امامزاده حسين (ع) قزوين
امامزاده حسين ابن عليابن موسيالرضا(ع) فرزند دو ساله امام رضا (ع) است که در سال 201   هـ.ق در اثر بيماري در شهر قزوين دار فاني را وداع گفت و در گورستان جنوبي شهر قزوين به خاک سپرده شد. مورخان مينويسند که در سال 201 هجري شمسي امامرضا (ع) مخفيانه در منزل يکي از مريدان خاص خود به نام سليمان بن داوود بن غازي معروف به پير داوود که مزارش در يکي از مساجد قزوين به نام سوخته چنار است، مهمان بودند. در مدتي که امام (ع)در منزل پير داوود اقامت داشتند، فرزند خردسال ايشان به نام حسين مريض شده به شکلي که نه ميتوانستند با خود به ادامه سفر ببرند و نه ميتوانستند خودشان اقامت داشته باشند؛ به ناچار فرزند بيمارشان را به يکي ديگر از مريدان خود به نام علي بن شاذان که مزارش در منتهي اليه سمت غربي مزار شهدا است، سپردند و به سفر ادامه دادند. بعدها اين بچه براثر بيماري فوت کرده و در اين مکان که متعلق به پير داوود بوده دفن شده است.

بيست سال است حرف نزده مگر با قرآن!
مردي عرب ديد زني تنها در بيابان ايستاده، رفت جلو. پرسيد:« تو چه کسي هستي!؟»زن گفت: «و قل سلامفسوف يعلمون.» پرسيد: «اينجا چهکار ميکني!؟» گفت: «من يهدي الله فلامضل له» رساندش به اولين کاروان سر راه. پرسيد: «کسي را توي اين کاروان ميشناسي!؟» گفت: «يا داوود! إنا جعلناک خليفه فيالارض... و ما محمد إلا رسول... يا يحيي خذالکتاب... يا موسي إني أنا الله....» چهارنفر آمدند. به آنها گفت: «يا ابت إستأجره.» آنها هم به مرد عرب پاداشي دادند. زن گفت: «والله يضاعف لمن يشاء.» پول بيشتري دادند به او. مرد پرسيد: «اين زن چه نسبتي با شما دارد!؟» يکي از آن چهارتا گفت: «اين مادر ما فضه، کنيز حضرت زهرا(س) است.بيست سال است که حرف نزده مگر با قرآن.»


نرم افزار دانشنامه نماز
 مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج) نرم افزار «دانشنامه نماز» را توليد و روانه بازار کرد.
ويژگيهاي نرم افزار
اين نرم افزار شامل بخشهاي متنوعي نظير: کتابشناسي، اشعار، نمازگزاران، کتابخانه، پرسمان، احکام، حکايات، آموزش، نوا ونما و... است.

سوال:  گاهي درباره خدا وآفرينش انسانها شک ميکنم و شبهاتي به ذهنم خطور ميکند که همين باعث ناراحتي من ميشود. چه کنم؟
پاسخ: به طور كلي شك سه قسم است:
 1- شك منطقي
گاهي ذهن انسان در باره ارتباط ميان موضوع و محمول يك قضيه مردد و براي اثبات آن وارد عمل ميشود. براي مسير علمي و براي يافتن واقع اين شك طبيعي بوده و سبب برطرف شدن احتمالات اضطراب آميز است. به همين دليل گفته ميشود يقينهاي اصيل و مفيد، آن سوي پل شك و ترديد است. چنين شكي كه انسان را به يقين ميرساند، مطلوب و به مراتب بهتر از ايمان ظاهري و تقليدي و بي اساس است.

2- شك بيماري
اين شك ناشي از ناتواني ذهن از رويارويي با مدعاها، دلايل، تجزيه، تحليل و... در باب واقعيات است. در واقع ملاك اين بيماري، وحشت ذهن از بررسي واقعيات و تفكيك آنها از خيالات و حقيقت نماها است. يكي از اساسي ترين مختصات «شك بيماري» جستوجوي آسايش فكري در فرار از فعاليتهاي مغزي است. اين شك در واقع ضد معرفت است و ناپسند و بايد آن را درمان كرد. گاهي نيز يك نوع بيماري فكري است كه انسان در هر چيزي دچار شك و ترديد شود يا ناخواسته حتي به چيزهايي كه اعتقاد دارد، دچار شك ميشود. پرسشهاي گوناگون ناخواسته و به صورت تلقين شيطاني در ذهن وارد ميشود، اينها علائم نوعي بيماري است كه بهآن بيماري وسواس فكري ميگويند.

