
امر به معروف و نهى از منكر در نهضت امام حسين (ع) پاسدارى از فرهنگ عاشورا در سيره معصومان
مطالعه تاريخ اسلام و متون دينى درباره امام حسين (ع) و جايگاه بىبديل او در هندسه فرهنگ اسلامى معلوم مىكند كه نخستين حافظ و مروج فرهنگ عاشورا پيامبر اكرم اسلام (ص) جد بزرگوار اباعبداللَّه (ع) بوده است. پيامبر (ص) از همان روز نخست ولادت امام حسين (ع) با بيان سرگذشت آن حضرت، نهال شجره طيبه فرهنگ حسينى و عاشورايى را در سرزمين ذهن و ضمير پيروان خود كاشته و با اشك ديدگان آبيارى کرده است. حضرت محمد (ص) در مناسبتهاى مختلف با رفتار و گفتار خود، حسين (ع) و سرنوشت ويژهاش را به جهانيان و پيروان خود معرفى كرده است. ائمه شيعه و پيشوايان معصوم نيز با تأسى از سيره نبوى بر پاسداشت و ماندگارى حماسه حسينى و فرهنگ عاشورا اهتمام تمام داشتهاند. اميرمؤمنان على (ع) در بيانات و مناسبتهاى فراوانى از شهادت امام حسين (ع) و حوادث عاشوراى سال 61 ه. ق خبر داده اند، از جمله يكى از اهالى كوفه به نام هرثمه كه در جنگ صفين همراه حضرت بود، هنگام برگشت به منزلش، به همسر شيعهاش چنين گفت: نمىخواهى از مولايت ابوالحسن برايت صحبت كنم؟ او وارد كربلا شد، آنجا نمازى خواند، آنگاه سر از تربت كربلا بلند كرد و فرمود: شگفتا چقدر خوشبويى اى خاك، حتماً اقوامى از تو محشور مىشوند كه بى حساب وارد بهشت خواهند شد. امام حسن (ع) نيز در بستر شهادت، وقتى سر بر دامن برادرش حسين(ع)داشت، با ديدن اندوه برادر به وى فرمود:
لا يَوم كَيَومكَ يا ابا عَبدِاللَّهِ يَزدَلِفُ الَيكَ ثَلاثونَ الفٍ رَجُلٍ انَّهُم مِن امَّةِ جَدِّنا وَ يَنتَحِلُونَ دَينَ الاسلامِ وَ يَجتمَعوُنَ عَلى قَتلِكَ وَ سَفكِ دَمِكَ...
يعنى: [حسينم!] هيچ روزى چون روز [شهادت] تو نيست! سى هزار نفر به تو نزديك مىشوند، آنها از امّت جدّمايند و ادعاى پيروى از دين اسلام دارند؛ در حالي كه براى كشتن تو و ريختن خون تو گرد مىآيند. ديگر امامان معصوم نيز با عمل و سخن خود مدافع فرهنگ عاشورا بودند و با هدايت و راهنمايى آنان بود كه نام و نشان محرم سال 61 هجري و حماسه جاويد عاشورا در طول اين حدود پانزده قرن در ميان مسلمانان بلكه همه مردم جهان باقى مانده است. تورق تاريخ زندگانى پيشوايان معصوم تشيع، راهكارهاى فراوانى براى پاسدارى از فرهنگ عاشورا معرفى مىكند كه مهم ترين آنها را برمي شمريم:
زيارت سيدالشهدا(ع):
ائمه (عليهم السلام) پيوسته پيروان و دوستان خود را به زيارت سالار شهيدان سفارش كردهاند روايات پرشمار در اين باره نشان مىدهد كه زيارت حضرت ابا عبداللَّه (ع) تأثير عميقى در زنده ماندن نام و مرام سرور آزادگان حسين (ع) دارد و عامل اساسى براى آشنايى و تقرب شيعيان با فرهنگ عاشورايى و الگوگيرى از آن حماسهآفرين جاودان است. رواياتى كه به زيارت امام حسين(ع) فرا مىخوانند، خود به چند دسته قابل تقسيم هستند:
الف) رواياتى كه زيارت را واجب و ضرورى مىدانند:
امام صادق (ع): اگر كسى از شما تمام طول عمرش حج بجا آورد، اما حسين پسر على (ع) را زيارت نكند، حقى از حقوق خداوند و رسول خدا (ص) را وانهاده است، زيرا حق حسين (ع) از سوي خداوند بر هر مسلمانى فريضه واجب است.
