بررسی قرارداد گازی سه جانبه  ایران، ترکمنستان و آذربایجان در گفت و گو با کارشناسان و نمایندگان مجلس  

سوآپ گاز برگ برنده ایران در تجارت انرژی

مشعل    آذرماه 1400 را می توان سرآغاز فصلی نوین از تعاملات منطقه ای برای وزارت نفت ایران دانست. همین یک ماه پیش بود که در بسیاری از محافل کارشناسی و رسانه ای، صحبت از غفلت در بازار صادرات گاز و نادیده گرفتن فرصت هایی بود که سرمنشا آن در دولت گذشته رقم خورد، اما شاهد بودیم که یکباره ورق برگشت و بازار معادلات گازی منطقه با قرارداد سوآپ گازی سه جانبه میان ایران، ترکمنستان و آذربایجان رنگی دیگر به خود گرفت. اکنون با رویکردی تازه که دولت سیزدهم در کارنامه 100 روزه کاری خود به ثمر رسانده، بارقه های امید را بار دیگر در بدنه صنعت سرنوشت ساز نفت زنده کرده است. فارغ از مزایای اقتصادی و سیاسی قرارداد سوآپ، بزرگترین دستاورد آن را می توان احیای روابط میان ترکمنستان و ایران بعد از توقفی 5 ساله دانست. موضوعی که در سایه دیپلماسی فعال و گسترش سطح تعاملات منطقه ای نشان داد که حتی با وجود اعمال تحریم های همه جانبه از سوی آمریکا، توسعه تجارت با سایر کشورها چندان دور از انتظار نبوده و راه های زیای برای خروج از بن بست و قرارگرفتن در مسیر توسعه پایدار و تعالی وجود خواهد داشت.

شامگاه یکشنبه (هفتم آذرماه 1400) در حافظه روزنگار تاریخی صنعت نفت ایران به یادگار خواهد ماند. در این روز قرارداد سوآپ گازی سه جانبه بین ایران، ترکمنستان و آذربایجان در حاشیه پانزدهمین اجلاس سازمان همکاری های اقتصادی (اکو)، پس از پایان دیدار دوجانبه آیت الله ابراهیم رئیسی و الهام علی اف، رؤسای جمهوری ایران و آذربایجان از سوی وزیران نفت دو کشور به امضا رسید.

بر اساس این قرارداد، سالانه 5/1 تا 2 میلیارد مترمکعب گاز ترکمنستان از خاک جمهوری اسلامی ایران به جمهوری آذربایجان انتقال می یابد و در این مسیر ایران گاز مصرفی مورد نیاز خود در 5 استان شمالی کشور را به عنوان حق انتقال این گاز برداشت خواهد کرد.

      از جزئیات قرارداد سوآپ چه می دانیم؟

جواد اوجی، وزیر نفت، درباره جزئیات این قرارداد عنوان می کند: طی یک ماه گذشته مذاکرات تنگاتنگی با طرف آذربایجانی و کشور ترکمنستان در بحث انتقال گاز از ترکمنستان به آذربایجان که در حقیقت سوآپ گازی محسوب می شود، داشتیم که خوشبختانه امروز به این قرارداد سه جانبه منجر شد. در قالب این قرارداد سالانه نزدیک به 5/1 تا 2 میلیارد مترمکعب گاز از طرف ترکمنستان و منطقه سرخس دریافت خواهیم کرد و از آستارا تحویل آذربایجان می دهیم. این قرارداد در حقیقت مناسبات انرژی خوبی است که خوشبخانه امروز این گام برداشته شده و قرارداد بین ایران، ترکمنستان و آذربایجان به امضا رسید. وزیر نفت همچنین به تسویه بدهی ایران به ترکمنستان اشاره کرده و خبر می دهد: با راهکارهای خوب وزارت نفت و شرکت ملی گاز ایران، به زودی نخستین قسط ما بابت تسویه بدهی به طرف ترکمنستانی پرداخت می شود.

