یکی از راهکارها برای بهبود بهره وری انرژی در صنایع و ساختمان ها، تجهیز آنها به سیستم های مدیریت انرژی ساختمان است. این سیستم ها با نظارت بر مصرف انرژی در ساختمان ها، امکان شناسایی نقاط ضعف و اتخاذ اقدامات اصلاحی را فراهم می کنند، ضمن آنکه با استفاده از سنسورهای هوشمند برای کنترل دما، نور و سایر پارامترهای محیطی، می توان شاهد کاهش مصرف انرژی در ساختمان ها بود.

 موتورهای الکتریکی با بازده بالا نیز جایگزینی مناسب برای موتورهای قدیمی هستند که می توانند به کاهش مصرف انرژی در صنایع کمک کنند، ضمن آنکه استفاده از سیستم های روشنایی هوشمند با قابلیت تنظیم نور بر اساس نیاز نیز باعث کاهش مصرف انرژی می شوند.

توسعه انرژی های تجدیدپذیر

امروزه استفاده و بهره مندی از انرژی های تجدیدپذیر برای ذخیره انرژی و کاهش مصرف سوخت، بسیار مورد توجه مسئولان و کارشناسان قرار گرفته است.  سلول های خورشیدی، یکی از انرژی های تجدیدپذیر است که با استفاده از فناوری های نوین، هزینه تولید آن کاهش و در مقابل بازده آن افزایش یافته است. از اهمیت و جایگاه توربین های بادی نیز نباید غافل ماند؛ زیرا باعث افزایش ظرفیت تولید انرژی از باد می شوند.

 انرژی زمین گرمایی هم یکی از نمونه های استفاده از سوخت های تجدیدپذیر است که با استفاده از آن، می توان فناوری های حفاری و استخراج انرژی از منابع زمین گرمایی، امکان تولید برق و حرارت پایدار را فراهم کرد.

مدیریت انرژی خانگی

یکی از بخش هایی که همواره از سوی مسئولان مورد توجه بوده، مدیریت تقاضای انرژی با استفاده از برنامه های پاسخگویی بار و سیستم های مدیریت انرژی خانگی است. با تشویق مصرف کنندگان به کاهش مصرف انرژی در ساعات پیک، می توان از فشار بر شبکه کاست؛ زیرا سیستم های مدیریت انرژی خانگی به مصرف کنندگان امکان می دهند تا مصرف انرژی خود را به صورت آنلاین نظارت و مدیریت کنند.

استفاده از هوش مصنوعی

امروزه در سراسر دنیا، استفاده از هوش مصنوعی جایگاهی خاص یافته و با بهره مندی از آن می توان سیستم ها را دقیق تر پایش و کنترل کرد. مصداق بارز آن، پیش بینی مصرف و بهینه سازی شبکه است.  با استفاده از داده های مصرف انرژی و الگوریتم های یادگیری ماشین، می توان مصرف آینده را پیش بینی کرد و اقدامات لازم را برای مدیریت بهتر انرژی انجام داد.

تاثیر تغییرات اقلیمی بر ناترازی انرژی

تغییرات اقلیمی به عنوان یکی از چالش های بزرگ قرن حاضر، تأثیرات گسترده ای بر ابعاد مختلف زندگی انسان از جمله حوزه انرژی دارد. این تغییرات نه تنها بر تقاضای انرژی؛ بلکه بر عرضه و تولید آن نیز تأثیرگذار بوده و به تشدید ناترازی انرژی کمک می کند.

برخی از مهم ترین تأثیرات تغییرات اقلیمی بر ناترازی انرژی؛ افزایش تقاضا، کاهش عرضه انرژی، افزایش هزینه های انرژی و افزایش نوسانات قیمت انرژی است که می تواند چالش های جدیدی را در مدیریت انرژی ایجاد کند.

