصيت خدا به چنگ آورده و براى مردى به ارث گذارده كه در راه طاعت خدا انفاقش كرده است. پس، دومى با انفاقش راهى بهشت مى‏شود و اولى (صاحب مال) به آتش فرو مى‏افتد!

نكته‏ها و پيام‏ها

- يكى از نام‏هاى قيامت «يَوْمُ الْحَسْرَةِ» است. قرآن كريم در اين باره مى‏فرمايد:

آنها را از روز حسرت (روز رستاخيز) بترسان، روزى كه همه چيز پايان مى‏يابد، در حالى كه آنها در غفلتند و ايمان نمى‏آورند.

- دين خود را به دنياى ديگران مفروش: گاهى انسان تمام تلاشش در دنيا مصروف اين است كه انبار دارى ديگران را بنمايد و بر اين منصب افتخار دارد، ولى وقتى حسابش به قيامت موكول و حقيقت هويدا شود، چيزى جز حسرت و اندوه برايش نخواهد ماند، حسرتى كه هيچ سودى برايش نخواهد داشت. چنانكه رسول خدا(ص) مى‏فرمايد: «در روز قيامت پشيمان‏ترين مردم كسى است كه آخرتش را به دنياى ديگران فروخته باشد.»

 

سيماى نماز در قرآن تسبيح آسمان ها و زمين

از نظر قرآن كريم آسمان هاى هفت گانه و زمين و كسانى كه در آنها هستند، همه تسبيح‏گوى خداوند متعال و به حمد و سپاس او مشغول هستند، چراكه تنها خداوند است كه منزه، پاك، مقتدر و داناست و عبادت راز آفرينش است: «آسمان هاى هفت گانه، زمين و كسانى كه در آنها هستند، همه تسبيح او مى‏گويند و هر موجودى، تسبيح و حمد او مى‏گويد.»

- نماز و عبادت، هدف خلفت است. «من جن و انس را نيافريدم، جز براى اينكه عبادتم كنند.»

- نماز جزو برنامه‏هاى حكومتى اسلام است. «كسانى كه هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را به پا مى‏دارند.»

- نماز خصلت مؤمنين است. «مردان و زنان با ايمان، ولى (و يار و ياور) يكديگرند؛ امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند و نماز را برپا مى‏دارند.»

- از اوصاف متقين است. (پرهيزكاران) كسانى هستند كه به غيب [آنچه از حس پوشيده و پنهان است‏] ايمان مى‏آورند و نماز را برپا مى‏دارند.

- شكر نعمت است.

«ما به تو كوثر [خير و بركت فراوان‏] عطا كرديم. پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن.»

- از نماز يارى مى‏طلبيم. «اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! از صبر (و استقامت) و نماز، كمك بگيريد.»

- نماز براى خاشعان آسان است. «اين كار (صبر و نماز) جز براى خاشعان گران است.»

- بايد از نماز مراقبت نمود.

«(مؤمنين به آخرت) بر نمازهاى خويش مراقبت مى‏كنند.»

- نبايد در نماز سهل‏انگارى كرد. «پس واى بر نمازگزارانى كه در نماز خود سهل‏انگارى مى‏كنند!»

- منافقان نماز نمى‏خوانند، مگر با كسالت و بى‏حالى. «و (منافقان) نماز بجا نمى‏آورند، جز با كسالت.»

- دعوت به نماز جماعت. «و همراه ركوع كنندگان ركوع كنيد (و نماز را به جماعت برگزار کنيد).»

- دعوت رسول‏الله(ص) به نماز شب. «و پاسى از شب را (از خواب برخيز و) قرآن (و نماز) بخوان، اين يك وظيفه اضافى براى توست؛ اميد است پروردگارت تو را به مقامى در خور ستايش برانگيزد.»

- نماز شب از ويژگي هاى عبادالرحمن است. «كسانى كه شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قيام مى‏كنند.»

 

پرسش: خداوند در سوره همزه افراد مسخره كننده را تهديد مي كند، آيا اين تهديد تنها مختص مسخره كنندگان ثروتمند است يا شامل حال هر مسخره كننده اي مي شود؟

پاسخ: خداوند متعال در اين سوره ابتدا هر كسي را كه عيب جويي و مسخره كند، تهديد مي كند كه شامل تمام عيب جويان و مسخره كنندگان اعم از ثروتمند و فقير مي شود. در آيه بعدي خداوند در واقع ريشه و علت اصلي اين صفت زشت را بيان مي كند كه غالبا عيب جويان و مسخره كنندگان كساني هستند كه مال اندوزي كرده و به خاطر ثروتشان كه آنها را مغرور كرده، اين كار را مي كنند، اما عيب جويي را منحصر به افراد ثروتمند نكرده است. در تفسير الميزان چنين آمده است: جمله «الَّذِي جَمَعَ...» به منزله تعليل است براي جمله «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» و مي‏فهماند علت اينكه ويل را نثار هر همزه و لمزه كرديم، اين است كه او مال دنيا را جمع مي‏كند و مي‏شمارد.

