حکمت های رضوی؛ دوستی با اهل بیت (ع)

امام رضا علیه السلام فرمودند: لا یُحبِنُّا کافِرُ وَ لا یُبغِضُنا مُؤمِنُ، وَ مَن مَاتَ وَ هُوَ یُحِبُّنا کانَ عَلَی اللهِ حَقَّا اَن یَبعَثَهُ مَعَنا؛ هیچ کافری دوستدار ما نیست و هیچ مؤمنی دشمن ما نمی شود، هر کس با محبت ما از دنیا برود، بر خداوند است که او را در قیامت با ما برانگیزد. (مسند الامام الرضا علیه السلام، ج ۱، ص ۳۵۸)

شرح حدیث:

اهل بیت پیامبر (ص) و سلم انسان هایی پاک، الهی، وارسته و برخوردار از همه فضایل و خوبی هایند که برای همه مسلمانان الگویند.

محبت به آنان، نشانه فطرت پاک و ایمان خالص انسان است.

دشمنی با اهل بیت (علیهم السلام) نشانه خروج انسان از قلمرو انسانیت و کمال و حق است.

پیامبر خدا (ص) امت را به محبت عترت خویش دعوت کرده و مهرورزی به این خاندان نورانی را «اجر رسالت» قرار داده است.

پس اگر دنبال محبوب می گردیم، این خاندان بهترین و ارزنده ترین محبوب های هستی اند. سعدی شیرازی چه نیک سروده است:

سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی

عشق محمد بس است و آل محمد

 محبت به آل محمد (ص) هم در دنیا کارساز است و دوستداران این خاندان را به راه حق و فضیلت می کشاند و از بدی ها باز می دارد، هم هنگام مرگ، در قبر، در عالم برزخ، در روز قیامت و هنگام محاسبه اعمال و عبور از صراط و دادن نامه اعمال به اشخاص، عامل نجات انسان می شود.

هر کس با چیزی محشور می شود که او را دوست می دارد.

آنان که در دنیا مهر و محبت این اسوه های پاک و فضایل را داشته باشند، چون در عمل، راه آنان را می پویند، طبیعی است که خداوند هم با پیامبر (ص) و خاندانش محشورشان کند.

 

چگونگی تعامل با جوان (بخش نخست)

یکی از پرسش های بنیادی در تعامل با جوان آن است که با چه شیوه ای و چگونه با این نسل روبه رو شویم. برای ارتباط بهتر با جوان، باید ویژگی های روحی، روانی و شخصیتی او را شناخت. در این بخش به برخی از این ویژگی ها می پردازیم.

شناخت جوان و ویژگی های آن

جوانی از نظر فرهنگ های مختلف، مفهوم وسیع و گسترده ای دارد. روان شناسان دوره سنی 1 تا 30 سالگی را دوره جوانی نامیده و آن را با ورود به دانشگاه و آشنایی بیشتر فرد با تفکر منطقی، هم زمان دانسته اند. به عبارتی، جوان کسی است که دوره کودکی و نوجوانی را سپری کرده و وارد مرحله جدیدی به نام «جوانی» شده و از نظر جسمی، فکری، روحی و روانی می تواند فکر کند، جوانب امر را بررسی و ارزیابی کند، تصمیم بگیرد و آن را اجرا کند. چنانکه حضرت ابراهیم(ع) در ابتدای دوره جوانی تصمیم گرفت که بت ها را بشکند؛ سپس تصمیم اش را اجرا کرد و بت ها را شکست.  جوانی مرحله ای بسیار حساس، سرنوشت ساز و با اهمیت در زندگی است، زیرا از یک سو دارای استعدادهایی است که آینده جوامع در گرو آنهاست و از دیگر سو در اوج قله توانایی و شکوفایی قرار دارد که در صورت استفاده صحیح از آنها، می توان به نتایج بسیار خوبی در زمینه فردی و اجتماعی دست یافت. برای داشتن یک ارتباط خوب و صحیح با جوان، ابتدا باید او را شناخت؛ چنانکه شهید مطهری در این باره می نویسد:

ما اول باید درد این نسل را بشناسیم. درد عقلی و فکری، دردی که نشانه بیداری است؛ یعنی آن چیزی را که احساس می کند و نسل گذشته احساس نمی کرد.

