توضیح  سند

گزارش آتش سوزی پالایشگاه آبادان در جنگ تحمیلی

 

پمپ بنزین GASBOY

نخستین پمپ GASBOY از سوی پسران ویلسون در سال 1928 در کشور آمریکا تولید شد. طی دهه های 40،50،60 پسران ویلسون همچنان پیشرو صنعت در توسعه و پیشرفت محصولات توزیع نفت بودند. این پمپ دارای 2 صفحه نمایشگر در جهت مخالف است و مقدار سوخت مصرفی را بر حسب گالن محاسبه می کند. نمونه ای از این پمپ بنزین در موزه   بنزین خانه   آبادان نگهداری می شود.

در موزه بنزين خانه آبادان، تمامی اسناد، مدارك و اشيای مرتبط با پمپ بنزين مانند تلمبه ها، پيمانه ها، ظروف حلبي و ابزار و تجهيزات مرتبط و همچنين روزنامه ها، مكتوبات، تصاوير و اسناد قديمي و اسكانس هاي منقش به تصاوير پالايشگاهي و تأسيسات نفتي وجود دارد، پمپ بنزين آبادان در سال 1306 از سوي شركت بريتيش پتروليوم در آبادان بنا شد.

 

 

سفر به تاریخ موزه های نفت جهان  موزه ای در خشن ترین شهر تگزاس

 در ایران و جهان، موزه های مختلفی وجود دارد که روایتگر بخشی از تاریخ یک کشور و منطقه هستند. در واقع موزه ، محلی برای نمایش و نگهداری مجموعه آثار تاریخی است تا این مجموعه های مهم، برای نسل های آینده باقی بماند. یکی از این موزه ها، «موزه نفت لولینگ» در ایالت تگزاس است.

لولینگ که زمانی به عنوان «خشن ترین شهر تگزاس» شناخته می شد، در سال 1874 به عنوان دور دست ترین ایستگاه غربی شعبه غرب راه آهن اقیانوس آرام جنوبی تأسیس شد. در سال 1922، ادگار بی دیویس، چاه شماره یک (رافائل ریوس) را ثبت وثابت کرد که این چاه، بخشی از یکی از مهم ترین میدان های نفتی کشف شده در جنوب غربی است.

موزه ای برای معرفی یک شهر نفتی

لولینگ، تقریبا یک شبه از یک شهر   500 نفری به یک شهر نفتی 5 هزار نفری تبدیل شد. چادرها در زمین ها و گردنه های ناهموار با خانواده ها پر شدند. زندگی در آن زمان بسیار سخت و دشوار بود و کار کردن در آن شرایط سخت تر؛ اما با کشف نفت در تگزاس، تاریخ آن منطقه و زندگی مردم کاملا تغییر کرد.

موزه نفت لولینگ، ابزارهای مورد استفاده در صنعت نفت و نمونه هایی از فناوری تولید نفت از گذشته را در خود جای داده و آثار و اسناد مختلف توسعه صنعت نفت را در لولینگ و منطقه مرکزی تگزاس نشان می دهد. چنانچه علاقه شما به کسب اطلاعات بیشتر در مورد یک شهر نفتی، صنعت نفت و افرادی است که در رشد صنعت نفت نقش، یا میراث فرهنگی غنی مرکز تگزاس داشته باشد.، موزه نفت لولینگ می تواند چیزی برای ارائه به شما داشته باشد.

نمایشگاه های موجود در ساختمان مرمت شده لولینگ در سال 1885 به بازدیدکنندگان درباره اکتشافات نفتی دهه 1920 و نقش آنها در صنعت نفت تگزاس آموزش می دهد.

کشف میدان نفتی لولینگ در شمال شرقی سن آنتونیو و جنوب آستین به این شهر کوچک اجازه داد تا رونق نفتی پیدا کند. تا سال 1924، میدان لولینگ تقریبا 400 حلقه چاه داشت که سالانه حدود 11 میلیون بشکه نفت تولید می کرد. به گفته کارول وویت، مدیر موزه نفت لولینگ در سال 2013، که با اخبار تلویزیون آستین مصاحبه کرد، سال ها بعد، فناوری های جدید مانند حفاری افقی به تقویت استخراج نفتی لولینگ کمک کرد.

وویت توضیح می دهد: موزه نفت، «تضاد ابزارها و فناوری گذشته را با ابزارهای مورد استفاده در صنعت نفت امروز نشان می دهد.»؛ از نخستین چاه نفت ایالات متحده در اوت 1859 در پنسیلوانیا تا تأثیر اجتماعی و اقتصادی در مرکز تگزاس.ساختمان موزه نفت لولینگ که در سال 1885 در فروشگاه تجاری برادران واکرز قرار داشت و چند بار مورد بازسازی قرار گرفت، در سال 1994 از سوی موزه نفت لولینگ خریداری شد تا آنچه لولینگ را به یکی از سخت ترین شهرهای تگزاس تبدیل کرده بود، به نمایش بگذارد.

