گفت وگو با میربهرام میرشیبانی اسطوره و شناسنامه ورزش نفت

تلخ و شیرین یک  پیشکسوت

مشعل  روزگاری یکی از متواضع ترین مردان صنعت نفت بود؛ استخوان خرد کرده ای که در عرصه فوتبال کشور خوش درخشید و تیم صنعت نفت تهران با او فراز و نشیب هایی را از سر گذراند. در سال 1354به عنوان عضو تیم فوتبال جوانان ملی و قهرمانی آسیا انتخاب شد و یکی از پرافتخارترین روزهای ورزشی اش را در آن سال رقم زد. دریافت سه مدال طلا در مدت 6 ماه، فرصت مغتنمی بود تا توانمندی های خود را به رخ رقبا بکشد و به عنوان برجسته ترین چهره عرصه فوتبال، به جایگاهی دست پیدا کند که بدون اغراق می توان گفت مستحق آن بود. 11 سال پیاپی در تیم فوتبال نفت تهران حاضر شد و با تلاش و سختکوشی مفرط، استعداد خود را به منصه ظهور نشاند و به طور همزمان، رئیس هیأت مدیره و سرمربی تیم فوتبال نفت تهران شد.

میربهرام میرشیبانی از کارکنان خدوم و بازنشسته صنعت عظیم نفت کشور است. در سال 1359 و همزمان با آغاز طلیعه انقلاب اسلامی ایران در معاونت امور ورزش و تربیت بدنی شرکت ملی نفت ایران مشغول به کار شد. این پیشکسوت و ورزشکار پرتلاش صنعت نفت، اقدام های شایانی را در مسیر خدمت به توسعه ورزش نفت انجام داد، به گونه ای که بعدها خانواده صنعت نفت از آن به عنوان اسطوره و شناسنامه ورزش نفت نام برد و پس از 36 سال خدمت صادقانه، با عنوان ریاست ورزش همگانی شرکت ملی نفت ایران بازنشسته شد و خدمات ارزنده ای را از خود به یادگار گذاشت.

      مردی از جنس نفت 

میرشیبانی در یک خانواده ورزشی به دنیا آمد و پدرش از باستانی کارهای قدیمی بود. به دلیل هزینه های بالای زندگی، به قولی کمک خرج پدر شد و سهم وی به جای بازی در کوچه پس کوچه های شهر، تامین هزینه زندگی برادر شد تا او بتواند مدارج عالیه را طی کند. به طور قطع بعضی از فداکاری ها را نمی توان در چند سطر خلاصه کرد؛ اما آغاز هر روز باید بهانه ای باشد تا یادی کنیم از آنهایی که با تمام تلخ و شیرین های زندگی؛ مصمم و با اراده ای پولادین، واژه فداکاری را تنها به کتاب ها محدود و خلاصه نکردند.وی در عنفوان جوانی، آرزوهای زیادی را در سرمی پروراند و به دنبال آن بود تا به نوعی استعداد برتر خود را در فوتبال به اثبات برساند. به ورزش والیبال هم علاقه وافری داشت، به نحوی که عنوان می کند: «هر زمان فرصتی دست می داد، با دوستان هم محله ای خود والیبال بازی می کردم.»حضور در تیم فوتبال نفت تهران را نقطه عطفی در زندگی خود می داند و غالبا از آن به عنوان پرفروغ ترین روزهای کاری و ورزشی خود قلمداد می کند. از دوران کودکی اش می گوید، روزهایی که برای رسیدن به قله های قهرمانی همه عمر خود را وقف ورزش و فوتبال کرد. او نقش پدر و مادر خود را در این عرصه، مهم عنوان می کند و می گوید: «پدر و همه برادرانم اهل ورزش بودند و این خود زمینه و مشوقی برای رشد من در عرصه ورزش، بویژه فوتبال شد.»او ادامه می دهد: «سال 1353بود که به عنوان عضو تیم فوتبال بانک سپه تهران انتخاب شدم. این نخستین فعالیت جدی من در عرصه فوتبال بود و برایم بسیار با ارزش است؛ چراکه با شور، شوق و علاقه عجیبی فوتبال بازی می کردم و همین مسأله سبب شد تا در مدت زمان کوتاهی، استعداد خود را کشف و به مهارت و توانایی تبدیل کنم. مدت زمانی نگذشت که با حضور در تیم فوتبال جوانان ملی و قهرمانی آسیا عازم مسابقات تایلند شدیم که در این مسابقات توانستیم با روحیه و تلاشی مضاعف، افتخارات زیادی را کسب کنیم. عضویت در تیم فوتبال بزرگسالان پرسپولیس، انتخاب در تیم ملی امید برای مسابقات جام هجرت در ترکیه، انتخاب در تیم بزرگسالان تیم ملی در سال 1356، عضو یت در تیم فوتبال اکباتان تهران و قهرمانی لیگ آزادگان و حضور در جام تخت جمشید از اهم سوابق فوتبالی است که تا قبل از ورود به معاونت امور ورزش و تربیت بدنی شرکت ملی نفت ایران در آنها فعالیت داشتم.» میرشیبانی ازبرخی ناکامی ها نیز روایتی مطرح و از آن به عنوان یکی از تلخی های دوره ورزشی اش یاد می کند. وی می گوید: «موقعیتی برایم پیش آمد تا با یک باشگاه خارج از صنعت نفت ایران قرارداد همکاری امضا کنم؛ اما با توجه به مسؤولیتی که داشتم، نتوانستم از این فرصت استفاده کنم.در آن زمان احساس می کردم این فرصت طلایی را از دست داده ام؛ اما الان که با واقع بینی بیشتری به گذشته نگاه می کنم ، می بینم که  نتیجه اش درگذر زمان تلخ نبوده است.

