
فرایندی تاریخی که برای احقاق حقوق کارکنان شکل گرفت
صندوق های نفت در تونل زمان
صندوق هاي بازنشستگي، پس انداز و رفاه كاركنان صنعت نفت، از جمله تشكيلات مهم و باسابقه در صنعت نفت است كه تاريخچه آن به فعاليت هاي صنفي براي احقاق حقوق كارگران پيوند مي خورد. اما این که این بخش در صنعت نفت ایران به منظور استفاده کارکنان آن چگونه شکل گرفت، فرایندی است که در این نوشتار به آن پرداخته شده است.
كارگران صنعت نفت در جنوب كه بخش عمده نيروي كار اين صنعت را تشكيل مي دادند، تا قبل از سال 1325 از بسياري مزاياي شغلي مانند تعطيلات آخر هفته، ساعات كاري مشخص روزانه و هفتگي و .. محروم بودند. اينها مزايايي بود كه بعدا با تلاش كارگران و به موجب قانون مصوب كار به دست آمد. اين در شرايطي بودكه مشابه مزاياي فوق در بسياري از كشورهاي صنعتي وجود داشت و كارگران از آنها برخوردار بودند.كارگران نفت در جنوب براي به دست آوردن اين مزايا، اعتصاب گسترده اي را در سال 1325 در سراسر مناطق نفت خيز و عمدتا در پالايشگاه آبادان به راه انداختند. اين تلاش ها پس از مقاومت طولاني، به برخي موفقيت ها منجر شد.
نخستین قانون کار، نخستین صندوق کارگری وکارمندی
تا سال 1325 ايران فاقد قانون كار بود، اما پس از اعتصاب كارگران نفت، نخستين قانون كار در زمان حكومت قوام السلطنه تدوين و به مورد اجرا گذاشته شد. اين اقدام از سوی كارگران صنعت نفت صورت گرفت و كارمندان در آن دخالتي نداشتند. متعاقب انجام اصلاحات مورد درخواست كارگران، موضوع تشكيل صندوق بازنشستگي براي كارمندان صنعت نفت نيز مطرح و به تشكيل نخستين صندوق بازنشستگي كارمندان در دي ماه 1326 (ابتداي سال 1948) ميلادي از سوي شركت نفت سابق منجر شد. پيش از به وجود آمدن نخستين مقررات بازنشستگي كارمندان صنعت نفت، كارمندان مذكور از دريافت مستمري ماهانه بازنشستگي در پايان خدمت يا از كار افتادگي محروم بودند و تنها صندوقي به نام صندوق اندوخته احتياطي (Provident Fund) وجود داشت كه مانند صندوق پس اندازي بود و حتي كليه كارمندان نيز مشمول آن بودند. مزايايي كه نخستين آيين نامه و صندوق بازنشستگي نفت براي كارمنداني كه بازنشسته مي شدند، در نظر گرفته بود، چندان رضايت خاطر كارمندان را فراهم نمي ساخت، با وجود این به عنوان نخستين طرح صندوق بازنشستگي كارمندان صنعت نفت درخور توجه بود. پس از ملي شدن صنعت نفت، آيين نامه جامع تري تدوين و پس از تصويب در شوراي عالي نفت، از سوی شركت ملي نفت ايران به اجرا گذاشته شد. پس از شروع فعاليت كنسرسيوم نفت، با توجه به اين كه مدت قرارداد كنسرسيوم محدود بود و شركاي تشكيل دهنده صندوق كنسرسيوم می خواستند در محدوده زماني قرارداد تعهدات خود از جمله تعهدات مربوط به صندوق بازنشستگي كارمندان و سهم هر شركت تشكيل دهنده كنسرسيوم مشخص باشد، مذاكرات و توافق هايي بين شركت ملي نفت ايران و شركت هاي تشكيل دهنده كنسرسيوم صورت گرفت.
اين مذاكرات در حالي انجام مي شد كه كارمندان صنعت نفت براي بهبود مزاياي بازنشستگي و شرايط بازنشسته شدن تلاش مي كردند؛ از اين رو اصلاحات قابل ملاحظه اي در مقررات آيين نامه بازنشستگي كارمندان صوت گرفت و افزون بر آن، به تشكيل صندوق پس انداز كارمندان صنعت نفت با مشاركت كارمندان و كارفرما اقدام شد. اين تصميمات پس از تصويب، از خرداد1337 (ژوئن 1958) به مورد اجرا گذاشته شد.
به اين ترتيب جامعيت ضوابط بازنشستگي كارمندان صنعت نفت، عملا از تاريخ مذكور (خرداد 1337) شروع شد و با تشكيل سازمان صندوق هاي بازنشستگي و پس انداز آغاز به كار كرد. به موجب مقررات جديد بازنشستگي در مورد كارمندان، از تاريخ تشكيل كنسرسيوم به نسبت زماني كه هر كارمند براي شركت ها خدمت می كرد، انجام تعهدات به عهده آن شركت ها بود. تأييد سوابق شغلي، اعم از زمان مربوط به شركت نفت سابق و دوره اي از تاريخ ملي شدن نفت تا تشكيل كنسرسيوم، به عهده شركت ملي نفت ايران بود.
