حکمت های فاطمی؛ سعادتمند حقیقی

از دعاهای حضرت فاطمه (س): اَللهُمَّ إنّی اَسئلُکَ قُوَّهً فی عِبادَتِکَ وَ تَبَصُّراً فی کتابِکَ وَ فَهماً فی حُکمِک؛ خداوندا! از تو می خواهم نیرو در عبادت و بندگی ات را، بصیرت و بینش در قرآنت را و فهم و درک در احکام تو را. (البلد الامین کفعمی، ص ۱۰۱)

شرح حدیث:

قدرت و توانی را که خدا به ما داده، وسیله امتحان ماست.

بدترین برخورد با نعمت های الهی آن است که آن را در راه گناه و برخلاف دستور و رضای الهی به کار بگیریم و بهترین شیوه، استفاده از نعمت خدا در راهی است که او بپسندد.

برخی نیرومند و توانایند، اما در راه خلاف و معصیت.

بعضی هم نیرو و توانشان در مسیر طاعت و بندگی است. خوشا به حال اینان!

حضرت زهرا (س) در این دعا سه خواسته مهم از خدا دارد:

قوت و نیرو در بندگی خدا، بصیرت و بینایی در قرآن وفهم و شناخت نسبت به حکم پروردگاردین شناسی و معرفت شرعی

اگر بصیرت دینی نباشد، با کمترین شبهه افکنی مخالفان، تزلزل در باورهای دینی پیش می آید و اگر فهم احکام خدا نباشد، «ادای تکلیف» انجام نمی گیرد و اگر ضعف در پرستش خدا و بندگی باشد، راهی برای نفوذ و سلطه ابلیس فراهم می شود.

شخص مسلمان و پیرو خط اهل بیت (علیهم السلام) باید برای دین شناسی وقت کافی بگذارد و با کسب بصیرت، خود را در برابر تشکیک ها و شبهه آفرینی ها مصون سازد.

باشد که در راه دین و عبادت استوار باشیم و قرآن را با بصیرت و شناخت کافی بشناسیم و به آن عمل کنیم.

 

سیره   سیاسی

حضرت فاطمه زهرا(س) «اولین شهیده راه ولایت» و شخصیت برجسته ای است که در بین زنان همانند مهتاب آفرینش، روشنایی عالمتابی از خود نشان داد و در کتاب وجود او «تمام حقیقت انسان» و «تمام حقیقت زن» و در یک کلام «تمام نسخه انسانیت» به خوبی مشاهده می شود؛ به گونه ای که «افتخار خاندان وحی» است و الگویی شایسته که امام راحل در بیان شیوای خود درباره او فرمود: «حضرت فاطمه زهرا(س) زنی بود که اگر مرد بود، نبی بود؛ زنی که اگر مرد بود، به جای رسول الله(ص) بود.» و چون درباره معرفی نمونه ای کامل از انسان در جهان هستی، سخن به میان می آید، ایشان با احترام خاصی می فرماید: «همه باید به او [حضرت زهرا(س)] اقتدا کنید و کنیم، همه باید دستورمان را از اسلام به وسیله او و فرزندان او بگیریم و همان طوری که او بوده است، باشید. انسانی است به تمام معنا انسان، زنی است به تمام معنا زن». اینک ماییم و فاطمیه و طریق جاوید آن بانو.

از دیدگاه آموزه های اسلامی، انسان نسبت به سرنوشت فردی و اجتماعی خویش مسئول است و نمی تواند در رابطه با حوادث، جریانات و واقعیت‏های پیرامون خویش بی‏تفاوت باشد. یکی از مهم ترین موضوع هایی که تأثیری عمده برسرنوشت بشریت دارد؛ رهبری و مدیریت سیاسی جامعه است که برخورد مسئولانه تمام افراد جامعه را در قبال خود طلب می کند و در این رابطه جنسیت مطرح نیست. از این زاویه است که حضرت فاطمه(س) دختر پیامبرگرامی اسلام(ص) سزاوارترین افراد برای مشارکت سیاسی و حضور در صحنه سیاست است و باوجود اشتغالات اجتماعی متعدد و خستگی های ناشی از کار روزانه، همچنین رسیدگی به امورخانه و سرپرستی چند کودک خردسال، خود را از سیاست دور نمی‏دارد و همچون سیاستمداری قهرمان در صحنه اجتماع حاضر می‏شود و در دفاع از حق و عدالت جان مبارک خویش را نثار می کند.

