چقدر گرفتار تله های شخصیتمان هستیم؟

مشعل-  ممکن است بسياري از ما در زندگي موفقيت و احساس خوشبختي بالايي داشته باشيم؛ اما در موقعيت هايي از زندگي به ناملايمات و سختي هايي برخورد کنيم که ابعادي از شخصيت ما يا اطرافيانمان را برخلاف آن چيزي که تصور مي کرديم، به ما نشان دهد. به عبارتي همه ما در شخصيت دروني يا بيروني مان رفتارها و عاداتي داريم که ممکن است يکباره ما و اطرافيانمان را شگفت زده کند و در عين حال، اين رفتارها و عادات جريان زندگي و تصميمات مهم زندگي را تحت تاثير خود قرار دهد در حالي که ما اصلا از وجود آنها اطلاع نداشتيم؛ اما ما با تاثير آنها زندگي مي کرديم. روانشناسان براي اين رفتارها يا عادات از عنوان «تله هاي شخصيتي زندگي» استفاده مي کنند.  براي نخستين بار جفري يانگ، روانشناس آمريکايي تله هاي شخصيت را پايه گذاري کرد. تئوري تله هاي زندگي شامل پنج حوزه کلي با 18 طرح واره است که ممکن است هر يک از ما در زندگي، يک يا چند مورد از اين تله ها را همراه با خودمان آگاهانه يا ناآگاه داشته باشيم. برخي از فراگيرترين موارد اين تله ها را در ادامه مرور مي کنيم تا بيشتر درباره آن بدانيم و اگر نشانه هايي درونمان وجود دارد، بيشتر رفتارهايمان را بررسي کنيم.

تله بی ارزشی

اين احساس که کسي ما را دوست ندارد و هميشه از عزيزان خود مي پرسيم که آيا کسي من را دوست دارد؟ مي تواند با نوعي حسادت همراه باشد و حس نگراني از پذيرش را همراه فرد کند. اين افراد، در صورتي که رابطه اي را از دست دهند، خود را بي ارزش و مقصر مي دانند و بسيار سست و شکننده هستند. خودکم بيني در اين افراد، بسيار نمايان است و رفتارهاي مقايسه گرانه ديگران بويژه والدين، اين خود کم بيني را تشديد مي کند. راه رهايي از اين احساس، مبارزه با راهزنان عزت نفس است؛ کساني که در هر شرايطي با مقايسه شما با ديگران، به تخريب عزت نفس تان مي پردازند. اين تله معمولا شاخه هاي مختلفي دارد؛ يکي از اين شاخصه ها، تله «نقص و شرم» است، با اين معنا که فرد احساس مي کند عيب هاي زيادي دارد و براي اطرافيان خود، فردي ارزشمند و دوست داشتني نيست. احساس اينکه هميشه مقصر است و باور دارد هميشه ديگران او را رد مي کنند. اگر در دوران کودکي، حس ارزشمندي فرد آسيب ديده باشد، او در آينده دچار اين تله خواهد شد.

تله رها شدگی

افرادي که دچار اين تله شده اند، همواره ترس از تنهايي دارند و احساس مي کنند تمام افرادي که دوستشان دارند، آنها را ترک خواهند کرد. براي درمان، اين افراد بايد به اين باور برسند که هر کسي به هر طريقي ممکن است عزيزانش را از دست بدهد و اين روال طبيعي دنياست. افرادي که دچار تله رهاشدگي هستند، هميشه ترس از دست دادن و رها شدن دارند. آنها منتظر از دست دادن عزيزان و دوستان هستند و اين نگراني هميشگي را دارند که نکند حرف يا رفتاري داشته باشند که طرف مقابل را ناراحت کند. اين اتفاق باعث مي شود کمتر وارد يک رابطه صميمي با کسي شوند. ترس از دست دادن باعث مي شود آنها اطرافيان و دوستان خود را کنترل کنند و اين کار باعث هرچه دورتر شدن عزيزان آنها مي شود.

تله ایثارگری

اين افراد نيازهاي خود و خانواده شان را فداي دوستان و اطرافيان مي کنند و وقتي کسي چيزي را از آنها بخواهد، نمي توانند «نه» بگويند. به همين دليل برخلاف ميل و با خشم دروني معمولا دنبال انجام کارهاي بقيه هستند و خودشان هم احساس مي کنند که قرباني شده اند. اگر ديگران بابت فداکاري و لطف مکرري که انجام داده اند، قدردان نباشند، ممکن است خشم و پرخاشگري زيادي را نمايان کنند که معمولا ديگران به دليل عادي شدن فداکاري ها، علت خشم را متوجه نمي شوند. بسياري از ما ايراني ها بدون آنکه آگاه باشيم، در دام اين تله گرفتاريم.

