
كارخانه تولید برق تمبــــــــی از سوئیس تا مسجدسلیمان
یکی از بخش های اصلی ثبت و ضبط مستندات و مشاهدات تاریخی، وجود افرادی است که در مقطعی حساس از زمان در صنعت نفت حضور مؤثر داشته اند و راوی دقیق برای وقایع و رخدادهای آن هنگام هستند. مدیریت مرکز اسناد و موزه های صنعت نفت، یکی از وظایف خود را گردآوری خاطرات پیشکسوتان و فعالان برجسته عرصه صنعت نفت و انتقال تاریخ به نسل های فعلی و آینده می داندکه شادروان علی بندری، رئیس ایرانی كارخانه تولید برق تمبی از آن جمله است.
شادروان علی بندری، رئیس ایرانی كارخانه تولید برق تمبی، یکی از فعالان برجسته عرصه صنعت نفت است که در دوم مهرماه ۱۳۱۳ متولد و دوم مهرماه ۱۳۷۴ بازنشسته شد. او با شماره پرسنلی ۴۰۶۵۳ به مدت ۴۳ سال خدمت کرد و در خردادماه 1394 درگذشت.
خاطرات و گزارش های مکتوب شادروان بندری در 29 دی 1363 به صورت شخصی ثبت و در بخش اداری نیروگاه تمبی نگهداری می شد. پس از الحاق نیروگاه به عنوان یکی از بخش های مدیریت مرکز اسناد و موزه های صنعت نفت (موزه نفت مسجدسلیمان) این گزارش ها با کسب اجازه از خانواده او توسط یکی از کارکنان موزه مسجد سلیمان منتشر شد.
راه اندازی رسمی تمبی
كارخانه تولید برق تمبی دارای دو دستگاه ژنراتور گازی است با ظرفیت 4.7 مگاوات که درسال ۱۳۲۷ شمسی به وسیله شرکت براون باوری سوییس ساخته شده و از سال ۱۳۲۹ تا سال ۱۳۳۳ عملیات ساختمانی کارخانه و نصب آلات و ادوات توربین ها ادامه داشت و نیروگاه در اواخر سال ۱۳۳۳ و اوایل سال ۱۳۳۴ به طور رسمی راه اندازی شد. عمر این توربین ها از طرف شرکت سازنده (براون باوری) ۱۳۰ هزار ساعت کارکرد تخمین زده شده بود که این مدت کارکرد در سال 1351-1350 به اتمام رسید. در سال ۱۳۴۵رؤسای شرکت نفت تصمیم گرفتند یک خط برق از طریق سد دز اندیمشک به این کارخانه انتقال دهند تا هم جبران کمبود برق شود (به علت بسته شدن کارخانه قدیمی تمبی یا استیم) و هم چنانچه پس از اتمام عمر این توربین ها اشکالی پیش آمد، بتوانند از طریق سد دز این مقدار برق را تأمین کنند.
با تلاش زیاد شرکت نفت مسجدسلیمان، قرارداد ۱۱ مگاوات در ساعت با برق سازمان ( شرکت توزیع برق) بسته شد و تا سال 1361که برق تلمبه خانه آب گدار لندر (سد مسجدسلیمان) از این کارخانه تأمین می شد، حداکثر هشت مگاوات از سازمان و حدود پنج مگاوات به وسیله کارخانه برق تمبی تأمین می شد.
در سال ۱۳۵۱ از طرف شرکت تصمیم گرفته شد که توربین ها از کار بیفتند و آنها را به صورت اسقاط در آورند؛ اما کارکنان کارخانه که روی تعمیرات و عملیات این توربین ها کار کرده بودند، با شناختی که از وضع کلی آنها داشتند و تجربه ای که پیدا کرده بودند، با تضمین خود تقبل کردند به این توربین ها رسیدگی کنند.
چون برق سازمان که به کارخانه وصل شده بود، در مرحله آزمایشی قرار داشت و مرتب بدون اطلاع قبلی قطع و وصل می شد و شرکت نفت، فعالیت بهره برداری نفت در چاه ها را داشت، همچنین از نظر امور رفاهی، مسؤولیت برق رسانی به بیمارستان ، درمانگاه ها و حتی ادارات شرکت نفت با این نیروگاه بود و با قطع و وصل برق سازمان، سبب رکود این کارها می شد، با ادامه کار توربین ها موافقت شد.
