(مشعل) یک رسانه هستید؛ صدای ما را به خوبی و در حد توان خود انتقال دهید و صدای ما باشید. این شرایط نرمال را نبینید، سختی شرایط را ببینید. هر لحظه ممکن است اتفاقی رخ دهد.  عظیمی در بخش دیگری از حرف هایش می گوید: مسئولیت در شب حساسیت بالایی دارد، ممکن است عادت کنیم، اما عادت خوبی نیست. به عنوان رسانه حق مطلب را ادا کنید و صدای همکاران صنعت نفت و آنچه را می بینید، بدون کم و کاست منعکس و مطالبه کنید. مطالبه گری رسانه از جنس دیگری است. حامی ما باشید؛ نیاز به حمایت است.  عظیمی با اشاره به اینکه کارکنان با تمام توان و انرژی در حال فعالیت هستند، تصریح می کند: از سمت ما کار به درستی انجام می شود، اما حقوق کارکنان نفت متناسب نیست.

 کار شب، سخت تر و خطرناک تر

در یک حضور شبانه می شود فهمید افزون بر سختی کار روی سکوهای خلیج فارس، سختی فعالیت در شب حکایتی سخت تر و البته خطرناک تر دارد؛ موضوعی که عظیمی هم به آن اشاره می کند و می گوید: روی سکو خطرات بالقوه ای است که می تواند فاجعه آفرین باشد و وقتی شرایط از نرمال خارج شود، آسیب های زیادی دارد. صنعت نفت با صنایع دیگر متفاوت است؛ خطرات حجم کار قابل مقایسه با دیگر بخش ها نیست مثلا برای نمونه یک چاه هست که دست کم 80 بار فشار دارد و اگر آزاد شود، به این آسانی نمی شود آن را جمع کرد.  اگر درباره نوع خطرات دیگر روی سکو برایتان سوال مطرح است، می توان رد آن را در اسکله های باقیمانده از جنگ تا مهار فوران چاه و دیگر موارد شاهد بود که در محوطه سکوی بازسازی شده در دوران جنگ و بازمانده های سکوی گذشته، تجارب تلخ دیگری پیش روی کارکنان قرار داده است. از جمله نشت گاز یکی از چاه ها در سال 1388 که حتی شرکت های خارجی هم حاضر به مهار نشدند و مهار آن از سوی کارکنان همین سکو و تیم کمیته بحران شرکت ملی نفت و شرکت ملی حفاری 58 روز به طول انجامیده و فوران بدون هیچگونه تلفات انسانی مهار وچاه از مدار خارج شد.  افزون برآن، کارکنان خاطره تلخ دوسقوط هلیکوپتر درسال81 و 95 را از یاد نبرده اند به این موارد باید خطر تهدید عوامل بیگانه به سکوهای نفتی در خلیج فارس را هم که شب های پردلهره برای آنها رقم می زند، اضافه کرد.

 پشیمان نیستم

وحید طباطبایی، کارمند ارشد مراقبت دستگاه متولد 1370 اهل یزد و از ورودی های دانشگاه صنعت نفت است. او نیز که در اتاق کنترل حضور دارد ، درباره شرح وظایف خود در شیفت شب می گوید: مسئولیت ما حسن اجرای ارسال نفت است و اگر شرایط ناهمگون شود، وارد عمل می شویم. از روی پنل ها تمامی روند استخراج و ارسال نفت از سکوهای مختلف را توضیح می دهد و با صدای آلارمی که می آید، گفت و گو را قطع می کند.  او درباره نوع کار در شب می گوید: از شب کاری به روزکاری سخت است، وقتی شب کار می شویم، چند روز طول می کشدتا بدن عادت کند.طباطبایی با اشاره به فرآیندخوردگی تاسیسات و خطوط لوله، نوع کار روی سکو را سخت می داند، با این حال می گوید: از انتخابم پشیمان نیستم و رشته حفاری را با همین دید انتخاب کردم. یک درخواست کلی از سوی بچه های اتاق کنترل مطرح می شود و آن این که در ایران همچون دیگر کشورها، نفرات پس از 20 سال کار اقماری که به عنوان کار سخت محاسبه می شود، بازنشسته شوند.