تله بی اعتمادی

 زماني که فردي به تله بي اعتمادي دچار مي شود، هميشه در اين فکر است که ديگران در حال آسيب رساندن به او هستند و مدام اين هراس را دارند که اطرافيان سر آنها را کلاه نگذارند، به آنها دروغ نگويند و آنها را تحقير نکنند، از اين رو آنها خود را پشت ديوار مستحکم بي اعتمادي پنهان مي کنند و اجازه نمي دهند اطرافيانشان با آنها صميمي شوند. اين افراد معمولا به شکل ناخودآگاه جذب افراد غيرقابل اعتماد مي شوند. آنها ممکن است همسري را انتخاب کنند که بدبين و غيرقابل اعتماد است، گاهي هم امکان دارد دست به سوء استفاده از ديگران بزنند.

تله وابستگی

چنانچه فردي به تله شخصيتي وابستگي مبتلا باشد، هرگز نمي تواند بدون حمايت ديگران کارهاي خود را انجام دهد. در واقع چنين فردي براي انجام هرگونه کاري همواره دست ياري و نياز به سوي اطرافيان خود از جمله پدر، مادر، خواهر، برادر، دوستان، آشنايان و... دراز مي کند و انتظار دارد در هر شرايطي او را حمايت کنند. اين افراد معمولا حاضر به پذيرش مسووليت هاي مهم در زندگي نيستند و تصميمات خود را تا حد ممکن به عقب مي اندازند. به ظاهر وانمود مي کنند که به کسي نياز ندارند؛ اما وابستگي شديدي به اطرافيان دارند. وابسته ها ممکن است دست به انتخاب دوستان يا همسر راهنما بزنند.

تله استحقاق

اين افراد احساس خاص بودن مي کنند؛ چرا که در کودکي هيچ گونه محدوديتي را تجربه نکرده اند. اين افراد بي صبر، ناشکيبا و بي انضباط هستند و مي خواهند به هر قيمتي به خواسته هاي خود برسند. همچنين همواره سعي در کنترل ديگران دارند. هر وقت چيزي مي خواهند، ديگران بايد هر طور شده آن را فراهم کنند، در غير اين صورت قهر مي کنند يا عصباني مي شوند. اين افراد برتري جو هستند و توجهي به خواسته هاي ديگران ندارند. آنها اغلب به نيازهاي ديگران اهميتي نمي دهند و روابط سردي با نزديکان و عزيزان دارند و از محيط هايي که نتوانند برتري خود را نشان دهند، فراري هستند.

تله کمال طلبی منفی

اين افراد سرسختانه براي دستيابي به موفقيت، موقعيت و منزلت اجتماعي تلاش مي کنند؛ چراکه در دوران کودکي، اطرافيان از آنها انتظار بهترين را داشته اند. بنابراين شکست خوردن براي اين افراد يک آبروريزي محسوب مي شود. اين افراد دچار کمال طلبي منفي هستند و همواره معيارهاي سختگيرانه اي براي خود وضع و تلاش فراواني براي رسيدن به آن معيارها مي کنند. آنها هميشه منتظرند تا هدف هاي بزرگ خود را به دست بياورند و بعد تفريح کنند. خود سرزنشگري، اصلي ترين احساس آنها را شکل مي دهد. آنها ارزشمندي خود را با دستاوردهاي شان يکي مي دانند. اين افراد در معرض تداخل با تله شکست هستند که اثرات شخصيتي بيشتري دارد.

 

شعر

از من چرا رنجيده اي

اي يار ناسامان من از من چرا رنجيده اي؟

وي درد و اي درمان من از من چرا رنجيده اي؟

اي سرو خوش بالاي من اي دلبر رعناي من

لعل لبت حلواي من از من چرا رنجيده اي؟

بنگر ز هجرت چون شدم سرگشته چون گردون شدم

وز ناوکت پرخون شدم از من چرا رنجيده اي؟

گر من بميرم در غمت خونم بتا در گردنت

فردا بگيرم دامنت از من چرا رنجيده اي؟

من سعدي درگاه تو عاشق به روي ماه تو

هستيم نيکوخواه تو از من چرا رنجيده اي؟

*سعدي

 

