باشگاهی برای سلامت و نشاط خانواده صنعت نفت
ساعت 6 صبح یک روز پاييزی در گرگ و ميش صبحگاهي زير پل حافظ يك نفر با صلابت و آهسته راه مي رود، فرق نمي كند تو را بشناسد يا نه، اما كافي است دستي برايش تكان دهي يا اسمش را صدا بزني؛ هميشه با روي خوش برايت دست تكان مي دهد. وقتي با او به گفت وگو می نشينیم، تمايلي براي بردن اسمش ندارد و مي گويد، كار من است كه بايد به چشم بيايد، نه اسم و رسم من. اگر توانستم خدمتي به پرسنل زحمت كش نفت بكنم، همان خدمت، اجر كار من است. حتي حاضر نمي شود لباس ورزشي اش را بپوشد تا از او عكس بگيريم. مي گويد: «عكس ورزشكاري مي خواهيد؟ اين همه ورزشكار در حال تمرينند. از آن ها عكس بيندازيد.» عكس يادگاري هم نمي خواهد. در حين مصاحبه، وقتي صداي افتادن وزنه شنيده می شود، بي اختيار كركره پشتش را باز می كند و در ميكروفن با احترام از ورزشكاران تقاضا می كند كه مراقب تجهيزات باشند. رضا فخري، مدير باشگاه شهداي نفت، يكي از چهره هاي شناخته شده شركت ملي نفت است. كسي كه از نيروي خدماتي شركت تا مدير عامل، با او رفاقت دارند؛ پير و جوان، حتي خانواده كاركنان هم نام او را شنيده اند. هر چند كه او خواست نامش در مصاحبه پر رنگ نباشد، چرا كه همه خدمات عرضه شده در باشگاه بدنسازي را حاصل زحمات همه مديران و كاركنان گذشته و كنوني امور ورزش شركت ملي نفت ايران می داند.
فخري از روزهاي ابتداي تشكيل باشگاه بدنسازي شركت ملي نفت ايران مي گويد، روزهايي كه بدنسازي تاريخچه چنداني نداشت و نفت هم به فكر آن نبود. فخری كه آن زمان در دفتر وزارت مشغول کار اداري بود، به دليل پيشينه ورزشي خود، پيشنهاد تشكيل يك باشگاه بدنسازي را می دهد و دلايلش را عنوان می كند كه مورد قبول مديران واقع می شود و در ساختماني روبه روي وزارت نفت، باشگاه كوچكي براي تمرين بدنسازي كاركنان تشكيل می شود كه به باشگاه مركزي معروف بوده است. پس از آن و بعد از گذشت چند سال، موافقت می شود كه محل باشگاه به شركت تعاوني وزارت نفت در پاركينگ شيراز انتقال یابد و نام آن به «باشگاه شهداي نفت» تغيير کند. رضا فخری اصرار دارد كه اين باشگاه با همكاري همه مجموعه امور ورزش و همكاري همه كاركنان و مديران راه اندازي شده است.
از فخري می پرسیم كه به نظرت باشگاه بدنسازي چه هدفي براي كاركنان دارد كه می گويد: «هدف از تشكيل باشگاه، سلامت كاركنان است. اگر كاركنان سالم باشند، هزينه هاي درماني كاسته می شود.» او از آرتروز، كمر درد، پادرد، چربي خون و كلسترول خون به عنوان ناراحتي هاي شايع بين كاركنان ستادي ياد مي كند و می گويد: «ورزش می تواند اين عوارض را كاهش دهد و با كاهش مراجعه كاركنان به محيط هاي درماني وزارت نفت مي توان هزينه هاي وارد بر بهداشت و درمان را هم كاهش داد.»