اوجی ضمن ابراز امیدواری به تأمین سوخت زمستانی استان های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی، گلستان و سمنان، عنوان می کند: این قرارداد از ابتدای دی ماه امسال اجرایی خواهد شد. همچنین بنا به اظهارات وزیر نفت، هم اکنون سهم ایران از تجارت گاز در منطقه کمتر از ۲ درصد است. خوشبختانه با روی کار آمدن دولت سیزدهم و گشایش های سیاسی و اقتصادی، بار دیگر زمزمه از سرگیری سوآپ گاز با کشورهای همسایه مطرح شده و اراده وزارت نفت بر استفاده دوباره از ظرفیت ژئوپولیتیک کشور برای انتقال و ترانزیت نفت و گاز قرار دارد.

       5 سال ناکامی در توافق گازی با ترکمن ها  

بسیاری از ناظران و کارشناسان اقتصاد انرژی بر این باورند که مهم ترین و ارزنده ترین دستاورد توافق سه جانبه گازی میان ایران، ترکمنستان و آذربایجان، احیای مجدد روابط ایران و ترکمنستان است که با هوشمندی و درایت سیاستمداران دولت سیزدهم به بار نشست. صنعت نفت روزهای پرفراز و نشیبی را از قبل از امضای قرارداد 25 ساله واردات گاز از ترکمنستان پشت سر گذاشت. ایران با این قرارداد به راحتی می توانست از ظرفیت های ترکمنستان در زمینه تجارت گاز و تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه بهره برداری کامل کند و از این منظر، فصل تازه ای در سیاست های گازی با جهان گشوده شود که متاسفانه این قرارداد با اعمال تحریم های نفتی و محدودیت ایران در انجام تراکنش های بانکی با چالش های عدیده ای روبه رو شد. سیاست تهاتر گاز با کالاها، به عنوان یکی از سناریوهای مطرح برای مراودات کشورها، ابتکار هوشمندانه ای بود که جواد اوجی، مدیرعامل وقت شرکت ملی گاز ایران در دولت دهم برای برون رفت از این چالش به کار گرفت. اما بعدها با روی کار آمدن دولت جدید، این قرارداد وارد فاز جدیدی شد و ایران هم نتوانست به اهداف خود آنگونه که شایسته است، دست پیدا کند.

همچنین بسیاری از کارشناسان بر این امر صحه می گذارند که حتی با وجود گازرسانی 100 درصدی داخلی، واردات گاز از ترکمنستان نباید قطع شود؛ چراکه گاز دریافتی از این کشور، ارزان است و برای ما توجیه اقتصادی دارد که می توان این گاز را در شمال کشور مصرف و گاز معادل خودمان را با قیمت بالاتر به کشورهای همسایه صادر کنیم یا حتی می توانیم گاز این کشور را در شمال کشور دریافت و مصرف و در جنوب کشور، گاز خودمان را سوآپ کنیم؛ بنابراین به عقیده آنان، هر یک از همسایگان ایران ویژگی و مزیت هایی دارند که باید در سبد روابط بین الملل لحاظ کنیم، بخصوص ترکمنستان که همسایه استراتژیک ماست، از این رو تداوم تعامل گازی با این کشور، مزیت های بی شماری برایمان خواهد داشت.

خوشبختانه امروز دولتمردان توانستند در تلاشی ستودنی و با دستیابی به سرمایه خودباوری بار دیگر زمینه های اعتلای صنعت نفت و گاز کشور را رقم بزنند و 5 سال ناکامی در توافق گازی با ترکمن ها را به فرصتی بهینه مبدل سازند.

       قدرت نمایی ایران در بازار گاز اروپا  

ایران و آذربایجان به لحاظ تاریخی، فرهنگی و اقتصادی قرابت و پیوستگی های زیادی با یکدیگر دارند و این مسئله خود به تنهایی گواهی بر حفظ و گسترش سطح تعاملات منطقه ای میان دو کشور خواهد بود، ضمن آنکه نخجوان بر اساس یک توافق سوآپ گازی که در سال 2004 بین تهران و باکو امضا شد، گاز خود را از ایران وارد می کند. بر اساس این توافق آذربایجان گاز مورد نیاز منطقه آستارا در ایران را تامین کرده و ایران هم در عوض به نخجوان گاز صادر می کند. برای این توافق سوآپ گازی، ایران 15 درصد گاز صادراتی آذربایجان را به عنوان کارمزد انتقال برمی دارد. این قرارداد تا 5 سال دیگر اعتبار دارد. در این میان آنچه مسلم است، ترکیه در سال های اخیر برنامه ریزی کرده تا با متنوع سازی منابع واردات گازی خود ضمن تبدیل شدن به هاب گازی در منطقه، جای ایران را در سوآپ گاز به نخجوان بگیرد.

