ديپلماسي گازي ايران در دولت يازدهم توسعه يافت
سبد انرژي جهان و بازيگري به نام گاز

مشعل  اتحاديه بينالمللي گاز (IGU) که در سال 1931 به عنوان سازماني غيرانتفاعي پايه گذاري شد، هم اکنون با بيش از 140 انجمن و شرکت فعال، 95 درصد از بازار گاز جهان را در اختيار دارد.انجمنها و شرکتهاي عضو اتحاديه بينالمللي گاز در بخشهاي مختلف زنجيره ارزش گاز، از اکتشاف و توليد گرفته تا انتقال به وسيله خطوط لوله ال ان جي، همچنين توزيع و مصرف گاز فعاليت ميکنند. ايران نيز به عنوان يکي از کشورهاي داراي ذخاير گاز که سالهاي گذشته شاهد توسعه بي سابقه اين صنعت در کشور بوده است نيز، از اعضاي اين اتحاديه به شمار ميآيد.سالهاي گذشته با هدف افزايش سهم ايران در بازار گاز جهان، حضور و مذاکره در حوزه گاز افزايش يافت و در اين مسير آذر 94، نخستين نشست کميته کاربري گاز با حضور کامل اعضا در ايران برگزار شد.از سوي ديگر، شرکت ملي گاز ايران به نمايندگي از کشورمان در نشست اتحاديه بينالمللي گاز، موفق به کسب ميزباني کنفرانس علمي و پژوهشي   (IGRC) اين اتحاديه در سال 2020 (1399) شد.در ادامه، گفتوگوي خبرنگار «مشعل» را با محمدرضا قدسيزاده که رياست کميته کاربري گاز طبيعي اتحاديه جهاني گاز را به عهده دارد، ميخوانيم.
آقاي قدسي زاده آيا از ظرفيت مجامع بينالمللي در زمينه توسعه تجارت جهاني گاز ايران ميتوان بهره برد؟
بله. اتحاديه بينالمللي گاز (IGU) يکي از زمينههايي است که ميتواند در مسير توسعه تجارت جهاني گاز به ما کمک کند. اين اتحاديه، سازماني است که همه فعالان صنعت گاز در آن حضور دارند و نقشي که سازمان ملل متحد براي دولتها ايفا ميکند، اين سازمان براي دست درکاران صنعت گاز در کشورها انجام ميدهد.اتحاديه بينالمللي گاز، مرکزي است که تجربيات استفاده از گاز در آن متمرکز  و کميتههاي متعددي شامل اکتشاف، ذخيرهسازي، توزيع و کاربري گاز در آن تعريف شده است. از طرفي، در کارگروههاي مطالعاتي که زيرمجموعه اين کميتههاست و سالانه دوبار جلسه برگزار ميکند و شرکتها، نوآوري، تجربيات و مسائل صنعت گاز را با يکديگر به اشتراک ميگذارند و به عنوان يکي از اعضا ميتوانيم از اين محل، برخي مسائل صنعت گاز را حل و فصل کنيم.

کميته کاربري گاز که رياست آن را به عهده داريد، چه اهدافي را پيگيري ميکند؟
کميته کاربري گاز، آخرين حلقه کميتههاي کاري است که سه کارگروه مطالعاتي از جمله گازرساني به صنايع بزرگ و نيروگاهها، گازرساني به مناطق مسکوني و تجاري و گاز براي حمل و نقل را شامل ميشود.
براي مثال، حمل و نقل، دايره وسيعي را شامل ميشود و هم اکنون در خصوص بهرهگيري از گاز در حوزه ريلي، کشتيها و حتي هواپيما تحقيق ميشود.
از سوي ديگر در شهرهاي بزرگ با آلودگي هوا روبهرو هستيم و ميتوانيم با مصرف سيانجي و ال ان جي در خودروها، بخشي از اين چالش را برطرف کنيم؛ زمينه خوبي است که ميتواند براي کشورمان از لحاظ تامين سرمايه فعاليت کند.براساس توافقهاي بينالمللي، از سال 2020 محدوديتهايي در حوزه مصرف سوختهاي مايع لحاظ و جريمههايي براي کشتيهاي استفاده کننده از سوخت آلوده کننده اعمال ميشود؛ از اين رو تقاضا براي اين سوخت در سالهاي آينده افزايش مييابد که ميتوانيم از اين فرصت استفاده کنيم.

