
نگاهی به آثار ژول ورن، مردی که 2 قرن پس از خودش را می دید
خط به خط هیجان و خیال انگیزی
دنیای داستان و رمان، دنیای بسیار وسیعی است و سبک ها و دسته بندی های بسیار زیادی دارد. رمان ها صرفا برای وقت گذرانی نوشته نمی شوند و فقط برای پر کردن اوقات فراغت ها نیز خوانده نمی شوند. آنها روح زمانه خویشند و اگر خوب بنگریم و درست بخوانیم و تامل کنیم، رمان ها و داستان ها را تبلور، جامعه، اقتصاد، فرهنگ و سیاست می بینیم. در میان سبک های داستان نویسی، رمان ها و داستان های علمی – تخیلی زیبایی های خاصی دارد و طیف متنوع مخاطبان آن نیز جالب توجهند. ژول ورن، نویسنده فرانسوی که به جز پنج سال آخر عمر، تمام سال های زندگی اش در قرن نوزدهم سپری شده، یکی از بهترین، برترین و به قول بسیاری از متخصصان و کارشناسان ادبیات داستانی، پدر ژانر علمی – تخیلی در داستان نویسی محسوب می شود. این نویسنده فرانسوی آثار بسیار زیادی دارد، اما این هفته می خواهیم بهترین آثار او را به شما معرفی کنیم. رده سنی هم ندارد، راستش را بخواهید از 10 ساله ها تا 90 ساله ها می توانند از خواندن داستان های مهیج ژول ورن لذت ببرند.
دور دنیا در هشتاد روز
نگویید فیلم یا کارتون این اثر را دیده ایم پس دیگر نمی خواهیم کتابش را بخوانیم. قطعا می گوییم که اشتباه می کنید. این اثر شگفت آور ژول ورن را از دست ندهید. «فردی منظم و دقیق انگلیسی به نام فیلئاس فوگ با رفقای خود در باشگاه شرط 20 هزار پوند می بندد که دور دنیا را در ۸۰ روز بپیماید و به همراهی خدمتکار وفادارش به نام ژان، معروف به پاسپارتو، عازم سفر می شود، اما چون مظنون به سرقت از یکی از بانک های انگلیس است، زیر نظر یک پلیس قرار دارد که او را طی سیر و سیاحت هایش لجوجانه تعقیب می کند. فوگ از هند و چین عبور می کند، سرزمین سرخپوستان را درمی نوردد و در هر سرزمین و هر فرهنگ و تمدنی، داستانی عجیب دارد».
صاحب جهان
ژول ورن در اواخر عمرش توجه زیادی به گسترش پلیدی ها در جهان و غلبه تکنولوژی بر زندگی انسان ها داشت. محصول این نگاه 10 سال پایانی این نویسنده چند رمان متفاوت بود و رمان خواندنی«صاحب جهان» یکی از مهمترین آنهاست. «تابستان ۱۹۰۳، در کل ایالات متحده وقایع ناشناخته ای به وقوع می پیوندد. عاملین این وقایع آنچنان با سرعت زیادی حرکت می کنند که تقریبا نامرئی هستند. یکی از شاهدان وقایع، سربازرس اداره پلیس فدرال واشینگتن دی سی، جان استروک، برای دریافت علت این وقایع به شمال کالیفرنیا سفر می کند. در آنجا متوجه می شود که شرایط بسیار عجیبی پیش آمده است و همه این اتفاقات عجیب و غریب، به دلیل کارهای مخترعی نابغه به نام «روبر» به وقوع پیوسته اند. روبر، دستگاه جدیدی را اختراع کرده و اسمش را «وحشت» گذاشته است. این دستگاه، حدود ده متر طول دارد و می تواند به عنوان قایق تندرو، زیردریایی، خودرو یا هواپیما مورد استفاده قرار گیرد، اما هدف اصلی روبر از ساخت چنین دستگاهی چیست؟».
بیست هزار فرسنگ زیر دریا
این داستان یکی از زیباترین و خاص ترین داستان های ژول ورن و دستمایه ساخت فیلم ها و سریال های مختلفی نیز شده است. «در طول سال ۱۸۶۶کشتی هایی از ملیت های مختلف متوجه موجود ناشناسی می شوند که در اعماق آب ها زندگی می کند. عده ای گمان می کنند یک کوسه بزرگ است، اما عده دیگری معتقدند نوعی هیولای دریایی ناشناخته است. کمتر کسی می تواند تصور کند که آن موجود، وسیله ای است ساخته دست بشر. پروفسور «آروناکس» به همراه «ندلند» که صیاد نهنگ است و یک دوست دیگر، با یک کشتی تحقیقاتی به جست وجوی این هیولای زیر آب می روند، اما کشتی در اثر برخورد با آن موجود، آسیب می بیند و پروفسور «آروناکس» و همراهانش، از یک زیردریایی سر درمی آورند. چیزی که تاکنون مانندش را ندیده و حتی تصورش را هم نکرده اند و این تازه آغاز ماجراست».
