
اوپک پلاس و چالش مدیریت بازار نفت
تولید جهانی نفت خام از ابتدای قرن حاضر از لحاظ جغرافیایی متمرکز شده واین موضوع شرایط را برای مدیریت بازار نفت در مقایسه با اختلاف های کشمکش برانگیز دهه های 1980 و 1990 میلادی آسان تر کرده است. این اوضاع در عین حال اهمیت حیاتی سازگاری راهبردی میان رهبران صنعت نفت در سه کشور بزرگ تولیدکننده شامل عربستان سعودی، روسیه (اتحاد جماهیر شوروی سابق) و ایالات متحده آمریکا را برجسته کرده است. بر اساس گزارش بی پی در بررسی آماری سال 2020 انرژی جهان، عربستان، روسیه و آمریکا که به عنوان سه تولیدکننده بزرگ در یک دهه گذشته شناخته شده اند، در دهه 1980میلادی سهمی 52 درصدی از تولید نفت جهان داشتند. تا سال 2000 میلادی، سهم ترکیبی این سه کشور تولیدکننده به 31 درصد رسید که این اتفاق در پی کاهش شدید تولید به دلیل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق، روند بلندمدت افت تولید در آمریکا و نقش دوباره عربستان به عنوان تعدیل گر نوسان، رخ داد. با این حال، از آن زمان هر یک از سه کشور به نوعی روند احیای تولید نفت را تجربه کرده اند، در حالی که سهم ترکیبی آنها تا سال 2019 میلادی بیش از 42 درصد ثبت شد. در بازه زمانی سال های 2000 تا 2019 میلادی، تولید نفت خام جهان در مجموع روزانه 20 میلیون و 500 هزار بشکه افزایش یافت که سهم سه تولیدکننده بزرگ یادشده 17 میلیون بشکه در روز یا 83 درصد بود. تولید نفت در دیگر بخش ها با مسائلی همچون درگیری مسلحانه، ناآرامی های داخلی، فساد، سومدیریت، افزایش هزینه ها و نبود ذخایر اکتشافی جدید و خیره کننده، با مشکل روبه رو شده است. نتیجه چنین روندی این بوده است که تولید جهانی نفت خام از اوایل دهه 1980 میلادی بیش از هر زمان دیگری از لحاظ جغرافیایی متمرکز شد.
درهم شکستن اوپک پلاس
با وجود اختلاف بین عربستان و امارات متحده عربی بر سر مقدار تولید نفت (خط پایه تولید تعیین شده برای امارات در توافق کاهش عرضه تولید اوپک و غیراوپک) که سبب شد مذاکرات تولیدکنندگان عضو و غیرعضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) موسوم به ائتلاف اوپک پلاس در هجدهمین نشست وزارتی با بن بست روبه رو شود، بازیگران اصلی یکسان باقی مانده اند. در سال 2019 میلادی، تولید نفت امارات متحده عربی تنها چهار درصد از مجموع تولید نفت خام جهان را شامل شده است، که این رقم بسیار کمتر از تولید نفت آمریکا (18درصد)، روسیه (12 درصد) و عربستان (12درصد) است و تأثیر اندکی بر کل تولید جهانی نفت خام دارد. ایجاد بن بست در مذاکرات به طور ویژه حاکی از آن است که عربستان صرفنظر از هر گونه تأثیر عملی بر عرضه نفت، حاضر به موافقت با افزایش متعارف تولید امارات نمی شود. به نظر می آید سیاست گذاران ریاض نگران ثبت سابقه یا ارسال هرگونه سیگنال تضعیف عزم برای دیگر تولیدکنندگان بزرگ، به ویژه در روسیه و آمریکا یا صندوق های پوشش ریسک هستندکه در افزایش قیمت ها دخیل بوده اند.
تقسیمات جغرافیایی
اقتصاددانان با استفاده از شاخص هرفيندال ـ هيرشمن (HHI) مقدار تمرکز بازار را اندازه گیری می کنند که می تواند در بازه صفر (معادل یک تولیدکننده بی شمار و کوچک، بدون تأثیر بازار به صورت جداگانه) تا 1 (یک منبع انحصاری منفرد) در نوسان باشد. بر اساس شاخص هرفيندال ـ هيرشمن (HHI)، تمرکز جغرافیایی صنعت نفت در سال 2019 به 0.08 رسید، در حالی که در سال 2002 میلادی 0.05 و در پایین ترین سطح بود. تمرکز صنعت نفت در مقایسه با بسیاری از صنایع دیگر مانند فسفات ها یا نیمه هادی ها بسیار پایین است. سطح بالای پراکندگی دلیل آنکه تولیدکنندگان انگیزه زیادی برای هماهنگی تولید خود با هدف دستیابی به قیمت ها و درآمدهای بالاتر دارند را نشان می دهد، اما در عین حال ثابت شده که در عمل بسیار دشوار است. با این حال، پس از افزایش تقسیمات جغرافیایی در دهه های 1980 و 1990 میلادی، این روند در سال های 2000 تا 2010 تا حدی معکوس شد. شاخص هرفيندال ـ هيرشمن (HHI) کنونی معادل بازاری ایده آل است که در آن 13 کشور تولیدکننده با سهم برابر تولید وجود دارد، در حالی که نسبت به تعداد 19 کشور در آغاز قرن نشان دهنده کاهش است.