باشگاه شهداي نفت، محبوب کارکنان
«باشگاه شهداي نفت پاركينگ شيراز كه يكي از محبوب ترين باشگاه هاي ورزشي نفت است، اين روزها بيش از ظرفيتش پذيراي كاركنان است.» فخري مي گويد: «تا جايي كه امكان داشته باشد، از حضور كاركنان استقبال مي كنيم.» از او دليل اين محبوبيت باشگاه را مي پرسم كه مي گويد: «اينجا نخستین باشگاه بدنسازي در شركت ملي نفت ايران بوده و اسم و رسمي دارد. در واقع اينجا يك مجموعه است و همه در اين مجموعه براي نمونه بودن تلاش می كنند. ولي دلايل بسيار ديگري هم براي محبوبيت اين باشگاه وجود دارد، از جمله اینكه اينجا امكانات و تجهيزات كاملي دارد که از کیفیت بالایی برخوردارند و نیز سعي شده از استانداردهاي روز اروپا براي چينش تجهيزات استفاده شود، همچنين مربي هاي ما همه مربي هاي كار كشته و دلسوز هستند و براي سلامت كاركنان تلاش می كنند. وقتي كارمندي براي تمرين به اينجا می آيد، ما با روي خوش از او استقبال می كنيم و همين باعث می شود كه او به تداوم ورزش تمایل داشته باشد و حتي شايد ساير همكارانش را تشويق كند. اينجا به كارمندان آرامش می دهد و من هم هدف مجموعه را ايجاد ارتباط خوب با كاركنان گذاشته ام و اين منجر به دوستي همه كاركنان باشگاه با كارمنداني شده است كه براي ورزش به اين مكان می آيند. هميشه تمايل داشته ايم كه وقتي كارمندي به اينجا می آيد، با روي خوش از مجموعه خارج شود؛ ولي به اين معني  نيست كه باشگاه هاي ديگر خوب نيستند يا به درد نمي خورند؛ همه باشگاه هاي ورزشي و بدنسازي مجموعه وزارت نفت، امكانات خوبي دارند و مناسب ورزش و تمرين هستند. سعي كرده ايم در هر منطقه اي يك باشگاه داشته باشيم تا كاركنان مجبور به طي مسافت زياد يا تجمع در يك باشگاه نشوند؛ ولي با توجه به شناخته شدن اين مجموعه، تمايل بيشتري به آن وجود دارد، حتي برخي كاركنان كه در ساختمان خود، باشگاه خلوت و مرتب دارند، از آن بي اطلاع هستند و به اين باشگاه می آيند. شايد بايد براي تمركززدايي، تبليغاتي انجام دهيم تا از امكانات ساير باشگاه ها هم استفاده شود.
وقتي صحبت از ساير باشگاه ها شد، از رضا فخری در مورد آنها سوال كرديم كه گفت: «در باشگاه هاي ديگر مثل مجموعه تهرانسر، مركزي هشتم، ساختمان تندگويان و زرگر هم باشگاه هاي بدن سازی مرتب و خوبي دارند. در واقع هدف از اين مراكز، تمركز زدايي بوده و نظارت كاملي بر آنها داريم تا امكانات خوب به كاركنان ارائه شود. باشگاه مركزي هشتم مورد نظارت و بازنگري قرار گرفته و اگر از كساني كه قبلا به آنجا می رفتند، بپرسيد، متوجه تغييرات اساسي باشگاه می شويد و بتازگی هم روي باشگاه زرگر تمركز كرده ايم و بزودي آن را هم تقويت می كنيم.»

مربيان حرفه ای و كاركشته
رضا فخری درباره ساعات كاري باشگاه شهداي نفت می گويد: «براي آقايان روزهاي زوج 6 تا 8 صبح  و از 14 تا 30/18 امكان تمرين وجود دارد و از 30/18 تا 22 مديران براي ورزش می آيند. بانوان هم روزهاي فرد می توانند از 6 صبح تا 30/18 دقیقه بعد از ظهر براي تمرين حاضر شوند.» از او راجع به مديراني كه براي ورزش می آيند، سوال می کنم كه در جواب می گوید: «آقاي كاردر، مديرعامل شركت ملي نفت ايران؛ آقاي سلحشور، رئيس منابع انساني وزارت نفت؛ آقاي مشتري دوست، دبير هیئت مديره شركت ملي نفت ايران؛ آقاي خلج، رئيس هسته گزينش صنعت نفت؛ آقایان دكتر اميني، عضو هیئت مديره بهداشت و درمان صنعت نفت؛ امیری، رئيس امور كاركنان شركت ملي نفت ايران؛ بيلكار، مديرامور مالي شركت ملي نفت ايران و ناصري، رئيس روابط عمومي شركت ملي نفت ايران از كساني هستند كه بيشتر از ديگران، براي تمرين در باشگاه حاضر می شوند.»
فخري به انجام ورزش هاي اصلاحي در باشگاه اشاره می كند و می گويد: «آقاي كاردر وقتي به باشگاه آمد، از مشكل درد زانو رنج می برد كه با انجام حركات اصلاحي توانستيم تا حدي زانوهای ايشان را تقويت كنيم تا كمي دردشان التيام يابد.» وي از مربي هاي خوبي كه در اين باشگاه فعاليت دارند، ياد می کند و می گويد: «در حال حاضر 3 مربي در اين مجموعه، كاركنان را هدايت می كنند كه همه آنها به حركات اصلاحي براي درمان كمر درد، دست درد و درد مفاصل اشراف دارند. اين مربيان با دلسوزي به تمرين كاركنان نظارت می كنند و مراقب فعاليت هاي آن ها هستند.»