منتظر لوازم یدکی نشدیم
درسال ۱۳۵۵ برای تعمیرات اضطراری این توربین ها، مقداری وسایل یدکی از شرکت سازنده (براون باوری) در خواست شد؛ اما این شرکت پاسخ داد که عمر این توربین ها به پایان رسیده و وسایل یدکی هم برای آنها ندارند. پس از مکاتبات زیاد در این مورد از کشور سوییس نمایندگانی برای بررسی وضع کلی این توربین ها به ایران فرستاده شد و به کارخانه آمدند و از نزدیک وضع توربین ها را بررسی و قبول کردند که وسایل یدکی برای ما بسازند و ارسال کنند. تا سال ۱۳۵۷ که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، از ارسال وسایل یدکی خبری نشد و بعد از آن هم کشور ما با تحریم اقتصادی روبه رو شد. پس از ارسال نکردن قطعات از سوی سازنده سوییسی، با همکاران تصمیم گرفتیم که منتظر وسایل یدکی نشویم و از این پس سعی کنیم، این توربین ها را حتی تا جایی که ممکن است خودمان تعمیر کنیم و چنانچه وسیله یدکی هم خواستیم، در کارگاه اداره تعمیرات مسجدسلیمان بسازیم و روی آنها نصب کنیم. این کار را انجام دادیم و این توربین ها حتی چند سال بعد از عمر مفیدی که سازنده برای آن در نظر گرفته بود، فعالیت کرد. در سال های پیش از انقلاب و در چند نوبت، نمایندگان شرکت براون باوری سوییس برای نظارت در تعمیر کلی آنها به ایران می آمدند و هر بار میلیون ها تومان کارمزد و مخارج آنها می شد؛ اما پس از انقلاب هیچ کارشناس و تکنیسین خارجی برای کارهای تعمیراتی این توربین ها به ایران نیامد و سبب صرفه جویی ارزی برای کشور شد.
خاطرات جنگ تحمیلی
«به خاطر دارم سه سال پیش (1360) بر اثر حملات موشکی رژیم بعثی عراق به دزفول، ترانسفورماتوری که برق سازمان از طریق آن به مسجدسلیمان می آمد، خسارت دید و برای چند روز قطعی برق سازمان داشتیم و این توربین ها بودند که در این مدت، برق تلمبه خانه آب گدارلندر (که وظیفه تأمین و انتقال آب شرب شهر مسجدسلیمان را به عهده دارد)، همچنین برق بیمارستان، کارگاه ها و ادارات شرکت نفت را تأمین می کرد. هدف از احداث کارخانه برق تمبی (استیم) به وسلیه شرکت نفت در این شهرستان که در حدود ۶۰ سال پیش (سال 1303) بود، با توجه به اینکه این شهرستان نخستین محلی بود که چاه نفت در آن به ثمر رسید و نفت استخراج شد و در واقع فعالیت شرکت نفت از این شهرستان شروع شد، از این رو برای بهره برداری از چاه ها و ارسال نفت به وسیله تلمبه های فشار قوی برقی به اهواز، دارخوین و از آنجا به پالایشگاه آبادان و همچنین فراهم کردن وسایل رفاهی کارکنان احتیاج به برق بود و در آن زمان کارخانه برق دیگری بود با چهار دستگاه توربین بخار با ظرفیت ۹ مگاوات که بر اثر مرور زمان و مقرون به صرفه نبودن در سال ۱۳۴۷ از کار بازداشته شدند و جمع آوری شد و اینک این توربین ها جایگزین آنها هستند که مدت ۳۱ سال متوالی است، مشغول کار هستند.»
«از سال ۱۳۵۹ موقع حمله هواپیماهای رژیم بعثی عراق به این شهرستان در چند مرحله هواپیماها با فاصله کم از مسیر کارخانه عبور کردند و یک بار بر اثر شکستگی دیوار صوتی و لرزش شدید اتاق فرمان، یکی از توربین ها از مدار خارج شد و در برگشت این هواپیماها با فاصله 100 متری شروع به تیر اندازی کردند که با یاری خداوند متعال و پدافند هوایی که روی تپه کارخانه برای محافظت منطقه تمبی قرار داشت، صدمه ای به دستگاه ها وارد نشد و پس از چند دقیقه دوباره توربین وارد مدار شد.
در موقع حمله هواپیماهای رژیم بعثی عراق به این شهرستان و به صدا در آمدن آژیر خطر از کارکنان خواسته می شد که چند نفر به بیرون از کارخانه بروند تا چنانچه خدای نکرده اتفاق آتش سوزی پیش آمد، همگی از بین نرویم؛ اما آنان اظهار می داشتند که ما از حمله و بمباران هواپیماها ترسی نداریم و در کارخانه می مانیم و چنانچه حادثه ای پیش آمد، سعی می کنیم که برطرف کنیم و اگر نتوانستیم، حاضریم با از بین رفتن کارخانه، خودمان نیز شهید شویم و باکی از شهادت نداریم و این افتخاری است برای ما.»
دستنوشته به یادگار مانده از شادروان علی بندری، رئیس ایرانی كارخانه تولید برق تمبی که در موزه مسجد سلیمان نگهداری می شود.
