مهارت های گفتاری  از نگاه امام رضا(ع)

ادب و آداب سخن گفتن در رفتارشناسی اسلامی مورد توجه و دقت بسیار زیادی قرار گرفته است. اسلام از مومنان می خواهد که در صحبت کردن مهارت های خاصی در پیش گیرند و بر اساس اصول اخلاقی و دینی در جامعه رفتار کنند. آنچه در ادامه می خوانید، مروری است بر مهارت های گفتاری که در بیانات و فرمایشات امام رضا (ع)  بازتاب داشته است.

سخن گفتن، یکی از قابلیت ها و مواهبی است که دستگاه خلقت به بشر هدیه کرد. خداوند نه تنها استعداد سخن گفتن را به آ دمی هدیه کرد، بلکه توان گویش های متنوع را نیز به انسان داد. امروزه صدها زبان و هزاران گویش در سراسر جهان وجود دارد و این نشانه ای بر عظمت دستگاه آفرینش است. سخن گفتن، آداب و ویژگی هایی دارد که آدمی، بسیاری از آنها را در فطرت خویش دارد. مثلا همه انسان ها بر این نکته آگاهند که مناسب است با ادب سخن بگویند یا با زبان خود دیگران را آزار ندهند، اما برخی از آداب گفت وگو با تکیه بر عقل یا بر اساس متون دینی به دست می آید. اگر انسان اصول سخن گفتن و قواعد گفت وگو را بداند و این مهارت را به درستی اعمال کند،  سخنی تاثیرگذار و سودمند خواهد داشت.

 کلام بهتر است یا سکوت؟

آیا سخن گفتن اصل است یا سکوت کردن؟ مراجعه به احادیث نشان می دهد که گاهی بر برتری سکوت و بستن زبان تأکید شده است و زمانی انسان ها به شکستن سکوت و سخن گفتن ترغیب شده اند. مناسب است به هر دو دسته از روایت ها اشاره شود.

 اولیای خدا ضمن بیان مسائلی، موضوع سکوت را پیش کشیده اند و به مخاطبان توصیه کرده اند تا جایی که امکان دارد، سکوت پیشه کنند.

محمد بن عبیده اظهار می دارد که روزی به محضر حضرت امام رضا(ع) وارد شدیم، آن حضرت به دنبال صالح بن سعید فرستاد. آنگاه که ما در محضر ایشان آماده شدیم، امام(ع) ما را موعظه کردند و فرمودند: میان قوم بنی اسرائیل عابدی بود، وی عابد نگشت، مگر آنکه 10 سال سکوت کرد. آنگاه که وی سکوتی 10 ساله کرد، عابد شد.

روزی مردی از شهر قم نزد امام رضا(ع) رفت و از ایشان درخواست موعظه کرد. آن امام همام اظهار داشتند: اتقُوا اللهَ وَ عَلَيْكُمْ بِالصمْتِ وَ الصبْرِ وَ الْحِلْمِ فَإِنهُ لَا يَكُونُ الرجُلُ عَابِداً حَتى يَكُونَ حَلِيما؛ تقوی الهی پیشه کنید و بر شماست که سکوت و صبر و بردباری داشته باشید. پس در حقیقت تا انسان بردبار نباشد، عابد نمی شود.

با بررسی دقیق روایت ها، نکته جالبی به دست می آید. زبان، پدیده ای مخاطره آمیز است و درباره آن، آلودگی ها و گناهان بی شماری مطرح می شود، به همین دلیل بر سکوت تاکید شده است. از این رو بهترین شیوه رهایی از آسیب های گفتاری و کم گویی است، اما اگر شخص بتواند سخنان خویش را مدیریت کند و به تعبیری «مدیریت زبان» داشته باشد، سخن گفتن از سکوت برتر است.

پس کلام یا سکوت به خودی خود بر دیگری ترجیح ندارد، بلکه بسته به شرایط درونی و بیرونی است. روزی از امام سجاد(ع) درباره کلام یا سکوت سوال شد، ایشان فرمودند: لِكُل وَاحِدٍ مِنْهُمَا آفَاتٌ فَإِذَا سَلِمَا مِنَ الآفَاتِ فَالْكَلَامُ أَفْضَلُ مِنَ السكُوتِ‏؛ برای هر کدام از سکوت و کلام آفت هایی است. پس درصورتی که از آفت ها ایمن باشند، کلام بهتر از سکوت است.

