از سرای دل تا صحن حرم
محمد زمانی نسیمی روح بخش و زندگی آفرین از باغ سیب وزیدن گرفت و عطرش مشام جانت را سرمست و شعله شوق را در قلبت برافروخت و نیت کردی اربعین به کربلا بروی. خوشا به حالت؛ متاع وجودت خریدنی شد.
حرم، از صحن و سرای دل تا صحن و برای دوست امتداد دارد لیک آگاه باش که در ایام اربعین با وجود حضور میلیون ها زائر، راحت تر از همیشه می توانی به حرمش مشرف شوی و حتی آسان تر از زمان های خلوت دستت به ضریح می رسد.
در آن ایام شگفت، حرم تا دهها کیلومتر دامن می گسترد، سرچشمه رحمت به شهرها و روستاهای دوردست به خیمه ها و خانه ها منتقل می شود؛ به اولین موكب که رسیدی، یقین بدان آنجا محل حضور فرشتگان و منزل محبوب است و تو میهمانی با وضو و حضور قلب وارد شو مسیرهای پیاده روی منتهی به کوی دوست از جمله نجف به کربلا، تجلیگاه فضائل اخلاقی است؛ عبادتگاهی به وسعت بی نهایت که عجب و ریا در آن راه ندارد. همه آسمان را می توانی در آن قطعه از زمین بیابی، جایی که هر کس از هر شغل و منصب و گروه، خود را ذره ای می بیند در حال صعود به سمت خورشید، عشاقی که بالاتر از عرش راه می پیمایند، صدای مهیج طبل و سنج، نوحه های سوزناک عربی دود اسپند و کندر، اهتزاز پرچم ها بر فراز خیمه ها، زوج های جوان، پیرزنان پابرهنه و پیاده روندگان بدون پا، بچه هایی روی دوش پدر خواب رفته، کفن پوشان جوان، اقلیت های مذهبی، مسیحیان مشتاق، زائران کشورهای دور، سفیدپوستان حیرت زده، سیاهپوستان بی قرار و شیعیان عراقی که خاضعانه و متواضعانه در مقابلت بال گسترانیده، به مهر دستت را در دست می گیرند، به لطف می فشرند و با اصرار و احترام تو را اطعام می دهند. هوشیار باش که آنان عظیم الشان هستند و قدر و منزلتی ویژه دارند، چراکه سال هاست به درجه و مقام ارشد خادمي مفتخر شده او به نیابت از پادشاه خوبان به استقبالت آمده اند.
در میان انبوهی از شور و شوق و شیدایی عزاداران، غوغا و هیاهوی فرشتگان، همهمه و آهنگ زیبای دل های عاشورایی که هر یک با صدا و نواهای مخصوص مشتاقان زیارت را به سفره خویش دعوت کرده و نظر آنان را به انواع طعام ها و نوشیدنی ها جلب می کنند؛ صداهایی هماهنگ با طنینی خاص از پیرمردان و کودکان عرب با لهجه محلی شما را به صرف چای فرامی خوانند:
شای (چای) أبوعلي، شاي ابوعلی، شای ابوعلی، هله بزوار ابوالسجاد... بهداشتی ترین چای عالم، تنها چایی که از آن سور منتشر می شود، چای آتشی، استکان های لبریز، لب سوز، شیرین، دلچسب و گوارا و به تعبیری بهتر، جانسوز و جان بخش و دل آرا.
نگاه هایی پررمز و راز و معصومانه، به غایت پاکی و نجابت و صورتی سوخته، لب ها و دل های ترک خورده و انگشتان پای کودکانی که نصف بیشتر آنها روی زمین است و با شلوار کوتاه و ساق های نازکشان ساعت ها با صلابت ایستاده اند تا زائران را برای رفع خستگی به موکب خویش دعوت کنند. کاش می شد صورت را زیر پاهایشان گذاشت، چراکه هرکس برای «حسین» ایستاده است، تربت قدم هایش بوی بهشت می دهد.
