مروری کوتاه بر شیوه زندگی و سیره اجتماعی امام موسی کاظم(ع)  

از تکریم  انسان  تا  محبت  همگانی

رفتار معصومان بر اساس برقراری روابط اخلاقی و انسانی با افراد جامعه بوده است. همین نوع رفتار، در موارد بسیاری، زمینه ساز هدایت کسانی شده که معصومان را به عنوان امام و راهنمای خود نمی شناختند. در شیوه زندگی و سیره اجتماعی امام موسی کاظم(ع) نمونه های متعددی از این نحوه سلوک اجتماعی به چشم می خورد. در این مطلب کوشیده ایم تا به طور مختصر به برخی نکات زندگی اجتماعی هفتمین کوکب هدایت از میان ائمه دوازده گانه شیعیان یعنی امام موسی کاظم(ع) اشاره کنیم.

تکریم انسان ها و پرهیز از نگاه تبعیض آمیز

از مهم ترین اصول مورد عمل و تأکید معصومان در حیات اجتماعی، نوع نگاه و رفتار آن بزرگواران با دیگر انسان ها بوده است. آنان می کوشیدند همان نظر اصیل اسلام دراین باره را زنده کنند و زنده نگه دارند. در دوره حاکمیت معاویه و دیگر حکام اموی، نگاه های نژادپرستانه شدت گرفت و موالی یا غیرعرب ها، به لحاظ اجتماعی در وضعیت نابسامانی قرار داشتند. در نقطه مقابل، امامان معصوم(علیهم السلام) تلاش فراوانی می کردند تا جامعه را به سوی تفکر منطقی و عادلانه اسلام در این زمینه سوق دهند. در سیره امام موسی کاظم(ع) نیز به نمونه های شایان توجهی دراین باره برمی خوریم. علی بن ابی حمزه گوید: روزی، نزد امام کاظم(ع) بودم که سی غلام حبشی را که برای حضرت خریده بودند، نزد ایشان آوردند. امام با یکی از آنان سخن گفتند و پولی به او دادند و فرمودند: «به هر یک از اینان، ماهانه سی درهم بده» وقتی رفتند، از حضرت پرسیدم: «به آن غلام چه فرمودید؟» پاسخ دادند: «به او سفارش کردم با دوستانش رفتار نیک داشته باشد و در هر ماه نیز سی درهم به آنان بدهد، زیرا او را غلامی عاقل و درست کار و هم زبان و هم وطن با آنان یافتم و او نیز پذیرفت». همچنین آن حضرت، روزی به مردی بدچهره از اهالی عراق برخورد کردند و نزد او نشستند و با او بسیار گرم گرفتند و به گونه ای سخن گفتند که گویا او می تواند نیاز امام را برطرف سازد. بعضی از کسانی که شاهد این صحنه بودند، عرض کردند: «شما بر او عرض حاجت می کنید درحالی که او به شما نیازمندتر است؟» امام فرمودند: «بنده ای است از بندگان خدا و برادری است از منظر کتاب خدا و همسایه ای است در سرزمین های خدا که با ما در بهترین پدران یعنی آدم و در بهترین ادیان یعنی اسلام مشترک است و شاید روزی، نیاز ما به او افتد و پس از احساس تکبر نسبت به او، متواضعانه در برابرش قرار گیریم».

اهتمام به رفع مشکلات دیگران

روحیه انفاق، ایثار، سخاوت و رفع نیازِ نیازمندان و به ویژه افراد فرودست جامعه دیگر ویژگی مهم امام کاظم(ع) در معاشرت با افراد بود، به گونه ای که «صرارموسی» (کیسه های موسی بن جعفر(ع)) بین مردم ضرب المثل شده بود. انفاق های آن حضرت، معمولاً پنهانی بود و به فراخور حال افراد از یکصد تا سیصد دینار پرداخت می کردند.

محبت و مدارا حتی با مخالفان

 رفتار محبت آمیز و همراه با مدارا با دیگران- حتی با مخالفان- ویژگی مهم دیگر در حیات اجتماعی امام کاظم(ع)، بود. گذشت از خطای دیگران، پوشاندن خشم، پاسخ محبت را با محبتی متقابل و بالاتر دادن، شرکت در تشییع جنازه مومنان، توصیه به تواصل و تبار (ارتباط متقابل و نیکی افراد جامعه به یکدیگر)، نهی از شتم و نزاع و درگیری، اکرام میهمان و اجابت دعوت افراد به مهمانی، از شواهد دال بر مدعای فوق هستند که روایات متعددی دراین باره وجود دارد. امام کاظم(ع) از عاصم یکی از یارانشان پرسیدند: «وضع شما در تواصل و تبارّ (روابط اجتماعی و نیکی به یکدیگر) چگونه است؟» وی در پاسخ عرض کرد: «بسیار خوب» امام فرمودند: «چنان هست که یکی از شما در صورت نیاز، دست در کیسه برادر مؤمنش کند و به مقدار نیازش بردارد؟». چون عاصم پاسخِ منفی داد، امام فرمودند: «پس به لحاظ تواصل در وضع خوبی قرار ندارید». از این روایت، به خوبی می توان سطح توقع معصومان از نوع روابط اجتماعی شیعیان را استنباط کرد. همچنین درباره فردی از اهالی مغرب به نام یعقوب است که امام ضمن اخبار از غیب و اشاره به نزاع و شتمی که بین او و برادرش درگرفته بود، به او فرمود: «چنین کاری، جزء دین من و پدرانم نیست».