 سوله اي كه بيشتر از انبار به كار ورزش می آيد
فخري از برنامه هايي كه براي آينده باشگاه در سر دارد، می گويد: «اينجا يك تعاوني بود كه با تلاش همه دست دركاران، آن را راه اندازي و بعد ها بخش ايروبيك را هم به فضاي باشگاه اضافه كرديم. اما حس می كنم كه اين فضا بايد بيشتر توسعه يابد تا افراد بيشتري بتوانند از خدمات آن استفاده كنند. يك سوله در پشت باشگاه وجود دارد كه هم اكنون از آن به عنوان انبار تجهيزات استفاده می شود. مذاكراتي با مديران داشته ايم كه اين فضا به باشگاه اضافه شود، اما مقاومت  هايي هم وجود دارد؛ هر چند موافقت ضمني از مديران اخذ شده و خيلي ها براي آن در تلاشند. براي استفاده بهينه و بهتر از محيط باشگاه، به فضاي بيشتری نیاز داريم كه مساعدت مديران از مقام عالي وزارت گرفته تا مدير خدمات را می خواهد؛ چرا كه اين خدمات نه در مسیر منافع شخصي، بلكه براي خدمات رساني به کارکنان زحمت كش نفت است.»
از فخري می پرسیم به چه كساني می توانيد خدمات عضويت ارائه كنيد كه می گوید: «ما در حد توان مان كاركناني را كه به اينجا بيايند، پوشش می دهيم؛ اما بايد بتوانيم به همه افرادي كه براي ورزش حاضر می شوند، سرويس دهيم و روي فعاليتشان نظارت داشته باشيم؛ اما اگر تعداد افراد، از ظرفیت بيشتر شود و نتوانيم به آنها خدمات ارائه كنيم و بر كارشان نظارت داشته باشیم، به جاي ايجاد سلامت، موجب آسيب رساني كاركنان به خودشان می شويم؛ بنابراين تعداد عضويت ها محدود است و بايد تعداد افراد، معقول و در حد استاندارد باشد. با اين وجود ما تلاشمان را براي گسترش فضا و گرفتن سوله پشت باشگاه به كار بسته ايم تا بتوانيم به تعداد متقاضيان، فضا داشته باشيم كه اين نيازمند همكاري و همياري مديران است، ضمن آنكه خيلي از تجهيزات مورد نياز را هم از مسير رابطه و دوستي تأمين كرده ايم. اين شده كه باشگاه براي من خيلي عزيز است و براي حفظ آن تلاش بسياري می كنم. وقتي وزنه اي از دست كسي می افتد، دست و دلم می لرزد، چون اين افراد نمي دانند با چه خون و دلي اين تجهيزات را براي رفاه كاركنان تهيه كرده ايم. با اين حال مطمئنم اگر همكاري باشد و مطالبات را با جدیت دنبال كنيم، می توانيم به نتيجه برسيم و در اين راه من كفش آهنين پوشيده ام و براي خدمت رساني به كاركنان از هيچ كمكي دريغ نمي كنم.»

بانوان صنعت نفت، روحيه را به خانواده می برند
از فخري راجع به حضور بانوان در باشگاه پرسيديم كه گفت: «خانم ها الان حضور خوبي در باشگاه دارند و بالاي 100 نفر، از آن استفاده می كنند. ورزش هم آرامش جسم است و هم روح و حضور بانوان می تواند روحيه را به خانواده ها ببرد.» رضا فخری از رضايت سرپرست فدراسيون پرورش اندام و بدنسازي از باشگاه شهداي نفت ياد می کند و می گويد: «يك بار او به باشگاه ما آمد و از آماده و منظم بودن باشگاه ما شگفت زده شد و چند روز بعد خطاب به آقاي سلحشور از زحمات ما در باشگاه تقدير كرد.» البته او اضافه می كند كه اين تنها تقدير نامه يا تشكري نبوده كه از اين باشگاه شده؛ ولي اظهار می كند كه من اين عناوين را نمي خواهم و هدفم اين است كه كارم خوب باشد و كاركنان رضايت داشته باشند. به گفته خودش: «فخري، وقتي نام و نشان افتخار آميز من است كه هر كس آن را بشنود ياد خدمات و كارهاي خوبش بيفتد. در غير اين صورت اين تقديرها و عناوين فقط تا روز بازنشستگي با من می ماند و بعد به شخص ديگري انتقال پيدا می كند.» فخري همچنين راجع به روحيه كاركناني كه ورزش می كنند، توضيح می دهد و می گويد: «همه تلاش ما در مجموعه اين است كه كسي از اين مكان ناراحت بيرون نرود، حتي گاهي فردي درگیر مشكلات شخصي شده كه كاري از دست ما براي حل مشكل بر نمي آيد، اما سعي می كنيم حداقل كاري كنيم كه با روحيه قوي از اينجا خارج شود و در مقابل مشكلش ايستادگي كند.»