ب) رواياتى كه زيارت را برابر تمامى ارزشها بلكه برتر مىدانند: در نظرگاه اسلام اعمال فراوانى از ارزش برخوردارند؛ اعمالى از قبيل: حج، عمره، آزاد كردن بردگان، جهاد و....
دستهاى از روايات، زيارت سالار شهيدان را با تعبير «افضل الاعمال» در رديف بالاترين و باارزشترين اعمال عبادى قرار دادهاند.
ج) احاديثى كه در مناسبتهاى مختلف مانند روز عرفه، عاشورا، ماههاى شعبان، رجب، رمضان و شبهاى قدر، اعياد فطر و قربان و نيمه شعبان و... مسلمانان را به زيارت سالار شهيدان ترغيب مىكنند.
د) احاديث ديگرى كه زيارت امام حسين (ع) را عامل برآورده شدن حاجتها و برطرف شدن بلايا و مشكلات معرفى كردهاند.
ه) روايات فراوانى كه به بيان ثواب و آثار زيارت امام حسين (ع) پرداختهاند.
و) مجموعه رواياتى كه آداب زيارت و وظايف زائران را تعليم دادهاند.
ز) مجموعه ديگرى كه مجازات و عواقب ناگوارِ كسانى را بيان مىكنند كه زيارت سرور آزادگان را- با وجود امكانات و قدرت- وانهادهاند.
برپا کردن مجالس عزادارى
توصيه به برپايى مجالس عزاى حسينى، شيوه كارآمد ديگرى براى ماندگارى فرهنگ عاشورا است. امامان معصوم شيعه(عليهم السلام) همواره پيروان خود را به اقامه چنين محافلى سفارش مؤكد کرده اند. ريّان فرزند شَبيب مىگويد: روز نخست محرم بر امام هشتم (ع) مهمان شدم و از فيض حضورش بهره گرفتم. حضرت (ص) به من فرمود: محرم ماهى است كه اقوام پيشين به پاس حرمت آن، جنگ و ستم را در آن حرام كرده بودند، اما امت اسلام [زمان امام حسين(ع)] حرمت ماه محرم و حرمت پيامبر اسلام (ص) را پاس نداشتند و فرزندان رسول خدا (ص) را كشتند و زنان خاندان رسول را اسير گرفتند و ثروتشان را به يغما بردند، خدا آنان را هيچ گاه نيامرزد! اى پسر شيب! هرگاه خواستى بر از دست دادن چيزى (و كسى) اشك بريزى، براى امام حسين (ع) گريه كن! روايات بىشمارى شهادت مىدهند كه امامان (ع) در ماه محرم محزون بوده و مجلس عزا براى سالار شهيدان و ياران وفادارش برگزار مىكردند. امام باقر (ع) هم وصيت فرمود دَه سال در مِنى براى امام حسين مجلس عزا برپا كنند.
تقدير از شاعران عاشورايى:
به دليل تأثير شگرفى كه زبان شعر در رساندن پيام دارد، پيشوايان شيعه براى جاودان ساختن فرهنگ عاشورا، به شعر و شاعران و مرثيه سرايانِ حماسه عاشورا اهميت ويژهاى دادهاند. سخنان فراوانى كه امامان (عليهمالسلام)براى تشويق و بزرگداشت شاعران ولايتمدار و علاقهمند به نهضت حسينى بيان كردهاند، نشانگر علاقه و اهتمام آن عالى مقداران به اين هنر ادبى است. اشارهاى كوتاه به نمونههايى از اين سخنان مؤيد گفته ما است: امام صادق (ع) به جعفر بن عفان طائى فرمود: به من خبر رسيده كه شما درباره امام حسين (ع) شعر مىگويى و خوب هم مىگويى. گفت: بله. سپس شعرش را براى حضرت خواند. حضرت و اطرافيانش گريستند. تا آنجا كه اشكها بر صورت و محاسنش جارى شد. بعد فرمود: اى جعفر به خدا سوگند كه فرشتگان مقرب خداوند اينجا سخنت درباره حسين (ع) را شنيدند و واقعاً گريه كردند، چنانكه ما گريستيم و حتى بيشتر. اى جعفر، خداوند به خاطر تمامى اين لحظه (ساعت) بهشت را بر تو واجب كرده و تو را آمرزيد. آنگاه فرمود: بر تو نيفزايم؟ گفت: چرا، اى آقاى من. فرمود: كسى نيست كه براى حسين (ع) شعرى بگويد و بگريد و بگرياند مگر آنكه خداوند بهشت را بر وى واجب فرموده، او را مىآمرزد.