 اهتمام به دوران تربیت جوان

جوان لبریز از هیجان و برافروختگی است که اگر کنترل نشود، می تواند خطرآفرین باشد. هدایت نشدن روحیه جست وجوگر و کنجکاو جوان، زمینه آلودگی او به انحرافات را فراهم می کند. بیداری فطرت در جوان و شور و عشق و شیدایی اش تا آنجاست که در شرایط دشوار و سخت مانند دوران دفاع مقدس، حتی از جان خویش نیز در راه رسیدن به آرمان ها می گذرد.  از دیگر ویژگی های جوان، تربیت پذیری اوست. جوانی، آخرین مرحله ای است که فرد می تواند شخصیت خود را تکمیل و از نظر فکری و رفتاری، در باورها و ارزش های خود بازنگری کند. از این روست که امام علی(ع) در نامه ای به امام حسن(ع) فرموده است: «إنّما قَلْبُ الحَدَثِ كالأرضِ الخالِيةِ ما اُلقِيَ فيها مِنْ شيءٍ قَبِلَتْهُ: قلب جوان همچون زمین آماده و مستعد کشت است که هر بذری در آن پاشیده شود، می پذیرد». یادگیری در دوره جوانی افزون بر اصل پذیرش، از نظر کیفیت نیز در سطح بالایی قرار دارد و پایدارتر از دیگر دوره هاست. امام کاظم(ع) فرموده است: «مَنْ تَعَلَّمَ فِي شَبَابِهِ كَانَ بِمَنْزِلَةِ الرَّسْمِ فِي الْحَجَر: کسی که در جوانی علم بیاموزد، مانند نقشی که بر سنگ کنده شود، در جان او نقش می بندد». این تشبیه از آن روست که جوان از توانایی زیادی برخوردار است و به خوبی می تواند مفاهیم را بفهمد، تجزیه و تحلیل کند و به یاد بسپارد.

 زمینه سازی رشد استعدادها

اگر چه رشد استعداد جوان تا اندازه ای فردی و وابسته به فعالیت های اوست، اما خانواده و جامعه باید زمینه های آن را فراهم کنند. اگر استعداد جوان در دوران جوانی شکوفا نشود، این فرصت از دست می رود و در دوره پیری نمی توان آن را جبران کرد. از همین روست که امام علی(ع) فرموده است: «بَادِرِ الْفُرْصَةَ قَبْلَ‏ أَنْ‏ تَكُونَ‏ غُصَّة: فرصت را پیش از آنکه اندوه شود، دریاب».

شکوفا شدن استعدادهای جوان، نیازمند زمینه سازی و برنامه ریزی دقیق و درست است. خانواده به عنوان اولین نهاد رسمی و تأثیرگذار بر جوان، نقش بسیار مهمی در این زمینه دارد، زیرا با شناسایی استعدادها و توانمندی های جوان، می تواند او را به مسیر درست هدایت کند تا در عرصه بزرگ تر یعنی اجتماع، از سوی دولت ها شکوفاتر شود، زیرا دولت صاحب اختیار همه منابع مادی و نیروهای انسانی جامعه است و می تواند با برنامه ریزی های مناسب، استعدادهای بالقوه نسل جوان را به بالفعل تبدیل کند. از همین روست که امام علی(ع) به مالک اشتر فرمود: «تَفَقَّدْ مِنْ‏ أُمُورِهِمْ‏ مَا يَتَفَقَّدُ الْوَالِدَانِ مِنْ وَلَدِهِمَا: آن گونه درباره امور مردم بیندیش که پدر و مادر مهربان نسبت به فرزندشان می اندیشند و برای آینده او برنامه ریزی می کنند.» جوان در صورتی به ابتکار و خلاقیت دست می یابد که امکانات لازم برای به فعلیت رسیدن توانایی های فکری و هنری اش فراهم باشد. برای به فعلیت درآمدن استعدادهای جوان و بهره بردن از آن برای پیشرفت جامعه، ابتدا این استعدادها باید از سوی خانواده کشف و زمینه فعالیت در مرحله ابتدایی توسط خانواده و سپس در ابعاد بزرگ تر توسط دولت در جامعه برای او فراهم شود. پیمان سرحدی، دانشجوی مخترع و نابغه که پوتین فوق هوشمندی را اختراع کرده است که توانایی شناسایی مواد رادیواکتیو و تمام اشعه های آن، مین یابی، شناسایی نبض، فشارخون، دما و رطوبت را دارد، می گوید: «من اختراع را در سال 1382 زمانی که یک دانش آموز بودم، آغاز کردم و از آن به بعد به تحقیق و پژوهش علاقه مند شدم، اما فعالیت های اصلی و مهم من در زمان دانشجویی و بعد از آن بود. در این مسیر خانواده ام همیشه همراه من بودند و زمینه رشد و استعدادیابی را برایم فراهم کردند».

