تاریخچه قراردادهای نفتی ایران (بخش ششم)

قرارداد الحاقی گس-گلشاییان

مشعل  قراردادهای نفتی که از آغاز فعالیت صنعت نفت تاکنون، منعقد شده اند،بخش مهمی از تاریخ این صنعت به شمار می آیند. این بخش از تاریخ صنعت نفت نقشی مهم در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی داشته و تاثیرات بسزایی از خود برجای گذاشته اند. مدیریت مرکز اسناد و موزه های صنعت نفت با توجه به این تأثیرگذاری به بررسی این قراردادها پرداخته و هفته نامه «مشعل» نیز با هدف مرور و یادآوری به بازنشر آنها اقدام کرده است. در این شماره، قرارداد الحاقی گس- گلشاییان بازخوانی می شود.

در تاریخ 26 تیر 1328 (17 جولای 1949) مذاکرات امضای قرارداد الحاقی به قرارداد 1933 معروف به قرارداد گس – گلشاییان در دولت ساعد امضا و برای تصویب به دولت پانزدهم فرستاده شد. این الحاقیه به منظور تطابق مفاد قرارداد 1933 با شرایط اقتصادی جهان بعد از جنگ دوم جهانی تنظیم شده بود. این قرارداد به مجلس پانزدهم تقدیم شد، اما به علت پایان عمر این مجلس، در مجلس شانزدهم بررسی شد که در این مجلس نیز به علت طرح قانون ملی شدن نفت، عملاً به تصویب نرسید.

مفاد قرارداد الحاقی

1. اين قرارداد « قرارداد الحاقي » است و جزء لاينفك قرارداد اصلي محسوب می شود.

2. هر عبارتي كه در اين قرارداد استعمال می شود و در قرارداد اصلي تعريف آن عبارت به عمل آمده است، همان معني مصطلحه در قرارداد اصلي را خواهد داشت.

3. الف) براي سال مسيحي كه به 31 دسامبر 1948[10 دی 1327] منتهي شده و از آن به بعد، ميزان حق الامتياز ساليانه كه به موجب جزء (یک- الف) ماده 10 قرارداد اصلي به دولت تعلق مي گيرد، از 4 شلينگ به 4 شلينگ براي هر تن نفتي كه براي مصرف داخلي در ايران به فروش برسد و يا از ايران صادر شود ترقي داده خواهد شد.

ب) در اجراي تغيير مقرر در بند الف ماده 3 اين قرارداد به طور عطف به ماسبق كه شامل سال مسيحي منتهي به 31 دسامبر 1948 مي گردد و با منظور داشتن مقررات جزء (7 - الف ) ماده 10 قرارداد اصلي، كمپاني در ظرف سي روز از تاريخ اجراي اين قرارداد مبلغ 3 ميليون و 300 و 64 هزار و 459 ليره استرلينگ ( 3،364،459 ليره استرلينگ ) به دولت خواهد پرداخت.

4.الف) براي اينكه استفاده بيشتر و مطمئن تر و فوري تر نسبت به آنچه در جزء (یک) ب و جزء (3) الف ماده 10 قرارداد اصلي پيش بيني شده عايد دولت شود كمپاني نفت انگليس و ايران محدود از محل وجوهي كه به حساب «ذخيره عمومي» مي گذارد براي هر دوره مالي كه حساب هاي كمپاني براي آن دوره تنظيم مي شود، مبلغي معادل 20 درصد از رقمي را به دولت خواهد پرداخت كه از افزايش مبلغ منظور به حساب «ذخيره عمومي»  به تناسب موجود بين 20 شلينگ و تفاضل 20شلينگ و نرخ استاندارد ماليات بر درآمد انگلستان در تاريخ مربوطه حاصل مي شود.

ب) چنانكه بابت هر دوره مالي كه براي آن حساب هاي كمپاني نفت انگليس و ايران محدود (از تاريخ دوره مالي منتهي به 31 دسامبر 1948 به بعد) تنظيم شده جمع مبلغي كه كمپاني بايد طبق بند الف ماده 4 قرارداد فعلي و جزء (یک ب) ماده 10 قرارداد اصلي به دولت بپردازد، احياناً از 4 ميليون ليره استرلينگ (۴،۰۰۰،۰۰۰ ليره استرلينگ ) كمتر شود، كمپاني مابه التفاوت جمع مبلغ مزبور و 4ميليون ليره استرلينگ (۴،۰۰۰،۰۰۰ ليره استرلينگ) را به دولت خواهد پرداخت.

ج) كليه مبالغ لازم التأديه به دولت ايران بابت هر دوره مالي طبق بند الف و بند ب ماده 4 اين قرارداد در تاريخ مربوطه آن دوره مالي پرداخته خواهد شد.

د- مقررات جزء(هـ) ماده 10 قرارداد اصلي در مورد هیچ یک از وجوهي كه كمپاني طبق بند الف و يا بند ب ماده 4 اين قرارداد به دولت پرداخته قابل اجرا نیست.