گريه امامان (ع) براى سالار شهيدان
اشك، مقدسترين و معنوىترين پيام است كه نظير ديگرى نمىتواند رسالت آن را به زيبايى آن به انجام رساند. گريه بر مظلوميت اباعبداللَّه(ع) و ياران رشيدش، در بردارنده پيام محبت، عشق و شيفتگى به آن عزيزان در خون خفته است. اشك، اعلان وفادارى و پيمان ولايى با سرور آزادگان و رادمردان حسين (ع) است. اشك بر حسين (ع) اعلام ستيز با ظلم و ظالم و بى عدالتى و تبعيض است. ابراز تولاى امام حسين (ع) ممكن است در قالب سرودن اشعار، شعارهاى انقلابى، برپايى مجلس عزا و... انجام شود، اما دانههاى مرواريدى اشك هايى كه از درون دل هاى سوزان شيعه و شيفته امام مىجوشد و بر پهناى صورت جارى مىشود، صادقانهترين و نابترين نماد محبت و ولايت است. ائمه (ع) هم خود در سوگ شهيدان كربلا اشك مىريختند و هم پيروان خود را به گريه و ندبه تشويق مىكردند. از امام صادق (ع) نقل است كه على بن الحسين، امام سجاد (ع) حدود 40 سال بر پدرش گريست. حضرت پس از سفر كربلا روزها روزه مىگرفت و شبها به عبادت بر مىخاست. هرگاه زمان افطار، خادم غذا و آب برايش مىآورد و در برابرش مىنهاد، از وى تقاضا مىكرد: مولاى من غذايت را بخوريد. حضرت (ص) مىفرمود: پسر رسول خدا را گرسنه شهيد كردند. پسر رسول خدا را تشنه كشتند و اين سخن را مكرر تكرار مىكرد و مىگريست. آنقدر گريه مىكرد كه غذا از دانههاى اشكش تر و آب با اشك چشمانش ممزوج مىشد. حضرت پيوسته چنين بود تا به ديدار خداوند شتافت. ائمه (عليهم السلام) علاوه بر گريهاى كه خود در ماتم اباعبداللَّه (ع) داشتند، ديگران را نيز به گريه و گرياندن و حالت گريه گرفتن براى مصيبت كربلا سفارش مىفرمودند. امام باقر (ع) مىفرمايد: امام سجاد (ع) پيوسته مىفرمود:هر مؤمنى كه چشمانش براى شهادت حسين بن على(ع) اشك بريزد، آن مقدار كه بر صورتش جارى مي شود، خداوند در برابر، وى را در خانهاى از بهشت جاى دهد. امام صادق (ع) فرمود:گريه و بىتابى در همه امور براى بنده ناروا است مگر گريه و بىتابى براى حسين فرزند على (ع) كه او در انجام آن پاداش دارد. امام رضا (ع) نيز فرمود:بر كسى مانند حسين (ع) بايد گريست، زيرا گريه براى او گناهان بزرگ را فرو مىريزد.
سجده بر تربت كربلا در نماز
امامان اهل بيت (ع) در نمازهاى خود بر خاك كربلا سجده مىكردند؛ زيرا سجده بر تربت سرور آزادگان و سالار شهيدان در واقع سر گذاشتن بر آستان آزادگى، عشق به خدا و ايثار و جانبازى در راه خدا است. سجده بر تربت ابا عبداللَّه(ع) يادآورى و مشاهده زيباترين تابلوى بندگى و معاشقه با معبود يگانه است. يادآور زمانى است كه حسين (ع) در گودى قتلگاه افتاده و ترنّم زيبا و وصف ناپذير «رِضىً بِرِضَاكَ، تَسلِيماً لَامرِك لَا مَعبُودَ لِى سِوَاكَ يَا غِياثَ المُستَغِيثِين» را زمزمه مىكرد. تربت كربلا همان خاك مقدسى است كه پيامبر اعظم (ص) پس از بوييدن آن با اشك چشم خطاب به آن فرمود: «طوبى لك من تربة» خوشا به حالت اى خاك. معاويه پسر عمار مىگويد: امام صادق (ع) كيسه زرد رنگى داشت كه مقدارى از تربت كربلا در آن بود، هنگام نماز، حضرت آن را بر سجاده مىريخت و بر آن سجده مىكرد. سپس فرمود: سجده بر تربت اباعبداللَّه(ع) حجابهاى هفت گانه را مىدَرد و سبب قبولى نماز مىشود. نقل ديگرى اين چنين است: امام صادق (ع) بر چيزى جز تربت حسين (ع) سجده نمىكرد و اين به دليل ابراز تذلل و فروتنى در مقابل خداوند بود. پيشوايان بزرگ شيعه با عمل و سخن خود درباره تربت سيدالشهداء استحباب سجده بر خاك كربلا را به شيعيان خود آموختند. از همين جاست كه فقيهان فرهيخته عالم تشيع به مستحب بودن سجده بر تربت سرور آزادگان حسين (ع) فتوا دادهاند.