 محبت و احترام

انسان ذاتاً دوست دارد مورد محبت و احترام دیگران قرار گیرد. این نیاز فطری در رفتار انسان و برخورد او با دیگران ظهور می یابد؛ گاه به شکل ارتباط کلامی و گفتار محبت آمیز و گاه در قالب رفتار و ایجاد دوستی و رفت و آمد با همسالان، همسایگان و خویشاوندان. اگر چه نیاز به محبت، ذاتی است و از دوره کودکی در نهاد انسان وجود دارد، اما در دوران جوانی بیشتر آشکار می شود؛ چرا که استعدادهای انسان در این دوره کاملا شکوفا می شود و گرایش های طبیعی و فطری وی به فعلیت می رسد. خانواده باید این نیاز جوان را درک کند، با او رفتار محترم و محبت آمیز داشته باشد و روحیه دیگرخواهی او را پرورش دهد. اشباع نشدن نیاز جوان به محبت و احترام از سوی خانواده، زمینه پیدایش بسیاری از نگرانی های روحی و روانی، اضطراب، استرس و ترس های غیرمنطقی را در وی ایجاد می کند.  تأمین این نیاز جوان افزون بر اینکه پاسخی به نیاز درونی اوست، آثار فردی و اجتماعی فراوانی نیز به دنبال دارد. در واقع محبت، اکسیری است که بسیاری از دردها و بیماری های روحی و روانی جوان را درمان می کند. نقل است روزی علامه جعفری در اوایل انقلاب به دانشگاه فنی تهران برای سخنرانی رفت. جلسه 4 ساعت به طول انجامید و پس از پایان جلسه نیز دانشجویان اطراف ایشان جمع شدند و سؤال های خود را مطرح می کردند. ایشان بسیار خسته شده بود. جمعیت که متفرق شد، دانشجویی جلو آمد و با عصبانیت و لحنی بی ادبانه علامه را نقد کرد. علامه که بسیار خسته شده بود و جایی برای نشستن نداشت، عبایش را روی زمین پهن کرد و نشست. سپس گفت: «بیا بنشین جوان تا جوابت را بدهم». دانشجوی جوان از این رفتار علامه بسیار شرمنده شد و با حالتی خجالت زده گفت: «من جواب همه سؤال هایم را گرفتم». بعدها که آن جوان برای تحصیل به خارج از کشور رفته بود، با علامه تماس می گیرد و می گوید: «آن تازیانه ای که با اخلاقتان آن روز به من زدید، همچنان دارد مرا در زندگی با خود می برد» جوان به دلیل ویژگی های روحی و روانی خاص خود، بیش از دیگران تحت تأثیر تکریم و احترام قرار می گیرد، زیرا به دلیل تربیت پذیری و روحیه هم گرایی با مردم، دوست دارد همواره خانواده و جامعه با دید مثبت به او نگاه کنند. از همین روست که پیامبر اکرم(ص) درباره تکریم و احترام به فرزندان فرموده است: «أَكْرِمُوا أَوْلاَدَكُمْ‏ وَ أَحْسِنُوا آدَابَهُمْ يُغْفَرْ لَكُم‏: به فرزندان خود احترام بگذارید و آنان را آداب نیکو بیاموزید تا گناهان شما آمرزیده شود»

 

عطر ماندگار: بیانات مقام معظم رهبری

حضور جوانان در صحنه انقلاب

 معنای تشکیل بسیج این بود که خدای متعال به امام بزرگوار این تعلیم را داد، این الهام را کرد که سرنوشت انقلاب را بسپرد دست جوان ها؛ نه فقط جوان های آن روز. وقتی جوان ها وارد میدان شدند، این امانتی را که دست آنها سپرده شده است، این اعتمادی را که به آنها شده است، دست به دست در طول زمان به یکدیگر منتقل می کنند.

 (03/09/1395)