تاثير صنعت نفت در وقوع انقلاب اسلامي ايران (بخش دوم)

حماسه نفتی ها و روزهای سرنوشت ساز

مشعل       با راه اندازي و جان گرفتن نفت در طليعه قرن چهاردهم خورشيدي در ايران، هيچگاه نبوده است که صنعت نفت نقشي در تحولات اجتماعي کشورمان نداشته باشد. دهه به دهه و بلکه سال به سال، صنعت نفت به نحوه هاي گوناگون و نقش ها و اشکال گوناگون و متفاوتي حضور خود را نشان داده است، گاه عيان و گاه پنهان. نقش عيان صنعت نفت در پيروزي انقلاب اسلامي ايران، موضوع اصلي اين مطلب است. در ابتدا تلاش کرديم تا در بخش اول زمينه ها و ريشه هايي که موجب خروش نفتي ها در آستانه انقلاب اسلامي ايران در سال 1357 شد را بيان کنيم و در بخش دوم به تحولات سال 57 بپردازيم.

شهريور 56؛ آغازي بر يک پايان نفتي

  در مطلب پيش رو تلاش کرده ايم ريشه و سابقه اي از جنبش ها و تحرکات در صنعت نفت در دهه هاي 30، 40 و 40 خورشيدي را مرور کنيم. مرور ما به سال 1356 رسيد و اوضاع بحراني اقتصادي و سياسي پيش آمده در آن دوران را تا حدامکان ترسيم کرديم. اکنون به تحولاتي مي پردازيم که صنعت نفتي ها با آمدنشان به ميدان انقلاب اسلامي ايران رقم زدند. تحرکاتي که موجب شد ماشين اقتصادي و سياسي پهلوي ها، کند و کندتر شده و در آستانه انقلاب اسلامي از کار بيفتد. ورود اهالي صنعت نفت به حمايت از انقلاب اسلامي چنان به تحولات انقلاب سرعت بخشيد که بسياري از کارشناسان و تحليلگران سياسي را شگفت زده کرد. از اين جهت است که در نقل قولي از آيت الله علي موسوي جزايري در کتاب خاطراتش، امام خميني(ره) درباره اين اعتصابات فرموده است: «اعتصاب نفت بسيار مهم است. من دست علما را مي بوسم. هرچه در توان دارند در ادامه آن انجام بدهند که اگر اعتصاب شکسته شود، نهضت به عقب مي افتد».بر اساس کتاب «نقش کارگران در پيروزي انقلاب اسلامي»، اعتصاب هاي کارگري از اواخر تابستان سال 1356 شروع شده و تا زمان پيروزي انقلاب ادامه پيدا کرده است. در اين کتاب آمده است: «در ماه سپتامبر در صنعت نفت تهران (پالايشگاه تهران) و پروژه بزرگ بندر شاپور، اعتصابات آغاز شد. چند روز پس از آن کارگران نفتي جنوب در اهواز نيز دست به اعتصاب زدند». اعتصاب هاي سال 1356 تاثير سريع و مستقيمي بر توليد نفت گذاشت به طوري که ميزان کاهش توليد نفت ايران کاملا مشهود شده بود و مسئولان رژيم گذشته را به شدت متوجه خود ساخت البته دولت وقت تلاش و تعهد کرد که به اعتصاب هاي پايان دهد، اما موج انقلاب به قدري بالا گرفته بود که توانايي آن تعهد و ادعايش را نداشت. «ماه اکتبر (مهرماه) ميزان  توليد نفت به سطح يک و نيم ميليون بشکه در روز رسيد که در حدود 28 درصد ميزان قبلي آن بود. دولت نظامي قول داد که به اعتصابات خاتمه دهد، اما در عوض آنها گسترش يافتند.»

 شهريور 57؛ نفتي ها از پاي ننشستند

اگرچه در نيمه دوم سال 1356 خورشيدي خواسته هاي کارگري بيشتر رنگ اقتصادي داشت، اما سويه هاي سياسي اعتصاب هاي سال 1357 بيشتر از هر چيز سياسي بود. با اين اعتصاب ها ديگر نه تنها پالايشگا هها به بن بست خوردند بلکه چاه هاي نفت نيز از حرکت باز ايستادند. «در آغاز شهريور 1357، کارکنان پالايشگاه تهران دست به اعتصاب زدند و کارکنان پالايشگاه هاي نفت اصفهان، شيراز، تبريز و آبادان به آنان پيوستند. چند روز پس از آن، کارگران کارخانه سيمان تهران اعتصاب کردند و دستمزد بهتر، حکومت نظامي و آزادي تمامي زندانيان سياسي را خواستار شدند. موج اعتصابات به شدت همه جا را فرا گرفت و چندي نگذشت که کارگران خواسته هاي سياسي را بر خواسته هاي اقتصادي خود افزودند. در نتيجه نه تنها بسياري از پالايشگاه هاي نفت تعطيل شد، بلکه بيشتر ميدان هاي نفت از کار باز ايستاد».هرچه از شهريور به سمت مهرماه مي آمديم تحولات اعتصاب ها پررنگ تر مي شد و تقريبا ديگر جايي از صنعت بزرگ نفت نبود که بدون اعتصاب باشد تا اينکه بالاخره روزهاي آخر مهرماه اعتصاب در پالايشگاه تهران وضعيت بنزين رساني در پايتخت را به بن بست کشيد و تهران نيز طعم اعتصاب هاي صنعت نفتي ها را با تمام وجود چشيد. «در روز 29 مهر کارگران انبار نفت ري براي خواست هاي صرفاً رفاهي دست به يک اعتصاب چند ساعته زدند و بلافاصله با تحقق خواسته هايشان به کار بازگشتند، اما همين وقفه چندساعته در تحويل بنزين به تانکرها اوضاع تهران را به کلي آشفته کرد... براي اولين بار در تاريخ پس از کشف نفت در ايران، به علت کمبود بنزين در 200 جايگاه بنزين، تهران دچار هرج ومرج و اغتشاش شد».