ساعت از 12 گذشته است و شیفت شبی ها در سکو با این زمانبندی کار، 5 عصر شام می خورند و 12 شب وعده بعدی غذاست. موضوعی برخلاف روال عادی روزانه که معتقدند سیستم گوارشی را هم با مشکل مواجه می کند و بخش قابل توجهی از کارکنان را با مشکل کبد چرب مواجه کرده است.

کارکنان نوبت بندی که تازه 6 صبح ساعت خوابشان است، خواب روز را منقطع، ناکافی و بی کیفیت می دانند. اگرچه شیفت شب به بخشی از کار و زندگی ساکنان سکوها تبدیل شده است، اما می گویند در هر بار شروع شیفت شب های اول سخت تر و به مرور عادی می شود و زمانی که همه خواب هستند، باید چشم و گوش سکو باشند.  دوستداری، معاون مجتمع دریایی ابوذر که بیش از 14-15 سال شیفت شب داده است، می گوید: شب کار ماندن شرایط سختی دارد. تمام بار مسئولیت با نفرات شیفت است، در حالی که 70 نفر به امید این نفرات خواب هستند. با این حال رئیس سکو هم همیشه آنکال(آماده کار) است و می گوید در 14 روز اینجا، خواب راحت ندارم.

 خواب نه چندان آرام در وسط خلیج فارس

برخلاف برخی سکوهای نفتی خلیج فارس که با غروب آفتاب، موسم ماهیگیری برای کارکنان می شود، در سکوی ابوذر به دلیل خاطره تلخ ماهیگیری که منجر به فوت یکی از کارکنان شده، ماهیگیری ممنوع شده است، اما قایق های بومی خارگ پرتعداد شب زیر نور فلر سکو و هر بخشی که روشنایی هست، مشغول ماهیگیری هستند و درسکوت حاکم بر سکو شیفت شبی ها باز سرکار می آیند و دیگران به استراحت می روند. اتاق های استراحت به واسطه کمبود فضا کوچک و برخی 4 نفره و 6 نفره است که معاون سکو می گوید: سعی کردیم نفرات را براساس سن و اخلاق با هم اسکان دهیم که در تفاهم باشند.  بخش مسکونی سکوی ابوذر که درحال حاضر کارکنان در آن مشغول استراحت هستند، متشکل از دو طبقه است که تعداد آنها نسبت به جمعیت کم است. طبقه دوم متشکل از 14 اتاق چهار و 6 تخته و دو کانکس در محوطه سکو است که عمده کارکنان در آنجا مستقر هستند. 14 اتاق هم در طبقه سوم قرار دارد که به روسا و نیروهای ارشد اختصاص دارد و اتاق این طبقات دو تخته است.  اتاقی که من شب آنجا اسکان دارم هم دو تخته است که به شکل فشرده تمام آنچه برای یک زندگی نیاز است سعی شده به آن اختصاص داده شود. داخل اتاق یخچال، تلویزیون، کمد، سماورو سرویس بهداشتی است.

داخل اتاق فشرده ای که نیمی از عمر کارکنان شاغل روی سکو در آن سپری می شود، برای مدت زمان طولانی به عنوان تنها مکان امن استراحت و فراغت آسان به نظر نمی آید. تنها پنجره اتاق هم پوشیده از رنگ و پوششی است که تماشای بیرون امکان پذیر نیست. اگر چه داخل اتاق از سروصدای بیرون خبری نیست، اما  می توان  فهمید خواب روی سکوی آهنی در وسط خلیج فارس هم خواب چندان آرامی نیست.

 

قاب دوم-روز- سکو- بیرونی: اگر چه شب برای عده ای محدود به دلیل نوبت کاری به سختی گذشته، اما به جریان عادی روز می رسیم. با تماشای طلوع خورشید به استقبال کار روزانه سکوی ابوذر می روم. کارکنان زودتر بیدار شده و از 5 صبح صبحانه را سرو کرده اند. یک روز کاری از 5 و نیم صبح شروع می شود. در این ساعات و در هوای بارانی سکو، رفت وآمدها آرام آرام زیادتر می شود و چهره های جدیدتری از کارکنان را می بینم که در بخش های مختلف مشغول فعالیت هستند. مجتمع دریایی ابوذرمتشکل از 250 نفر با میانگین سنی 30 تا 40 سال است.

