رویکردی کمتر پرداخته شده به پوشش رسانه ای رویدادهای بزرگ صنعت نفت

فیلم هایی که  می توان  برای صنعت نفت ساخت

مشعل: بسیاری از تحولاتی که در صنعت نفت ایران و جهان رخ داده، به دلایل مختلفی تا امروز، برای عامه مردم بازگو به طور کلی یا محدود شده اند. صلاحدیدها و محدودیت های خبری و اطلاعاتی کشورها و شرکت های بزرگ و چند ملیتی و در عین حال تخصصی بودن جزییات روند فنی عملیات نفتی، اجازه انتشار اطلاعات در حوزه صنعت نفت را نمی دهد و اگر اتفاق یا حادثه ای بزرگ هم رخ دهد، کمتر ممکن است درباره عمق فداکاری ها و اقدام های پیشگیرانه و پدافندی آن موضوع، فیلم یا خبری در فضای مجازی بیاید و یا مانور رسانه ای صورت گیرد، چه برسد به اینکه درباره آن، فیلمی سینمایی ساخته شود.

از انفجار در چاه های نفتی مناطق جنوبی و عملیاتی کشورمان همچون رگ سفید گرفته تا انفجار در دکل نفت با آن عظمت در خلیج مکزیک؛ معمولا مردم عامه عمق حادثه و بزرگی آن را درک نمی کنند، در حالی که آنچه رخ داده، نیازمند توصیف و شرح بسیار و با احتمال زیاد تعریف و تمجید از نیروهایی است که درگیر آن رخداد بوده اند. به عنوان مثال، در دو موردی که نام بردیم، یعنی حادثه انفجار چاه شماره147 رگ سفید در ایران و انفجار در دکل نفتی دیپ واتر هورایزون در خلیج مکزیک با واقعه ای بزرگ در نوع خود رو به رو بودیم که جدا از خسارت هایی که داشتند، با شرایطی خاص به سرانجام رسیدند. در مورد حادثه رگ سفید، فیلم های سازمانی برای زیرمجموعه های نفتی تهیه شد؛ اما فیلم سینمایی نه! ولی درباره حادثه خلیج مکزیک، فیلمی هالیوودی تهیه شد که با مشاهده آن، هیجان زیادی به مخاطب منتقل می شود؛ اما آنهایی که اصل داستان و جزییات حادثه را می دانند که دست درکاران تا حد زیادی اقتباسی عمل کرده اند و نتوانسته اند عمق اتفاقات رخ داده را نشان دهند.

در جریان حادثه فوران و آتش سوزی چاه شماره 147 میدان نفتی رگ سفید كه از آن به عنوان بزرگترین حادثه نفتی در سال 96 یاد می کنند، تعدادی از نیروهای صنعت نفت جان باختند و چند صد نفر از نیروها بیش از 45 روز درگیر مهار این هیولای نفتی بودند. از این حادثه تصاویری اختصاصی از صنعت در اختیار اخبار قرار گرفت؛ اما نه بیشتر! در حالی که از سال 96 تاکنون گروه های فیلمساز زیادی می توانستند وارد این عرصه شوند و گوشه ای از رشادت هایی که در جریان مهار این انفجار بزرگ بدون کمک خارجی ها داشته ایم را به نمایش بگذارند. نمونه این اقدام ها و تحولات در صنعت نفت چندان کم نبوده که در این سال ها نیروهای داخلی با توان داخلی توانسته اند گام های با ارزشی بردارند، در حالی که به خبری درون سازمانی محدود شده است.

البته این رویکرد، رویکردی نسبتا جهانی است و بسیاری از کشورها و شرکت های نفتی، در سخت ترین و حساس ترین شرایط هم از انتشار اطلاعات جلوگیری می کنند و اگر قرار باشد خبر یا تصاویری منتشر شود، محدود و سانسور شده هستند و شاید به همین دلیل است که گروه های فیلمساز استقبالی از ورود به این دنیای جذاب و فراگیر نشان نمی دهند. موارد معدودی از فیلمسازی درباره دنیای صنعت نفت در سینمای ایران انجام شده که مربوط به چند دهه قبل است و فیلم جنگ نفتکش ها، یکی از آنهاست که هنوز هم به عنوان یکی از اسناد تاریخی تجاوز به مرزهای کشورمان معرفی می شود و دیگر نمونه ای از آن را شاهد نبودیم.