5. الف) نسبت مبلغ 14 ميليون ليره استرلينگ (۱۴،۰۰۰،۰۰۰ليره استرلينگ) كه در ترازنامه كمپاني نفت انگليس و ايران به تاريخ 31 دسامبر 1947/9 دی 1326 به عنوان تشكيل «ذخيره عمومي» كمپاني مزبور منظور شده است، كمپاني در ظرف 30 روز از تاريخ اجراي اين قرارداد مبلغ 5 ميليون و 90 هزار و 909 ليره استرلينگ ( 909،090،5 ليره استرلينگ) به دولت خواهد پرداخت.

ب) مقررات جزء (5) ماده 10 قرارداد اصلي در مورد پرداختي كه كمپاني بايد طبق بند الف ماده 5 فعلي به عمل آورد قابل اجرا نیست.

6.  وجوهي كه كمپاني بايد به موجب مواد 4 و 5 اين قرارداد بپردازد به جاي مبالغ زير پرداخته شده و قائم مقام آنها خواهد بود.

1- هر پرداخت بدون طبق جزء (یک- ب) ماده 10 قرارداد اصلي بابت هرگونه توزيع مربوط به «ذخيره عمومي» كمپاني.         

2- هر مبلغي كه طبق جزء(یک- ب) ماده 10 قرارداد اصلي در انقضاي امتياز و يا در صورت ترك آن از طرف كمپاني طبق ماده 25 قرارداد اصلي ممكن بود بابت «ذخيره عمومي» از طرف كمپاني به دولت لازم التأديه شود.

7.  الف) براي سال مسيحي منتهي به 31 دسامبر 1948 و سنوات بعدي نرخ مبالغي كه كمپاني بايد طبق جزء (یک- ج) ماده 11 قرارداد اصلي به دولت بپردازد و مربوط است به وجوه لازم التأديه بابت مازاد ۶،۰۰۰،۰۰۰ تن از 9 پنس به يك شلينگ ترقي داده خواهد شد.

ب) به منظور اجراي تغييري كه در بند الف ماده 7 اين قرارداد تصريح شده به طور عطف به ماسبق كه شامل سال مسيحي منتهي 31 دسامبر 1948 می گردد و با رعايت مقررات بند 7 ماده 10 قرارداد اصلي كمپاني در ظرف 30 روز از تاريخ اجراي اين قرارداد، مبلغ 312 هزار و 900 ليره استرلينگ (312900 ليره استرلينگ) به دولت خواهد پرداخت.

8.الف) در آخر بند الف ماده 19 قرارداد اصلي عبارت زير اضافه خواهد شد: «هرگاه موقعي يكي از طرفين تصور نمايد كه قيمت هاي روماني و يا قيمت هاي خليج مكزيك ديگر مبناي مناسبي براي تعيين«قيمت هاي اساسي» نمی باشد، قيمت هاي اساسي با توافق طرفين و در صورت عدم توافق طبق ماده 22 از طريق حكميت تعيين خواهد شد «قيمت هاي اساسي» كه به اين نحو تعيين مي گردد، به وسيله موافقتي كه با تبادل نامه بين دولت (كه صلاحيت لازم براي موافقت مزبور دارد) و كمپاني به عمل خواهد آمد براي طرفين لازم الرعايه خواهد بود.»

ب) از تاريخ اول ژوئن1949/11 خرداد 1328 بهايي كه كمپاني بنزين و نفت و مازوت محصول نفت ايران را به مصرف كنندگان غیر از دولت براي مصرف داخلي ايران خواهد فروخت عبارت خواهد بود از «قيمت هاي اساسي» با كسر 25 درصد به جاي كسر 10 درصد كه در بند (ب) ماده 19 قرارداد اصلي پيش بيني شده است.

9.در مقابل پرداخت مبالغ مزبور از طرف كمپاني، دولت و كمپاني موافقت مي کنند كه كليه تعهداتي كه يكي از آنها تا تاريخ 31 دسامبر 1948 نسبت به ديگري در مورد بند (یک الف) و بند (یک ب) ماده 10 و نسبت به ماده 11 قرارداد اصلي و همچنين آنچه مربوط به «ذخيره عمومي» است، كاملا انجام يافت.

10.با رعايت مقررات اين قرارداد مقررات قرارداد اصلي در كمال قوت و اعتبار خود باقي خواهد ماند.

11.اين قرارداد بعد از تصويب مجلس شوراي ملي و از تاريخ صحه ملوكانه به موقع اجرا گذاشته خواهد شد دولت متعهد مي شود كه اين قرارداد را هرچه زودتر ممكن شود براي تصويب مجلس شوراي ملي تقديم دارد.