در روز می توان قابی متفاوت تر از سکو را نظاره گر بود. مجموعه ابوذر شامل سه سکوی اصلی AA، AB ، AC است که هر کدام به فاصله سه کیلومتر و هفت کیلومتر از هم قرار دارند. سکوی AB که در مرکزمیدان واقع شده، سکوی مادر نامیده می شود. 9 سکوی چاه ها، تحت عنوان سکوهای اقماری هم دور تا دور میدان است و بنا به موقعیت و میزان نزدیکی به سکوهای اصلی، توسط خطوط لوله به سکوهای اصلی متصل و نفت آنها منتقل می شود. نفرات قدیمی شاغل در سکوی ابوذر عمدتا مهندسانی هستند که حوالی سال های ۷۲ برای بازسازی و راه اندازی سکوی ابوذر آمدند. این سکو به دلیل قرارداشتن در مسیر خروج هواپیماهای جنگنده که بعد از بمباران خارگ برای رسیدن به عراق باید از این سکو عبور می کردند، در دوران جنگ آسیب کلی دید.

 ابوذر در جنگ

از جمله نفرات برای بازسازی حاضر در ابوذر که اکنون معاونت مجتمع دریایی ابوذر را عهده دار است، علی اکبر دوستداری است که خاطرات زیادی از سختی ایام بازسازی ابوذر دارد. او 29 سال است در سکو کار می کند و می گوید: اوایل آمدن ما به اینجا مصادف با بازسازی تاسیسات بعد از زمان جنگ بود، زمانی که به سکو آمدیم، نیمی از سکوی AA به دلیل حمله در جنگ از بین رفته و هنوز ترکش ها روی آن بود. مقدمات ساخت سکوی AC هم تازه شروع شده بود. خاطرم هست با توجه به تعداد محدود نفرات بهره بردار، سه نفر به سکوی AA و AC می رفتیم و 48 ساعت آنجا می ماندیم، امکانات به قدری کم بود که کنار تفکیک کننده ها کپر درست کرده و در آن اسکان داشتیم و چه ازخودگذشتگی هایی که نشد. از همکاران قدیمی خیلی آموختیم. یادشان همیشه با ماست خیلی از انسان های شریف برای صنعت نفت زحمت کشیدند وبازنشسته شدند که دست یکایک آنها را می بوسم، استادهای خوبی بودند.

 عمرمان را اینجا گذاشتیم

دوستداری با اشاره به اینکه در آن سال ها 14 روز امکان هیچ ارتباطی با خانواده نبود، وقتی از خانه خارج می شدیم، دیگرنمی توانستیم خبرسلامت خود را بدهیم و چند سال متمادی این شرایط سخت را سپری کردیم، ادامه می دهد: وقتی مواردی از این دست را که روی سکوی منهدم شده زندگی می کردیم برای نفرات جدید می گوییم، فکر می کنند داستان تعریف می کنیم، ما عمرمان را اینجا گذاشتیم و به آن تعصب داریم.

 تعصب به این جغرافیا

با همراهی دوستداری از سکوی مسکونی به سمت سکوی قدیمی نفت می رویم که از طریق پل به این سکو متصل است و با یک پل از AB به سکوی چاه ها وصل می شود. در سکوی گازی، مجموعه گازهای همراه نفت جمع آوری شده شمال خلیج فارس، از سکوهای بهرگان(سروش و نوروز) وگاز سکوهای AA و Ac دریافت و پس از نم زدایی و فشار افزایی، از طریق یک خط لوله به جزیره خارگ منتقل می شود. پس از آن به سمت سکوهای چاه ها می رویم که در جنوب شرقی سکوی اصلی قرار دارند. چاه هایی با قدمت بالای 40 سال که از سال 55 تاکنون در حال تولید هستند. البته در بیشتر سال ها دکل های زیادی روی آنها مستقر و به بهبود تولید کمک کردند. پس از بازدید چاه ها با بخش های مختلف و نحوه عملکرد کارکنان و سختی کارشان آشنا می شویم.  پاک نوش حسین پور، رئیس تعمیرات مجتمع دریایی ابوذر که با 30 سال و 4 ماه سابقه کار در زمره نفرات تیم راه اندازی بعد از دوران جنگ بوده است، شاه بیت صحبت هایش این است که با وجود تمام مشکلات به شدت به این جغرافیا تعصب دارم و دلتنگ آن می شوم و علاقه ای به رفتن از اینجا ندارم. او می گوید: انگیزه ام اکنون 20 برابر روزی است که به سکو آمدم. اینجا را دوست داریم. چطور می توانم از سکوی ابوذر وفروزان متنفر باشم جایی که به اتکای درآمد آن با سالم ترین پول ممکن، زندگی ام رشد و فرزندانم را بزرگ کرده ام.