در تفسير نمونه هم اين مطلب آمده است: «سپس به سرچشمه اين عمل زشت (عيب جويي و استهزا) كه غالبا از كبر و غرور ناشي از ثروت مايه مي‏گيرد، پرداخته و افزوده است: (الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ) آنقدر به مال و ثروت علاقه دارد كه پيوسته آنها را مي‏شمرد، و از برق درهم و دينار و پول هاي ديگر، لذت مي‏برد و شادي مي‏كند. طبيعي است كه چنين انسان گمراه و ابلهي مومنان فقير را پيوسته به باد سخره بگيرد.

علاوه بر اينكه كه شأن نزول اين آيات درباره افرادي بوده كه ثروتمند بوده و به خاطر ثروتشان، فقيران را مسخره و عيب جويي مي كردند. علت وصف كردن عيب جويان و مسخره كنندگان به مال اندوزان و ثروتمندان هم به خاطر شان نزول آيات است و هم به خاطر اينكه غالب عيب جويان به خاطر ثروتشان و موقعيت اجتماعي شان، دست به چنين كاري مي زنند؛ از اين رو اين عمل منحصر در آنها نيست، بلكه فقيران و مستمندان هم عيب جويي و مسخره مي كنند و تهديد در اين آيه شامل آنها نيز مي شود.

 

تجليل از جانبازان دفاع مقدس در پالايشگاه نفت تبريز

همزمان با اعياد مبارکه شعبانيه، در مراسمي با حضور مديران و کارکنان، از جانبازان پالايشگاه نفت تبريز تجليل شد.

غلامرضا باقري ديزج، مديرعامل پالايشگاه تبريز در مراسم تجليل از جانبازان گفت: دوران هشت سال جنگ تحميلي که با شجاعت ها، ايثار و فداکاري رزمندگان اسلام به درستي دفاع مقدس نام گرفت، محل تجلي بزرگ مرداني است که الگويشان قمر بني هاشم(ع) بود.

باقري ادامه داد: جانبازان افتخار نظام اسلامي هستند و بايد به وجود آنان به عنوان يک ميراث گرانبها و حافظان فرهنگ ايثار، شهادت و جهاد افتخار کنيم و اين ارزش ها را به نسل هاي سوم و چهارم انقلاب انتقال دهيم.

وي تاکيد کرد: حفظ و ترويج ارزش هاي دفاع مقدس و انتقال فرهنگ ايثار و شهادت به نسل جوان از تاکيدات هميشگي مقام معظم رهبري است.

حجت الاسلام والمسلمين محمود هادي، مشاور فرهنگي مديرعامل پالايشگاه تبريز، ديگر سخنران اين مراسم گفت: در سه مولود بزرگوار يعني امام حسين(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و امام سجاد(ع) يک ويژگي مشترک وجود دارد که آن، شجاعت اين سه بزرگوار است.حجت الاسلام هادي افزود: منظور از شجاعت فقط بحث توان رزمي و جنگجويي نيست، بلکه شاخصه هاي انسان شجاع در روايات، موضوع هاي ديگري است.

وي غلبه بر هواي نفس و صداقت را از شاخصه هاي مهم شجاعت برشمرد و گفت: حرکت ارزشمند شهدا، جانبازان و ايثارگران در هشت سال دفاع مقدس و مقابله با دشمنان اسلام مصداق فرهنگ اصيل ديني است و مي توان از اين ظرفيت بزرگ براي فرهنگ سازي استفاده کرد.در پايان مراسم از جانبازان هشت سال دفاع مقدس پالايشگاه تبريز تجليل شد.

 

تقدير از فعالان راهيان نور

از فعالان فرهنگي کاروان هاي راهيان نور منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس از سوي قرارگاه فرهنگي تقدير شد.حجت الاسلام اسماعيلي، مسئول قرارگاه فرهنگي صنعت نفت در منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس، اردوهاي راهيان نور را داراي ظرفيت هاي فراواني براي انتقال فرهنگ اسلام ناب دانست که متاسفانه از اين ظرفيت ها به خوبي استفاده نمي شود. وي گفت: قرارگاه فرهنگي منطقه ويژه به قالب هاي فرهنگي توجه جدي دارد و سعي مي کند با محتواسازي مناسب از آنها بهره برداري کند. فعالان فرهنگي ما براي اتوبوس هاي راهيان نور هم از حيث فضاسازي و هم از حيث محتوايي برنامه هاي فراواني اجرا کردند و آماده انتقال تجربيات خود هستند.