موج های گرما و سرمای شدید، نیاز به سرمایش و گرمایش ساختمان ها را افزایش داده و در نتیجه باعث افزایش تقاضای انرژی می شود، ضمن آنکه وقوع سیل، خشکسالی، توفان و سایر رویدادهای شدید نیز به زیرساخت های انرژی آسیب می رساند. با کاهش بارندگی و خشکسالی، تولید برق آبی  کاهش پیدا می کند و بر عرضه انرژی تأثیر می گذارد. همچنین تغییرات در الگوهای باد و تابش خورشید، بر تولید انرژی از این منابع اثرگذار بوده و ممکن است به کاهش تولید منجر شود. رویدادهای شدید آب و هوایی مانند توفان و سیل نیز می تواند باعث استخراج و حمل ونقل سوخت های فسیلی شود و عرضه آنها را با مشکل مواجه کند.

افزایش هزینه های سرمایه گذاری

هزینه های بالای تولید انرژی در کشور، می تواند به افزایش هزینه های انرژی منجر شود، از این رو می توان گفت که افزایش هزینه های سرمایه گذاری در زیرساخت های انرژی برای مقابله با تغییرات اقلیمی، هزینه تولید انرژی را افزایش می دهد؛ البته از هزینه های تعمیر و نگهداری آن نیز نباید غافل ماند؛ زیرا افزایش فرکانس رویدادهای شدید آب و هوایی، باعث افزایش هزینه های تعمیر و نگهداری زیرساخت های انرژی می شود.

چالش های مدیریت انرژی

با اشاره به موضوعاتی که گفته شود، مدیریت انرژی، همواره با چالش هایی مواجه بوده که برای رفع آن، باید برنامه ریزی های مدونی صورت گیرد و شبکه های انرژی به گونه ای طراحی شوند که بتوانند در برابر رویدادهای شدید آب و هوایی انعطاف پذیر باشند.

در این میان، ذخیره سازی انرژی نیز اهمیت بسزایی دارد؛ چراکه از این رویکرد می توان برای مقابله با نوسانات تولید انرژی های تجدیدپذیر و تأمین انرژی در زمان پیک مصرف بهره گرفت.

تغییرات اقلیمی به عنوان یک عامل تشدیدکننده ناترازی انرژی، چالش های جدیدی را پیش روی  سیاست گذاران و مدیران انرژی قرار داده که برای مقابله با آن، باید راهکارهایی جامع و بلندمدت اتخاذ شود. از راه های برون رفت از این چالش ها، می توان به توسعه انرژی های تجدیدپذیر، بهبود بهره وری انرژی، توسعه شبکه های هوشمند، توسعه زیرساخت های مقاوم در برابر تغییرات اقلیمی و تدوین سیاست های جامع انرژی اشاره کرد.

سیاست های مالیاتی و تشویقی برای کاهش مصرف انرژی

سیاست های مالیاتی و تشویقی، ابزاری قدرتمند برای تغییر الگوهای مصرف انرژی و حرکت به سمت یک اقتصاد کم کربن است. این سیاست ها با ایجاد انگیزه های اقتصادی برای مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، می توانند به کاهش تقاضای انرژی و افزایش بهره وری انرژی کمک کنند.

با استفاده از سیاست های مالیاتی نظیر مالیات بر مصرف انرژی، مالیات بر انتشار کربن، مالیات بر خودروهای پرمصرف، شاهد کاهش مصرف انرژی در کشور خواهیم بود.

 اعمال مالیات بر مصرف سوخت های فسیلی و سایر حامل های انرژی، هزینه های مصرف انرژی را افزایش داده و مصرف کنندگان را به سمت استفاده از انرژی های پاک تر سوق می دهد.  مالیات بر انتشار کربن نیز بر اساس میزان انتشار گازهای گلخانه ای اعمال می شود و انگیزه ای قوی برای کاهش انتشار این گازها ایجاد می کند.  اعمال مالیات بر خودروهای پرمصرف، باعث کاهش تقاضای این خودروها و تشویق به استفاده از خودروهای کم مصرف یا خودروهای برقی می شود.

به کارگیری سیاست های تشویقی، از ارکان مهم کاهش و مدیریت انرژی در کشور به شمار می رود. به بیان دیگر، با  ارائه یارانه به تولیدکنندگان و مصرف کنندگان انرژی های تجدیدپذیر، می توان هزینه های اولیه سرمایه گذاری را کاهش داد و به گسترش این فناوری ها کمک کرد.