او با  اشاره به سختی کار روی سکو، یادآور می شود: همین الان کشتی که در حال ترک اینجاست، پدر آقای مرتضی یوسفی با مرگ دست و پنجه نرم می کند از این صحنه ها بسیار داشتیم.( در زمان چک گزارش خبر می دهند که متاسفانه پدرشان فوت کردند.)

حسین پور که سال 71 وارد صنعت نفت شده است، زمان دقیق شروع فعالیت خود را 4 آبان 1371 در سکوی فروزان بیان می کند و ادامه می دهد: با وجود آن که در پنج سال اخیر اذیت شدیم و عاقبت خوبی نداشت، از انتخاب خود ناراضی نیستم.  اشاره او به مواردی همچون ماده 10، سقف حقوق، مالیات و مواردی از این دست است که در صحبت بسیاری از کارکنان به آن اشاره شده است. کارکنان رسمی سکو مثل دیگر سکوها و مناطق عملیاتی چند سالی است که دریافتی به عنوان حق سکو و حتی اضافه کاری ندارند.  حسین پور با اشاره به این موضوع خطاب به مسئولان می گوید: ما را برای خدمت صادقانه آزمایش نکنید. برای این مجموعه زحمت کشیدیم. ناراضی هستیم، اما کارمان را دوست داریم و از آن لذت می بریم. می دانیم خدمت می کنیم حالا اگر دیده هم نشد، مهم نیست.

معاون مجتمع دریایی ابوذر هم که کار اقماری وسط دریا را کار با آب و آهن و آتش می داند، می گوید: با وجود شرایط کار سخت در دریا و مخاطرات آن و با توجه به اینکه یک عمربه دور ازخانواده با تمام مشکلات به تداوم تولید نفت وگاز و ارزآوری برای کشورمان کمک کرده ایم، خوشحالیم و به این تعهد پایبند هستیم، اما از مسئولان انتظار داریم این خدمات صادقانه جوان های این مرز وبوم را ببینند و با عدم پرداخت حق و حقوق قانونی، موجب دلسردی و ناامیدی نشوند.

 نجومی بگیر نیستیم

حسین پور با اشاره به اثرات این محدودیت ها می گوید: با اعمال قانون سقف حقوق، تعدادی از کارکنان قدیمی شامل کسر حقوق شدند و این مسئله علاوه بر دلخوری کارکنان قدیمی تر، باعث بی انگیزگی مهندسان جوان شده است که آینده خود را مثل آنها دیده اند و به فکر انتقال هستند و باید گفت این موضوع، یکی از چالش های ما خواهد شد. او با این توضیحات می افزاید: قرار بود جلوی نجومی بگیران گرفته شود، به خدا ما نجومی بگیر نیستیم؛ ما دستمزد زحمات 30 ساله خود را خواستاریم که آن هم طبق قانون به ما تعلق گرفته است.

 رفیق روزهای سخت هستیم

حسین پور در ادامه می گوید: ما نصف عمرمان را برای کار گذاشتیم و به این سختی عادت کردیم. درست است این کار را انتخاب کردیم، اما نباید برای این انتخاب مجازات شویم. ما رفیق روزهای بسیار سخت سیستم بوده ایم. توربوژنراتورهایی که انگلیسی ها با درنظرگرفتن هزینه های فوق حاضر به نصب بودند، ما بدون دریافت یک ریال و بدون توقع پاداش با مسئولیت خود انجام دادیم و افتخار هم می کنیم. الان به اینجا رسیدیم. اما نباید با سقف حقوق و دیگر موارد مجازات شویم.

