همدلی ادیان در صنعت نفت

یکی از ویژگی های  مهم در تاریخ صنعت نفت، همدلی ادیان، اقوام و قومیت های مختلف در شرکت های نفتی جنوب بود که زمینه گفت وگوی فرهنگی- دینی بین کارمندان و کارگران صنعت نفت را فراهم می آورد. آثار تاریخی از جمله مسجد، کلیسا و کنیسه و دیگر آثار مربوط به ادیان مختلف در شهرهای نفتی جنوب، گواهی آشکار بر مدعای این نوشتار است. جامعه ارمنیان ایرانی شاغل در صنعت نفت، یکی از بزرگ ترین اقلیت های دینی و قومی شاغل در تاریخ صنعت نفت کشور بودند که در برهه های حساس، به یاری اقتصاد این مرز و بوم شتافته و اثرهایی نیک از خود برجای گذارده اند. در نوشتار حاضر چندین نمونه سند ارزشمند تاریخی از ارمنیان ایرانی شاغل در صنعت نفت مورد مطالعه قرار گرفته است.

 پالایشگاه آبادان

پالایشگاه آبادان یکی از قطب های اقتصادی و مهم ترین مراکز تولید انرژی در دوران اولیه تاریخ صنعت نفت به شمار می رفت که حجم انبوهی از ایرانیان و غیرایرانیان را به سمت آبادان گسیل داشته بود. وجود اقلیت های قومی و مذهبی مستقر در پالایشگاه آبادان از این شهر تصویری از تساهل و مدارا قومی و دینی را پیش روی جهانیان به نمایش گذاشته بود. وجود آثار دینی و مدارس آنها در آبادان و مسجدسلیمان و دیگر شرکت شهرهای نفتی جنوب، گواه این مدعاست. در این بین مسلمانان و مسیحیان، بیشترین حجم کارگران و کارمندان شاغل در آبادان را تشکیل می دادند و مسیحیان ارمنی و آشوری جزو بزرگ ترین اقلیت دینی و قومی مستقر در پالایشگاه آبادان بودند که در دو رده کارگری و کارمندی در پالایشگاه آبادان مشغول به کار بودند. در پرونده های پرسنلی کارمندی و کارگری آرشیو پالایشگاه آبادان اسناد افراد شاخص و باتجربه ارمنی شاغل در نفت وجود دارد که بررسی دقیق آنها به فهم بیشتر لایه های تاریخ اجتماعی صنعت نفت کمک خواهد کرد. از همین روی چندین برگ سند تاریخی این افراد مورد بررسی قرار می گیرد.

جامعه ارمنیان ایرانی شاغل در صنعت نفت جزو زحمتکشان عرصه تولید و صنعت به شمار می روند و در تاریخ نفت ایران نقش های مهمی به یادگار گذاشته اند.

بابکن خاچاتوریان:

بابکن خاچاتوریان، فرزند اندریاس یکی از هزاران ارمنی شاغل در پالایشگاه آبادان بود. وی متولد 1301 شمسی در بادکوبه بود. در دبستان داودیان در خیابان نادری تهران دوره ابتدایی و سپس در کالج البرز، دوره متوسطه را سپری کرد. در سال تحصیلی 1326-1325 تحصیلات دانشگاهی را در دانشکده فنی نفت آبادان در رشته لیسانس شیمی گذراند و همزمان در یکم آذر سال 1322 (همزمان با جنگ جهانی دوم) با شماره «35131» به استخدام نفت در آمد و در پالایشگاه آبادان مشغول به کار شد. وی سمت های مختلفی در پالایشگاه داشت از جمله «کنترل کننده تولیدات مواد نفتی»، «رئیس قسمت مخازن نفت و بارگیری مواد نفتی»و آخرین سمت سازمانی وی «رئیس اداره آزمایشگاه های مرکزی پالایشگاه آبادان» بوده است. وی در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در تاریخ 2 مهر 1359 شهید شد و جزو شهدای صنعت نفت به شمار می رود.

سلیمان ادونیاس

سلیمان ادونیاس، یکی دیگر از ارمنیان ایران شاغل در صنعت بود که در سال 1260شمسی در اصفهان متولد شد. یکی از وقایع مهم زندگی کاری وی ارسال تلگراف گزارش فوران اولین چاه نفت خاورمیانه در مسجدسلیمان به دفتر شرکت نفت در لندن بود که طی آن، وی گزارش کار رینولدز(سرپرست تیم حفاری نفت در خوزستان) را به مقامات این شرکت، مخابره کرد و در یکی از مهم ترین اتفاقات تاریخ نفت ایران نقش مستقیم داشت. در یکی از اسناد موجود در پرونده سلیمان ادونیاس، از او به عنوان کارمند گمرک شرکت نفت یاد شده است.