بدنسازي در شركت ملي نفت ايران، تيم قهرماني ندارد و هيچ وقت اسمي از ورزش بدنسازي اين شركت در مجامع ورزشي شنيده نمي شود؛ از فخري دليل اين مسئله را می پرسيم كه می گويد: «لازمه تيم قهرماني، ورزش دائم و حرفه اي است كه با ماهيت كار ما منافات دارد، يعني كارمند نمي تواند كار خود را رها كند و صرفا به ورزش بپردازد. براي همين ما براي داشتن تيم بايد از افراد خارج از مجموعه استفاده كنيم كه اين معنايي ندارد، ضمن آنكه انجام چنين كاري، نيازمند هزينه كردن براي اعضاي تيم است و در واقع به نظر من با چنين كاري در حق کارکنان اجحاف می شود. وقتی بسياري از کارکنان ما به دليل نبودن فضاي كافي، از ورزش كردن محروم هستند، نمي توان به ورزش قهرماني پرداخت. به فرض آنكه كمبود امكاناتي هم وجود نداشته باشد، اما باز هزينه كردن براي تعداد محدود درست نيست. چرا که می توان با آن هزينه، يك دستگاه بيشتر تهیه کرد و براي اعضاي باشگاه لباس خريد و مربي هاي بيشتری به كار گرفت. بايد كاري كنيم كه ورزش براي همه گسترش پيدا كند، نه آنكه محدود به يك تيم يا گروه خاص شود. شخص وزير نفت هم همين اعتقاد را دارد و مخالف حمايت از يك تيم است. به همين منظور ما از تمام توان خود براي ايجاد آمادگي جسماني و سلامت روح و جسم كاركنان استفاده می  کنیم و به هيچ وجه دنبال تيم قهرماني نيستيم.» در پايان گزارش با چند نفر از كاركناني كه در حال تمرين هستند، گپ و گفت کوتاهی داریم. سليمي كه سخت مشغول استفاده از دستگاه پرس سينه است، می گويد: «خانه ما از باشگاه خيلي فاصله دارد؛ اما ترجيح می دهم سختي راه را به جان بخرم و به باشگاه نفت بيايم؛ چرا كه در اين باشگاه در كنار همكاران و دوستان تمرين می كنم و خودش باعث تقويت روحيه است، ضمن آنكه امكانات خوبي در باشگاه هاي نفت ارائه می شود و از همه مهم تر تميز و منظم هستند. متاسفانه عمده باشگاه هاي خصوصي به دليل عدم رعايت نظافت و رسيدگي، هميشه مشكلات عديده اي دارند و تجهيزاتشان به دليل رعايت نكردن افراد هميشه خراب و مستهلك است كه ميل و انگيزه فرد براي ورزش كردن را از بين مي برد.» نفري هم كه مدت زيادي است در باشگاه ورزش می كند، راه زيادي را از اداره خود تا اين باشگاه می آيد. وقتي به او مي گوييم چرا از باشگاه نزديك تر به اداره يا خانه خود استفاده نمي كند، اظهار بي اطلاعي می كند و می گويد: «من نمي دانستم كه در نزديكي اداره ما باشگاه وجود دارد و حالا حتما به آنجا می روم.» از او راجع به نظارت مربي ها در باشگاه نفت می پرسيم كه می گويد: «مربي ها با حوصله براي ورزش كردن افراد زمان می گذارند و به آن ها برنامه می دهند. اگر فردي به اشتباه از وسيله اي استفاده كند، به او گوشزد می كنند و با حوصله حركت صحيح را به او آموزش می دهند. همچنين اگر افراد مشكلات جسمي داشته باشند، با مشورت مربي حركات اصلاحي انجام می دهند و افراد بسياري مشكلاتشان حل شده است.»
روابط عمومی شرکت ملی نفت