آيا ايران به نحو مطلوب از ظرفيت اتحاديه جهاني گاز براي پيشبرد اهدافش استفاده کرده است؟
به صورت ايده آل استفاده نکرده، ولي وجود ارتباطات بينالمللي و امکان مذاکره و تعامل با کشورها و شرکتهاي مطرح و فعال عرصه گاز، مهم است.در اين دوره که مسئوليت با ايران بود، نخستين جلسه کميته خود را در تهران برگزار کرديم. بسياري از اعضاي اين کميته نخستين بار بود که به ايران ميآمدند و براي آنها برنامهريزي کرديم که از برخي بخشهاي صنعت گاز در تهران و پارس جنوبي بازديد کنند. بسياري از اين افراد، تصوري از فعاليت گسترده ايران در صنعت گاز نداشتند. در بخش اعلام ظرفيتهاي همکاري و سرمايه گذاري صنعت گاز ايران فعاليتهاي خوبي انجام شده است، ضمن اينکه فعاليتها و تجربياتي که در اين کميتهها داشتهايم، بسيار مثبت ارزيابي ميشود.به عنوان مثال، در يکي از اين کميتههاي کاري که در کشور پرتغال برگزار شد، بازديدي از يک روستا و چند واحد صنعتي نزديک آن داشتيم که انرژي آن در قالب ال ان جي انرژي آن تامين ميشود. در ايران نيز قرار است در چند منطقه اين کار به صورت پايلوت انجام شود. براي تأمين گاز بخش خانگي و سيستم حمل و نقل مي توان از اين روش بهره گرفت. البته، اتحاديه جهاني گاز نيز همچون هر سازمان بينالمللي ديگر، متاثر از مسائل سياست خارجي است ولي در مجموع استفاده از ظرفيت اين اتحاديه از سوي ايران را مثبت ارزيابي ميکنم و هرچه براي ارتباطات بينالمللي هزينه کنيم، قابل بازگشت خواهد بود.

چندي پيش، رئيس جمهوري از شرکت ملي گاز ايران به عنوان افتخار دولت ياد کرد. به نظر شما صنعت گاز چگونه به افتخار دولت بدل شده است؟
اين موضوع را ميتوان از دو نظر بررسي کرد:در بحث بنگاه داري، با توجه به اينکه 100 درصد سهام شرکت ملي گاز ايران به دولت اختصاص دارد، طبيعي است که بايد با سياستهاي دولت همگام باشد و خود را با تصميمهايي که در سطح کلان کشور در مجلس، دولت يا ارگانهاي مسئول گرفته ميشود، هماهنگ کند.در بخش نخست، به شرکت ملي گاز ايران برنامهها و سياستهايي تکليف ميشود و گاه نيز ممکن است اين برنامهها در قالب پيشنهادهاي صنعت گاز مطرح شود. معتقدم، شرکت ملي گاز ايران در زمينه برنامههاي عملياتي به عنوان يک بنگاه خوب کار کرده است. صنعت گاز از ابتداي انقلاب در مقاطع مختلف فراز و نشيبهايي داشته ولي در مجموع در جهت توسعه کشور، تامين انرژي براي رفاه مردم، رونق بخشي به اقتصاد کشور، افزايش توليد، افزايش درآمد کشور، توليد ناخالص ملي (جيانپي) و حل مشکلات انرژي کشور سهمي قابل قبول داشته است؛ بنابراين شرکت ملي گاز در بخش بنگاه داري مثبت کار کرده است و سهمي 70 تا 75 درصدي در سبد انرژي به خود اختصاص داده است. گاز سهم اصلي در سبد انرژي بازي ميکند و سخن رئيس جمهوري از اين ديدگاه بسيار درست است و اغراقآميز نيست.صنعت گاز، به طور کلي از لحاظ بنگاهي خوب و موثر عمل کرده و عملکردي درخشان  در سالهاي گذشته از خود به يادگار گذاشته است و تا پايان برنامه ششم توسعه، عمده شهرها و روستاهاي بالاي 20 خانوار کشور از نعمت گاز برخوردار ميشوند.
اما از گاز که ثروتي خدادادي، سرمايه ملي و متعلق به نسلهاي بعد است، به صورت بهينه و مناسب استفاده نميکنيم که در اين مهم حاکميت در کلان و مردم مقصر هستند. اين سرمايه بايد صرفا به توسعه اختصاص يابد و به طور انحصاري براي عمران، آباداني و توسعه کشور به کار گرفته شود؛ اين در حالي است که هم اکنون صرف هزينههاي جاري يا راحتيهاي زودگذر ميشود.  گاز ارزشي ذاتي دارد. در زماني که به دست مصرف کننده شامل نيروگاه، واحد صنعتي يا بخش خانگي ميرسد، علاوه بر ارزش ذاتي، بايد به ارزش افزوده بالاتر تبديل شود. اتفاقي که در وضع فعلي با آن روبهرو هستيم، گاز را ارزان تر از قيمت واقعي به مصرف کننده تحويل ميدهيم و اين باعث شده که مصرف بي رويه داشته باشيم. در فصل سرما روزانه 400 تا 500 ميليون مترمکعب گاز تنها در بخش خانگي مصرف ميشود.