آنوش آراطونیان

آنوش متولد سال 1305 شمسی (1926میلادی) بود. نام پدرش یعقوب است. تحصیلات خود را در سال های 1930 تا 1935 در مدرسه ارامنه مسجدسلیمان به پایان رساند او که مسلط به زبان های فارسی، انگلیسی و ارمنی بود، در سال 1943، همزمان با جنگ جهانی دوم، با شماره 35117 به استخدام پالایشگاه آبادان درآمد و به عنوان نویسنده و تحویلدار مشغول به انجام خدمت بوده است.

سربوهی آراطونیان

خانم سربوهی آراطونیان، متولد سال 1318 شمسی با شماره کارمندی 46738 در آبادان به استخدام پالایشگاه درآمده است. وی تا دوم تیرماه 1358 که خاتمه خدمتش بود، در سمت منشی و ماشین نویس لاتین مشغول به کار بوده و تا پایان خدمت خود به سمت رئیس سرویس های ماشین نویسی نائل آمده است. در نامه ای که وی به دکتر اقبال، رئیس شرکت ملی نفت نوشته، از وضعیت اسکان خود در آبادان اظهار ناراحتی کرده و تذکر داده است که طبق قانون شرکت نفت، کارمند زن متاهل فقط مزایای یک کارمند مجرد را دارد و با اشاره به حق و حقوق زنان شاغل در صنعت نفت از دکتراقبال خواسته است تا به تهیه مسکن برایش اقدام شود.

آرمن هوانسیان

آرمن هوانسیان با شماره کارمندی 31894 در پالایشگاه آبادان به عنوان صنعتگر در بخش مهندسی مکانیک استخدام شده و در رده مهندس پروژه مشغول به کار بوده است.

 

نمايش اسناد و اشيا ميراث نفت در محمودآباد مازندران

مسئول طرح هاي موزه اي مديريت موزه ها و مركز اسناد صنعت نفت از برگزاري نمايشگاه دائمي اين مديريت در مجتمع رفاهي كاركنان صنعت نفت در  محمودآباد (استان مازندران) درآينده اي نزديك خبر داد و گفت:  در اين نمايشگاه اسناد مهمي از جمله هشت برگ اسناد قرارداد دارسي، اسناد 1933، اسناد پرسنلي كاركنان نفت، سند ثبت شده اكتشاف سراجه قم در گينس و ... به نمايش در خواهد آمد.به گزارش مديريت موزه ها و مركز اسناد صنعت نفت، مريم اسماعيلي هدف از  ایجاد نمایشگاه دائمی اين مديريت را تبيين فعالیت  مدیریت موزه ها و معرفي آن به همکاران وزارت نفت و خانواده های آنها عنوان و اظهار كرد: همسو با اين مهم، نمايشگاه دائمي مديريت موزه ها و مركز اسناد صنعت نفت در مجتمع رفاهي كاركنان صنعت نفت محمودآباد (استان مازندران) درآينده اي نزديك برگزار مي شود.وي با بيان اينكه نمايشگاه دائمي مديريت موزه ها و مركز اسناد صنعت نفت در مجتمع رفاهي كاركنان صنعت نفت محمودآباد در دو بخش ساختمان و محوطه به نمايش در خواهد آمد، گفت: علاقه مندان در بخش ساختمان اين نمايشگاه با فعاليت پنج موزه فعال مديريت موزه ها و مركز اسناد صنعت نفت و حوزه فعالیت مرکز اسناد و اسناد شاخص و تصاوير تاريخي اختصاصي صنعت نفت آشنا مي شوند و در محوطه اين نمايشگاه نظاره گر قايق و كپسول نجات نفتكش، خودروها و تجهيزات صنعتي هستند.مسئول  طرح هاي موزه اي مديريت موزه ها و مركز اسناد صنعت نفت با تأكيد بر اينكه بخش عمده اين نمايشگاه به تصاويري كه برخي از آنها براي نخستين بار به نمايش درخواهند آمد،  اختصاص خواهد يافت، تصريح كرد: در نمايشگاه دائمي محمودآباد اسنادي همانند هشت برگ اسناد قرارداد دارسي، اسناد 1933،  سند چراغ پيرزن، اسناد پرسنلي كاركنان نفت، سند ثبت شده اكتشاف سراجه قم در گينس و ... به نمايش در خواهد آمد.