درک بهتر از روند اکتشاف؛ یکی از اهداف لولینگ

یکی از مهم ترین اهداف موزه لولینگ، این است که «ما تلاش می کنیم مبارزات بین مردان و زنانی را که پیشگامان میدان نفتی بودند، نشان دهیم و درک بهتری از روند اکتشاف و تولید نفت ایجاد کنیم.»  کارول وویت، مدیر موزه نفت لولینگ درباره این مجموعه می گوید: «مجموعه ما شامل یک مدل کار از یک سکوی نفتی مدرن، جک های پمپ، «تئاتر مخزن نفت» و مجموعه ای عالی از ابزارهای هر دهه صنعت نفت است. برای حفظ میراث نفتی شهر، مجموعه بزرگی از مصنوعات اهدایی محلی نه تنها چگونگی آن را در «روزگار قدیم» نشان می دهد؛ بلکه آنچه را که می توان با تلاش های جامعه، همکاری و برنامه های خلاقانه انجام داد، بیان می کند.

کارکنان موزه در سال 2015 به شرکت های نفتی منطقه لولینگ و شرکت های خدماتی مانند تریسی پریمن که خود یک تولیدکننده مستقل چند نسلی بود، اعتبار می دادند. یکی از موفقیت های بزرگ موزه «بازتاب های نمایشگاه هنر تگزاس» بود.

این نمایشگاه هنری، همراه با نمایشگاه های دائمی نفت، بازدیدهای مدرسه ای بیشتری را از سن آنتونیو به خود جلب کرد. مانند بسیاری از موزه های کوچک نفت و گاز، موزه لولینگ به حمایت مردم و اشتیاق جامعه بستگی دارد. در یک رویکرد، موزه در سال 2012 با سوزان رودیک و دانشجویان فارغ التحصیل طراحی معماری در دانشگاه تگزاس A&M همکاری کرد. تیم های دانشجویی او طرح هایی را برای بهره برداری اقتصادی از امکانات موجود و در عین حال فراهم کردن فضاهای نمایشگاهی جدید پیشنهاد کردند.

دانش آموزان به طور رقابتی به پروژه نزدیک شدند و موزه را «نخستین مشوق» خود اعلام کردند.وویت معتقد است: «آنها واقعاً موزه را درک کردند؛ میراث غنی نفت لولینگ، داستان دیویس و حتی بیشتر. توانایی به دست آوردن این کیفیت کار و چشم انداز تلاش های ما برای به نمایش گذاشتن برخی جواهرات تاریخی واقعی لولینگ فوق العاده است. دکتر رودیک و تیم توانمندش دوباره به ما این امکان را داده اند که این پروژه را به حرکت درآوریم، بویژه با توجه به بودجه محدودی که در حال حاضر داریم.»

اگرچه ساختمان تاریخی برادران واکرز موزه نفت لولینگ مرکزی برای تجارت پنبه بود؛ اما نفت خام به لطف ادگار بی دیویس و چاه اکتشافی شماره (یک) رافائل ریوس در 9 اوت 1922، جایگزین پنبه در آینده لولینگ شد؛ پس از حفر 6 چاه خشک متوالی.

در نزدیکی لولینگ، شرکت نفتی متحد شمال و جنوب دیویس که بشدت بدهکار بود، سرانجام به طلای سیاه دست یافت. در واقع، یک زمین شناس که برای دیویس کار می کرد، مکان احتمالی میدان نفتی را کشف کرد. رایلی فروه در مقاله ای در سال 1979 در ژورنال تاریخی تگزاس یادآوری می کند: «بسیاری ادگار بی دیویس را عجیب و غریب خوانده اند و شاید این شخصیت نامتعارف او بود که به چند واقعیت نیمه واقعی در مورد حرفه ای منجر شد که او بی تردید در آن استثنایی بود.»

در اوایل تابستان 1922، دیویس زمانی که چاه اکتشاف میدان نفتی را در 5 مایلی شمال غربی لولینگ پیدا کرد، با مشکلات مالی مواجه بود. فروه گزارش داد: «دیویس به توصیه یک زمین شناس و برخلاف توصیه چند نفر، هفتمین چاه خود را به طور تصادفی حفاری کرد. تا سال 1924، لولینگ یک میدان نفتی بزرگ در ایالات متحده بود که از میادین اولیه دهه 1900 در جنوب شرقی تگزاس، از جمله دریاچه سورس و حتی تپه اسپیندلتاپ که شهرت جهانی داشت، فراتر رفت.