شرکت ملي گاز ايران در مسير دستيابي به جايگاه افتخار دولت، چه فعاليتهايي داشته است؟
در هر نقطهاي که به شرکت ملي گاز ايران نياز بوده، کارش را به نحو احسن انجام داده و بخشي از اظهار نظر رئيس جمهوري درباره گازرساني به استان سيستان و بلوچستان بوده است.  به طور کلي شرق کشور و استان سيستان و بلوچستان که مردمي نجيب، زحمتکش و محروم دارد، به دلايل مختلف پيش و پس از انقلاب تا حدودي به دليل محروميت ذاتي که داشته، آنگونه که بايد حقش ادا نشده است. رياست جمهوري در سالهاي نخست دولت يازدهم در سفر به اين منطقه تاکيد کرد که طي دو سال بايد گاز به مرکز استان برسد و پس از آن بقيه استان بايد از نعمت گاز بهره مند شوند.اين کار با وجود مشکلاتي که داشت، از لحاظ تامين منابع مالي، تامين تجهيزات و مسائل مختلف اجرايي به خوبي انجام شد و هم اکنون زيربناهاي انرژي در بخش قابل توجهي از استان ايجاد شده و آماده است. براساس برنامههايي که داريم، بقيه استان نيز در قالب برنامه چهار تا پنج ساله گازرساني و انرژي مورد نياز استان از طريق گاز تامين ميشود و ميتواند بستري براي رونق اقتصادي استان باشد. يکي از لوازم رونق اقتصادي، تامين انرژي مستمر و پاک است که با رسيدن گاز به بخشهاي مختلف استان، شاهد اين موضوع خواهيم بود.