اين مقررات در زمان رياست هيئت مديره مرحوم انتظامي به تصويب رسيد و به مورد اجرا گذاشته شد. اين صندوق منحصرا مربوط به كارمندان صنعت نفت بود و كارگران مشمول قانون كار بودند. اما چنانچه كارمندي داراي سابقه خدمت كارگري، پيش از ارتقاي به كارمندي بود، اين سابقه سنوات خدمت وي براي بازنشستگي محسوب مي شد.
ضوابط اجرايي و مقررات مصوب سال 1337، در حال حاضر نيز اساس و بنياد سازمان صندوق هاي بازنشستگي و پس انداز و رفاه كارمندان صنعت نفت است كه البته بعدها حسب ضرورت، اصلاحاتي در ضوابط اجرايي آن صورت گرفت و به مورد اجرا گذاشته شد.
فعالیت محدود
فعاليت صندوق بازنشستگي در آغاز به كار اين تشكيلات، يعني سال 1326خورشيدي (1948 ميلادي) بسيار محدود بود و چند كارمند در حسابداري پالايشگاه آبادان وظيفه نگهداري حساب هاي صندوق بازنشستگي و پس انداز را عهده دار بودند.
از سال 1337 با تشكيل صندوق مالي صندوق هاي بازنشستگي و پس انداز، بلافاصله پس از تصويب مقررات اجرايي، هيئتي از طرف شركت ملي نفت ايران و همكاري شركت هاي كنسرسيوم براي رسيدگي به سوابق شغلي كارمندان تشكيل شد. اين هيئت كه مركب از چهار نفر بود، از طرف شركت ملي نفت ايران و شركت هاي مذكور مأمور تهيه پرونده هاي اطلاعات مربوط به سوابق خدمت كارمندان در سراسر مناطق صنعت نفت شد. تهيه اين اطلاعات حدود 2 سال تمام طول كشيد و از سال 1339 سازمان جديد صندوق هاي بازنشستگي و پس انداز در تهران شروع به كار كرد. محل استقرار سازمان ابتدا در ساختمان هيئت مديره شركت ملي نفت ايران در خيابان فرانسه بود و پس از يك سال به ساختماني در خيابان شيراز (حافظ) منتقل شد و در سال 1341 به ساختمان مركزي شركت ملي نفت ايران، طبقه چهارم و بعدا در سال 1354 در ساختماني مستقل در خيابان طالقاني كنوني روبه روي ساختمان اداره مركزي و متعاقبا به ساختمان ديگري در خيابان حافظ انتقال يافت. از لحاظ سازماني صندوق بازنشستگي اوليه كارمندان صنعت نفت، زيرمجموعه امور مالي شركت بود، ولي در سال 1337 به سازماني مستقل تبديل شد و زير نظر هيئت امناي صندوق (هيات مديره شركت ملي نفت ايران) قرار گرفت. معمولا يكي از اعضاي هيئت مديره به عنوان نماينده امنا، سرپرستي عاليه فعاليت صندوق ها را عهده دار بود، از نظر اجرايي نيز امور مالي صندوق ها در سازمان صندوق ها و امور اداري آن در واحد امور بازنشستگي قرار داشت كه وظيفه اين واحد تطبيق وضع كارمندان با مفاد آئين نامه بازنشستگي بوده است.
توسعه صندوق ها
با توسعه سازمان صندوق ها كه به دليل گسترش فعاليت ها آنها بود، وظايف ديگري از جمله صندوق پس انداز كارگران، به وظايف صندوق ها اضافه شد. اين مورد در وظايف مرتبط به قانون كار ديده نشده و منحصر به صنعت نفت بود. بنا به تصميم هيئت مديره شركت ملي نفت ايران براي كارگران نيز صندوق پس اندازي تأسيس شد كه هر ماه كارگران و كارفرماي مربوطه وجوهي به حساب پس انداز كارگران واريز مي كردند. وظيفه نگهداري حساب ها و مديريت صندوق پس انداز كارگران نيز به سازمان صندوق هاي بازنشستگي و پس انداز كارمندان واگذار شد.