 نمایشگاه های موزه نفت لولینگ بر علم واقعی در پس این کشف تمرکز می کنند که به افزایش سرسام آور جمعیت شهر از کمتر از 500 نفر به 5 هزار نفر در چند ماه پس از چاه شماره یک رافائل ریوس منجر شد.

 

تأسیس نفتکش و صادرات نفت در زمان جنگ

 ( بخش ششم  ) 

 شرکت ملی نفتکش ایران، نقش پررنگی در زمان جنگ داشت. شاید خیلی ها اطلاع نداشته باشند که این شرکت چه نقش مهمی در آن سال ها ایفا کرده است. شرکت ملی نفتکش قبل از انقلاب تأسیس شد و وظیفه اصلی آن، حمل ونقل نفت در دریاها بود. این اقدام درزمینه سیاستگذاری هایی بود که صدور نفت ایران را در خارج از مرزهای ایران فعال تر کند.

در میان شرکت های معتبر نفتی جهان، شرکت بریتیش پترولیوم (BP) در حمل نفت در دریاها و اقیانوس ها مقام نخست دنیا را داشت. مسؤولان ایرانی که قبل از انقلاب، شرکت نفتکش را تأسیس کرده بودند، 6کشتی نفتکش خریداری کرده و طی قراردادی هر 6 کشتی را به شرکت بی پی اجاره داده بودند تا آن شرکت، این کشتی ها را اداره کند. (اصطلاحا این قرارداد اجاره به صورت Dry - فقط کشتی ها- بوده است) به موازات این اقدام، تعدادی دانشجو هم به انگلستان اعزام شده بودند تا در مورد کار در کشتی های نفتکش آموزش ببینند.

مطابق روال همیشگی خودم، ابتدا تحقیق و بررسی را شروع و به این فکر کردم که مدیر امور بین الملل که فروش و صادرات نفت را در اختیار و در صورت لزوم و در موارد کمبود، واردات فراورده ها را نیز به عهده داشت، قاعدتا باید رئیس هیأت مدیره این شرکت باشد. بنابراین، مهندس رضا عظیمی حسینی را به عنوان رئیس هیأت مدیره پیشنهاد کردم. در کنار او، مهندس علی اکبر (سیاوش) گنجو حقیقی را به عنوان مدیرعامل، دکتر محمد مفیض را به عنوان عضو هیأت مدیره و مهندس فتاحی را به عنوان مدیر امور اداری و عضو هیأت مدیره به مهندس معین فر(وزیر نفت) پیشنهاد کردم.

در دو ماه نخست جنگ (مهر و آبان 1359) صادرات نفت خام ایران، به طور متوسط روزانه 200 و 210 هزار بشکه بود. صدام اعلام کرده بود چنانچه ارتش عراق در جزیره خارک کشتی مشاهده کند، آن را منهدم خواهد کرد. جزیره خارک از نقاط اصلی و مهم ترین نقطه صادرات نفت ایران بود و اسکله های آن ظرفیت بارگیری نفتکش های اقیانوس پیما را داشت.

موقعیت این جزیره و مرجانی بودن آن، ژرفای کرانه های آن را پذیرای نفتکش های بسیار بزرگ کرده بود. در سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس به غیر از آنجا که امروز منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس (عسلویه) خوانده می شود، ژرفای آب کم است و اسکله های دو جزیره لاوان و سیری هم به آن اندازه از لحاظ صادرات نفت قوی نبودند. با این ویژگی ها، بیشتر کشتی های صادراتی باید به آنجا آمده و بارگیری می کردند.

در چنین اوضاعی با توجه به تهدیدهای صدام، کشتی های نفتکش به جزیره خارک نمی آمدند، بنابراین، صادرات ما با دشواری روبه رو بود. به دلیل فقدان امنیت و شرایط جنگی، ناخداها، همان 6 کشتی متعلق به شرکت نفتکش را هم به بنادر امارات برده بودند. از لحاظ قوانین بین المللی هم کسی نمی توانست ناخداها را در شرایط جنگی، به حرکت در دریا مجبورکند. آنها پول (حقوق) خود را دریافت می کردند، هزینه کشتی را در بنادر امارات نیز باید می پرداختیم و نمی توانستیم به آنها دستور حرکت بدهیم. برای حل مشکل، در جلسات هیأت مدیره، موضوع را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که ...

تاریخ شفاهی وزرای نفت ایران : سید حسن سادات