در مورد حادثه انفجار سکوی نفتی دیپ واتر هورایزون در خلیج مکزیک و لکه نفتی بزرگی که بر اثر نشت نفت از یکی از چاه های نفت به وجود آمد نیز فیلم های کوتاه و مستندی تهیه شد؛ اما 6 سال بعد و در سال 2016 فیلم سینمایی «دیپ واتر هورایزن» ساخته شد. بر اثر انفجار این سکو در همان لحظات اولیه ۱۱ نفر از کارگران این سکو مفقودالاثر شدند. نشت نفت از این سکو چند ماه بعد کنترل و متوقف شد و تا سال ها اثرات زیست محیطی این حادثه ادامه داشت. در فیلمی که بازیگران مطرح هالیوودی در آن بازی می کنند، همه آنچه در آن حادثه بزرگ رخ داده، به نمایش گذاشته نمی شود؛ اما همان اشارات کوتاه هم می تواند گویای آن حجم از عملیات حساس و سنگین متخصصان و کارکنان چنین شرکت هایی باشد و این همان موضوعی است که لازم است در صنعت نفت ایران هم مورد توجه قرار گیرد. در واقع خوب است که قبل از آنکه گروه هایی غیر حرفه ای درباره واقعیات صنعت نفت و حوادث بزرگ آن شروع به تولید محتوا و از جمله فیلمسازی کنند، کارگردان های مطرح و معروف سینمای ایران را تشویق به پرداختن به این موضوعات کنیم.

 

شعر

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست

تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس

طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست

زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من

بر امید دانه ای افتاده ام در دام دوست

سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر

هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست

 

بس نگویم شمه ای از شرح شوق خود از آنک

دردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست

میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق

ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست

حافظ اندر درد او می سوز و بی درمان بساز

زان که درمانی ندارد درد بی آرام دوست

*حافظ شیرازی

 

معمای هستی

محمدرضا لطفی، ردیف دان، موسیقیدان، آهنگساز، نوازنده برجسته تار و سه تار، همچنین پژوهشگر و مدرس موسیقی سنتی ایرانی بود که در سال 93 دار فانی را وداع گفت. معمای هستی، نام آلبومی است با صدای محمدرضا شجریان و نوازندگی محمدرضا لطفی در سال ۱۳۷۶ در دستگاه شور اجرا شد. اشعار حافظ در این آلبوم به کار گرفته شده و از سوی مجموعه فرهنگی - هنری «دل آواز» که با محمد رضا شجریان شکل گرفت، اجرا و منتشر شده است.

 

ادبیات علیه استبداد

 

کتاب «ادبیات علیه استبداد»، اثری مشترک از پیتر فین و پترا کووی است که روایتی مستند از زندگی بوریس پاسترناک را ارائه می کند. این کتاب، با آنکه بیشتر جنبه زندگینامه دارد، اما کتابی تاریخی درباره شوروی و روابط خارجی این کشور نیز محسوب می شود. کتاب « ادبیات علیه استبداد»، روایتی کاملا مستند از زندگی بوریس پاسترناک، شاعر و نویسنده روس و خالق اثر برجسته دکتر ژیواگو است. در این کتاب از دردسرهایی که انتشار رمان در خارج از مرزهای شوروی برای نویسنده به وجود آورده و از زمانی که این رمان به ابزاری برای فشار به حکومت های کمونیستی و استبدادی تبدیل می شود، صحبت به میان می آید و اینکه حتی برای جنگ سرد فرهنگی، از رمان نیز استفاده می شود. رمانی که ضد حکومت شوروی اعلام می شود و چاپ آن در شوروی ممنوع است؛ اما سال ها بعد از مرگ پاسترناک، خروشچف (دبیر کل حزب کمونیست شوروی در یک برهه زمانی) کتاب را می خواند و اعلام می کند که هیچ چیز مبنی بر ضدشوروی بودن در این کتاب وجود نداشته و بابت چاپ نشدن این کتاب ابراز تاسف می کند. کتاب «ادبیات علیه استبداد» را بیژن اشتری ترجمه و انتشارات ثالث هم منتشر کرده است.

 

دزد عروسک ها

محمدرضا هنرمند، این فیلم را در ژانر طنز و کودک در سال 1368 ساخته است. آزیتا حاجیان، مهراوه شریفی نیا و اکبر عبدی به همراه گروه زیادی از بازیگران تئاتر و سینما در آن ایفای نقش کرده اند. داستان فیلم این است که لیلا و بهرام، دو خواهر و برادری هستند که با مادرشان زندگی می کنند. آنها صاحبخانه بدجنسی دارند که مادرشان را آزار می دهد و مادر از این موضوع خیلی ناراحت است. لیلا و بهرام، این دختر و پسر دوست داشتنی، می خواهند به مادرشان کمک کنند. در این بین دزدی هم وجود دارد که می خواهد عروسک های آنها را بدزدد. دزدی که نقش آن را اکبر عبدی بازی می کند و کاراکتر بامزه ای دارد؛ از گریمش گرفته تا شیوه حرف زدنش. محمدرضا علیقلی، آهنگ های خوبی برای این فیلم ساخته که به حس شوخ طبعی آن در صحنه های مربوط به مقابله بچه ها با آدم بدها کمک می کند.