نشر معارف و احكام الهى، دستاورد حماسه حسينى
تبليغ تعاليم دينى و احكام اسلامى، رسالت بزرگ پيامبر اعظم(ص) و جانشينان بر حق آن حضرت است. فراگيرى احكام ناب اسلامى و آموزههاى قرآنى جز از سرچشمه زلال عترت طاهره ممكن نيست. به اين دليل، رسول خدا (ص) بارها مردم را به تمسك به قرآن و عترت سفارش كرد. حديث ثقلين در منابع روايى عامه و خاصه شهره است بعد از ارتحال پيامبر (ص) با انحراف ولايت و رهبرى امت، تلاش فراوانى از سوى غاصبان خلافت صورت گرفت تا خاندان پيغمبر(ص) را از حوزه زعامت و رهبرى دينى جامعه اسلامى كنار نهند و آنان را از انجام رسالت خطير تبليغ معارف و احكام الهى باز دارند. اين تلاش از صدر اسلام آغاز شد و تا زمان امام باقر و صادق و حتى بعدها نيز ادامه يافت. شهادت امام حسين(ع) و زنده نگهداشتن ياد و خاطرههاى عاشوراييان از سوى امامان (عليهم السلام) سبب شد زمينه مناسبى فراهم شود تا تودههاى مسلمان با عترت پيامبر و خاندان نبوت ارتباط مستمر پيدا كنند و در نتيجه فرصتهايى براى نشر و ترويج آموزهها و احكام الهى فراهم شود. البته اين فرصت در عصر امام باقر و صادق (عليهماالسلام) كه مصادف با انقراض سلطه اموى و مروانى بود، بيشتر و بهتر فراهم شد.
حمايت از جنبشهاى حامى نهضت عاشورا
مكتب جاويد عاشورا، دانشگاه بزرگى است كه انسانهاى آزادىخواه، حق طلب، عدالتجو و ظلم ستيز بسيارى را در تاريخ ماندگار خود روشنى بخشيد و تربيت کرد. نهضتهاى آزادىبخش و استقلال طلب زيادى در ساليان و قرون بعد از محرم سال 61 هجرى قمرى در جهان به ويژه دنياى اسلام اتفاق افتاد كه به اعتراف رهبران و هاديان آنها همه متاثر از شخصيت امام حسين (ع) و به پيروى از قيام خونين كربلا بودهاند. با گذشت اندكى از جريان عاشورا، كوفيان تائب (توابين) با سردمدارى سليمان بن صرد خزاعى در كوفه با شعار «يالثارات الحسين» به پا خاستند. بعدها در سال 63 ه. ق مردم مدينه با هدايت عبداللَّه فرزند حنظله غسيل الملائكه عليه حاكميت ظالمانه يزيد قيام كردند و شهداى بسيارى در اين راه دادند و فجايع بسيارى را در اين راه متحمل شدند كه در تاريخ اسلام به «واقعه حرّه» شهرت دارد. به سال 66 ه. ق مردم كوفه بار ديگر به رهبرى مختار بن ابى عبيده ثقفى عليه حكومت يزيد قيام كردند و در آن عبيداللَّه بن زياد را در نهر خازر موصل كشتند و بسيارى از عوامل حوادث عاشورا را به سزاى جنايات خود رساندند. اين قيام سبب شادمانى امام سجاد (ع) و بازماندگان شهيدان كربلا شد. قيامهاى زيد فرزند امام سجاد (ع) و محمد و ابراهيم پسران عبداللَّه بن حسن نيز در اين باره قابل يادآورى است. جنبشها و انقلاب هاي ديگر از حماسه جاويد اباعبداللَّه الهام گرفتهاند، از جمله در عصر جديد مهاتما گاندى، رهبر فقيد هند نيز به اين مىباليد كه انقلاب استقلال جويانه در هند را از امام حسين (ع) آموخته است. سرانجام آنكه، در پايان هزاره دوم ميلادى- قرن بيستم- انقلاب بزرگ اسلامى ايران به رهبرى سلاله پاك امام حسين (ع) نيز وامدار قيام خونين سرور آزادگان (ع) است. معمار بزرگ انقلاب حضرت امام خمينى (ره) نيز به اين افتخار مىكرد كه «عاشورا روز حماسه و تولد جديد اسلام و مسلمانان است.» و در سخن ديگرى فرمود: «محرم و صفر است كه اسلام را زنده نگاه داشته است.»