 راه های پرپیچ و خم موفقیت

همکار بازنشسته ما در شرکت ملی نفت ایران، عناوین قهرمانی زیادی را کسب کرده و هرچند معتقد است که مسیر رسیدن به موفقیت، راه های پرپیچ و خمی دارد؛ اما عنوان می کند که با وجود همه موانع و محدودیت ها می توان بر مشکلات چیره شد و به موفقیت دست یافت. میرشیبانی اضافه می کند: «بنده 22 سالم بود که ازدواج کردم. با وجود سن کمی که داشتم؛ اما هیچگاه این سن کم و سختی ها و ناملایمات زندگی مانعی برای پیشرفت من در کار و ورزش نشد. ماحصل این ازدواج دو فرزند پسر است که به جرات می توانم بگویم، یکی از بزرگ ترین موفقیت های من در عرصه ورزش و کار، خانواده ام هستند. خانواده من پشتیبان و حمایتگر بسیار خوبی بودند، بخصوص همسرم که با وجود همه کاستی ها و مشکلات، پابه پای من آمد و خوشبختانه توانستیم یک زندگی توام با آرامش را کنار هم سپری کنیم. از این بابت خدا را شاکرم و معتقدم داشتن زندگی خوب، آن هم در چارچوب، اصول و قاعده، یکی از بزرگ ترین نعمت ها و الطاف الهی است که شامل حال من شد و از آن بسیار راضی هستم. همسر و پسرانم، هر کدام به نوعی ورزشکار هستند و علاقه زیادی به ورزش دارند که خوشبختانه در این زمینه تفاهم کاملی میان ما برقرار است.»

او ادامه می دهد: «معمولا در دوران بازنشستگی، اوقات فراغت زیادی وجود دارد و می توان به فعالیت های بی شماری پرداخت؛ البته تا قبل از کرونا به باشگاه پیشکسوتان در تهرانسر می رفتم و در آنجا ورزش می کردم که به دلیل شیوع این بیماری، تمام فعالیت های ورزشی ام محدود شد. ورزش، جزء جدایی ناپذیر زندگی ما ورزشکاران است. اگر بخواهیم ورزش را کنار بگذاریم، نمی توانیم؛ چراکه عمری بدنمان با ورزش عجین بوده است؛ البته به دلیل صدمه های زیاد جسمی، دیگر مانند سابق نمی توانم ورزش را به صورت حرفه ای دنبال کنم؛ اما به طور کامل هم نمی توانم آن را کنار بگذارم.»

 لزوم مطالعه برای شکوفایی استعداد

مرور سوابق میرشیبانی نشان می دهد که با وجود گذشت چند سال فعالیت در ورزش، از او می توان به عنوان مرد کارهای سخت یاد کرد؛ خصیصه ای که در میان نسل تازه براحتی تکرار نمی شود. شرکت در کلاس مربیگری آکادمی اینترمیلان به نام اینترکمپوس و داشتن مدارک مربیگری A-B-C آسیا که هر کدام نشان می دهد او در یک دوران طولانی توانسته موفقیت هایی را به نام خود ثبت کند.او می گوید: «علاوه بر ورزش، به سینما و هنر هم بسیار علاقه مند هستم و شاید بتوان گفت که بسیاری از اوقات فراغت من به دیدن فیلم و سریال می گذرد. رغبت زیادی به دیدن سریال های ایرانی دارم و پیگیری می کنم؛ چون الان که در دوران بازنشستگی به سر می برم، وقت زیادی برای تماشای فیلم و سریال دارم؛ البته ناگفته نماند که در زمینه فوتبال نیز کماکان مطالعاتم را ادامه می دهم؛ چون معتقدم کسانی که در عرصه های مختلف هنری، ورزشی، علمی و... فعالیت داشته و یا دارند، باید همیشه اطلاعات خود را در آن حوزه به روز کنند و پیگیر تمامی وقایع و اتفاقات حوزه کاری خود باشند و این، یکی از مهم ترین الزاماتی است که همگان باید از آن به نوعی تبعیت و پیروی کنند.» میرشیبانی توصیه ای هم به علاقه مندانی که می خواهند وارد عرصه ورزش و فوتبال شوند، دارد: «در وهله نخست باید هدف مشخصی داشت و یک دورنمای روشن برای حضور در این عرصه متصور شد؛ چراکه در هیچ زمینه ای چه ورزش و چه زندگی شخصی نمی توان باری به هر جهت گذران امور کرد. باید هدف داشت، آن هم در یک چارچوب و قاعده منطقی و اصولی که اگر غیر از این باشد، جز اتلاف وقت و هزینه چیزی عاید انسان نخواهد شد. لازم است قبل از ورود به عرصه فوتبال حرفه ای، در ورزش ژیمناستیک و دوومیدانی تبحر یافت؛ چراکه به عقیده من پایه و اساس ورزش حرفه ای، ژیمناستیک و دوومیدانی است که برای رشد و ارتقا در ورزش بسیار موثر و کاراست.»او ادامه می دهد: «اکنون فوتبال در دنیا مهندسی شده است. چارچوب و نظم قانونی دارد و از آن به عنوان یک ورزش درآمدزا یاد می شود. بنابراین باید قبل از ورود به این عرصه و یا به طور کلی هر ورزش دیگری، تحصیلات حرفه ای مربوط به آن را گذراند و با دانش و علم وارد عرصه ورزش شد. آنچه عیان است، اینکه امروز درصد بالایی از ورزشکاران ما تحصیلکرده هستند و این بسیار در شخصیت حرفه ای، کاری و ورزشی دوستان اثرگذار است.»