 

تاریخ شفاهی نفت (بخش سوم)

هنگامی که خبر این سخنرانی (نزیه) به مهندس بازرگان رسید، از جایش برخاست و گفت: «این مسخره بازی است؟! یعنی چی آقا؟!» این کار نزیه باز از جمله مشکلاتی بود که هیچ جوری نمی شد آن را برطرف کرد؛ درست مثل آب ریخته ای بود که نمی شود آن را جمع کرد. اگر آن قول ها را عملی نمی کردید، در اذهان عموم، شما و انقلاب مقصر می شدید، اگر هم عملی می کردید، تبلیغات خوبی نداشت. اصلا طرح و بیان این مطلب خطرناک است و به قومیت گرایی در کشور دامن می زند.  همین که درآمد یک روز نفت کشور را به خوزستان می دادیم، صدای مسئولان و مردم سایر استان ها بلند می شدکه باید به ما هم بدهید. برای اینکه مسئله به بحران تبدیل نشود، گفتیم: بسیار خوب به هر استان کشور یک روز درآمد نفت را اختصاص می دهیم تا مسئولان استان هر طور صلاح دیدند، برای مخارج ضروری و غیره صرف کنند آن روزها نهادهای جدید مانند جهاد سازندگی و غیره هم ایجاد شده و مرتب در حال رشد بودند و هر کدام می آمدند و پول می خواستند. گفتیم: پول (نفت) را در اختیار استان ها قرار می دهیم تا با کمک نهادهای تازه تأسیس (که شور و هیجان و انگیزه زیادی برای کار و خدمت داشتند) برای رفع مشکلات خودشان کاری کنند و به این ترتیب مقداری زهر آن جریانی را که می خواست سرمایه ملی به یک منطقه اختصاص یابد، گرفتیم. این هم مسئله ای بود که نزیه با دولت داشت. این مشکلات زمانی به وجود آمده بود که من مدیر سازمان برنامه بودم، اما در سازمان برنامه خودم هم به نوعی با این قبیل مشکلات برخورد پیدا کردم.

 در سازمان برنامه متوجه شدم خیلی از مدیران سازمان ها و ادارات به خیال اینکه دولت مال خودمان است و هر طور بخواهیم می توانیم مصرف کنیم، بدون اینکه توجه داشته باشند، خرج هایی که می کنند حساب و کتاب دارد و گزارش هر کدام باید داده شود. روی این حساب مدیران زیادی می آمدند تا از ما برای کارهای خود پول بگیرند، من هم یک قدری...

 ادامه دارد...

 

کیف لوازم عکاسی

حساسیت بالای ادوات عکاسی از جمله دوربین و لنزها سبب شد در ادوار مختلف تاریخ کیف لوازم عکاسی با حساسیت بالا ساخته شود. قدمت یک نمونه از این کیف ضدضربه و ضد نور که در موزه های صنعت نفت نگهداری می شود، به دهه 40 و 50 شمسی برمی گردد که جنس آن از چوب، پارچه، چرم مصنوعی و دارای قفل کلیدخور فلزی و از سوی شرکت Canon ساخته شده است، طول این کیف 37، عرض آن  17 و ارتفاع آن  25 سانتی متر است.

 این کیف افزون بر ممانعت از آسیب به تجهیزات عکاسی، از رسیدن نور به نگاتیوها نیز جلوگیری می کرد. لایه درونی این کیف عکاسی، از جنس چوب سخت و روکش مخملی از داخل ساخته شده و روکش ضد آب از بیرون، برای جلوگیری از نفوذ رطوبت و آب است.

شرکت کانن در سال ۱۹۳۳ از سوی «یوشیداگورو» و «اوچیدا سابورو» تأسیس شد، شرح تاریخچه کانن بدون ذکر نام «لابراتوار پریسیژن اپتیکال اینسترومنت» که کانن از آن منشعب شده، کامل نیست.

این لابراتوار را دوست صمیمی اوچیدا به نام «تاکشی میتارایی» تأسیس کرد. در سال ۱۹۳۴ آنها نخستین دوربین خود را به نام «کوآنن» به بازار عرضه کردند. در اواخر همین سال، نام این شرکت و تولیدات آن به کانن تغییر یافت.