او زندگی سیاسی و آشنایی با الفبای آن را از همان دوران خردسالی آغاز کرد و با فعالیت های سیاسی واجتماعی پدر بزرگوار خویش و مشکلات و مصائب بی شمار از نزدیک مانوس بود؛ حتی جبهه جنگ می رفت و در غزوه های متعددی همراه با پیامبر(ص) شرکت می کرد. بعد از ازدواج و زندگی مشترک، بازهم در جریان زندگی اجتماعی همگام با علی (ع) به پیش می‏رود، اما پس از وفات پیامبر(ص) فصلی جدید از زندگی را آغاز کرد که برای تحکیم پایه‏های انقلاب نوپای پیامبر اکرم(ص) و حفظ و تداوم حکومت اسلامی، دست به احقاق حق و مبارزه گشود و درجریان سیاسی، عظیمی حضوری آشکار یافت. رسول گرامی اسلام(ص) درحالی چشم از جهان فرو بست که تشنگان قدرت، در کمین نشسته بودند و هنوز جنازه مبارک آن حضرت دفن نشده بود که منتظران فرصت، در سقیفه بنی ساعده(ایوان مسقفی درمدینه) جمع شدند و برخلاف دستور خداوند و فرموده پیامبر(ص)، خلافت را از علی(ع) گرفته و به دیگری سپردند و با تمام قدرت و توان به صحنه سیاسی آمدند. گروهی را با تهدید و فشار مرعوب ساختند، با دسته ای از راه معامله و تقسیم قدرت کنار آمدند؛ عده ای را هم با حاتم بخشی با خود هماهنگ کردند و با یک کودتای خزنده، قدرت را به دست گرفتند. در آن شرایط چه کسانی و چگونه می بایست از ولایت و اهل بیت دفاع کنند؟

گویا فاطمه(س) برای دفاع از ولایت در مقطع پس از وفات پیامبر(ص) انتخاب شده است، زیرا مسلمانان در آن آزمایش سخت با سکوت خود راه خطا را در پیش گرفتند؛ روح حماسی و شهادت طلبی میدان های جنگ را از دست دادند و شمشیرها را غلاف کردند. به انزوا گرویدند و تنها نظاره گر حوادث تلخ شدند. هیچکس دیگر نمی توانست در آن شرایط در برابر تهاجمات سازمان یافته و فتنه های کور، با بصیرت و آگاهی لازم چونان فاطمه زهرا (س) یک مبارزه پیروز را آغاز کند و بخوبی تداوم بخشد. هر کس غیر از دختر پیامبر(ص) می شد، او را شکست می دادند، هر شخصیت دیگری اگر می بود، با انواع تهمت های ناروا او را به انزوا می کشاندند. هر مقاومتی اگر می شد، آن را در هم می شکستند. هر دسته، گروه و لشکری را با نام اسلام و در قالب جهاد اسلامی تار و مار می کردند، اما آنان در برابر شجاعت، بصیرت وشهادت طلبی فاطمه زهرا(س) درمانده شدند و ماسک های آنان دریده و ماهیت پلیدشان افشا شد.

فاطمه(س) خود را زنی مسلمان می‏دانست که باید به وظایف خویش آشنا بوده و به وظیفه شرعی اش عمل کند؛ به این دلیل در روزهای آتش و خون و شکنجه پس از وفات پیامبر(ص) و در روزهایی که سیاست روز، آتش زدن و بیعت خواهی از روی زور و اعمال قدرت بود، قد علم کرد تا تکلیف دینی و سیاسی خود را نیکو به انجام رساند.