 توليد به پايان مي رسد

اگر گفته شود قدرت سياسي، خصوصا در دوران پهلوي دوم و پس از کودتاي 28 مرداد بر چه چيزهايي استوار بود، قطعا سه مورد ارتش، نفت و پروپاگاندا را نمي توان ناديده انگاشت. پهلوي دوم با اين سه عنصر توانسته بود بر تمام شئون و سرنوشت ملت و کشور ايران چنبره بزند، اما با آغاز شهريور 1357 در کنار شکست هيمنه هاي نظامي و تبليغاتي، هيمنه نفت نيز در حال فروپاشيدن بود و اين فروپاشي تا آذر ماه 1357 حرکت تدريجي خود را ادامه مي داد. هرچند حرکت هاي پراکنده اي از 17 شهريور 1357 در ميان کارگران صنعت نفت ديده مي شد، اما از 18 شهريور سال 1357 حرکت اصلي و اثرگذار کارگران صنعت نفت شکل گرفت و رگ حياتي و شريان اصلي اقتصاد، سياست و حاکميت رژيم شاهنشاهي را قطع کرد... تکان نفتي انقلاب اسلامي ابتدا در بيست ويکم مهر 1357/سيزدهم اکتبر 1978 به دنبال نارضايتي عمومي و به صورت کم کاري آغاز شد و به تدريج با اعتصاب کارگران صنعت نفت ايران اوج بيشتري يافت... با اوج گيري انقلاب اسلامي و انعکاس وسيع اخبار آن در سطح جهان، به ويژه پس از سفر امام خميني(ره) به فرانسه که دسترسي رسانه ها به ايشان بيشتر شد، مساله نفت جنبه رواني و سياسي به خود گرفت... با ادامه درگيري هاي مکرر در جنوب تهران و در مناطق نفتي جنوب کشور، روزنامه ها و مدرسه ها تعطيل شدند و هر نوع تجمع ممنوع اعلام شد. ارتش نفت گران را وادار کرد تا به سر کار بازگردند، اما توليد نفت روال عادي پيدا نکرد و اعتصاب هاي کليدي در اداره ها، کارخانه ها و نقاط ديگر ادامه يافت. جاهايي که اعتصاب نبود، کم کاري وجود داشت. روز 2 آذر امام خميني(ره) خواهان برپايي تظاهرات و اعتصاب ها در ماه محرم شد. از 8 آذر اعتصاب ها در حوزه هاي نفتي از سر گرفته شد و توليد نفت به صورت دايمي رو به کاهش نهاد».امر مهمي که توانست بر قدرت انقلابي صنعت نفتي بيفزايد ورود دولت نظامي به صحنه اجرايي کشور در 15 آبان ماه 1357 بود. اين دولت با تهديد و ارعاب مي خواست ضلع سوم قدرت پهلوي را به جايگاه قبلي خودش باز گرداند. رژيم پهلوي در اين زمينه به موفقيت يک ماهه اي دست يافت. «در 15 آبان دولت نظامي روي کار آمد و اعلام کرد که هر کسي کار نکند، اخراج و در صورت مقاومت دستگير خواهد شد. حدود 200 نفر از سران کارکنان اعتصابي بازداشت شدند. به تدريج کارکنان صنعت نفت، همانند ديگر دستگاه ها و سازمان هاي دولتي و خصوصي زير فشار دولت نظامي به کار بازگشتند و توليد نفت که به يک ميليون بشکه در روز کاهش يافته بود، به حدود 6 ميليون بشکه در روز افزايش يافت. بدين گونه مدت يک ماه با سکوت نسبي گذشت.».  با اوج گيري تظاهرات مردم ايران در ماه محرم سال 1357 که با آذرماه مصادف مي شد دولت نظامي هم نتوانست کاري از پيش ببرد و فضاي اعتصاب هاي صنعت نفت سرعت بخشيد و اين بار در آغاز دي ماه صدور نفت قطع شد. «از نيمه آذرماه همگام با اوج گيري تظاهرات ماه محرم و به خصوص پس از برگزاري مراسم تاسوعا و عاشورا که ورشکستگي دولت نظامي آشکار شد، کارگران صنعت نفت دوباره مبارزه را آغاز کردند و در 23 آذر اعتصاب هاي سراسري برپا شد و توليد نفت به يک ميليون بشکه کاهش يافت و در 5 دي ماه با گسترش اعتصاب ها صدور نفت به کلي قطع شد... با قطع صدور نفت، اقتدار نظامي محمدرضا پهلوي نيز که به شدت وابسته به فروش نفت و تأمين هزينه هاي هنگفت ارتش بود، رنگ باخت و غربي ها نيز رفته رفته بر ناکارآمدي و سقوط محمدرضا پهلوي ايمان آوردند. کاهش صدور نفت در اوايل زمستان 1357 و قطع کامل آن در اواسط دي ماه، دومين به عبارتي 5/5 ميليون بشکه در روز از بازار نفت خارج شد. به عبارت ديگر، اعتصاب صنعت گران نفت دولت را به آستانه ورشکستگي کشاند. علاوه بر اعتصاب کارگران در صنعت نفت و تلاش هاي آنان جهت قطع صدور نفت، در ساير صنايع، کارخانه ها و مراکز صنعتي نيز اعتصاب رخ داد». حالا ديگر کار رژيم پهلوي به پايان رسيده بود. با فروپاشي پروپاگانداي اين رژيم و تبليغات بي امانش، همچنين بي اعتباري قدرت نظامي آن و در نهايت قطع نفت و اعتصاب در ميان کارکنان اين صنعت حياتي، هر سه ضلع قدرت پهلوي دوم فروپاشيد. اهالي صنعت نفت با اتکا به خودباوري و دلگرمي پيام هاي امام خميني(ره) از نوفل لوشاتو، کار نيمه تمام ملت ايران را تمام کردند و انقلاب اسلامي ايران بر اساس فروپاشي اين سه ضلع روند پيروزي خويش را به شدت سرعت بخشيد.

