اعزام بومیان به بیرون از منطقه

زمان مصاحبه با علی اصغر تبریزی، مسئول امور اعزام وبیمه گری و طب صنعتی بیمارستان نفت خلیج فارس خارگ باران شدیدی گرفت و آفتاب و باران دو روی یک سکه شدند و صدای قطرات باران که بر زمین می خورد، موسیقی ای شده بود گوشنواز.

او واحد اعزام و بیمه گری را به دو بخش اورژانس و ساکنان منطقه تقسیم می کند و می گوید: در اعزام اورژانسی، فرم های مربوطه پر شده و با هماهنگی منطقه ای بیمار به بیمارستان بیرون از جزیره فرستاده می شود، همچنین اعزام برای کارکنان ساکن و خانواده آنها در منطقه که خدمات تکمیلی درمان برایشان مقدور نیست، به دیگر مراکز فرستاده می شوند.

به گفته تبریزی، بومیان منطقه در برخی موارد با هماهنگی بخشدار و عملیات عمومی پایانه های نفتی که بیماری خاصی دارند، برای استفاده از تسهیلات پروازی و استفاده از خدمات درمانی مانند شیمی درمانی و... نامه های مربوطه را از بهداشت و درمان صنعت نفت دریافت می کنند.

او در ادامه با اشاره به خدمات طب صنعتی می گوید: برای کارکنان، ارزیابی سلامت عمومی به صورت سالانه انجام می شود و تمام جمعیت طبی از نظر سلامت عمومی علاوه برچربی خون، فشار خون، بیماری های مزمن و... ارزیابی کلی می شوند، ضمن آنکه کارکنان مشاغل خاص نیز از نظر شنوایی سنجی، بینایی سنجی و تست تنفسی مورد پایش قرار می گیرند. برای افراد بالای 50 سال نیز غربالگری سرطان های گوارشی و سرطان های مردان و زنان... انجام می شود.

به گفته او، بعد از معاینات پزشکی و پاراکلینیکی، اطلاعات در نرم افزاری ثبت می شود و در صورتی که بیماری یک نفر شناسایی شود، مسئول او را در جریان قرار می دهیم تا با توجه به شرایطش محدودیت هایی برایش در نظر گرفته شود. زمان معاینات اگر فردی نیاز به مشاوره تخصصی داشته باشد، مشاوره های آنها را درخواست می کنیم. برخی از این مشاوره ها داخل جزیره و برخی دیگر مانند چشم پزشکی و... را به بیرون می فرستیم.

این مسئول طب صنعتی ارائه کارت بهداشتی را از دیگر اقدام های واحد طب صنعتی بیان می کند و می گوید: افرادی که در آشپزخانه و آبدارخانه با مواد غذایی در ارتباط هستند، به صورت جداگانه معاینات بهداشتی و تنفسی و عفونی آنها مورد پایش قرار می گیرند و برای آنها هر شش ماه کارت بهداشتی صادر می شود.

از او در باره پایش سلامت روان کارکنان می پرسم که در پاسخ می گوید: در معاینات شغلی افراد تازه استخدام، تست های روان شناسی کاملی صورت می گیرد و بر اساس پرسشنامه هایی که داریم، نمرات آنها استخراج و در صورت احتمال بیماری روحی و روانی به مسئولان آنها اطلاع داده می شود.

زمانی که صحبتم با تبریزی پایان یافت، دیگر خبری از موسیقی باران نبود و آبی هم جمع نشده بود چون منطقه به واسطه ماهیت جغرافیایی، آبرفتی است.

 سهمیه کم پرواز

برای تکمیل این بخش از گزارش با رضا عزیزی، سرپرستار بیمارستان خلیج فارس خارگ هم صحبت می شوم. او به همراه خانواده خود در داخل جزیره ساکن است. این واحد علاوه بر ارائه خدمات معمول به کارکنان، به تیم های ورزشی نیز در زمانی که مسابقه ای برگزار می شود، با اعزام یک پرستار مرد به همراه آمبولانس خدمت سانی می کند؛ از این رو به دلیل تنوع در مسئولیت واحد پرستاری، کارکنان این بخش به گونه ای چیدمان شده اند که با وجود کمبود نیرو بتوانند تمام تعهدات خود را انجام دهند. اما در زمینه پرستار مرد کمبود نیرو دارند.

عزیزی می گوید: برای اعزام یک بیمار به خارج از جزیره باید یک پرستار نیز به همراه او اعزام شود، این یعنی طی روز پرستار از گروه جد اشده و دسترسی به او امکان پذیر نیست، ضمن آنکه به دلیل عملیاتی بودن منطقه، امکان سوختگی و حوادث شغلی وجود دارد و باید برای هر فرد حادثه دیده دو پرستار در نظر گرفته شود، اما با کمبود پرستار مواجه هستیم.

وی که نگاهش به نقطه ای خیره شده است، پس از چندثانیه مکث به بخش دیگری از وظایف واحد پرستاری اشاره و تصریح می کند: برای افزایش سطح آگاهی پرستاران و پزشکان هر چهارشنبه برای آنها دوره های آموزشی برگزار می شود، برای این امر از اساتید داخل و بیرون از بیمارستان دعوت می کنیم. برای طب اورژانس از افراد متخصص داخل بیمارستان و برای احیا، زنان و زایمان از اساتید بیرون از جزیره و دانشگاه علوم پزشکی استفاده می کنیم.