3- شك حرفهاي
برخي افراد براي نشان دادن اوج قدرت فكري خود مدعي ميشوند به مقامي از مراحل درك و شناخت رسيدهايم كه جز شك و ترديد راهي ديگر نميبينيم.  اين در نهايت به انكار اصل واقعيت منجر ميشود. در اين نوع فرد مجبور به انكار هر واقعيت و باوري ميشود كه البته خود نوعي بيماري علمي است که با تامل علمي و بحث علمي قابل رفع است.
در اين بين آن شكي كه در قرآن مورد مذمت قرار گرفته، به شك بيماري و شك حرفه اي اشاره دارد.  بر همين اساس، شك در باورها و اعتقادها مانند شك در اصل وجود خداوند اگر از نوع بيماري و يا حرفه اي باشد كه علت و ريشه آن مشخص است و بايد ريشه آن را درمان كرد، اما گاهي از قبيل شك منطقي است.
 انسان به ويژه در اوايل جواني در مورد پذيرش باورهاي بنيادين ديني مانند خداوند دچار شك و ترديد ميشود. در اين موارد، شك گذرگاه خوبي است، ولي توقفگاه خوبي نيست.
اگر کسي به موضوعي شك و درباره آن تحقيق و مطالعه و سؤال و تفکر کند، تا حقيقت را بيابد، رشد خواهد كرد و معرفت و ايمان او مستحكم خواهد شد، ولي اگر در باره آن به تحقيق نپردازد، به مرور نسبت به آن بياعتماد ميشود و ايمانش را به آن از دست ميدهد و دچار بحران روحي و گاهي انحراف خواهد شد.
بسياري از مردم عادي، خدا را باور دارند، اما ايمان آنها كاملا از سر شناخت و معرفت نيست، بلكه برخي از آنها ايمانشان تقليدي است. برخي هنوز خودشان با تفكر و استدلال خدا را نيافتهاند و فقط تحت تاثير اطرافيان به اين باور رسيدهاند.
طبيعي است كه اين افراد با اين ايمانهاي نه چندان عميق وقتي دچار چالشي در زندگي ميشوند، مثلا در يك مشكل و گرفتاري قرار ميگيرند و از خداوند طلب چيزي ميكنند و جواب نمي گيرند، دچار ترديد ميشوند.
چنين شكي ناشي از نبود شناخت واقعي خداوند است، زيرا مؤمن حقيقي ميداند كه خداوند قادر و حكيم بر اعطاي هر حاجتي به انسان قادر است، اما حكمت او اقتضا ميكند اين بخشش او هم در مسير رشد و كمال انسان باشد؛ البته شرايط خاص زماني و مكاني در انسان نيز تاثير انكارناپذيري در بروز اين گونه شك و ترديدها دارد، مانند ورود انسان به محيط بي ديني يا تشكيك و ترديد در دين مانند فضاهاي مجازي يا محيطهاي علمي خاص، همچنين تمايلات دروني انسان براي انجام برخي رفتارها كه از جانب دين مذموم تلقي ميشود و مانند آن نيز، بسترهايي براي شكلگيري انواع شك و ترديدها در اصل وجود خدا و باورهايي از اين دست هستند.
در هر حال براي رهايي از شك و ترديد درباره خداوند بايد ماهيت اين شك و ترديد را شناخت و از راه صحيح به مقابله با آن برخاست. آنچه مسلم است اين است که اين شك و ترديد نه تنها نامطلوب و مذموم نيست که مطلوب و ممدوح است به شرط آنکه از آن بهترين استفاده در مسير انتقال به شناخت عميق و رسيدن به ايماني كامل و اطمينان بخش بشود. لازمه اين موضوع، حركتي صحيح و منطقي، از اين شك و ترديد به سمت يقين و باور اطمينان بخش است.

 