 

بخشی از  پیام امام خمینی(ره) درباره صنعت نفت و اعتصاب ها

سلام من و ملت ايران بر کارگران و کارمندان شرکت نفت ايران! رحمت خداوند تعالي بر شما آگاهاني که با اعتصاب پر ارزش خود، روي ملت را سفيد نموديد! اعتصاب شما هر روز و هر ساعتش با ارزش و کوبنده است؛ ارزشمند براي ملت غارتزده ايران که از جريان اين طلاي سياه و مخزن پربرکت کشور که سال هاست خائنان به غارت داده اند و نفتخواران به غارت برده اند، جلوگيري کرده و از هدر دادن مال ملت فقير به اندازه قدرتتان منع نموده ايد و کوبنده خائناني که چوب حراجش را پشتوانه اي براي بقاي حکومت طاغوتي خويش و تخت لرزان شيطاني خود مي دانند. هر ساعت اعتصاب شما خدمتي است به خداوند تعالي و به کشور اسلام. کساني که به زور مي خواهند اين اعتصاب مقدس را بشکنند، مجرم و خدمتگزار اجانب و خائن به ملت و کشورند. بر ملت شريف ايران است که در مواقعي که کارگران و کارمندان شرکت نفت و ساير مؤسسات و ادارات دولتي دست به اعتصاب مي زنند، از آنان با کمال احترام پشتيباني کنند و ضررهاي آنان را به بهترين وجه جبران نمايند و آنان را در اعتصابات مقدسشان، که براي اظهار تنفر از شاه خائن و خاندان کثيفش و پشتيباني از مبارزات همگاني مردم است، تشويق و تقدير کنند. من از اعتصاب جميع جناح ها، فرهنگيان و بازاريان و اصناف، اعتصاب شرکت نفت و مخابرات و شرکت واحد و مطبوعات و اعتصاب ساير ادارات و مؤسسات دولتي [و] خصوصي که براي نجات ميهن و براي خدمت به اسلام و مسلمين بوده است تشکر مي نمايم و از حضرات روحانيون عظيم الشأن سرتاسر کشور – اعلي الله کلمتهم - که هاديان طريق نجات و پيشقدمان نهضت بزرگ اسلامي و سد بزرگ در مقابل ابرقدرت هاي شرق و غرب و خدمتگزاران به ولي الله اعظم - ارواحنا فداه - هستند، با کمال تواضع و احترام تقاضا دارم که ضررهايي را که به مناسبت مسائل مبارزاتي - از هر نوع - بر طبقه ضعيف که هميشه پيشقدمان مبارزات مردمي ما بوده اند، وارد شده و مي شود، از سهم مبارک امام – عليه السلام - و وجوه شرعيه ترميم فرمايند. من از زحمات ملت شريف خصوصا روحانيت تشکر مي نمايم. والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته.

روح الله الموسوي الخميني/ 24 آبان ماه 1357

منابع:

1-صحيفه امام خميني، جلد چهارم

2- کتاب نقش کارگران در پيروزي انقلاب اسلامي، نوشته محمدرحيم عيوضي