با تعريف رئيس جمهوري، مسئوليت شرکت ملي گاز ايران سنگين تر ميشود، در دولت دوازدهم و چشمانداز بلندمدت چه برنامههايي براي اين حوزه تعريف شده است؟
در برنامه پنج ساله ششم توسعه تا حد قابل قبولي شاهد تکميل پروژههاي توسعه اي صنعت گاز در کشور خواهيم بود.
براساس برنامههاي تعريف شده، بيشتر شهرها، روستاها و واحدهاي صنعتي به شبکه گاز متصل ميشوند. البته توسعه، پايان پذير نيست و به نسبت ورود واحدهاي جديد بايد عمليات گازرساني انجام شود.هم اکنون بيش از 50 سال از فعاليت شرکت ملي گاز ايران ميگذرد و در آينده، دو هدف عمده مد نظر داريم. نخست حرکت به صورت بينالمللي شدن و توسعه صادرات است که بايد با توجه به نياز مبرمي که در سطح منطقه، اروپا و حتي جهان براي اين انرژي پاک و سالم وجود دارد، در حوزه توسعه صادرات فعاليت کنيم. در داخل کشور نيز در حوزه توسعه کمي نداريم و بايد در حوزه کيفي، فعاليتها و خدمات را گسترش دهيم. خوشبختانه شرکت ملي گاز ايران در ميان دستگاههاي دولتي، در حوزه خدمات رساني کارنامه و عملکرد قابل قبولي داشته است. البته همراهي مردم، درک مشکلي که با آن مواجه هستيم و پذيرش سختيهاي احتمالي براي حل آن ميتواند کمک کند که شرکت ملي گاز، دولت و مردم، وظيفه تاريخي که دارند، بهتر انجام دهند.سالانه بيش از 200 ميليارد مترمکعب گاز در کشور مصرف ميشود و تنها 10 ميليارد مترمکعب به صادرات اختصاص مييابد که براساس اهداف برنامه ششم توسعه، اين ميزان بايد به 68 تا 70 ميليارد مترمکعب افزايش يابد که با توجه به آغاز ارسال گاز به عراق، شاهد افزايش حجم صادرات بوده ايم.با توجه به برنامههاي تعريف شده، به طور متوسط بايد روزانه 200 ميليون مترمکعب به بخش صادرات اختصاص يابد که بخش قابل توجهي از آن به کشورهاي منطقه تحويل و بخشي نيز  در قالب ال ان جي به اروپا صادر ميشود. اولويت نخست، نخست و باز هم نخست کشور، توسعه اقتصادي است و همه فعاليتها بايد در اين مسير قرار گيرد.براين اساس، سياست داخلي و خارجي، برنامهريزيها و جهتگيريها و حتي شعارهايي که ميدهيم، بايد در اين جهت باشد تا براي کشور توسعه اقتصادي به وجود بياورد و از اين مسير بتوانيم مشکل اشتغال، رکود و  تورم را حل کنيم.

بهرهگيري از گاز در حوزه زيست محيطي که به طور مستقيم با مردم ارتباط دارد، چه ميزان تاثيرگذار بوده است؟
تغييرات اقليمي از مسائل و مشکلاتي به شمار ميآيد که ايران و جهان از آن متاثر است. دنيا پس از انقلاب صنعتي همه سعي خود را به کار بست تا در همه زمينهها توسعه يابد و در اين مسير از منابع طبيعي حداکثر استفاده را برد. متاسفانه براي تحقق برنامهها، جوانب کار بررسي نشد و تصور کردند از هر طريقي بايد از اين ثروتها استفاده کنند، به همين دليل دماي متوسط کره زمين شاهد افزايش بوده است. پس از همه گير شدن اين چالش، کنفرانسهاي متعددي برگزار شد که مهمترين آن COP21 بود که در پاريس برگزار شد و براي نخستين بار اجماع جهاني پيش آمد که گرمايش کره زمين را محدود کنند.   در کشور، بخش قابل توجهي از نياز صنايع و نيروگاهها از گاز تامين ميشود که تاثير قابل توجهي در کاهش آلودگي هوا داشته است.

در پايان اگر نکتهاي باقيمانده است، بفرماييد.
هموطنان ما به هر طريقي بتوانند در مصرف گاز طبيعي صرفهجويي کنند به کشور اين امکان را ميدهند که مازاد آن را صادر و از راه ارزآوري بخشي از مشکلات کشور از جمله اشتغال را با توسعه کشور حل کنند. يکي از راهکارهاي توسعه کشور اين است که در مصرف گاز صرفهجويي و آن را با اختصاص به صنايع و صادرات به ارزش افزوده بالاتر تبديل کنيم. از محل منابع ارزي حاصل از صادرات ميتوانيم بخشي از مشکلات کشور را حل و فصل کنيم و براي تحقق آن خواستار همکاري و همدلي مردم هستيم.