هماهنگی
در واقع، تنها سه تولیدکننده بزرگ نفت حائز اهمیت هستند، زیرا می توان گفت آنها تا حدودی نیمی از مجموع تولید و حدود کل افزایش حاشیه ای را تشکیل می دهند؛ بنابراین آنها بر تعیین قیمت نفت نیز تسلط دارند. به همین دلیل است که اوپک و رهبر واقعی آن یعنی عربستان در سال های اخیر به دنبال ارتباط با تولیدکنندگان بزرگ نفت در روسیه و آمریکا بوده اند. عربستان از دهه 1980 میلادی بازیگر نقش تعدیل گر نوسان در زمینه عرضه نفت به بازارهای جهانی و رهبر جریان هدایت قیمت نفت را ایفا کرده است، اما از اواخر دهه 1990 میلادی تلاش داشته است مدیریت بازارهای جهانی این کالای راهبردی را به همکاری روسیه منوط کند. به تازگی عربستان و روسیه در کنار یکدیگر به دنبال کسب اطمینان از این بودند که تولیدکنندگان آمریکایی با افزایش تولید، شرایط مدیریت بازار را تضعیف نمی کنند. از آنجا که تولید نفت در ایالات متحده میان ده ها شرکت آمریکایی تقسیم شده است که مطابق قوانین سختگیرانه ضد انحصار از ورود به توافقنامه های مدیریت بازار منع شده اند، ارتباط با صنعت آمریکا در این شرایط مشکل است. در نتیجه، صنعت نفت آمریکا نمی تواند به تلاش های عربستان، روسیه و متحدانشان در ائتلاف اوپک پلاس برای مهار عرضه نفت بپیوندد. بنابراین صنعت نفت آمریکا به عنوان عنصری پیچیده و غیرقابل اعتماد در سه گوش تئوری مدیریت بازار نفت باقی مانده است. این مشکل در سال 2014 میلادی و دوباره در سال 2020 آشکار شد که افزایش انفجاری تولید در صنعت نفت شیل آمریکا به تصمیم عربستان برای آغاز جنگ های گسترده کمک کرد.
آتش بس در بازار نفت
اما تأثیر دو جنگ طی 6 سال تولیدکنندگان نفت آمریکا را تنبیه کرده و سهامداران و مدیران را برای کسب بازده بهتر زیر فشار قرار داده است. در نتیجه، تولید نفت آمریکا در میان تعداد کمتری از بازیگران بزرگتر متمرکز شده است و انگیزه های افزایش مهار نشده تولید را کاهش می دهد. از همه مهمتر، رهبران صنعت نفت آمریکا اکنون بیش از افزایش تولید، بر کاهش بدهی و افزایش پرداخت به سهامدارانشان تمرکز دارند؛ در نتیجه، صنعت نفت آمریکا دیگر به اندازه گذشته برای عربستان و روسیه مشکل ایجاد نمی کند. در کوتاه مدت، هماهنگی رسمی بین عربستان و روسیه، افزون بر تهدیدهای کمتر تولید کنندگان نفت در آمریکا کفایت می کند. حمایت از دیگر کشورهای کوچکتر تولیدکننده از نظر دیپلماتیک مفید است اما خیلی ضرورت ندارد. در میان مدت، سرانجام احتمال دارد افزایش قیمت های جهانی نفت، روسیه و صنعت نفت آمریکا را برای شکستن صفوف و آغاز سریع تر افزایش تولید وسوسه کند که این وضع مدیریت کنونی بازار را تحت فشار قابل توجه قرار می دهد. در بلندمدت، تداوم قیمت های جهانی نفت خام، سرانجام سبب روند سریع افزایش تولید در خارج از سه کشور بزرگ تولیدکننده می شود و این اوضاع مدیریت بازار را تضعیف می کند و دامنه آن به دیگر تولیدکنندگان گسترش می یابد. جاه طلبی امارات برای افزایش تولید کوتاه مدت و ظرفیت سازی برای بلندمدت که با بهبود قیمت ها از رکود فاجعه بار پارسال، دوباره ظاهر شده است، نمونه اولیه این چالش است که به ما می گوید چرا عربستان مقاومت شدیدی نشان داده است.
منبع : رویترز
نویسنده : جان کمپ
مترجم : امیر دشتی