 روش ها و منش سیاسی

مشی سیاسی فاطمه(س) یک مشی آگاهانه، توأم با بینش و بصیرت، اندیشیده و حساب شده، انتخابی و گزینش شده و مبتنی برایمان و عقیده است. هدف آن سعادت انسان ها و نجات از بردگی‏ها و ذلت‏ها و تضمین و فراهم آوردن مبادی ارزش‏های معقول در جامعه است. مشی سیاسی فاطمه(س) مشی اعتراض، بی اعتنایی، عدم تأیید دستگاه رهبری، مشی به محاکمه و استیضاح کشاندن رهبر و خلیفه موجود امت، مشی مظلومیت و سرانجام که فریاد به جایی نرسد، گریستن است، آن هم نه برای عقده دل خالی کردن بلکه برای بیدار کردن و هشیار ساختن اذهان به سوئی که در آنجا حقی را زنده دفن کرده‏اند. او در این سیاست که الهی است، راست و با استقامت به پیش می‏رود و در آن باکی از کتک خوردن و بدن خود را به رنج افکندن ندارد. او درس جرأت وشهامت را از پدر خود گرفته و در مکتب و خانه علی (ع) و در سایه همگامی با او آن را تقویت کرده است. برای او هدف الهی مهم است و در دفاع از هدف باید ایستاد. ما در تاریخ اسلام و حتی بشریت زنی را سراغ نداریم که در راه هدف الهی و اندیشه وآینده‏نگری خود تا به این میزان به پیش رفته باشد و مصداق آیه شریفه « فاستقم کما امرت» که درباره پیامبر(ص) نازل شده است، باشد.

خطبه تاریخی‏ بانوی اسلام فاطمه زهرا(س) نمونه روشنی از روش و مشی مجاهداتی و مبارزاتی آن حضرت و بیانگر این واقعیت است که او سخنوری بلیغ و خطیبی نستوه و همتای همسرش امیر مؤمنان علی‏(ع) بود. موشکافی های حضرت فاطمه‏(س) در این خطبه در زمینه فلسفه و اسرار احکام و تحلیل تاریخ سیاسی اسلام و مقایسه دوران جاهلیت عرب با زندگی آنها بعد از ظهور اسلام، درس های بزرگی به رهروان راه حق می‏دهد و آنها را در مبارزاتشان تعلیم و آموزش می‏بخشد و مهم تر از همه اینکه فاطمه‏(س) با این خطبه موضع خاندان پیامبر(ص) را در برابر رژیم حاکم روشن ساخت و مبرا بودن ساحت مقدس اسلام از مظالمی که به نام اسلام انجام می‏گرفت، آشکار کرد و اگر تنها فایده این خطابه بزرگ و پر محتوا همین بود، کافی بود! چنانکه حضرت امام خمینی(ره) می فرماید: «خطبه فاطمه زهرا (س) در مقابل حکومت و قیام امیرالمؤمنین(ع) و صبر امیرالمؤمنین و ... و فداکاری دو فرزند عزیزش ... اسلام را زنده کردند و برای ما و شما برادرهای عزیز الگو شدند ... ما هم الگوی آنها را تبعیت از آنها را می‏پذیریم.»