 

به مناسبت 24 ذی الحجه روز مباهله

گواهی بر حقانیت جاودان پیامبر اسلام(ص)

 24 ذی حجه روز مباهله است، در این روز حقانیت جاودان پیامبر اسلام(ص) به اثبات رسید و مورد تأکید قرار گرفت. در سال های آغازین طلوع اسلام، نجران تنها منطقه ‏مسیحی نشین حجاز بود که از بت پرستی دست کشیده، به‏ آیین مسیح گرویده بودند. رسول اکرم(ص) به موازات مکاتبه با سران ‏دولت های جهان و مراکز مذهبی، به منظور دعوت نجرانیان به اسلام نیز نامه ای به اسقف آن شهر نوشت. نمایندگان پیامبر(ص) وارد نجران شده و نامه ایشان را به اسقف نجران دادند.

اسقف پس از قرائت نامه برای تصمیم گیری، شورایی مرکب از شخصیت های بارز مذهبی و غیرمذهبی تشکیل داد. این شورا با آگاهی از اینکه مکرر از پیشوایان مذهبی خود شنیده اند روزی منصب ‏نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست محمد(ص) که از اولاد اسماعیل است، همان پیغمبر موعود باشد، تصمیم گرفت گروهی به‏ عنوان هیئت نمایندگی نجران به مدینه بفرستد تا از نزدیک با پیامبر گرامی اسلام(ص) تماس گرفته و دلایل نبوت آن حضرت را مورد بررسی قرار دهد. نجرانیان طی جلساتی که با پیامبر اکرم(ص) داشتند با آن حضرت به بحث و مناظره پرداختند و در نهایت پیامبر اکرم(ص) بر اساس حکم پروردگار متعال، آنان را به مباهله دعوت کرد. به این ترتیب که طرفین در پیشگاه خداوند لب به نفرین بگشایند و هر کدام که بر حق نیستند و دروغ می گویند، به عذاب الهی گرفتار شوند. این اقدام مورد پذیرش واقع و به روز بعد موکول شد. بامداد روز بعد، اجتماعی عظیم از مردم مدینه در بیرون شهر دیده می شد و گروهی بی شمار برای تماشای مباهله گرد آمده بودند. در آن حال مشاهده کردند که پیغمبر اکرم(ص) در حالی که کودکی را در آغوش داشته و دست کودک دیگری را در دست دارد، به همراه بانو و مردی که پشت سر ایشان حرکت می کردند، از راه رسیدند و محلی را برای مباهله در نظر گرفتند.

مسیحیان که از دور ناظر ورود رسول اکرم(ص) بودند، برخلاف انتظار خود دیدند که آن حضرت با جمعیت و ازدحام نیامده و فقط یک مرد و یک زن و دو پسر با خود آورده است. پرسیدند که همراهان پیغمبر(ص) با او چه نسبتی دارند؟ گفته شد که اینان محبوب ترین مردم نزد رسول اکرم(ص) هستند. یکی فاطمه(س) دختر او و دیگری علی(ع) داماد و پسر عمش و آن دو پسر، فرزندان دختر او، حسن و حسین (علیهم السلام) هستند. اسقف اعظم نصرانی که متحیر شده بود، خطاب به جمعیت نصاری گفت: بنگرید که محمد(ص) چگونه با اطمینان تمام و ایمان راسخ به میدان آمده و بهترین عزیزان خود را برای اجرای مباهله به همراه آورده است. به خدا سوگند اگر او را در این امر تردید و یا خوفی داشت، هرگز عزیزان خود را انتخاب نمی کرد. مردم، من در چهره آنان معنویت و روحانیتی می یابم که اگر از خدا درخواست کنند، کوه ها را از جای خود حرکت خواهند داد. پس از مباهله با آنان بر حذر باشید.

  اعمال روز مباهله

از آنجا که تمامی روز مباهله روز بسیار شریفی است، چند مورد از اعمال این روز به ترتیب بیان می شود:

1-غسل، 2-روزه، 3- دو رکعت نماز و آن مثل روز عید غدیر است که دو رکعت است؛ در هر رکعت، یک مرتبه حمد و ده مرتبه توحید، ده مرتبه آیه الکرسی و ده مرتبه قدر خوانده می شود و بهتر است پیش از اذان ظهر خوانده شود.

4- خواندن دعای مباهله که شبیه به دعای سحرهای ماه رمضان است.

5- استغفار، به این صورت که نمازگزار بعد از نماز، 70 مرتبه استغفار کند.