نتيجه سخن
پاسدارى از فرهنگ غنى عاشورا رسالت بزرگى است بر شانه كارگزاران و متوليان امور فرهنگى جامعه اسلامى ما، به ويژه روحانيان معظم.پديده گرانسنگ بزرگداشت نهضت عاشورا نيز مانند ساير پديدههاى دنيا، دچار افراط و تفريط شده، در معرض انحطاط و انحراف قرار مىگيرد. از اين رو، بر عالمان دينى و اصحاب سخن و قلم است كه براى مرزبانى و حراست از اين ميراث گرانبها از آن مراقبت با آفات و آسيبها مبارزه کنند و راههاى مناسب و كارآمد حفظ و استمرار آن را به امت اسلامى و شهروندان جامعه دينى ارائه کنند.
كلام امام حسين (ع)
اهل بيت(ع)، معلمان ملائكه
اَىّ شَىْءٍ كُنْتُمْ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللّهُ عَزّوَجَلّ آدَمَ (ع)؟ قَالَ كُنّا اَشْبَاحَ نُورٍ نَدُورُ حَوْلَ عَرْشِ الرّحْمنِ فَنُعَلّمُ لِلْمَلاَئِكَةِ التّسْبِيحَ وَ التّهْلِيلَ وَ التّحْمِيدَ
از امام حسين (ع) پرسيده شد: «قبل از اينكه خداوند عزّوجل آدم (ع) را خلق كند، شما چه چيزى بوديد؟ فرمود: ما شبحهايى از نور بوديم كه بر گرد عرش خدا مىچرخيديم و به ملائكه درس تسبيح و توحيد و ستايش خدا را مىآموختيم»
(بحار الانوار، ج 57 ص 311 ح1 )
همراه با شهيدان كربلا
نصر بن أبي نيزر
يكي از شهداي كربلا كه در برخي کتاب هاي تاريخي با عنوان «أبناء بعض ملوک الأعاجم» (نوادگان پادشاهان عجم) نام برده اند و احتمال ايراني بودن او وجود دارد؛ نصر بن ابى نيزر است. وى از خدمت گزاران و ياران امام على، امام حسن و امام حسين(عليهم السلام) به شمار مي رفت. او در کودکى به دست پيامبر(ص) اسلام آورد و به آن حضرت (ص) و نيز امام على(ع) و فاطمه زهرا(س) و فرزندان آن دو بزرگوار خدمت کرد. نصر، جنگ جويى شجاع بود. او همراه امام حسين(ع) از مکه به کربلا آمد و با دشمنان ايشان به نبرد پرداخت و به شهادت رسيد.
ايام حسيني
يارى طلبى حبيب بن مظاهر از بنى اسد
در شب ششم، حبيب بن مظاهر اسدى به اذن امام حسين(ع) براى آوردن ياور و كمك، به قبيله بنى اسد رفت. اسديان پذيرفتند و حركت كردند، اما جاسوسان به عمر سعد خبر دادند و او عده اى را فرستاد تا مانع آنها شوند؛ از اين رو درگيرى رخ داد كه در اين ميان جمعى از بنى اسد شهيد و زخمى و بقيه ناگزير به فرار شدند و حبيب به خدمت حضرت(ص) آمد و ماجرا را تعريف كرد.
نخستين محاصره فرات در كربلا
به نقلى در اين روز عمر سعد، شبث بن ربعى خبيث را همراه سه هزار مرد سفاك با كوبيدن طبل و دهل كنار فرات فرستاد كه اطراف آن را به محاصره درآوردند.
تراكم لشكر يزيد در كربلا
در اين روز لشكر زيادى براى جنگ با حضرت اباعبدالله(ع) جمع شدند.
احكام ويژه محرم
سوال:آيا قمهزنى جايز است؟
پاسخ: با توجه به اينكه قمهزدن در زمان حاضر، به علت عدم قابليت پذيرش و نداشتن هيچ گونه توجيه قابل فهم، باعث وهن و بدنام شدن مذهب مىشود، بايد از آن خوددارى کرد.
سوال:زنجيرزدن به بدن- همان گونه كه برخى مسلمانان انجام مىدهند- چه حكمى دارد؟
پاسخ: اگر به نحو متعارف و به گونهاى باشد كه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه در عزادارى محسوب شود، اشكال ندارد.