 چگونه سخن بگوییم؟

اگر فردی تسلط بر زبان خویش داشت و دارای قدرت مدیریت گفته های خود بود، در این صورت، چگونه باید سخن بگوید؟ چه چیزهایی بگوید و چه چیزهایی نگوید؟ با مراجعه به فرهنگ رضوی، با پاسخ های جالبی مواجه می شویم:

 1- نیکو سخن گفتن

یکی از مهم ترین عوامل برقراری ارتباط موثر این است که انسان شایسته و زیبا سخن بگوید. به بیان دیگر هم «سخن زیبا» و هم «زیبا سخن» بگوید. قرآن کریم بر این مهم پافشاری کرده است. به دو نمونه می توان اشاره کرد؛ نمونه نخست: آیه پنجم سوره نساء ناظر به مدیریت زبان است: و قُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً معْرُوفًا؛ و با آنان سخنی پسندیده بگویید.

در این زمینه به حدیث دیگری می توان تمسک جست. پیامبر خدا(ص) فرمودند: وَ إِمْلَاءُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنَ السكُوتِ، وَ السكُوتُ خَيْرٌ مِنْ إِمْلَاءِ الشر؛ و سخن خوب از سکوت، بهتر و سکوت از سخن بد، بهتر است.

کلمه «إِملاءُ» به معنای تفهیم است، زیرا اگر کسی متنی را املا کند، مطلب برای مخاطب قابل فهم و برای او تفهیم می شود. در سخن مزبور ملاکی بیان شده و آن اینکه اگر سخن خوب باشد از سکوت بهتر است و اگر سخن بد، سکوت از آن بهتر است.

حضرت امام علی(ع) در سخنی زیبا جایگاه کلام و سکوت را چنین بیان می کنند: تمام خوبی ها در سه خصلت نگاه، سکوت و سخن جمع شده است. بنابراین هر نگاهی که در آن عبرتی نباشد، نگاه غافلانه، هر کلامی که ذکر خدا در آن نباشد، بیهوده و هر سکوتی که با تفکر آمیخته نباشد، غفلت است. خوشا به حال کسی که نگاهش عبرت آموز، سکوتش با تفکر و کلامش ذکر خدا باشد.

اگر احادیث بیان شده را بازبینی کنیم، معیارهای ذیل برای کلام به دست می آید: ایمن بودن از آفت های زبان، سخنی که حاوی مطالب مفید و کلام حاوی ذکر خدا باشد. درصورتی که سخن، معیارهای مزبور را نداشته باشد، سکوت ارجحیت دارد. واژه «معروف» از ریشه عرف است و به دو معنا به کار می رود: یکی، سکونت و طمانینه (آرامش) و دیگری گفتاری که همگان آن را نیک بدانند.

پس «قول معروف» به سخنی می گویند که آرامش بخش باشد و همگان آن را سخنی نیک به حساب آورند. بر این اساس می توان گفت هر کلامی که در قلب مخاطبان آرامش برقرار کند یا کلامی انسانی باشد یا موجب نوازش روح و فکر دیگران شود، سخن نیک است.

آیه 83 سوره بقره، فصلی دیگر درباره مدیریت زبان را نشان می دهد:

وَقُولُواْ لِلناسِ حُسْناً؛ و با مردم [به زبان] خوش سخن بگویید.

آیه شریف فوق با صراحت به اصل «سخن زیبا» اشاره می کند. در تفاسیر مختلف، «قول حسن» اینگونه تفسیر شده است: سخن زیبا، سخنی است که دوست دارید به شما گفته شود، پس همانگونه با دیگران سخن بگویید.

همچنین نکته جالبی به دست می آید و آن اینکه در آیه فرموده با همگان به زیبایی سخن بگویید، چه دوست، چه دشمن و چه بدزبان یا خوش زبان.

حضرت امام رضا(ع) در حدیثی زیبا بهترین انسان ها را اینگونه معرفی می کنند: کسی که سخنش نغز، شیرین و نیکو باشد، کسی که برای اطعام دیگران سفره بگستراند و کسی که در شب به نماز بایستد، درحالی که دیگران در خوابند.

