نیروهای متخصص کمیابند؛ آنها را دریابیم

سعید یزدانی، رئیس عملیات دریافت، ذخیره سازی و صدور نفت اتاق کنترل مرکزی صادرات در جزیره خارگ: همکاران من در بخش بسیار مهم عملیات دریافت ذخیره سازی و صادرات نفت به گونه ای مشغول فعالیت جهادگونه به صورت شبانه روزی هستند که گویی اینها هم سهامدار و در سود و ضرر آن شریک هستند،  در کار صادرات استراحت و رفاه بی معناست. ما به تمام مشاغل احترام می گذاریم. در ایران چهار نفر با تخصص سوپروایزر داریم که در چهار شیفت مجزا فعالیت می کنند.متخصص قلب ممکن است بالای هشت هزار نفر وجود داشته باشد در حالی که سرپرست بارگیری نفت یا لودینگ مستر در ایران تنها 20 نفر وجود دارد که در اسکله های شرقی و غربی فعالیت دارند. اینها همه ضرورت توجه به نیروی انسانی را یادآوری می کند.

روی دریا حق سکو هم نمی گیریم

محمدمهدی یزدان پناه، رئیس تعمیرات سکوی فروزان: کارکنان صنعت نفت با وجود کار سخت در وسط دریا آن هم به شکل اقماری از موضوع سقف حقوق رنج می برند. در 30 سال سابقه فعالیت مثل یک افسر که درجه می گیرد و یا همچون یک معلم که رتبه دریافت می کند، مراحل مختلف را طی کرده ام و اینگونه نبوده که به شکل آسانسوری بالا بیایم. نه اضافه کاری دریافت می کنم و نه حق دریا می گیرم؛ هر آیتمی به سقف می خورد. سقف حقوق اکنون به پایین ترین حد ما رسیده است و حتی تکنیسین ارشد را هم شامل می شود.

رفیق روزهای سخت هستیم

پاک نوش حسین پور، رئیس تعمیرات مجتمع دریایی ابوذر: با وجود شرایط کار سخت در دریا و مخاطرات آن و با توجه به اینکه یک عمر به دور از خانواده با تمام مشکلات به تداوم تولید نفت و گاز و ارزآوری برای کشورمان کمک کرده ایم، خوشحالیم و به این تعهد پایبند هستیم، اما از مسئولان انتظار داریم خدمات صادقانه جوان های این مرزوبوم را ببینند و با عدم پرداخت حق وحقوق قانونی، موجب دلسردی و ناامیدی نشوند. اکثر کارکنان قدیمی با سقف حقوق مواجه شدند. اصلا انگیزه ای برای نیرو نمی گذارد که دو هفته از ماه را روی سکو دور از خانواده باشد. چه دور باشد، چه نزدیک، حقوقش یکسان است.ما را برای خدمت صادقانه آزمایش نکنید. برای این مجموعه زحمت کشیدیم. ناراضی هستیم، اما کارمان را دوست داریم و از آن لذت می بریم. می دانیم خدمت می کنیم حالا اگر دیده هم نشد، مهم نیست. نیمی از عمرمان را برای کار گذاشته و به این سختی عادت کردیم. درست است این کار را انتخاب کرده ایم، اما نباید برای این انتخاب مجازات شویم. ما رفیق روزهای بسیار سخت سیستم بوده ایم. توربوژنراتورهایی که انگلیسی ها با در نظر گرفتن هزینه های بسیار بالا حاضر به نصب بودند، بدون دریافت یک ریال و بدون توقع پاداش با مسئولیت خود انجام دادیم و افتخار هم می کنیم. نفرات زیادی مشمول این محدودیت ها می شوند، تمام نفرات مسئولان واحدها با سابقه 30 و 29 سال هستیم. مگر ما الان می توانیم جای دیگری کار کنیم؟ جوان بودیم، به سکو آمدیم و کنار آدم های تربیت شده نسل اول شرکت نفت آموختیم و در سمت های بالا قرار گرفتیم. سقف حقوق جایی معنا دارد که برایمان سقف روزهای کار مشخص کنند. ما پنج سال است چیزی به اسم پاداش دریافت نکرده ایم. نصف عمر خانواده و فرزندان خود را ندیده ایم، چه قیمتی روی آن می گذارید؟ آسیب های شدید در زندگی خود خوردیم. چون می دانند ما آدم هایی هستیم وجدانمان را با هیچ چیز عوض نمی کنیم و همچنان که کار می کنیم حاضر نشدیم محل کارمان را ترک یا کم کاری کنیم.

ما در شرایط سخت و پرآسیب از جزیره تا سکو می رسیم. برای آمدن به سکو با شناور تندرو، به علت مواج بودن دریا در شرایط پرخطر قرار می گیریم، تکان های شدید کشتی باعث شد لبه کشتی زیرآب برود، امکان پیاده شدن کنار سکو سخت بود با خواهش از کاپیتان خواستیم نزدیک شود و ریسک را قبول کرده و ترجیح دادم به طناب آویزان شده و روی سکو بپرم، راضی بودم داخل آب بیفتم چون تحمل رنج 6 ساعت برگشت به جزیره را نداشتم در این شرایط بد بسیاری از همکاران خون بالا می آورند. جامعه آماری قابل توجهی از کارکنان صنعت نفت را که به شکل اقماری در سکوهای نفتی مشغول فعالیت هستند، می توان افرادی خاص دانست که توانستند با این نوع از سبک متفاوت کار و زندگی کنار بیایند.

آدم ها متفاوتند؛ کار و زندگی روی سکو با روحیه من سازگار بوده است، اما قطعا آدم های خاص اینجا می مانند. از روز اول یک قرارداد دوطرفه امضا کردیم. ما به عنوان افراد حقیقی و شرکت به عنوان فرد حقوقی که در مقابل کار مشخص، دستمزد و آیتم های کار اقماری را دریافت کنیم که حدود 6 سال است به دلیل محدودیت ها و بحث سقف حقوق، پرداختی کامل به ما انجام نمی شود.