فاطمه(س) آن زن سیاستمداری است که حتی از پیکرو مرگ خود ابزاری سیاسی ساخت. دستگاه خلافت حتی از مرگ فاطمه(س) وحشت داشت و این وحشت او بی مورد هم نبود. می‏ترسید فاطمه(س) موضعی اتخاذ کند که بر رسوایی آنها بیفزاید و پیش بینی آنها درست از آب درآمد. اینکه فاطمه(س) وصیت کرد: «غسّلنی فی الیل و کفّنی فی الیل وصلَّ علی و دفنی فی الیل و لاتعلن احداً »، مرا شب غسل بده، شب کفن و دفن کن، شب بر جنازه‏ام نماز بگذار و احدی را خبر مکن، خود سیاستی عظیم است و نفرت عظیم او را به دستگاه حاکمه وقت نشان می‏دهد و این است که طاغوت را می‏لرزاند. به ویژه که فاطمه(س) سفارش کرده بود، مگذار آنها که بر من ستم راندند و حق مرا گرفتند، بر من نماز بگزارند که آنها دشمن خدا و رسولند و هم اصرار او که قبرش مخفی بماند، خود بیان این خواسته است که نشانه‏ای از مظلومیت ابدی او در جامعه باقی باشد. او می‏خواست دشمنان دوست نما معرفی و ابهام‏ها از بعضی اذهان دیر فهم زدوده شوند و دریابند که فاطمه(س) چگونه می‏اندیشید.

 

عطر ماندگار: از بیانات رهبر معظم انقلاب

حضرت زهرا(س) تجسم عالی ترین مفاهیم انسانی و اسلامی

این زندگی کوتاه هیجده ساله یا اندکی بیشترِ این بزرگوار یک چنین ماجرایی دارد که ماجرای مهمی است. آن حضرت تجسم عالی ترین مفاهیم انسانی و اسلامی در مورد زن است که به اینها باید توجه کرد؛ درس فاطمه زهرا بیشتر این موارد است. برخی از مفاهیم اسلامی مفاهیم اختصاصی است، مثل مادری، همسری، کدبانویی، تربیت فرزند؛ در همه اینها اوج قله تصور، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است. در عرصه تربیت فرزند، در عرصه همکاری با شوهر، در عرصه های مشترک و در آن چیزهایی که بین زن و مرد مشترک است، مثل بندگی خدا -وظایف بزرگ مثل بندگی خدا- وضعیت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) یک وضعیت فوق العاده اعجاب انگیز و مهم است. امام حسن مجتبی (علیه السلام) می گوید شب جمعه تا صبح مادرم بیدار بود، عبادت می کرد، هر وقت صدای او را شنیدم، دیدم برای دیگران دارد دعا می کند؛ صبح گفتم مادر! برای دیگران دعا کردی، برای خودت دعا نکردی؛ فرمود پسرم! اَلجارَ ثُمَّ الدَّار؛ این درس است. در قضیه [نزول سوره ی] هل اَتی [آمده است که] «اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ الله»؛ من این را به عنوان یک درس برای امت اسلامی، برای جامعه اسلامی، برای جمهوری اسلامی تلقی می کنم که کار با اخلاص انجام بگیرد. حسن بصری که از زهاد ثمانیه معروف است و زاویه هم دارد با اهل بیت، می گوید که «ما کان فی هذه الامّة اعبد من فاطمة کانت تقوم حتّی تورّم قدماها». معنای این تعبیر «ما کان اعبد من فاطمة» این نیست که شبیه او و به اندازه او تعدادی وجود داشتند؛ نه، در تعبیرات عربی معنایش این است که هیچ کس در امّت، مانند او نبود از لحاظ عبادت. این را حسن بصری می گوید؛ حسن بصری دوران فاطمه زهرا را درک نکرده، اما اینکه این طور قاطع این حرف را می زند نشان می دهد این جزو مسلمات و متواتراتی بوده است که در آن زمان وجود داشته. اینکه وظیفه عبادت، بعد وظیفه امر به معروف و مجاهدت، یعنی حضور در آن میدان عجیبی که بنا بود سرنوشت امّت اسلام در آن میدان تعیین بشود و آن حضور طوفانی عجیب فاطمه زهرا با آن خطبه های عجیب. نقشه جامع هویّت زن در منطق اسلام این است؛ مادر خوب، همسر خوب، مجاهد فی سبیل الله، در عین حال کدبانو، مدیر خانه، و در عین حال عابد و بنده خدای متعال. و در نهایت، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نشان داد که زن می تواند به رتبه عالی عصمت برسد که اینها خصوصیات این بزرگوار است.(15 بهمن 1399)