 2- معیارهای سخن نیکو

سخن نیکو دارای ملاک ها و معیارهایی است. در صورت وجود این معیارها می توان به شایسته و نیکو بودن کلام و سخن گواهی داد. در غیر این صورت سخنی که از زبان جاری شود، ناشایست است.

 الف) سخن مفید

مفید بودن کلام موجب جذابیت و نغز آن می شود. چنین کلامی زمینه پذیرش بهتری از سوی مخاطب دارد. هنر سخنوری موجب نفوذ کلام در دل ها می شود، به گونه ای که دشمنان سرسخت را وادار به اعتراف می کند. بهترین نمونه را می توان از قرآن بیان کرد. قرآن کریم در آیه بیست و چهارم سوره مدثر درباره سخن مفید می فرماید که تا حدی تاثیرگذار است که برخی آن را سحر نامیدند: فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلا سِحْرٌ يُؤْثَرُ؛ و گفت: اين [قرآن] جز سحرى كه [به برخى] آموخته‏اند نيست.

 ب) کلام پاک

پرهیز از سخنان رکیک، مبتذل و زننده، از شرایط مهم سخن نیکوست. اگر کلام، برخاسته از ادب و عفت باشد، موجب احترام متقابل شده تاثیرگذاری و شایستگی کلام را دوچندان می کند. نموند زیبای آن را می توان در داستان حضرت یوسف(ع) دید.

 ج) نرمش و قاطعیت در گفتار

سخنی که با نرمی و عطوفت همراه باشد، آهنگی گوش نواز و دلنشین دارد. یکی از شرایط سخن گفتن این است که همراه با ملایمت و نرمش باشد تا بتواند عواطف و احساس مخاطب را برانگیزد. البته ملایمت در سخن گفتن زمانی ارزشمند است که با قاطعیت و شفافیت همراه باشد، زیرا کلام ملایم و قاطع می تواند حقیقت را بگوید و در غیر این صورت این کلام چیزی جز نفاق و چاپلوسی نیست. خداوند در آیه چهل و چهارم سوره طه، خطاب به حضرت موسی(ع) و حضرت هارون(ع) توصیه کرد که با فرعون به نرمی سخن گویند شاید حق و حقیقت را بپذیرد: فَقُولَا لَهُ قَوْلاً لينًا لعَلهُ يَتَذَكرُ أَوْ يَخْشَى؛ و با او سخنى نرم گوييد شايد كه پند پذيرد يا بترسد.

 د) سخن سنجیده و محکم

از ویژگی های سخن نیکو، استواری و سنجیدگی آن است. اگر گوینده قبل از آنکه سخنی بر زبانش جاری شود، بیندیشد و بر اساس انصاف و حق، سخن بگوید، کلامی سنجیده و محکم به کار برده است. قرآن کریم در آیه سی و سوم سوره احزاب، خطاب به مومنان، آنها را به تقوا توصیه می کند و می فرماید: وَقُولُوا قَوْلاً سَدِيداً؛ و سخنى استوار گوييد.

واژه «سدید» از ریشه سد به معنای محکم، استوار و خلل ناپذیر آمده است. «قول سدید» گفتاری است که مانند سدی محکم باشد. اگر سخن، خلل ناپذیر باشد، از امواج فساد و باطل جلوگیری کند و  حق و انصاف را آشکار سازد، سخنی سدید و محکم خواهد بود. امام علی(ع) در حکمت چهلم نهج البلاغه می فرمایند: لِسْانُ العَاقِلِ وَراءَ قَلْبِهِ؛ زبان خردمند، در پس دل اوست.

البته می توان برای نیکو سخن گفتن ملاک های دیگری هم برشمرد. برخی از آن معیارها عبارتند از: رعایت ایجاز، تلفظ روان، نرم آوایی، برخورداری از ساختاری منسجم، توجه به جنبه های عاطفی، فصاحت، بلاغت و پیام رسانی غیرمستقیم. معیارهای سخن نیکو عبارتند از: سخن مفید، کلام پاک، نرمش و قاطعیت در گفتار و سنجیده سخن گفتن.