هیئت ایرانی با عکس شهید تندگویان در نشست اوپک قسمت14
عراقی ها گفته بودند در صورت قرائت بیانیه، کنفرانس را ترک می کنند، من هم گفته بودم Crew (هواپیما، خلبان، کمک خلبان و میهماندار) آماده باشند. بعد از استراحت، نشست اصلی شروع شد و همه 13 وزیر به سالن کوچکی رفتیم و روی صندلی ها نشستیم. وقتی که می خواستم به سالن جلسه بروم، به بهانه آنکه مهندس عظیمی در ترجمه مرا کمک می کند، وی را همراه خود به سالن جلسه بردم. در این جلسه می خواستند در مورد قرائت بیانیه مذاکره کنند. معلوم بود بیشتر مسئولان دیگر کشورها به شدت مخالف قرائت بیانیه بودند. وقتی که در سالن مستقر شدیم، بحث درباره قرائت بیانیه ما بالا گرفت و وزیران مخالفت خود را اعلام کردند. بالاخره سوبراتو به عنوان رئیس جلسه و وزیر میزبان چنین گفت: «در روایات اسلامی آمده که اول مشورت کنید، بعد تصمیم بگیری». در اندونزی ضرب المثلی داریم که می گوید: «اگر این میوه را بخورم پدرم می میرد، اگر نخورم مادرم می میرد.» من هم الان در اینجا به عنوان میزبان همین وضع را دارم. اگر ایرانی ها سخنرانی کنند، عراقی ها جلسه را ترک می کند. اگر هم صحبت نکنند، هیئت ایرانی جلسه را ترک می کنند. با این رویه، کنفرانس با موفقیت برگزار نخواهد شد، به ویژه که با رسم میزبانی ما هم سازگار نیست.» او واقعا در تنگنایی قرار گرفته بود و چون مشاهده کرد هر دو کشور همچنان محکم بر مواضع خود پافشاری می کنند، سرانجام گفت: «در این مورد رأی می گیریم.» ما می دانستیم وقتی رأی گرفته شود، خیلی به ضرر ما تمام خواهد شد و در یک موقعیت کاملا منفعلانه ای قرار می گیریم؛ چون در این جلسات عمومی وقتی که عرب ها کنار هم جمع می شدند قطعا به نفع هم رأی می دادند. پس این کار به شدت به ضرر ما بود. هرچند اجلاس اوپک به مسائل نفت و اقتصاد و بازرگانی مربوط بود و هیچ ربطی به مسائل سیاسی و حقوق بشر نداشت، اما وقتی که کار به مرحله رأی گرفتن رسید، باز خدا به ما کمک کرد. من پیش از آنکه رأی بگیرند به زبان انگلیسی گفتم: برادران! نخستین بار است که به جلسات اوپک می آیم. اینجا که آمدم با دوستان عزیزی آشنا شدم. من این اتاق را ترک می کنم. اما دوست دارم اکنون که می روم شما هم هر کدام با خود بیندیشید که برادر تندگویان در چه شرایطی است و به وجدان خود مراجعه کنید. وجدانتان هر چه گفت، همان کار را انجام دهید. دیگر حرفی برای گفتن ندارم. بعد از جای خود برخاستم و با مهندس عظیمی حسینی از سالن اجلاس بیرون آمدیم. به حدی مأیوس و ناامید شده بودم که دیگر هیچ مطلبی به ذهنم نمی رسید. به محل اقامت رفتم. هنوز مدت زیادی نگذشته بود که مهندس میرعمادی با هیجان زیاد به محل اقامت آمد و گفت: «بلند شو. بلند شو. سوبراتو با شیخ علی خلیفه دنبال تو آمده اند تا به جلسه بروی.» گفتم: بسیار خوب! شما بروید، من هم آماده می شوم و به آنجا برمی گردم. وقتی که آماده رفتن شدم، سوبراتو و شیخ علی خلیفه را دیدم که با گشاده رویی به سمت محل اقامت ما آمدند و مرا با خود تا سالن اجلاس همراهی کردند.
تاریخ شفاهی وزرای نفت ایران؛ سیدحسن سادات
نمونه استشهاد رسمی کارگران شرکت نفت مبنی بر دریافت تمامی حق و حقوق پس ازخاتمه خدمت
ماشین چوب بری
کارخانه «رابینسن و پسر» یکی از نخستین و بهترین سازندگان دستگاه های «چوب بری» به شمار می رود؛ دستگاهی که تنه های قطور درختان را به الوار تبدیل می کند. این کارخانه در سال 1282 به طور رسمی از سوی «توماس رابینسن» در انگلستان تأسیس شد. نمونه ای از ماشین های ساخت این کارخانه در موزه کارآموزان نگهداری می شود که کارآموزان طریقه کار کردن با این دستگاه را در دوران آموزش خود در آموزشگاه حرفه ای یاد می گرفتند.
آموزشگاه حرفه اي آبادان در سال 1312 خورشيدي (1933ميلادي) تأسيس شد. این آموزشگاه محل آموزش کارگران پالایشگاه نفت آبادان بود که در آن مهارت های لازم مانند برق، مكانيک و فرآیند پالایش به کارگران و نیروها آموزش داده می شد.اتاق های پنج گانه، محوطه وكارگاه های مختلف مانند فلزکاری، تراشکاری و نجاری، بخش های مختلف این موزه را تشکیل می دهند. در این موزه کارگاه ها، ابزار و وسایل حرفه های صنعتی، اسناد و مدارک صنعت نفت، همچنین عکس های کارآموزان در طی دوره های مختلف و سایر اشیا مربوطه به نمایش گذاشته شده است.