جایی دگر، در قد خمیده اش با درد و غصه هایی به فراوانی ریگزارها، صورت را با سیلی صبوری، نیلی ساخته است. او همه دارایی و سرمایه مادی خویش را یکجا به کربلا آورده است. آنجا که امن ترین نقطه عالم و تجارتش پرسودترین تجارت هاست.از اندوهی که به تارهای حنجره اش نشسته و قطرات اشکی که محاسن سپیدش را می شوید، می توان فهمید با چه مرارتی خود را به کربلا رسانده؛ با تاسی از حبیب، رخت پیری را کنده و پا به پای جوانان مشغول دلدادگی و خدمت شده است. پس از تکریم بسیار، احترام فراوان، با ذکر التماس و تکرار کلمه «دعا» بدرقه ات می کند و پیاله ای از اشک پشت سرت می باشد. یک خیمه کوچک، چند گلیم، تعدادی پشتی، پتو، مقداری زغال منقل، چند قوری، چند کتری چند استکان، مقداری شکر دریایی از صدق و صفا، سخاوت و ایمان، خلوص و معرفت، توكل و يقين.
اربعین، ظاهری دارد و باطنی؛ توصیف ظاهرش از عهده خارج است چه رسد به باطنش.
شرح شگفتی اربعین امام حسین(ع) در انحصار یک شخصیت است و او کسی نیست جز فرزند و تنها یادگار حضرتش، خورشید پشت ابر، ولی عصر، حضرت مهدی موعود(عج).
عطر ماندگار: از بیانات رهبر معظم انقلاب
حماسه راهپیمایی اربعین
... این روزها روزهاى نزدیک به اربعین است. پدیده بى نظیر و بى سابقه این سال های اخیر، پیاده روى(اربعین) میان نجف و کربلا یا بعضى از شهرهاى دورتر از نجف تا کربلا است؛ بعضى از بصره، بعضى از مرز، بعضى از شهرهاى دیگر، پیاده راه مى افتند و حرکت می کنند. این حرکت عشق و ایمان است؛ ما هم از دور نگاه می کنیم به این حرکت و غبطه می خوریم به حال آن کسانى که این توفیق را پیدا کردند و این حرکت را انجام دادند:
گرچه دوریم به یاد تو سخن می گوییم بعد منزل نبوَد در سفر روحانى
بیانات در درس خارج فقه ۹/آذر/۱۳۹۴
مضامینی از زیارت نامه اربعین
متن زيارت اربعين را حضرت صادق(ع) به صفوان بن مهران (معروف به صفوان جمال) آموخته و فرموده است كه اين زيارتنامه را هنگامي كه آفتاب روز اربعين برآمد و روز بلند شد، بخواند. اين توصيه، اهميت اين زيارت مأثور را مي رساند. حديث را سيد بن طاووس باسند خويش از صفوان روايت مي كند. متن زيارت، در «اقبال الاعمال» سيد بن طاووس، «المزار الكبير» محمد بن جعفر مشهدي، «المصباح» كفعمي و «مصباح المتهجد» شيخ طوسي آمده است. علامه مجلسي هم در جلد ۹۸ بحارالانوار، به نقل از تهذيب شيخ طوسي آن را نقل كرده است. گرچه در بعضي كلمات، تفاوت های جزئي ميان نقل ها ديده مي شود، ولي كليت آن ثابت و يكسان و معتبر است. بنابراين شايسته است كه در متن و محتواي «زيارت اربعين» دقت و تدبر شود، تا زائران و محبان سيدالشهدا(ع) از معارف ناب و مفاهيم بلند آن مستفيض شوند. برخی محورهاي عمده اين زيارتنامه را مي توان چنين برشمرد:
ترسيم سيماي امام حسين(ع)
زيارت اربعين، همچون بسياري از زيارتنامه هاي ديگر با «سلام» آغاز مي شود كه نشانه تولاي شيعي نسبت به اولياي دين است و مخاطب اين سلام، با اوصاف و القابي ياد مي شود كه هر كدام، بعدي از ابعاد شخصيت حضرت سيدالشهدا را نشان مي دهد. از آن حضرت، با عناويني همچون ولي خدا، حبيب خدا، خليل خدا، برگزيده خدا، شهيد مظلوم، گرفتار رنج ها و مصيبت ها و كشته اشك ها ياد مي شود: السلام علي اسير الكُرُبات و قتيل العَبَرات.