پنج هفته در بالن
وقتی این اثر را می خوانید، انگار که همراه شخصیت های اصلی داستان از بالا به حوادث نگاه می کنید و انگار که خودتان در بالن نشسته اید. «پروفسور فرگوسن تصمیم می گیرد برای سفر اکتشافی به آفریقا برود، اما به علت وجود خطر قبایل نامتمدن و حیوانات وحشی و هزار و یک دلیل دیگر سفر خود را هوایی در نظر می گیرد. او برای این کار بالن را برمی گزیند و از دوست خود کندی هم دعوت به همکاری می کند، همچنین تصمیم می گیرد خدمتکار خود جو را نیز که فردی باهوش و زرنگ است با خود همسفر کند، آنها برای پرواز دادن بالن، آن را با کشتی به جزیره ای در نزدیکی آفریقا می برند و با خشم مردم نامتمدن آفریقا روبه رو می شوند، اما سرانجام مسافرت آنها آغاز می شود و تقریبا نیمه از جهان را می گردند، ولی مگر سفر با بالن به این سادگی هاست؟».
سفر به اعماق زمین
با خواندن این اثر ژول ورن، با وجود اینکه علم این همه پیشرفت کرده، هنوز هم از اوج تخیل او متعجب خواهید شد. «پروفسور آلمانی به نام «اوتو لیدن براک» یک کتاب عجیب و ارزشمند با بیش از 700 سال قدمت را پیدا می کند. این کتاب به زبان رومی قدیم نوشته شده است و پروفسور همراه برادرزاده اش «اکسل» شروع به رمزگشایی این کتاب می کنند. آنها سرانجام رمز جمله ناشناخته را کشف می کنند. عبارتی که می گوید: «از دهانه آتشفشان پایین بروید از «اوتو لیدانبراک» از آن سو که سایه «اسکارتاریس» پایین می افتد، پیش از آنکه اول جولای فرارسد. ای مسافر بی باک به تو می گویم که از آن راه به مرکز زمین خواهی رسید، بدان یک ماجرای عجیب آغاز می شود».
اسرار قطب جنوب
رمان «اسرار قطب جنوب» دو جلدی است و یکی از هیجان انگیزترین آثار ژول ورن است. وقتی این کتاب را می خوانید، از اوج پیشگویی علمی و آینده نگری های این داستان نویس به وجد خواهید آمد. «یک فرد ثروتمند آمریکایی خودش را با تحقیق و ماجراجویی در جزایر ناشناخته سرگرم کرده است. او و کاپیتانش در حین یکی از سفرهایشان با کوهی یخی در دریا برخورد می کنند که جسد و نامه ای روی آن است. این نامه آنها را به سفری دور و دراز می کشاند و برخورد اصلی با «ابوالهول یخی» است. کوهی که خواص مغناطیسی بسیار عجیبی دارد و به نوعی زمین را شارژ می کند». «اسرار قطب جنوب»دنیایی از یخ ها و جزایر ناشناخته است که هر چه درباره آنها می خوانیم، خستگی و پایانی ندارند.
میشل استروگف
نگاه یک فرانسویِ ماجراجو به فرهنگ و تمدن روسیه در قالب رمان «میشل استروگف» بسیار خواندنی از آب درآمده است. «میشل استروگف، قهرمان رمان که فرمانده ارتباطات تزار است، مأمور می شود پیام مهمی را به شهر دورافتاده ایرکوتسک در سیبری شرقی برساند که برادر تزار برای بازرسی به آنجا رفته است. بر اثر تحریکات شخصی به نام ایوان اوگارف، افسر سابق گارد امپراتور که خلع درجه شده و درصدد انتقامجویی است، قبایل تاتار شورش کرده و پادگان ایرکوتسک را در معرض تهدید قرار داده اند. حوادث غیرعادی و فراز و نشیب هایی که میشل استروگف طی این سفر از میان دشت های پهناور سیبری و در راه مبارزه با اوگارف با آنها مواجه می شود، موضوع صحنه های هیجان انگیز قرار می گیرد».