به دلیل جریانات تند دریایی و عملیاتی تر شدن فرایند صادرات، پایانه شناور خلیج فارس از قسمت جلو با هشت رشته زنجیر غول پیکر که نقش لنگر را بازی می کنند به کف دریا متصل بوده و کل کشتی بنا به جریان و جهت آب دریا و به کمک تجهیزات بلبرینگ مانند خاصی به نام سامانه هرزگرد (Turret) به دور این زنجیرها می چرخد. در واقع کشتی فقط از قسمت جلو به کف بستر دریا متصل بوده و قابلیت چرخش آزاد 360 درجه بنا به جهت جریان آب دریا را دارد.  فرایندی که ماحصل آن این است که فشارهای جانبی وارد بر کشتی در اثر باد یا جریان آب به میزان قابل توجهی کمتر شود. گرچه تجهیزاتی که چنین قابلیتی به پایانه می دهند دارای تکنولوژی بالایی بوده و ارائه جزییات فنی آن از حوصله این بحث خارج است.  گردش پایانه حول محور جلویی تکلیف می کند که در زمان صادرات، کشتی دریافت کننده نفت خام نیز در همان شعاع و به همراه پایانه و به کمک سه یدک کش و با راهبری پایلوت مستقر در کشتی صادراتی بچرخد. کشتی صادراتی به وسیله یک زنجیر محکم مخصوص که به سیستم کنترل کشش خاصی نیز مجهز است، به پایانه خلیج فارس متصل می شود. یک یدک کش نیز از پشت، کشتی صادراتی را مهار کرده و فاصله و زاویه کشتی را به کمک دو یدک کش دیگر با پایانه حفظ می کند با این هدف که دو غول  نفتکش به هم برخورد نکنند و هم در اثر کشش زیاد از حد به زنجیرهای نگهدارنده شناور فشار وارد نشود.  باید توجه داشت که نگهداشتن دو غول آهنین عملیاتی در جریان صادرات و در فاصله حدود 100متر از همدیگر بسیار حساس بوده و این عملیات خلق اثر هنرمندانه ای توسط گروه عملیات دریایی است.  خط لوله بارگیری انعطاف پذیر هم بعد از اتصال پایانه و کشتی به یکدیگر به منیفلدهای تانکر صادراتی متصل شده و نفت خام از مسیر مورد نظر با راهبری اتاق کنترل مرکزی پایانه و به کمک همکاران موتورخانه منتقل می شود.  فرایند اتصال و نگهداشتن کشتی به پایانه عملیات بسیار سخت و پیچیده ای است که به کمک کاپیتان ها و ملوانان عملیات دریایی منطقه بهرگان صورت می گیرد. صادرات نیز شبانه روزی بوده و قبل از آغاز تا لحظه پایان آن، همه نفرات پایانه به خصوص کارکنان موتورخانه به صورت شبانه روزی مشغول فعالیت هستند.

دنیای زیرآب

ساختمان اداری مسکونی پایانه دارای 5 طبقه از عرشه پایانه به بالاست. چهار طبقه دیگر یعنی موتورخانه و سایر تجهیزات مربوط به عملیات صادرات نفت زیرساختمان عرشه و درواقع زیرآب قرار دارند. پمپ روم نیز که توسط کارکنان عرشه راهبری می شود به موازات موتورخانه و در زیر عرشه است. هر میزان عرشه سبز شناور صادراتی «خلیج فارس» همراه با افق یکسر آبی فیروزه ای زیباست، به طبقات زیرین تا 30 متری زیر آب (کف شناور) پایین و پایین تر که می رویم، نه تنها این زیبایی رنگ می بازد، بلکه در فضایی تاریک و خالی از نور طبیعی روی عرشه، شرایط کار سخت و طاقت فرسا در آن برایمان ملموس تر می شود.   حمیدرضا برزوکی، رئیس پایانه شناور صادراتی خلیج فارس که از زمان ساخت و راه اندازی پروژه سروش و نوروز در سکوی سروش مشغول به فعالیت بوده و حدود دو سال است که به این شناور آمده است، ما را در این بازدید همراهی و توضیحاتی ارائه می کند. به موتورخانه شناور که می رسیم، می گوید: «ماموریت اصلی ما در این شناور دریافت، ذخیره و صادرات نفت خام میدان های سروش و نوروز است. موتورخانه به منزله قلب این پایانه است و مشتمل بر دیزل ژنراتورها، بویلرها، پمپ های متعدد و کندانسور و تجهیزات مربوط به سوخت مازوت و دیزل و تجهیزات تولید آب مقطر و... است.»  از فضای موجود در موتورخانه می توان به سختی کار در آن پی برد. سروصدای زیاد و درجه حرارت بالا (با اینکه در فصل زمستان هستیم) بیداد می کند و هرچه به طبقه های پایین تر می رویم، شدت گرما نیز بیشتر می شود. کارکنان این بخش به ویژه در فصل تابستان، گرمای طاقت فرسایی را تحمل می کنند.  یکی از بویلرهای داخل موتورخانه در حال روشن شدن برای صادرات روز آینده است. یکی از دیزل ژنراتورها هم برای تولید برق فعال هستند. جالب است که همزمان و در کنار بویلر روشن، گروهی از نفرات پایانه در حال تعمیرات اساسی بویلر دوم پایانه هستند. فضای بسته و هوای سنگین و تقریبا بدون اکسیژن برای ما تازه واردها در این محوطه، آن هم در اسفندماه، امکان حضور طولانی مدت در این بخش را نمی دهد و این در شرایطی است که بویلر، تازه در حال روشن شدن بوده و قبل از آن خاموش بوده است.

