جوشکار را هم ببينيد، جوشکاري شغل «سختي» است
جوشکاري، يکي ديگر ازدهها فعاليتي است که درحوزه خطوط لوله و مخابرات نفت انجام ميشود وبدون ترديد دراين بخش هم، حرفهايي هست که ميتواند شنيدني باشد.   درسفربه حوزه عملياتي شرکت خطوط لوله ومخابرات نفت منطقه لرستان با همراهي صمد پورکرمي که هم عکاس است وهم پل ارتباطي با کارکنان، بهروز دالوند نمايندهاي ميشود از اين صنف(جوشکار) تا «حرف ازدل» بزند ، به اميدي که گوش دلي هم شنواي آن باشد.   بچه روستاي شهداي تنگ فني درحومه دره شهراست و به عنوان جوشکار در شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه لرستان کار  ميکند.
چهرهاش آفتاب سوخته وسرخ است، سرخي نه ازشرم که ازغيرت و مردانگي. دستهايش همه سوخته به واسطه جوشکاري روي لولههايي از جنس سخت؛ گويي اين سوختگي پراست درهمه وجوداو، همچون دلش.  40سال دارد و10سال است به صورت پيمانکاري درشرکت خطوط لوله ومخابرات نفت جوشکاري روي خطوط لوله را انجام ميدهد. «جوشکارکد»عنوان سازماني دالوند است درخطوط لوله و مخابرات نفت منطقه لرستان.  دالوند ميگويد:شغل سختي دارم. اشعه ناشي ازجوشکاري که آسيب جدي به چشمها وارد ميکند، دود الکترودي که مستقيم وارد ريه    ميشود، شرايط جغرافيايي خاص مناطق عملياتي وکوهستاني بودن آن، کار دربستر رودخانه، تحمل سرماي چندين درجه مناطقي مانند ميانکوه يا گرماي بالاي 50 درجه منطقهاي مثل تنگ فني، برخي مواردي است که تاحدودي ميتوانند بيانگرکار سخت جوشکاري باشد؛ آن هم نه نوع «خشک» بلکه ازجنس «گرم» يعني جوشکاري روي خطوط لولهاي که مواد نفتي حمل ميکنند که ويژگيهاي خود را دارد. وي ادامه ميدهد: دراين شغل، خطرهرلحظه با من است و وقتي کار ميکنم تا زماني که الکترود آب شود، همه اعضاي خانواده ام پيش چشمانم ظاهر ميشوند. يک لحظه بي دقتي، لرزش دست، تماس جرقه الکترود با مواد نفتي، لولهاي که دچارخوردگي شده، نوسان برق و . . . استرسها ودلهرههايي است که يک جوشکاري روي خطوط لوله با آنها رو به رو است.  دالوند ازاين که جوشکاري گرم در رده مشاغل سخت قرارنگرفته، ناخشنود است و اظهارمي کند: شغلي باچنين شرايطي که هرلحظه کارش، خطر است، ميتوانست در رده مشاغل «سخت»قرارگيرد. کاش اين شغل و سختيهاي آن ديده شود.

 از شغلي که داري، راضي هستي؟
ازاين که جوشکارم، راضي ام وبا همه سختيهايي که دراين شغل وجود دارد، به اين حرفه علاقه مندم. اين علاقه ريشه در دوران طفوليت دارد؛ به طوري که بااجراي طرح «کاد»درمدارس، اين رشته آموزشي را به عنوان يک حرفه در زندگي دنبال کردم و تا امروزهم ادامه يافته است.  اگر به گذشته برگردم، باز هم همين شغل، يعني جوشکاري را انتخاب ميکنم چون واقعا به اين حرفه علاقه دارم.

درآمدي که از اين شغل داري، راضي کننده است؟
ناسپاس نيستم، اما اگراين شغل وسختيهاي آن ديده شود، شايد شرايط بهتري براي کساني که دراين حرفه فعاليت دارند، رقم ميخورد. چون همانطور که پيشتر هم گفتم، جوشکاري روي خطوط لولهاي که مواد نفتي حمل ميکنند، با لوله خشک تفاوت زيادي دارد. ضمن اين که شرايط و محيط کارهم نبايد ناديده گرفت؛ محيطهايي که عمدتا در کوه و دره است.   دالوند درگفتههايش به اين موضوع هم اشاره کرد که ضمن کار، تحصيل هم ميکند. او مکانيک تاسيسات ميخواند تابه قول خودش بتواند شرايط کارش را بهتر کند.
ميگويد: سه فرزند دارد ودرخانه سازماني که شرکت دراختيارش قرار داده، ساکن است. يکي از بچههايش که به ورزش کشتي علاقهمند است، تنها به خاطر «فرزند پيمانکار بودن»، اجازه حضور درمسابقات کشتي راکه دراستان مرکزي برگزارشد نيافت.  دالوند با بغضي که تلاش ميکند آن را درگلو فرو ببرد و با صدايي محزون ميگويد: «مگر پيمانکار، ايراني نيست».  به من اجازه استفاده ازاستخر ميدهند، اما چنين مجوزي براي فرزندم وجود ندارد. کاش شرايط بهتري براي استفاده ازامکانات ورزشي ايجاد شود تا فرزندان پيمانکاران هم بتوانند ازاين امتياز استفاده کنند.  اوادامه ميدهد: وجود چنين اختلاف هايي آزاردهنده است و روح و روانم را به هم ميريزد، تلاش و زحمت من براي اين است که خانواده ام اذيت نشوند، کاش عادلانه به مسائل نگاه شود.  در دل با خود گفتم اي کاش امکان استفاده از  اماکن ورزشي براي همه کارکنان صنعت نفت کشورفراهم ميشد وتفاوتي ميان نيروهاي پيمانکاري با ديگر کارکنان وجود نميداشت. شايد با اندکي بازنگري در آيين نامهها و دستورعملهاي ورزش نفت از سوي متوليان، گشايشي حاصل شود تا لبخند، ميهماني شود برلبهاي فرزندان کارکنان نفت. دالوند ميگويد: خانوادهاش ازحرفهاش راضي هستند، اما ازاين که امتياز برايم قائل نميشوند، رضايت ندارند. چه ميشود کرد؟ من هم دلم ميخواست شرايط بهتري وجود داشت تا خانواده هم راضي باشد.