 

حيات مردي از ديار افلاکيان

سيدمنصور غيبي حيات، مدير طرح هاي اکتشافي شرکت نفت فلات قاره ايران و از جانبازان دوران دفاع مقدس، روز 12 فروردين 1398 در عروجي شهادت گونه به ديدار معبود شتافت.وي متولد 1345 شهر اهواز و از رزمندگان 8 سال جنگ تحميلي بود که در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل رشادت ها و جانفشاني هاي بسياري از خود نشان داده و به درجه رفيع جانبازي نائل آمد و پس از پايان جنگ نيز با درک شرايط و احساس مسؤوليتي مثال زدني، در سنگري ديگر به دفاع از آرمان ها و به حرکت درآوردن چرخ هاي اقتصادي کشور پرداخت.متن زير دلنوشته اي از همکاران وي در شرکت نفت فلات قاره ايران در فراق اين همکار از دست رفته است:

دلنوشته اي در فراق دوست : بار ديگر جرس كاروان از رحلت مردي از تبار ايثارگران و شهدا خبر داد. مسافري جاي مانده كه در روز شهادت جد بزرگوارش امام موسي كاظم (ع) در كنار همرزمان شهيدش آرام گرفت.كوچ ناباورانه و نابهنگام همكار و دوست گرامي سيدمنصور غيبي حيات از ديار خاك به افلاك و رسيدن به وصال معشوق در فصل تولد طبيعت، قلبمان را به درد آورد و بر آلام اين روزهاي دلمان افزود. سيد منصور انساني صادق، بي آلايش، متواضع، متين و مهربان و همكاري با اخلاق، صبور و گشاده رو بود. او انساني وارسته و دل بريده از تعلقات دنيوي بود و براي رسيدن به معشوق شتاب داشت، آنگونه كه در جزيره مجنون هنگام دويدن در جاده عشق، پايش را جا گذاشت تا سبك بال پريدن را بيازمايد و تنفس گاز شيميايي راه گلويش را خراشيد تا راهش را كوتاه تركند؛ اما مي بايد مي ماند تا در سنگري ديگر راه هم سنگرانش را ادامه دهد. اين بار با ياراني تازه در نبردي مابين فولاد و سنگ در خشكي و دريا، تا شيره سياه زمين را براي رونق چرخ هاي صنعت و اقتصاد ميهن بيرون بكشند.از زمان حضورش در شركت نفت با تعامل و دور انديشي در دوران سخت تحريم، سنگر جنگ اقتصادي را همچون دوران دفاع مقدس پرشور نگه مي داشت تا ناوگان حفاري با صلابت و مصون از تركش هاي تحريم به حركت رو به جلوي خويش ادامه دهد.در نگاهش برق اميد بود و آينده اي روشن؛ باور نداشت كه جنگ اقتصادي دشوارتر از جنگ تحميلي است. وقتي مقابلش مي نشست، نبايد گله مي كردي از كاستي ها. زبانش اميد بخش بود و قلبش گواهي مي داد كه با همين امكانات موجود هم مي شود كارها را پيش برد.در كار سخت گير بود و منضبط. هر زمان كه پاي جان نفرات و خطرات كاري در ميان بود، مانند يك فرمانده از نيروهايش حمايت مي كرد و زير بار نمي رفت كه تحت هر شرايطي كار نا ايمن انجام شود.در حفاري صاحب نظر بود و كاربلد؛ به كارش عشق مي ورزيد. اين دوست داشتن در صورت آرام و چشمان خندانش در جلسات فني و كارشناسي نمايان بود. بي پرده و آرام نظراتش را مي گفت و سخت بود قانع كردنش در موارد فني. آرام در رفتار، فردي سختگير در مسئوليت هاي اداري و متعهد در ايفاي مسؤوليت هاي اجتماعي و ياري به همنوعان، كامل ترين جمله اي است كه مي توان در وصف او بر زبان جاري كرد. سيد بزرگوار؛ ذهنمنان ياري نمي كند تا كلمات كافي براي نوشتن در فراقت بيابيم، تنها مي دانيم چيزي اين روزها در سينه مان سنگيني مي كند و گاه به گاه گرمي ردپاي اشك را بر گونه هايمان احساس مي كنيم و به اين دلخوشيم كه مرگ پايان كبوتر نيست. رفتنت را باور نداريم...، دلمان برايت تنگ مي شود، ولي به ناچار مي گوييم خداحافظ رفيق، سفرت به خير.پرواز ابديت را به خانواده محترم، همسر و يادگاران نازنينت (دكتر سيده عليا، مهندس سيد علي و سيدحسين عزيز) تسليت مي گوييم و براي آنها تندرستي و شكيبايي آرزومنديم و براي خودت نيز آمرزش الهي و آرامش ابدي در جوار حضرت دوست مسئلت داريم.

يادت گرامي و روحت سبز