پس از بيان اين اوصاف و مقامات، زائر در پيشگاه خدا شهادت مي دهد كه آن امام شهيد، ولي خدا و فرزند ولي خدا و صفي پروردگار و فرزند صفي خداست، تا اين گواهي، عمق ايمان و باور زائر را نشان دهد و اين اعتقادات را در جان او بنشاند.
کرامت های امام حسين(ع)
در بخش بعد، به برخي از اوصاف ويژه و كرامت ها و ارجمندی های آن امام شهيد اشاره شده است. از جمله اینکه آن حضرت، به كرامت الهي در سايه شهادت نائل آمد و از سعادت ویژگی هایی كه عنايت الهي به شمار می رود، برخوردار است، همچنین طينت و سرشت او و ولادتش، پاك و دور از هر آلودگي است و از سروران، رهبران و از مدافعان حق و دين و ميراث دار خط انبيا و حجت الهي بر همه بندگان خداست.
فلسفه قيام عاشورا
درباره نهضت عاشورا تحلیل های گوناگوني ارائه مي شود و اهداف مختلفي براي آن قيام خونين بيان شده است. آنچه در اين زيارتنامه مطرح است «هدف هدايت و نجات و بيداري امت» است. آن حضرت در دعوت مردم به راه خدا و سنت پيامبر(ص) و احكام قرآن چنان عمل كرد كه راه عذر و بهانه را بر همه بست و اتمام حجت کرد: «فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ، وَمَنَحَ النُّصْحَ». گاهي بيداري جامعه و شكستن جوّ خفقان و مبارزه با بدعت ها و انحراف ها، «خون» مي طلبد. امام، خون قلب خويش را در راه خدا نثار كرد: «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيك»، با اين هدف كه مردم را از جهالت و گمراهي درآورد و فضاي حيرت و سرگشتگي را بشكند و تكليف بندگان خدا را روشن كند: «لِيسْتَنْقِذَ عِبادَك مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيرَةِ الضَّلالَةِ». درباره عبرت های عاشورا و جهل و بی بصیرتی مردم بسيار سخن مي توان گفت. وضع جامعه به گونه ای شده بود كه تنها خون مطهر فرزند رسول خدا(ص) مي توانست انقلابي ايجاد كند و زلزله ای در اركانِ حكومت اموي كه بر پايه جهل مردم استوار بود، بيفكند.
شناخت چهره مخالفان
چه كساني، با چه ویژگی هایی و با چه اهدافي به جنگ با امام حسين(ع) آمدند و دست به آن جنايت عظيم زدند؟ هدفشان چه بود كه جز با كشتن ثارالله به آن نمي رسيدند؟ در فراز بعدي، ویژگی های گروه های ائتلافي بر ضد ولي خدا را ـ كه در حقيقت بروز بغض و کینه های ديرينشان از صدر اسلام بود ـ ترسيم مي كند: ـ فریب خوردگان دنيا: «غَرَّتْهُ الدُّنْيا»، فروختن آخرت به بهاي ناچيز دنيا: «وَشَرى آخِرَتَهُ»، هواپرستي: «وَتَرَدّى فى هَواهُ»، به خشم آوردن خدا و پيامبر(ص) و امام و پيروي از منافقان و تفرقه افکنان و گنهكاران.