او در ادامه با اشاره به اینکه نفرات زیادی مشمول این محدودیت ها می شوند، اشاره می کند: تمام نفرات مسئولان واحدها با سابقه 30 و 29 سال هستیم. مگر ما الان می توانیم جای دیگری کار کنیم؟ جوان بودیم ، به سکو آمدیم و کنار آدم های تربیت شده نسل اول شرکت نفت آموختیم و در سمت های بالا قرار گرفتیم. سقف حقوق جایی معنا دارد که برایمان سقف روزهای کار مشخص کنند. ما پنج سال است چیزی به اسم پاداش دریافت نکرده ایم. نصف عمر خانواده و فرزندان خود را ندیده ایم، چه قیمتی روی آن می گذارید؟ آسیب های شدید در زندگی خود خوردیم. چون می دانند ما آدم هایی هستیم وجدان مان را با هیچ چیز عوض نمی کنیم و همچنان که کار می کنیم حاضر نشدیم محل کارمان را ترک یا کم کاری کنیم و یا حتی خدای ناکرده به سیستم آسیب بزنیم.  او با اشاره به شرایط سخت رفت و آمد از جزیره تا سکو می گوید: ما در شرایط سخت و پرآسیب به اینجا می رسیم. همین هفته قبل برای آمدن به سکو با شناور تندرو، به علت مواج بودن دریا در شرایط پر خطر قرارگرفتیم، تکان های شدید کشتی باعث شد لبه کشتی زیرآب برود، امکان پیاده شدن کنار سکو سخت بود با خواهش از کاپیتان خواستیم نزدیک شود و ریسک را قبول کرده و ترجیح دادم به طناب آویزان شده وروی سکو بپرم، راضی بودم توی آب بیفتم چون تحمل رنج 6 ساعت برگشت به جزیره را نداشتم در این شرایط بد بسیاری از همکاران خون بالا می آورند.  جامعه آماری قابل توجهی از کارکنان صنعت نفت را که به شکل اقماری در سکوهای نفتی مشغول فعالیت هستند، می توان افرادی خاص دانست که توانستند با این نوع از سبک متفاوت کار و زندگی که به آنها تحمیل می شود، کنار بیایند. حسین پور در این باره می گوید: آدم ها متفاوتند؛ کار سکو با روحیه من سازگار بوده است، اما قطعا آدم های خاص اینجا می مانند.

او در این باره با ذکر خاطره ای می گوید: به همراه فردی که با بورسیه نفت برای اولین بار در حال اعزام به سکوی فروزان بود، از لحظه تیک آف هلیکوپتر تا سکوی فروزان دست خود را دو طرف گرفته بود و به سکو که رسید گفت نمی توانم اینجا کار کنم و دیگر کسی او را حتی در جزیره ندید. بنابراین آدم ها متفاوت هستند یا اینجا را نمی پذیرند؛ یا اگر مدت کوتاهی اینجا می مانند، دلیل دارند؛ افرادی هم مثل ما اینجا را دوست دارند. اسماعیل ابراهیمی، از دیگر کارکنان سکو هم به این مساله اشاره می کند و می گوید: خیلی ها آمدند یک روز هم نماندند. برخی مثل من سختی ها را تحمل کردیم و ماندیم.

 سکو خانه دوم ماست

حرف های مشابه از این جنس روی سکوی ابوذر همچون دیگر سکوهای خلیج فارس فراوان است، با این حال از علاقه و تعصب به کار فراوان صحبت می کنند. تصویری که از کار روی سکو تا مرحله بازنشستگی از کارکنان ارائه می شود این است که یک نفر را روی دریا نگه می دارند 60 ساله و بازنشسته شود و بعد سقف حقوق هم می گذارند. معاون سکو می گوید: اینجا نفر 50 ساله هنوز شیفت شب می دهد. استرس در ذات کار اینجاست. سعی کرده ایم با ایجاد فضای دوستانه در کنار هم سختی کار را کاهش دهیم، تعصب به کار و محافظت از محیط کاری که خودمان آن را سرپا نگه داشته ایم، لذت بخش است. اینجا خانه دوم ماست ولی انتطارما این است که تلاش های بی دریغ این عزیزان عرصه نفت مورد توجه و عنایت قرارگیرد ما حتی