به این منظور ایده انتقال گاز آذربایجان به اروپا از مسیر ترکیه برای نخستین بار در سال 2011 مطرح می شود که بر این اساس گاز استحصال شده از میدان شاه دنیز آذربایجان به اروپا منتقل می شود. آذربایجان در مرحله نخست قرار است از خط 56 اینچی، 16 میلیارد مترمکعب گاز به سمت ترکیه و اروپا ترانزیت کند و در مرحله دوم تا سال 2026 حجم آن را به 23 میلیارد مترمکعب برساند؛ بنابراین بسیاری از تحلیلگران معتقدند توافق سه جانبه اخیر فرصتی را برای ایران فراهم خواهد کرد تا باکو از ظرفیت های موجود ایران برای بازار گاز اروپا بهره برداری کند.  هرچند اتصال به بازار گاز اروپا، پروژه‎ای است که در ایران نیز در دولت‎های مختلف پیگیری شده است، اما هیچ کدام از آنها نتوانستند به این هدف دست یابند. نکته قابل توجه این است که حجم صادرات گاز آذربایجان به اروپا با میزان تولید گاز در ایران به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست. تولید گاز در کشور به روزانه یک میلیارد مترمکعب رسیده است که بیش از 600 میلیون مترمکعب تنها در شبکه خانگی به مصرف می‎رسد. بنابراین سرمایه گذاری در بخش تولید گاز، بهره برداری کامل از ذخایر گازی و مهم تر از آن صرفه جویی مصرف در بخش خانگی از الزام های دستیابی به سهم صادرات بازار گاز اروپاست که نباید از آن غافل ماند. 

 ارتقای جایگاه با تقویت دیپلماسی  

کمتر از 5/1 درصد بازار جهانی صادرات گاز به ایران تعلق دارد و این در حالی است که در اسناد بالادستی چون سند چشم انداز 1404 کسب سهم 8 تا 10 درصدی از بازار تجارت گاز به عنوان یک ضرورت مطرح شده است. حال سوال اساسی این است که ایران چگونه می تواند سهم خود را از این بازار پرنوسان توام با تنش های سیاسی پس بگیرد؟

مبرهن است که یکی از فرصت های ایران برای افزایش سهم خود از بازار جهانی گاز و تبدیل شدن به هاب گازی منطقه، آذربایجان است که چنین به نظر می رسد گام نخست را ایران با امضای قرارداد سوآپ سه جانبه، هوشمندانه برداشته است و برای تقویت و توسعه روابط در آینده از طریق دیپلماسی سازنده و فعال می تواند به این مهم دست یابد. از دیگر سو موقعیت استراتژیک ایران در نزدیکی دارندگان بزرگ ذخایر گازی موجب می شود که برای تصاحب سهم 10 درصدی از تجارت جهانی گاز به منابع سایر کشورهای همسایه نیز اندیشید، تا بتوان با استفاده از منابع این کشورها تجارت گاز در منطقه با محوریت ایران را شکل داد. با همه این اوصاف، بسیاری از ناظران داخلی و خارجی اقتصاد می گویند برگ برنده ایران، استفاده از فرصت های ترانزیتی است که گویا راهبرد آمریکا برای منزوی کردن ایران از این مسیر به بن بست رسیده است. سوآپ باعث وابسته شدن کشورهای حوزه مرز شمالی به کشورمان می شود که این موضوع تحکیم و تقویت روابط سیاسی و ثبات سیاسی در منطقه را نیز در پی خواهد داشت.