جهاد تا شهادت
جهاد در راه خدا، همراه با صبر بر اداي تكليف و اخلاص در مبارزه و ادامه جهاد تا مرز شهادت و حتي پس از شهادت، يعني اسارت آزاديبخش آل الله، تضمین کننده حيات و بقاي دين و خنثی کننده توطئه امويان ضد اسلام بود: فَجاهَدَهُمْ فيك صابِراً مُحْتَسِباً، حَتّى سُفِك فى طاعَتِك دَمُهُ، وَاسْتُبيحَ حَريمُهُ. احياي دين و مبارزه با بدعت های ضد اسلامي، قرباني و فدايي مي خواهد. آنكه گام در اين راه مي نهد، هم بايد اهل جهاد باشد، هم صبر و مقاومت داشته باشد و هم اخلاص، ضمن آنکه آماده فدا كردن خون و تحمل هتك حرمت ها نسبت به خودش و خانواده اش باشد. امام، عزيز خدا و رسول خدا(ص) در صحرايي سوزان به محاصره آن نامردان گرفتار شد. تشنگي خود و فرزندان و يارانش، عريان كردن پيكر پاكش، بريدن سرش، بر نيزه كردن سر مطهرش، آتش زدن خيمه ها، اسب تاختن بر جسد مطهرش، غارت خيام، به اسيري گرفتن اهل بيت(ع) و... همه در راه خدا بود و آن حضرت، با گفتن «الهي رضيً بقضائك» خود را براي همه اين مصائب آماده ساخته بود.
لعن و تبري از دشمنان
در بسياري از زيارتنامه ها، در کنار سلام به عنوان موالات و همسويي، «لعن» دشمنان هم ديده مي شود كه نشانه تبري از ظالمان و دشمنان اهل بيت(ع) است. هم لعن زائر بر قاتلان و كافران و هم درخواست لعن الهي بر آنان كه نمونه اش در اين زيارت وارد شده است: اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبيلاً.
پيوند امام با خط رسالت
وقتي در زيارت امام حسين(ع)، پيامبر(ص) و امیر مؤمنان و خاندان نبوت و عصمت(ع) را مي خوانيم، تأكيدي بر ارتباط آن شهيد با اين خاندان رفيع و نوراني است. در زيارت ديگر نيز چنين است كه بر امام حسين(ع) به عنوان فرزند پيامبر(ص)، فرزند فاطمه(س)، فرزند امير مؤمنان(ع)، وارث انبيا: امين خدا، فرزند امين خدا، فرزند وصي خدا، فرزند وصي پيامبر(ص) سلام مي دهيم تا اين پيوند را آشكار و علني سازيم و اين نكته، خنثی کننده توطئه دشمنان است كه مي كوشند شهداي كربلا را جدا از دودمان نبوت و آل الله معرفی كنند. حيات سعادتمندانه، بيزاري از همفكران اهل ظلم،تأكيد بر دودمان پاك، جايگاه والاي امامت و ائمه(ع)، همچنین ايمان، تسليم و تبعيت به عنوان سه عنصر اصلي هدايت و سعادت در خط ائمه(ع) و اعلام مَواضع و درود پایانی دیگر محورهایی هستند که در زیارتنامه اربعین به آنها اشاره شده است.
نتیجه گیری
زيارت اربعين، نوعي «تجديد ميثاق» با امام حسين(ع) و اهل بيت و امامان معصوم(ع) است. ابراز وفاداري نسبت به آنان و راه و مرامشان، ابراز عداوت و برائت نسبت به قاتلان و دشمنان آنان، تولي و تبري، اعلام آمادگي براي جانفشاني در راه مقدس آنان، بيان مواضع و همبستگي با خط نوراني اهل بيت پيامبر(ص)، تبعيت و تسليم و نصرت، شناخت چهره های حق و باطل و رهبران «نور» و «نار» و مسئله جهاد و شهادت و خط ايثارگري در راه مكتب و عقيده كه دستاورد شناخت فلسفه عاشورا و قيام حسيني است. اين سرفصل ها در زيارت اربعين بازگويي مي شود و زائر حسيني اين باور ها را از دل بر زبان جاري مي كند، تا زمينه رسوخ قلبي و نمود اجتماعي آن فراهم آيد.
توفيق الهي نصيبمان باد تا در اربعين حسيني، آن امام شهيد را با اين زيارتنامه زيبا و پرمعنا كه آموزه حضرت صادق(ع) به شيعه است، در كنار حرم باصفايش زيارت كنيم.