برگزاري نشست هم انديشي ائمه جماعت نفت و گاز زاگرس جنوبي
نشست هم انديشي به منظور بررسي موانع و چالشهاي پيش رو، با حضور امامان جماعات ستاد و مناطق عملياتي شرکت بهرهبرداري نفت و گاز زاگرس جنوبي به ميزباني منطقه عملياتي سرخون و گشوي جنوبي برگزار شد.
  اين نشست به همت اداره روابط عمومي ستاد شيراز و دعوت از ائمه جماعت و مسئولان روابط عمومي مناطق پنجگانه عملياتي اين شرکت، روز چهارشنبه (سيزدهم دي ماه) در منطقه عملياتي سرخون و گشوي جنوبي در شهر بندرعباس برگزار شد. در ابتداي نشست حسين مومني، جانشين رئيس منطقه عملياتي سرخون و گشوي جنوبي، حجتالاسلام و المسلمين سيد جعفر زارع مويدي، مسئول فرهنگي و رابط امور روحانيون منطقه سه صنعت نفت و اميررضا دوران، رئيس روابط عمومي و دبير ستاد اقامه نماز شرکت بهرهبرداري نفت و گاز زاگرس جنوبي در خصوص ضرورت برگزاري چنين نشستهايي صحبت کردند، سپس با بيان ديدگاههاي روحانيون و تبادل نظرهاي جمعي درباره مسائل موجود ادامه يافت. بررسي و ارائه راهکارهايي براي رفع چالشهاي فرهنگي، ديني و اجتماعي در مناطق عملياتي، همچنين ايجاد زمينه مناسب براي جذب حداکثري و مشارکت کارکنان در برنامههاي ديني و مذهبي، از مباحثي بود که در اين جلسه مطرح شد. تدوين شرح وظايف روحانيون و ائمه جماعت شرکت، از ديگر مصوبات اين نشست هم انديشي بود.
برگزاري جشن بزرگ تکليف دانش آموزان دختردر سيراف
مراسم بزرگ جشن تکليف 75 دانشآموز دختر سيرافي به همت شرکت پالايش گاز فجرجم در پايانه صادراتي ميعانات گازي سيراف برگزار شد.
اين مراسم بزرگ با حضور و سخنراني حجتالاسلام والمسلمين عاشوري، امامجمعه بندر سيراف، مديرعامل و روابط عمومي شرکت پالايش گاز فجرجم، مسئولان پايانه صادراتي ميعانات گازي سيراف، مسئول ستاد اقامه نماز منطقه ويژه، مسئولان ستاد اقامه نماز وزارت نفت و رئيس آموزش و پرورش شهرستان کنگان به همراه معاون سياسي اجتماعي فرمانداري کنگان و شهردار و شوراي اسلامي شهر سيراف و فرمانده حوزه مقاومت بسيج خاتمالانبيا شهر سيراف و دختران کلاس سوم آموزشگاههاي شهيد سيراب و حضرت رقيه (س)، معلمان و مديران و خانوادههاي دانشآموزان با مجري گري مسعود روشن پژوه مجري تلويزيون و نمايش گروه کودک شبکه دو سيمابرگزار شد.


  شهيد فريدون ملکي
شهيد ملکي مرداد ماه 1365 پس از فارغالتحصيلي از رشته زمين شناسي از دانشگاه امير کبير وارد شرکت ملي نفت ايران شد. در حالي که آن زمان کشورمان در سختترين هجمههاي دشمنان قرار داشت، خود را به جبهههاي حق عليه باطل رساند.
هنوز چندماهي از حضورش در شرکت ملي نفت نگذشته بود که در دي ماه همان سال به خيل شهيدان پيوست و برگ افتخارديگري بر اوراق کتاب شهادت در شرکت ملي نفت ايران افزود. برادر شهيد درباره خصوصيات اخلاقي او ميگويد: «احترام خاص به پدر و مادر، ادب ظاهري و باطني، اخلاص، پشتكار و. .. از جمله خصوصيات اخلاقي وي بود».
در بخشي از وصيتنامه شهيد چنين آمده است: «بدينوسيله شهادت ميدهم كه اين بنده حقير خدا با ديدگان باز و شوق وافر قدم در راهي نهادهام كه خدايمان به اين راه خوانده است و رسولاكرم(ص)، پيامبر آن و اميرالمؤمنين، علي(ع) و فرزندان ايشان، واليان بر حق آن هستند».

رضا شاه دورو!
نقل است رضا شاه در اوّل خيابان سپه محوطه بزرگي را که به نام باغ ملّي بود، تعمير و بازسازي کرده بود و مراسم نظامي را در آن برگزار ميکرد. در بالاي سر در بزرگ آن، مجسّمه نيم تنهاي از خود نصب کرد که مانند دو مجسّمه از پشت به هم چسبيده بود که هم از بيرون، تمام صورت پيدا بود و هم از درون. روزي براي مراسمي، شهيدمدرّس را دعوت کردند. هنگامي که مدرّس به باغ ملّي رسيد، رضاخان و عدّهاي ديگر از وي استقبال کردند و رضاخان به شرح و توصيف پرداخت، سپس در چادري نشستند. رضاخان از مدرّس پرسيد: حضرت آقا! در ورودي را ملاحظه فرموديد؟ مدرّس جواب داد: بله، مجسّمه شما را ديدم. درست مثل صاحبش دورو دارد! رضا شاه از شرم و ناراحتي به خود ميپيچيد و تا پايان مجلس، ديگر سخني نگفت.