روایت زنی که عشق به فرمان او را بر ترس از تابوها پیروز کرد

آزمون شایستگی در نفتکش ۴۰ تنی

در جاده های پرپیچ وخم دامغان، جایی که بوی بنزین با گردوغبار جاده در هم می آمیزد، ملیحه محمودی نه تنها سوخت که امید را به مقصد می رساند. او که پیش تر معلم، خیاط و آرایشگر بود، امروز با راندن نفتکش ۴۰ تنی می گوید: «وجدانم راضی نبود تا وقتی پشت فرمان نشستم.» دستانی که می توانستند سوزن خیاطی را به رقص درآورند، حالا با نیرویی حیرت آور فرمان را می چرخانند.

ملیحه محمودی، متولد ۱۳۶۴ در شهرستان گنبد کاووس گنبد و بزرگ شده سمنان،1ز ۱۵ سال پیش راننده حرفه ای تریلی است؛ از حمل بار، دارو و فولاد با ۶ چرخ تا سوخت رسانی به جایگاه های دامغان. او می گوید: «فوق دیپلم معارف دارم و قبل از اینکه به این حرفه وارد شوم، معلم بودم ، زمانی هم خیاط بودم و به صورت حرفه ای کار خیاطی را انجام می دادم ، حتی آرایشگر هم بودم، اما هیچ یک این شغل ها مرا راضی نمی کرد. همیشه به دنبال شغلی بودم که راضی ام کند. وقتی شغل رانندگی را انتخاب کردم، از خودم راضی بودم و فهمیدم که در ضمیر ناخودآگاهم علاقه خاصی به این حرفه دارم.» محمودی ادامه می دهد: «هیچ کدام از نزدیکان و بستگانم راننده ماشین سنگین نبودند و من اولین نفر در خانواده هستم که وارد این حرفه شده ام.»

 سال ۱۴۰۱نقطه عطف زندگی این بانوی تلاشگر به شمار می آید. او می گوید: «پس از آتش گرفتن ماشینی که روی آن کار می کردم، به وسیله یکی از همکارانم  به شرکت ملی پخش فراورده های نفتی منطقه شاهرود معرفی شدم و مدیران منطقه با وجود تعجب همکاران، مرا به عنوان نخستین زن راننده نفتکش پذیرفت.»

او هر روزسوخت را از انبار نفت شهید قدوسی دامغان تحویل می گیرد و به جایگاه های عرضه بنزین و نفت گاز خارج شهر می رساند. جاده پرتردد منتهی به حرم امام رضا (ع) که همیشه شلوغ است و آزمونی سخت برای تمرین مهارت به شمار می آید.

محمودی درباره فعالیت خود در این حرفه می گوید: «وقتی همکارانم دیدند زنی می تواند نفتکش را کنترل کند، کم کم احترامشان به حمایت تبدیل شد حتی در جاده، وقتی ماشینم خراب می شد، راهداران خودشان برای کمک به من پیشقدم می شدند.»

زندگی میان فرمان و خانواده

همسر بازنشسته اش و سه فرزند (پسر ۱۶ ساله و دو دختر ۱۴ و ۷ ساله) پشتیبانان اصلی او هستند.  او پس از  ۱۲ ساعت کار در جاده، رسیدگی به تکالیف دختر کلاس اولی و مدیریت خانه را هم انجام می دهد.

وی می گوید: «افزون بر فعالیت بیرون از خانه، وقتی برمی گردم، باید کارهای خانه را هم انجام دهم و همین سختکوشی به بچه هایم یاد می دهد که زن بودن محدودیت نیست.» 

از شگفتی تا الهام گیری 

محمودی می گوید: «مردم با دیدن زنی که نفتکش را با مهارت هدایت می کند، برایم دست می زنند و من از خوشحالی مردم خوشحال می شوم و اعتماد به نفسم افزایش می یابد. اغلب با ذوق برایم دست تکان می دهند و مرا به کارم تشویق می کنند.»

او ادامه می دهد: «از مسئولان می خواهم بیمه و تسهیلات ویژه برای زنان راننده در نظر بگیرند. ما ثابت کرده ایم که می توانیم، اما حمایت قانونی کم است.» 

 پیامی برای فردا  

محمودی، نه تنها یک راننده بلکه نماد نسلی است که آنچه خواسته را نه با شعار که با عمل به دست آورده  است. داستان او روایتی است از زنی که وجدان شغلی اش او را از کلاس درس به پشت فرمان نفتکش کشاند و امروز، چراغ راهی برای دیگر زنان شده است: «من به دخترانم ثابت می کنم که می توانند هرچه را دوست دارند، انتخاب کنند.»