خودت به صنعت نفت چه نگاهي داري؟
نفت، صنعت مهمي درکشوراست که هرکس ميتواند سهمي در رشد و شکوفايي آن داشته باشد؛حتي يک جوشکارکه با اتصال خطوط لوله به يکديگر راه انتقال مواد نفتي را فراهم ميآورد. بهروز دالوند، با اين که تا محل اسکان خود(روستاي شهداي تنگ فني) به لحاظ زماني فاصله زيادي ندارداما يک هفته است که براي اجراي پروژهاي مهم در منطقه دره شهر، فرصت اين را نيافته سري به خانهاش بزند و با اهل منزل ديداري تازه کند. او با اين جمله که قشرجوشکار فراموش شده است؛ آنها راهم ببينيد و سختي کارشان را درک کنيد، به محل کارخود بازمي گردد تا جنگ جوش و فولاد را به نفع خود پايان دهد.


دلگرم تر مي شويم با شرايط بهتر در کار
تعميرات برق و انبارداري، ديگرحوزههايي است که باب گفتوگو با نمايندگان آنها در منطقه دره شهر بازشد. عبدالله قلندري از واحد تعميرات برق و مرتضي عادلي از واحد انبارداري.  قلندري تازه داماد با11سال سابقه کاردرشرکت خطوط لوله ومخابرات نفت دربخش تعميرات برق اين شرکت مشغول وپنج سال است که با تيپ قراردادي مدت موقت کارمي کند.  عادلي نيز انباردارشرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه لرستان است که به صلاحديد مسئولان، انبار سيار برپا شده درمنطقه دره شهر را اداره ميکند و اقلام مورد نياز اين پروژه را در اختيار همکارانش در بخشهاي مختلف قرار ميدهد. رشته تحصيلي قلندري، «برق قدرت» و مرتبط با کارش است. او ميگويد: تعميرات برق درپروژهها نقش مهم وحساسي دارد؛ از اين رو تلاش ميکنم با درک هرچه بيشتراين موضوع، خود را درحوزه کاري ام ارتقا دهم. عادلي نيز46ساله و20 سال است درصنعت نفت فعاليت ميکند. اوبه جزيک سال کار پروژه اي درپالايشگاه بندرعباس، بقيه سالهاي خدمتي خود را درشرکت خطوط لوله و مخابرات نفت گذرانده است.
قلندري ميگويد: کارهاي تعميرات برق، آن هم درولتاژهاي بالا(400 ولت به بالا)حساسيت و استرسهاي خود را دارد و بايد خيلي از موارد ايمني رعايت شود؛ همين موضوع خود به نوعي استرس را به فرد منتقل ميکند؛ البته در تمام اين سالها که کار کردهام، با اين استرس خو گرفتهام، ولي باز هم نميتوان آن را ناديده گرفت.  عادلي هم که به عنوان مامورازستاد خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه لرستان به دره شهرآمده و ازجاي اسکان خود گلهمند است، ميگويد: با همه علاقهاي که به کارم دارم، ازشرايط کاريام به اين دليل که نسبت به گذشته بهبود نيافته و بدتر هم شده است، ناراضيام و اميدوارم فکري به حال من و امثال من شود تا شرايط بهتر شود.  قلندري نيز ميگويد: توقع زيادي ندارم؛ استفاده ازامکانات تفريحي، ورزشي و بهبود بخشي پرداختها، چرخش بهتري در زندگي ايجاد ميکند.   وي ادامه ميدهد: تقريبا حرف بيشتر کارکنان چه قرارداد مدت موقت و چه پيمانکاري به ويژه آنهايي که درمناطق عملياتي کارمي کنند، دوري از نگراني به واسطه ثبات کارو در اين ميان، توجه به مسائل روحي- رواني که با انجام برخي کارها قابل دست يافتن است.  زندگي در «دره شهر» ادامه مييابد وسازندگي درآن مثل هيچ جاي ديگر متوقف نميشود. همه فارغ از برخي کاستيها دست به دست هم دادهاند تاراه را هموارکنند و بچرخانند چرخهاي عظيم صنعت نفت را به اميد داشتن ايراني سربلند.