تهران به تاريخ 17 ژوئيه 1949-

26 تيرماه 1328

 

موتور دوزمانه فیربنکس مورس

کارخانه سازنده موتور دوزمانه گازوئیلی فیربنکس مورس در ایالت کانزاس آمریکاست. این کارخانه فعالیت خود را در سال 1202 به عنوان کارخانه سازنده ترازو آغاز کرد و در ادامه کار خود را با ساخت پمپ ها، موتورها، آسیاب های بادی، تراکتورها و سایر دستگاه های صنعتی گسترش داد. این موتور گازوئیلی برای آموزش عملکرد موتورهای دوزمانه در آموزشگاه حرفه ای مورد استفاده قرار می گرفت. رشته مکانیک جزو دروس سال دوم و سوم کارآموزان محسوب می شود. این موتور هم اکنون در بخش کارگاه مکانیک موزه کارآموزان در معرض دید عموم قرار دارد. آموزشگاه حرفه ای آبادان در سال 1312 خورشيدی (1933ميلادي) تأسيس شد. این آموزشگاه محل آموزش کارگران پالایشگاه نفت آبادان بود که در آن مهارت های لازم مانند برق، مكانيک و فرآیند پالایش به کارگران و نیروها آموزش داده می شد.

اتاق های پنج گانه، محوطه و كارگاه های مختلف مانند فلزکاری، تراشکاری و نجاری بخش های مختلف این موزه را تشکیل می دهند. در این موزه کارگاه ها، ابزار وسایل حرفه های صنعتی، اسناد و مدارک صنعت نفت، عکس های کارآموزان در طی دوره های مختلف و سایر اشیا مربوطه به نمایش گذاشته شده است.

 

تعیین قیمت نفت و میزان تولید

قسمت 23

در مورد تعیین قیمت نفت و میزان تولید باید مقداری به عقب بازگردیم و تاریخچه تشکیل اوپک را بازگو کنم، زیرا شرایط آن زمان را بسیاری از یاد برده اند. مثلا دیده و شنیده ام که یک اقتصاددان معروف ایرانی، افزون بودن عرضه بر تقاضا را مربوط به دهه 1370 خورشیدی می داند، حال آنکه این امر مربوط به پیش از این دوره است.

کشف نفت و تشکیل شرکت های نفتی و رشد و بزرگ شدن شرکت های نفتی و تقاضای جهانی و آسانی و مزایای استفاده از این سوخت در مقایسه با دیگر سوخت ها (مثل زغال سنگ و...) و نیز افت فشار مخازن نفت در آمریکا سبب شد که شرکت های نفتی در دیگر کشورها به جست‎وجوی نفت بپردازند. در خارج از کشور آمریکا، مخازن نفتی بیشتر در کشورهای در حال توسعه بود، به هر حال، چون شرکت ها به طور طبیعی بیشتر به سود می اندیشیدند، کشورهای صادرکننده نفت بر آن شدند که اوپک را بنیان نهند؛ به این ترتیب، هم از افت قیمت یا نوسانات شدید جلوگیری کنند و هم در پی احقاق حقوق خود و قیمت های بالاتر نفت باشند.

با انسجامی که اوپک داشت و با افزایش قیمت نفت (مثلا در لیبی یا کارهای معروف سرگرد «عبدالسلام جلود»، مرد شماره 2 این کشور یا افزایش قیمت نفت در کنفرانس تهران و...) کشورهای پیشرفته صنعتی - که بزرگ ترین مصرف کننده نفت در جهان بودند- در تقابل با تصمیمات اوپک، «آژانس بین المللی انرژی» را پی ریختند. یکی از تصمیمات این آژانس - که مدت ها خانمی آلمانی، ریاست آن را برعهده داشت- ذخیره سازی نفت بود. این ذخیره سازی ها درDepleted Reservoir ها، نفتکش های فرسوده و از کارافتاده، VLCC ها و... انجام می پذیرفت.

اکنون ما درباره دوره و زمانی سخن می گوییم که هنوز نفت شمال به تولید و بازار نرسیده بود؛ از نفت شیل و... خبری نبود. بنابراین با پشتوانه ذخیره سازی نفت، دارندگان این ذخایر می توانستند با افزایش قیمت نفت مقابله کنند. توجه دارید که این ذخیره سازی بسیار بیش از ذخیره سازی معمول برای مصرف و یا احتیاط بوده است! در حقیقت، انباشت و فزونی ذخیره سازی نفت، خود بر اصل اساسی اقتصاد یعنی «عرضه و تقاضا» استوار بوده است.

در اواخر دوره محمدرضاشاه پهلوی، عرضه بیش از تقاضا و انباشت و ذخیره سازی نفت می رفت که اثر خود را بگذارد؛ رویداد انقلاب در ایران - که دومین صادرکننده نفت در اوپک بود- موجب شد که فشار از بازار کم شود. در مورد نکته دوم، تا پیش از کنفرانس پنجاه ونهم، عمده تصمیم گیری های این سازمان پیرامون قیمت نفت بوده است، اما در اجلاس پنجاه ونهم در بالی اندونزی، علاوه بر موضوع قیمت نفت، میزان تولید نفت هم در بحث های اوپک مطرح شد و تاکنون نیز ادامه دارد.

 

تاریخ شفاهی وزرای نفت ایران؛ سیدحسن سادات