طبقات پایین تر را با پله طی می کنیم. توصیه های ایمنی مدام یادآوری می شود. به کلاه ایمنی به عنوان یکی از الزامات حضور در این بخش ها مجهز شده ایم. اگر کفش های صنعتی و استاندارد هم به پا داشتیم، به آسانی نمی توانستیم حریف پله های باریک و صنعتی که هر لحظه امکان سرخوردن در آنها وجود دارد، شویم. مرتب صدای بلند برزوکی شنیده می شود که دو سمت نرده ها را رها نکنید. احتیاط کنید. پله ها سر است و...

به آخر دنیا رسیدیم!

اگرچه هوای بهاری جنوب نسیم نوازنده ای را روی عرشه برایمان به ارمغان دارد، اما در طبقات زیرین حکایت دیگری است. رئیس پایانه صادراتی خلیج فارس می گوید: «از خردادماه تا مهر، دمای هوا در اینجا و در کنار بویلر و سیستم تولید و گردش بخار پایانه از 60 درجه کمتر نمی شود. این دما اصلا شوخی نیست. رطوبت هم بالای 90 درصد می شود. می توانید حتی این وضع را تصور کنید؟»

در این محیط باید به سختی هوای داغ تابستان و شرایط کاری، سروصدای بی امان دستگاه های مختلف را هم اضافه کرد. برزوکی می گوید: «مدت هاست پیگیر آن هستیم که در فصل تابستان، اینجا میزبان چند نماینده مجلس شورای اسلامی باشیم؛ اما تاکنون موفق به میزبانی آنها نشده ایم و از همین جا از ایشان دعوت می کنم که بیایند و از نزدیک شرایط کار روی این شناور را ببینند.»

بازدید با پله هایی که ما را پایین و پایین تر می برد ادامه دارد، موقعیت آخر ما، 30 متری زیرآب و در واقع کف شناوراست. وقتی به اینجا می رسیم، برزوکی می گوید: «اینجا همان آخر دنیاست. یک لحظه تجسم کنید برق پایانه برود. تنها در عمق 30 متری آب، محصور در اتاقی فولادین به همراه تجهیزات داغ با چاشنی رطوبت بسیار بالا و هوای گرم و سنگین.»

علی علیرضایی، مسئول تعمیرات مجتمع دریایی سروش و نوروز و پایانه نیز که در این بازدید همراهمان است، با توصیف شرایط سخت کاری در این بخش می گوید: «می دانید اینجا حکم چه چیزی را دارد؟ دهه اول پیروزی انقلاب اسلامی کسی حاضر به کار در بندرعباس و برخی نقاط گرم و بد آب و هوا نبود، برای تنبیه نفرات را به آنجا می فرستادند. اینجا چنین شرایطی دارد، اما کارکنان این پایانه صادراتی نه ازسر تنبیه که برای پیشبرد و توسعه صنعت نفت و اقتصاد کشور و با عشق در آن مشغول به کار هستند.»

با این حال برزوکی، رئیس پایانه اشاره می کند: «کارکنان به سختی اما با عشق و غیرت در چنین محیطی کار می کنند. او از ما می پرسد که شما چند ساعت می توانید در اینجا دوام بیاورید؟»

توضیح می دهد: «آن دسته از کارکنانی که در موتورخانه و اتاق کنترل زیرین این شناور مشغول فعالیت هستند، 6 صبح به 30 متری زیرآب می روند و تا 6 عصر در همانجا می مانند و در پاییز و زمستان اصلا آفتاب را نمی بینند. سروصدا و استرس و مسئولیت هم بالاست.» بودن در چنین محیطی حتی بدون هیچ مسؤولیتی و تنها برای بازدید، پر از استرس و فشار روحی و روانی است. چه برسد به اینکه بخواهی سال ها در چنین محیطی زندگی و کار کنی و مسؤولیت هم داشته باشی.

به گفته او، تفاوتی که بین کار در دریا با تاسیسات خشکی وجود دارد این است که در دریا و سکوها و پایانه، خود بچه ها هستند و خدای ایشان. این به معنای عدم حمایت مناطق از سکوها و پایانه نیست، اما اگر به فرض، تجهیزی در شب خراب شود، یا مشکلی رخ دهد، در مرحله اول و دوم همه چیز به عهده خود نفرات مقیم است که مواردی از این دست، بار مسئولیت و فشار کاری همکاران سکو کار را زیادتر می کند.