 

احترام به شخصیت کودکان در سیره رضوی

حمید فلاحتی    یکی از وظایف والدین، تکریم و احترام فرزندان به ویژه کودکان است. احترام به شخصیت کودک یکی از مهم ترین راهکارها برای اجتماعی شدن کودک و سازگاری او با خانواده و اجتماع است. کودکان امروز، جوانان فردا و پدران و مادران آینده ای نه چندان دور هستند. آنها با دیدن احترام، می آموزند که این اصل را در مورد دیگران چگونه رعایت کنند. در سیره حضرت امام رضا(ع) نمونه های متعددی از احترام به شخصیت کودکان به چشم می آید:

 سلام کردن به کودکان

در زمان جاهلیت، اعراب به کودکان سلام نمی کردند. پیامبر اسلام(ص) این روش را تغییر داد و شیوه ای جدید بنیان نهاد. حضرت رسول(ع) در برخورد با کودکان بر سلام کردن به آنان پیشی می گرفت و می فرمود:

من هرگز از سلام کردن به کودکان تا هنگام مرگ دست برنمی دارم تا اینکه بعد از من سنت شود.

در حدیثی حضرت امام رضا(ع) از زبان رسول خدا(ص) نکته ای زیبا یادآور می شوند:

تا هنگام مرگ پنج چیز را ترک نمی کنم: بر روی زمین با بردگان غذا خوردن، سوارشدن بر الاغ، دوشیدن شیر بز با دوستان خود، پوشیدن لباس پشمینه و سلام کردن بر کودکان که پس از من سنت شود.

 نام کودکان را با احترام بردن

فضل بن سهل یکی از یاران حضرت امام رضا(ع) است که وظیفه نگارش مکتوبات حضرت(ع) را بر عهده داشت. او سیره حضرت امام رضا(ع) را برای رعایت احترام در نام بردن کودکان این گونه بیان می کند: حضرت رضا(ع) همواره فرزند بزرگوارش محمد را با کنیه صدا می زد. استفاده از کنیه نزد اعراب نشان دهنده تکریم و احترام است. در روایتی از حضرت امام رضا(ع) آمده است:

ابوجعفر(منظور فرزندشان محمد است) به من چنین نوشت و من به او جعفر چنین نوشتم.

 نگاه محبت آمیز به کودکان

حضرت امام رضا(ع) حدیثی زیبا از رسول خدا(ص) در ارتباط با محبت به فرزندان به ویژه دختران بیان می فرمایند:

خداوند بزرگ، نسبت به زنان مهربان تر از مردان است و مرد، زنی از محارم خویش را شاد نمی کند مگر آنکه خداوند او را در قیامت شاد خواهد ساخت. در روایت دیگری الگوی رفتاری امام کاظم(ع) در ابراز محبت به فرزندشان حضرت امام رضا(ع) این گونه بیان شده است: امام کاظم(ع) را در حالی دیدم که فرزند خود را بر دامن گذاشته گاهی ایشان را می بوسید و گاه بر شانه خود می نشاندند و این گونه با او سخن می گفتند: چقدر خوش بو هستی، چه طبع پاکی داری و از چه فضائل آشکاری برخورداری.

 همبازی شدن با کودکان

در روایتی حضرت امام رضا(ع) سیره پیامبر اسلام(ص) را در هم بازی شدن با کودکان ازجمله امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) این گونه بیان می فرمایند:

همانا حسن و حسین(علیهم السلام) تا مقداری از شب گذشته، در خانه رسول خدا(ص) بازی می کردند، پیامبر(ص) به آن دو فرمود: نزد مادرتان بروید ]هنگامی که بیرون رفتند[ برقی زده شد و فضا روشن شد دو برادر به خانه خودشان رسیدند. پیامبر(ص) به روشنایی نگریست و فرمود: سپاس خدای را که ما اهل بیت را گرامی داشت. همچنین نمونه های دیگری مانند دلجویی و نوازش کودکان، مدارا با ایشان، حفظ عدل و توازن در رفتار میان کودکان و دلجویی و نوازش کودکان در سیره حضرت رضا(ع) در ارتباط با کودکان وجود دارد.