دستگاه دمنده هوای دستی قابل حمل
دستگاه دستی دمنده هوا از طریق انتفال هوا به واسطه نیروی گریز از مرکز با چرخش سریع یک پنکه و فشار هوا به سمت بیرون به درون لوله رساننده هوا کار می کند. هنگامی که دستگیره این دستگاه به چرخش در می آید، پره های پنکه درون محفظه آهنی خود به گردش در می آیند و هوا را به واسطه نیروی گریز از مرکز به حرکت در می آورد، هوا به سمت بیرون به درون محفظه پنکه و لوله رساننده هوا فشرده می شود. نمونه ای از این دستگاه های دمنده هوا ساخت کشور انگلستان شرکت «الکوسا» هم اکنون در موزه بنزین خانه آبادان نگهداری می شود. در موزه بنزين خانه آبادان تمامی اسناد، مدارك و اشيای مرتبط با پمپ بنزين مانند تلمبه ها، پيمانه ها، ظروف حلبي و ابزار و تجهيزات مرتبط و همچنين روزنامه ها، مكتوبات، تصاوير و اسناد قديمي و اسكانس هاي منقش به تصاوير پالايشگاهي و تأسيسات نفتي وجود دارد، پمپ بنزين آبادان در سال 1306 از سوي شركت بريتيش پتروليوم در آبادان بنا شد.
ملت هدفمند به پیروزی می رسد (بخش چهارم )
یادمان باشد که از دیرباز ایرانیان نفت را می شناختند. در مسجدسلیمان Seapage (نشت نفت به سطح زمین) داشتیم. بنابراین، ما نفت را می شناختیم. اگر ما طی سالیان دراز پیرامون نفت مطالعه و کار کرده بودیم، دانش های نفت را خیلی زودتر از دیگران باید می شناختیم و می دانستیم.
ویلیام ناکس دارسی در سومین چاه اکتشافی خود به نفت رسید. آن چاه که به «چاه شماره یک مسجدسلیمان» معروف است نیز به یک Seapage - البته در عمق زمین و نه در سطح آن- برخورد کرد. او از شکست و توفیق نیافتن خود و از دست دادن سرمایه اش در چاه های اول و دوم نهراسید. او پیگیر بود و چون پشتکار داشت، به موفقیت رسید؛ البته توضیح مهم اینکه، دولت انگلیس در همه مراحل از او پشتیبانی کرد.
ملتی که پویا، پرتلاش، پژوهشگر و پیگیر باشد و دولت مردان آن به معنای واقعی بخواهند خدمت کنند، دچار این مشکلات نمی شوند. آیا ما کسی را داشتیم که به هنگام مذاکره با انگلیسی ها صداقت و درایت لازم را داشته باشد؟
«امام قلی خان» در مذاکره با انگلیسی ها برای کمک گرفتن از آنها به منظور رویارویی و جنگ با پرتغالی ها قراردادی در یک نسخه نوشت و آن را نزد خود نگه داشت. او توانست با استفاده از انگلیسی ها به استعمار 116 ساله پرتغالی ها در جنوب و آزادکردن جزیره هرمز (پس از آزادسازی بندرعباس و قشم) پایان دهد؛ اما بر سر امام قلی خان با آن همه خدمت و شکست دادن دولت عثمانی، چه آمد؟ «شاه صفی»، پادشاه سلسله صفویه، فرزندان وی را سر برید و آن سرها را در تشتی بین نماز مغرب و عشا برای او فرستاد و سر خودش را نیز پس از نماز عشا برید! در تاریخ، پاداش خدمتگزاران خود را چنین داده ایم! در دوره قاجاریه، امیرکبیر در مذاکرات «ارزروم» آنچنان بادرایت خدمت کرد و آن وقت پاداش او این بود که در «حمام فین» رگ زده شد. در دوره اشکانیان، «سورنا»، سردار بزرگی که با دوهزار سوار در جنگ نابرابر بر دشمن پیروز شد، چه سرنوشتی یافت؟
برای رسیدن به هر برتری و توانایی باید تلاش و پیش از آن، اهداف را مشخص کرد و برای رسیدن به هدف ها برنامه ریزی داشت. توجه داشته باشید که دو ملت ژاپن و آلمان در جنگ دوم جهانی شکست خوردند؛ اما با تلاش و البته، با تعیین اهداف و برنامه ریزی و شکیبایی و پیگیری، از فاتحان خود پیشی گرفتند. در جهان، پیروزی و برتری با تلاش هدفمند و سازنده به دست می آید. ملتی که وقت خود را به طور سازنده به کار گیرد، پیروز خواهد شد. نتیجه بگیرم برای موفقیت به قول قدیمی ها: «موجبات موجود، موانع مفقود».
ما در برابر انگلیسی ها چه برتری هایی داشتیم که آنگونه نشود؟ تا قابلیتی نباشد، فعلیتی به وجود نخواهد آمد. اشتباه نشود، من حق را به انگلیسی ها نمی دهم. آنچه می گویم، آن است که در تقابل با ملت های دیگر، ملتی که هدفمند بوده و بیشتر کوشیده و رهبران و خدمتگزاران صدیق داشته است، توانسته پیروزی و برتری به دست آورد. اینها طبیعت و قوانین جوامع بشری است. من برای ملتم و کشورم آرزو دارم که برآیند دانایی ها، دانش ها و تلاش هایمان موجبات برتری باشد تا موانع را نیز مفقود کند.
اواخر شهریور یا اوایل مهرماه 1358 به ریاست شرکت گاز اصفهان برگزیده شدم و...
تاریخ شفاهی وزرای نفت ایران؛ سید حسن سادات