عزیزی با اشاره به سختی ها و مشکلات پرستاران و کارکان ساکن بهداشت و درمان صنعت نفت ادامه می دهد: شرکت های پتروشیمی، پایانه های نفتی و فلات قاره برای رفت و آمد کارکنان خود به بیرون از جزیره پروازهای چارتر دارند، اما کارکنان بهداشت و درمان ساکن تنها سه بار طی سال می توانند از خدمات پروازی استفاده کنند. از مسئولان مربوطه تقاضای بیشتر شدن تعداد پروازها برای کارکنان بهداشت ودرمان خارگ را دارم. اکنون 25 درصد نارضایتی ها به رفت و آمد باز می گردد و مناطق دیگر به دلیل دسترسی به خشکی مشکلات ما را در داخل جزیره ندارند.

خلاصه آنکه غلامی، زمانی، حق پرست و تبریزی به نمایندگی از دیگر همکارانشان صحبت کردند؛ حرف هایی زدند که شاید پیش تر نیز از زبان دیگران در بخش های مختلف صنعت نفت شنیده شده است، اما باز هم گفتند تا این شنیده ها تکرار وترتیب اثر داده شوند.

بومیان جزیره خارگ هم که از خدمات بیمارستان خلیج فارس استفاده می کنند، حرف هایی داشتند. تنها با گفت وگو بود که می شد از سطح رضایت مندی و احیانا کمبودها در این زمینه مطلع شد.

در راهروهای بیمارستان و بخش های مختلف شماری مراجعه کننده در انتظار نوبت هستند. در نگاه اول احساس می شود سن بالایی دارند، اما همکلامی با آنها این فرضیه را باطل می سازد و تازه متوجه می شوی سختی روزگار، موجب شده است چهره شان شکسته شود و از سنشان پیشی بگیرد.

 ساکنان جزیره از بیمارستان و خدماتش می گویند

فرزند تب دار

فرزندش را در آغوش گرفته و دست مهربان مادری بر سر کودکش می کشد و آرام زیر لب می گوید: دردت به جانم خوب می شوی، کمی تحمل داشته باش. دیدن این صحنه سبب شد تا به سمت او بروم و دلیل آوردن فرزندش به بیمارستان را جویا شوم. او خود را زینب حامدی، 39 ساله و خانه دار معرفی می کند و می گوید: در جزیره خارگ به دنیا آمده، بزرگ شده و ازدواج کرده ام. پسرم را که 10 سال سن دارد، به دلیل سرماخوردگی و تب و لرز جهت درمان به بیمارستان آورده ام.  به گفته او، بیشتر ساکنین جزیره ترجیح می دهند که از بیمارستان نفت برای درمان خود و بستگانشان استفاده کنند، زیرا هزینه درمان آنها نسبت به بهداری کمتر است و می توانند از خدمات بیشتری بهره مند شوند.  حین مصاحبه با او، صدای یکی از اورژانس می آید که التماس کنان به پرستار و پزشک می گوید برایم سرم نزنید و دستش را به نشانه اعتراض می کشد. برای رفع کنجکاوی به سمت اورژانس می روم.

 همراه کردن کودک برای درمان

نزدیک به 7 سال سن دارد و روی تخت اورژانس خوابیده، پرستار برای اینکه بتواند روند درمان را ادامه دهد، به او می گوید، دستت را نکش، این برایت خوب است و باعث کاهش دردت می شود.

بعد از آرام شدن پسربچه با پدرش فرزاد غلامی که یکی از کارکنان شرکت های نفتی است، صحبت می کنم، او می گوید: پسرم سردرد شدیدی داشت که برای کاهش درد، او را به بیمارستان آورده ام. تشخیص پزشک برای درمان سریع، تزریق سرم بود.  از او در زمینه سطح رضایتمندی دریافت خدمات از بیمارستان خلیج فارس خارگ می پرسم که در پاسخ می گوید: بیمارستان از نظر ارائه خدمات بسیار خوب است و کارکنان آن با مهربانی با بیماران بخصوص کودکان برخورد می کنند تا کودک را با خود همراه کنند.

 برخورد خوب پرستاران

در بخش کلینیک های تخصصی خانم مسنی را روی ویلچر می بینم که کیسه داروهایش را در دست دارد و غرق در افکارش است. سلام می کنم و او از دنیای تفکر بیرون می آورم. می پرسم چرا به اینجا آمده ای؟ او با لهجه شیرین بروجردی من را به نشستن روی یکی از صندلی های کلینیک هدایت می کند و می گوید: چند سالی است که مشکل کلیه دارم و برای بررسی بیشتر به بیمارستان می آیم. همچنین قلب او بر اثر برخی غم ها و ناراحتی ها به خاطر شهادت دو پسر خود در جنگ تحمیلی دچار مشکل شده است.  او خاتون دلیری نام دارد و وقتی سنش را سوال کردم، در پاسخ گفت: نمی دانم چند سال سن دارم، اما دو پسرم را در جنگ تحمیلی از دست داده ام و از آن زمان دیگردلخوشی در زندگی ندارم.

با نگاهی معنادار به کیسه دارویش نگاه می کند و می گوید: برای چند بیماری ای که دارم، طی شبانه روز داروهای زیادی مصرف می کنم. زمانی که به بیمارستان می آیم، پزشکان و پرستاران با مهربانی برخورد می کنند.

 روز از نیمه گذشته است و بعد از اتمام گزارش خود به سمت محل اسکانی که برایم داخل جزیره خارگ در نظر گرفته شده است می روم؛ جزیره ای محصور در آب که ساکنین آن گاهی در شرایط بحرانی دسترسی به دنیای بیرون را از دست می دهند و کارکنان بیمارستان نفت خلیج فارس خارگ با وجود کمبود نیرو همچنان به خدمت رسانی به هموطنان خود علاقه دارند تا بتوانند گوشه ای از سختی زندگی را برای ساکنان جزیره به آسانی تبدیل و دریچه ای رو به امید برایشان باز کنند.