میز دوتایی

گروه «سيريا بند» يک گروه موسيقي جديد است که با لهجه و شعرهاي جنوبي، بخصوص بوشهري محبوبيت خوبي را در چند ماه اخير به دست آورده است. اين گروه چند تک آهنگ موفق دارد که در شبکه هاي اجتماعي معروف شده و معروف ترين آنها «شعر يادُم ر...» است. «ميز دوتايي» عنوان آلبوم جديد اين گروه است که سعي دارد با تلفيق موسيقي بوشهر و بهره گيري از ترانه هايي با گويش فولکلور، ساختار جديدي در موسيقي ايران را تجربه کند. «رفيق»، «ميز دوتايي»، «ليلي»، «جهازجني»، «غُراب»، «حجله» و «معشوق دولاچنگ» تعدادي از قطعات اين آلبوم را تشکيل مي دهند که محمد لاريان خواننده آن است. بهروز شريفيان، مهدي ناصري، اميرحسين ماهيني، معين پاکباز و مهدي حيدري منفرد نوازندگان اين گروه هستند. گروه موسيقي سيريا دو سال پيش، فعاليت رسمي خود را با مديريت ماکان صغيري با انتشار قطعه «هوار» آغاز کرد.

 

سور بز

 

«سور بز»، اثر ماریو بارگاس یوسا، یکی از مهم ترین رمان نویسان و مقاله نویسان معاصر آمریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است که در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. این کتاب را عبدالله کوثری ترجمه کرده و با همکاری انتشارات «علم» منتشر شده است.  «سور بز» یکی از بهترین های رمان های یوساست که خود او درباره آن می گوید: «فکر نوشتن این رمان از سال ۱۹۷۵ در سرم بود و شش سال قبل نوشتنش را شروع کردم؛ اما زمانی دراز در این فکر بودم و هرچه را که درباره تروخیو  و  31 سال حکومت او بر جمهوری دومینیکن پیدا می کردم، می خواندم. به دومینیکن رفتم و بایگانی ها را بررسی کردم، بخصوص روزنامه ها و مجله های آن دوران را - اینها منابع بسیار خوبی بودند - به راستی باور نکردنی بود که مردم دومینیکن در آن ایام چه نوع روزنامه هایی می خواندند. همچنین با خیلی از افراد گفت وگو کردم.» ماریو بارگاس یوسا، در همین مصاحبه می گوید که برای نوشتن کتاب «سور بز» با یکی از خطرناک ترین جانیان و شکنجه گران آن زمان هم صحبت کرده و از هر اطلاعاتی برای نوشتن بهتر کتاب استفاده برده است. خواننده وقتی کتاب را مطالعه می کند، به معنای واقعی کلمه خود را در برابر یک کتاب مهم و عالی می بیند. «سور بز» داستان زندگی تروخیو یکی از بدنام ترین و فاسدترین دیکتاتورهای آمریکای لاتین است. کسی که برای ۳۱ سال بر کشور دومینیکن حکومت و هر نوع مخالفتی را سرکوب کرد و از بین برد.

ماهی و گربه

    «ماهي و گربه»، فيلمي به کارگرداني و نويسندگي شهرام مکري و تهيه کنندگي سپهر سيفي محصول سال 1392 است. اگر به فيلم هاي هيجاني و ترسناک علاقه داريد، اين فيلم شما را جذب مي کند. قصه «ماهي و گربه» بر اساس يک ماجراي واقعي نوشته شده است. در سال 1377 خبري در رسانه ها منتشر شد مبني بر اينکه رستوراني بين راهي گوشت چرخ کرده انسان را مي پخته است. داستان فيلم درباره چند دانشجوي دختر و پسر است که براي شرکت در جشن بادبادک بازي به شمال کشور رفته اند. در همسايگي کمپ کوچک آنها کلبه - رستوراني قرار دارد که سه مرد ساکن آن هستند. رستوران به گوشت احتياج دارد و جز اين جوان ها شکاري در آن اطراف نيست. اين فيلم موفق شد جايزه ويژه بخش افق هاي جشنواره فيلم ونيز را در سال 2013 به دليل «محتواي خلاقانه» از آنِ خود کند. تمام فيلم «ماهي و گربه» در يک سکانس پلان طولاني و بدون توقف اتفاق مي افتد. شهرام مکري و محمود کلاري همراه با گروه بازيگران فيلم يک ماه تمرين کردند تا بتوانند اين تک شات طولاني را ضبط کنند.