یکدل و همدل برای پیشرفت کشور
در قسمت های مختلف کارگاه مرکزی، صندلی هایی به منظور لختی استراحت برای کارکنان در نظر گرفته شده تا برای رفع خستگی و نوشیدن جرعه ای چای، کار را با انرژی بیشتری پیش برند.
روی یکی از این صندلی ها می نشینم و با رسول جراح زاده که کارگر تعمیرات کارگاه مرکزی پالایشگاه آبادان است، هم کلام می شوم.
او 16سال سابقه کار دارد واصالتا شیرازی است و در سال 1388 با موفقیت در آزمون پالایشگاه آبادان و قبولی در تست فنی آن، به صورت نیروی ارکان ثالث در این پالایشگاه و در کارگاه مرکزی آن به کار مشغول شده است. نکته دیگر اینکه پدر رسول هم در همین پالایشگاه کار می کرده و همین موضوع باعث شده که مشتاق به فعالیت در محیط پالایشگاه باشد.
در چهره او جسارت و شوق پیشرفت دیده می شود. پا به پای دیگر همکاران خود در بخش تعمیرات ابزار کار می کند. روزکار است و سعی او همواره بر این است که بعد از پایان کار، مشکلات را پشت در بگذارد و با رویی گشاده وارد خانه شود و کنار آنها باشد. جراح زاده، امسال را سال خوبی توصیف می کند؛ چرا که توانسته نفت کارت دریافت و برخی مشکلاتش را با آن رفع کند.
او اهل سفر است و هر سه ماه یک بار، به همراه خانواده به مسافرت می رود. در کارهای خانه نیز بخصوص، خانه تکانی و استقبال از فصل بهار، برای ورود به سال نو، به همسرش کمک می کند.
جراح زاده، اولین آرزوی خود در سال جدید را سلامت و رفاه برای عموم مردم بیان می کند و از صمیم قلب، خواستار طول عمر و سلامت برای نزدیکانش است.
او می گوید: من و همه همکارانم، به عنوان بخش کوچکی از صنعت بزرگ نفت، تلاشمان بر این است که لحظه ای توقف در فعالیت پالایشگاه آبادان ایجاد نشود و مطمئنم با یکدلی که میان کارکنان همه بخش ها وجود دارد، این تلاش ها به پاسخ مناسبی که رشد و پیشرفت کشور است، منجر خواهد شد.
تلاش ها ادامه خواهد داشت
صدای زیادی مثل سایش فرز با دور تند روی لوله، چکش کاری و . . . در محیط می پیچد و کارکنان برای کاهش این صداها و جلوگیری از آسیب های ناشی از آن، از گوشی هایی که واحد بهداشت، ایمنی و سلامت در اختیارشان قرارداده، استفاده می کنند. به همین دلیل، وقتی با همکارانشان صحبت می کنند، برای اینکه صدای یکدیگر را بشنوند، مجبور به صحبت کردن با صدای بلند هستند که این موضوع به مرور زمان، روی تارهای صوتی شان تاثیر خواهد گذاشت. یکی از این افراد، محسن خدادادی است که 10 سال سابقه کار دارد و در بخش تراشکاری کارگاه مرکزی کار می کند. او همانند برخی همکارانش، ابتدا به عنوان نیروی تعمیرات اساسی وارد پالایشگاه شده است.
خدادادی خود را فردی صبور در کار می داند و می گوید: باید برای پیشبرد بهتر و به نتیجه رساندن کارها، ارتباط خوبی با همکارانمان داشته باشیم. از این رو داشتن صبر، یکی از ارکان مهم در این زمینه است. به اعتقاد او، انسان باید به قدری خوب باشد تا دیگران اجازه بد بودن، به خودشان ندهند.
از او در مورد ایجاد تعادل میان کار و زندگی می پرسم که در پاسخ می گوید: دو دختر 10 و 16 ساله دارم که به دلیل ماهیت و نوع کارم، نمی توانم زمان زیادی را با آنها بگذرانم. از این رو همسرم، بیشتر کارهای خانه را بر دوش دارد و تنها روز جمعه در خدمت خانواده خود هستم. برای اینکه شرایط کاری ام به خانواده صدمه نزند، باید ارتباط معقولی میان کار و خانواده ایجاد کنم.