 ارائه مشوق های مالیاتی به شرکت ها و خانوارهایی که در بهبود بهره وری انرژی سرمایه گذاری می کنند نیز از راهکارهای کاهش مصرف انرژی است.

ضمن آنکه ارائه وام با سود کم برای خرید تجهیزات کم مصرف و اجرای پروژه های بهینه سازی انرژی، به افراد و کسب وکارها کمک می کند تا در هزینه های انرژی خود صرفه جویی کنند.

 الزام درج برچسب انرژی روی لوازم خانگی و تجهیزات صنعتی هم بسیار حائز اهمیت بوده و به مصرف کنندگان در انتخاب محصولات با مصرف انرژی کمتر کمک می کند، ضمن آنکه با اجرای برنامه های آموزشی و اطلاع رسانی برای افزایش آگاهی عمومی درباره اهمیت صرفه جویی نیز می توان شاهد مصرف انرژی و روش های کاهش مصرف انرژی بود.

مزایای سیاست های مالیاتی و تشویقی

 به کارگیری سیاست های مالیاتی و تشویقی، مزایای متعددی به همراه دارد؛ زیرا افزایش هزینه های انرژی و در مقابل، ارائه مشوق هایی برای کاهش مصرف، به کاهش تقاضای انرژی کمک شایانی می کند، همچنین با تشویق سرمایه گذاری در فناوری های بهینه سازی انرژی، می توان شاهد افزایش بهره وری انرژی بود.

کاهش مصرف سوخت های فسیلی و افزایش استفاده از انرژی های پاک، به کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و مقابله با تغییرات اقلیمی منجر می شود، ضمن آنکه سرمایه گذاری در بخش انرژی های تجدیدپذیر و بهینه سازی انرژی، می تواند به ایجاد فرصت های شغلی جدید هم کمک کند.

چالش ها و ملاحظات

 همان طور که گفتیم، یکی از سیاست ها در کاهش مصرف، استفاده از ابزار مالیاتی است؛ اما چالشی که در این میان وجود دارد، آن است که این ابزار می تواند بر اقشار کم درآمد تاثیر بگذارد، بنابراین اجرای موفقیت آمیز این سیاست ها نیازمند طراحی دقیق، نظارت مستمر و همکاری بین دستگاه های مختلف است.

سیاست های مالیاتی و تشویقی می توانند ابزاری قدرتمند در کاهش مصرف انرژی و حرکت به سمت یک اقتصاد پایدار باشند، بنابراین با طراحی و اجرای دقیق این سیاست ها، شاهد دستیابی به نتایجی مطلوب در کاهش مصرف انرژی و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای خواهیم بود.

ضرورت همکاری همه دستگاه های دولتی و خصوصی

در پایان باید گفت که ناترازی انرژی، یکی از چالش های مهم پیش روی بسیاری از کشورهاست، از این رو مقابله با آن، به همکاری همه دستگاه های دولتی و خصوصی، صنایع و مصرف کنندگان وابسته است و با اتخاذ سیاست های مناسب و سرمایه گذاری در بخش انرژی، می توان به مدیریت بهتر ناترازی انرژی و توسعه پایدار کمک کرد. 

در این مسیر بخش های مختلف صنعت نفت ازجمله پالایشگاه ها در عمل به مسئولیت و وظایفی که در این حوزه تعریف شده، اقدام های متعددی را با هدف کمی و کیفی سازی محصولات از جمله بنزین با اکتان بالا (یورو4) انجام می دهند؛ اما باید اذعان داشت در موضوعی همچون ناترازی انرژی، لازم است که بخش هایی همچون صنعت ساختمان، حمل ونقل اعم از شهری و جاده ای، بخش های تولید انرژی مانند نیروگاه ها (با افزایش راندمان) و بخش های تبلیغاتی (با جدی گرفتن بحث فرهنگ سازی در حوزه های مرتبط با انرژی) و... حضوری بیشتر و پررنگ تر در میدان عمل داشته باشند تا بتوان از این چالش عبور کرد.