خدادادی ادامه می دهد: کار درچنین محیط هایی سخت است؛ اما آنچه دلگرممان می کند، صمیمیتی است که بین همکاران وجود دارد. وقتی کاری به بخش ما ارجاع می شود، همه یکدل می شویم تا آن کار به بهترین نحو انجام شود.
وی درباره سالی که روزهای آخرش را می گذرانیم و سالی که بزودی از راه خواهد رسید، می گوید: همه روزهای سال تلاش کردیم تا پالایشگاه در شرایط خوبی فعالیت کند و این تلاش در سال آینده هم ادامه خواهد یافت. دعا و آرزویم در سال جدید، به طور حتم سلامت است؛ هم برای خود و خانواده ام و هم دیگر همکاران و مردم کشورم و امیدوارم شرایط برای همه مردم ایران از هر نظر خوب باشد و چرخ زندگی بر وفق مراد بچرخد.
بعد از صحبت با کارکنان گارگاه مرکزی، از آنها خداحافظی کرده و هنگام بیرون آمدن از کارگاه، فلنج هایی را مشاهده می کنیم که در کنار کارگاه، جمع آوری شده اند و گاه در برخی تعمیرات، از آنها استفاده می کنند. از واحد بخار، فاز دو و . . . عبور کرده و به سمت اتاق کنترل منطقه 3 می روم؛ اتاقی با مانیتورهای مختلف که قلب پالایشگاه به شمار می رود؛ زیرا همواره بدون وقفه، باید تمام فعالیت های این واحد رصد شود تا در صورت بروز حادثه بتوانند در کوتاه ترین زمان ممکن، اقدام های لازم را برای جلوگیری از حادثه ای بزرگ تر انجام دهند، از این رو در تیررس انواع حوادث قرار دارند.
امیدوارم سال نو بهتر ازسال قبل باشد
با ورودم به منطقه 3 پالایشگاه، بوی گاز ترش را استشمام و دچار سردرد و سرگیجه می شوم. برای ادامه گزارش خود، به اتاق کنترل رفته و با یکی از خوش صحبت ترین افراد این اتاق همکلام می شوم. او سعید عطر شانی، کارمند اتاق کنترل از عملیات پالایش منطقه 3 پالایشگاه است که در واحد های سه گانه فاز 3 به مدت 13 سال مشغول به کار بوده و از نیروهای قرارداد مدت معین است. او می گوید: مجموعه و مدیران ارشد، باید ارزش فعالیت و تلاش نیروهای خود را بدانند و با ایجاد شرایط بهتر، به بالا بردن انگیزه کارکنان کمک کنند.
او ادامه می دهد: محیط عملیاتی، فضایی است که افراد با سمت ها و تحصیلات مختلف حضور دارند، از این رو باید با یکدیگر همکاری و تعامل داشته باشیم تا بتوانیم شیفت 12 ساعته خود را بخوبی و بدون تنش، سپری کنیم.
عطرشانی می افزاید: تصور و نگاه افراد بیرون پالایشگاه به ما، اینگونه است که رفاه زیادی داریم؛ در حالی که اینگونه نیست و درآمدها با توجه به ردیف های مختلف شغلی، با هم تفاوت دارد.
از او درباره لحظه تحویل سال نو و دعایش برای سال آینده می پرسم که در پاسخ می گوید: با توجه به اینکه روزکار هستم و ساعت 6 صبح باید در محل کار خود حاضر باشیم، امسال می توانم این لحظه زیبا را در کنار خانواده ام باشم. برای تمام عزیزانم سالی پر ازسلامت و موفقیت آرزو می کنم و اینکه در کارمان موفق باشیم و هر سال بهتر از سال قبل باشد.
روزآمد کردن دانش برای عبور از چالش ها
نزدیک ظهر است و هوای پالایشگاه گرم تر شده، کارکنان یکی پس از دیگری برای صرف ناهار و کمی استراحت، محیط کاری را ترک می کنند تا برای ادامه کار در روز آینده، انرژی تازه ای داشته باشند؛ اما کارکنان آزمایشگاه مرکزی به دلیل ماهیت کارشان، به صورت نوبتی برای صرف ناهار می روند و گاه پشت میز کار، به صرف غذا می پردازند.
یکی از واحدهای این بخش، آزمایشگاه ویژه است که مسؤولیت آن را انسیه خلفی با 15 سال سابقه کار به عهده دارد. او ابتدا به صورت پیمانکار جذب شده و اکنون یکی از نیروهای قراردادی است. خلفی می گوید: کارم را در بخش های مختلف آزمایشگاه از جمله آب، گاز و . . . از سال 1391 شروع کردم و اکنون در آزمایشگاه ویژه مشغول به کار هستم. از آنجا که رشته کاری ام با تحصیلاتم همخوانی دارد، بسیار خوشحالم؛ زیرا حرفه ام به گونه ای است که همیشه در حال یادگیری بوده و همواره با چالش های مختلفی در کار روبه رو هستم. از این رو باید خود را برای عبور از آنها با آموزش و یادگیری آماده کنم.
به گفته او، فعالیت در آزمایشگاه، به کار گروهی و همکاری با یکدیگر نیاز دارد. برای تحقق این امر، باید در کار صبور باشیم تا بتوانیم عبور از موانع و مشکلات را بخوبی مدیریت کنیم.
خلفی ادامه می دهد: به این دلیل که در خانواده نفتی بزرگ شده و پرورش یافته ام، می توانم مسؤولیت کار و زندگی شخصی را از هم جدا کنم و بعد از اتمام ساعت کاری، بدون اینکه مشکلات کار را به خانه ببرم، به منزل و کنار خانواده می روم.
از او در مورد تحقق اهدافش طی 15 سال فعالیتش می پرسم که در پاسخ می گوید: با تلاش و پشتکار توانسته ام به هدف خود در محیط کار برسم و در آزمایشگاه پیشرفت خوبی داشته باشم و اهداف پژوهشی خود را بخوبی پیاده سازی کنم. برای سال آینده در نظر دارم تا دانش خود را به روز کنم و بتوانم برای محیط کاری خود مفیدتر باشم.
خلفی اهل سفر است و فرصت پیدا کند، حتما به فضاهای تاریخی و طبیعت می رود؛ اما در نوروز دوست دارد در شهر خود باشد؛ زیرا، آبادان در این ایام مهمان پذیر است و رنگ و بوی دیگری دارد. او در پایان برای تمام عزیزانش، سالی سرشار از شادی و سلامت آرزو می کند.
سخن آخر
زمان بیرون آمدن از پالایشگاه، اشعه خورشید آرام آرام دامن بر می چیند تاغروبی زیبا بر پهنه دریا نقش بزند. کار و تلاش در پالایشگاه آبادان و هم صحبتی چند ساعته با برخی کارکنان، ذهن و افکارم را به سمت تلاش هایی که با تکیه بر توانمندی های داخلی تاکنون برای رشد و آبادانی کشور انجام شده و پس از این نیز انجام خواهد شد، می کشاند.
تلاشی که به واسطه آن همه کارکنان پالایشگاه و مدیران آن دست در دست هم داده اند و توانسته اند دوران سخت تحریم، کرونا و. . . را پشت سر بگذارند تا شرایط را برای پیشرفت بهتر فراهم کنند. به همه آنها که بدون وقفه، در سرما و گرما و تعطیلات، در محیط کارشان حضور دارند و بیشتر مواقع برای اینکه چرخ اقتصادی کشور ازحرکت باز نایستد، ازخانواده خود نیز می گذرند، باید دست مریزاد گفت. آنها نوروز امسال را که با بهار قرآن نیز عجین شده است، همانند سال های قبل، پای کارخواهند بود و یکدل و همصدا به کار و تلاش خود در مسیر سازندگی ایران ادامه خواهند داد.