فريفته تحسين مردم نشويم

امام سجاد(ع) فرمودند: كم من مفتونٍ بحسن القول فيه، وكم من مغرورٍ بحسن الستر عليه، وكم من مستدرجٍ بالإحسان عليه

چه بسا افرادي كه فريب تعريف ها و تحسين هايي كه مردم از آنان مي نمايند، مي خورند.انسان نبايد فريفته قضاوت هاي مردم درباره خودش شود و بخاطر تساويل نفساني از قضاوت صحيح در مورد خودش غفلت ورزد و توجه به اين مسأله بخصوص براي مسئولين حائز اهميت است و همچنين انسان نبايد از اينكه خداوند عيوب او را پوشانده، مغرور شود و خيال كند كه هميشه بدي هاي او مستور مي ماند. چه بسا خداوند در همين دنيا آنها را فاش كند و اگر در اين دنيا هم با لطف و احسان خود فاش نكرد، در قيامت (روزي كه باطن افراد ظاهر مي شود) آشكار كند. لذا ائمه (عليهم السلام) همان طور كه در دعاي شعبانيه نقل شده از خدا مي خواستند كه: «الهي لا تفضحني يوم القيامة علي رؤس الاشهاد».

و چه بسا افرادي كه در اثر نعم الهي گرفتار استدراج مي شوند، «وسنستدرجهم من حيث لا يعلمون»پس نبايد ما بخاطر تمجيدهاي مردم و ستر الهي و اعطاي نعم او از قضاوت صحيح در مورد خود غفلت نماييم.

 

شنيدن آيه سجده دار در نماز

 پرسش: اگر در نماز آيه سجده را بشنود، حکم چيست؟

  پاسخ: اگر در بين نماز آيه سجده را بشنود، نمازش صحيح است و بايد پس از شنيدن آيه سجده، بجاي سجده کردن، اشاره به سجده کند.

 

دانشنامه اخلاق اسلامي

نرم افزار دانشنامه اخلاق اسلامي در دسترس علاقه مندان به معارف اسلامي قرار گرفته است. اين نرم افزار داراي محتوايي چون: متن 445 عنوان کتاب در 765 جلد از منابع مهم در زمينه اخلاق، به زبان عربي و فارسي، در محورهايي همچون اخلاق: نقلي، فلسفي، عرفاني و تلفيقي، فضايل و رذايل، آداب، حقوق، فلسفه اخلاق و ...است.تمامي سرفصل هاي اخلاقي با تعابير گوناگون شناسايي و براي آنها يک عنوان معيار به زبان فارسي و عربي انتخاب شده است و ساير سرفصل ها با عنوان «مترادفات» جداسازي شده و به عنوانِ اصلي اتصال يافته است تا کاربر، عنوان اصلي يا مترادف را جست وجو و به آساني به سرفصل اصلي دسترسي پيدا کند.

 

جلوه‏هايى از اخلاص

نظر به اينكه معصومين(ع)، رهبر دين خالص هستند و همگان موظفند آنها را اسوه دينى خود قرار دهند، مي بايد در همه ابعاد دينى- اعم از عقيده، عمل و اخلاق- عالى‏ترين درجه اخلاص را داشته باشند و خلوص آنان از همه مردم بيشتر باشد، وگرنه رهبرى و اسوه بودن آنان، مفهومى نخواهد داشت و چون اخلاص آنان در نقطه اوج قرار دارد، درك آن براى غيرمعصوم در حد محال است و آنچه در اينجا بيان مى‏شود، مقدارى است كه در زندگى آنان مشهود است يا خود آن را بيان كرده‏اند، نه همه اخلاص آنان.

1- خلوص در عقيده‏

همه رفتار، گفتار و اخلاق آدمى، از جمله اخلاص او، از عقيده و انديشه‏اش سرچشمه مى‏گيرد. اگر عقيده، خالص و ناب باشد، ديگر اوصاف انسان نيز راه صواب و صلاح مى‏پويد و برعكس، اگر انديشه ناخالص و ناصواب شود، اخلاق و اعمال نيز ناباب مى‏شود و به همين دليل، عقيده رهبران الهى، صحيح‏ترين و خالص‏ترين عقيده، يعنى «توحيد ناب» است؛ چنانكه اميرمؤمنان(ع) مى‏فرمايد:

«آغاز دين، شناخت خداست و نهايت شناخت او، تصديق ذات او است و كمال تصديق او اعتقاد به يكتايى او است و انتهاى توحيد او اخلاص است.»

رسول گرامى اسلام(ص) و سيزده معصوم(ع) ديگر، از كمال معرفت و تصديق به ذات اقدس الهى برخوردار بودند و در نتيجه از كمال اخلاص در فكر و انديشه نيز بهره مى‏بردند و خداوند نيز به آن حضرت دستور مى‏دهد كه اين منزلت خويش را به مردم اعلام كند.

«بگو: من فرمان يافته‏ام كه نخستين مسلمان باشم و هرگز در صف مشركان قرار نگير!»بر اين اساس، رسول اكرم(ص) و اهل بيت(ع) هم به عالى‏ترين انديشه توحيدى دست يافته‏اند و هم مأمور تبيين اين انديشه ناب هستند؛ چنانكه مردم موظفند معارف والاى توحيدى را از آنان فرا گيرند تا در حد توان خويش به توحيد دست يابند و در برابر ذات مقدس الهى اخلاص ورزند. آن بزرگواران، قرآن را با تمام معارف ناب و زلالش، از نزد خداوند حكيم فرا گرفته‏اند. چنانكه ذات اقدس الهى به رسول خدا مى‏فرمايد: «و به يقين، تو قرآن را از نزد (خداى) حكيم بسيار دانا فرا مى‏گيرى.»

و چون قرآن نزد خدا در «ام الكتاب» است، پيامبر(ص) ام الكتاب را فرا گرفته است و امام كاظم(ع) فرمود: «خداوند همه علوم رسول خدا(ص) را در قالب ام الكتاب به ما (امامان معصوم) آموخته است.»

2- اخلاص در اخلاق‏

معصومين(ع) در حالات قلبى و سير و سلوك درونى خويش نيز، از بالاترين درجه اخلاص برخوردارند و در خلق و خوى خود نيز، مخلصان راستين هستند. غم و شادى، دوستى و دشمنى، خواستن و نخواستن و اشتياق و اكراه آنان براى خداست؛ همان گونه كه خداوند، اخلاق رسول اكرم(ص) را در قرآن مجيد به عظمت ستوده است.

بسيار روشن است اخلاقى را كه خداوند، بزرگ بداند هرگز ناخالصى ندارد و به شوائب غيرالهى آلوده نيست و هرچه هست خدايى و براى خداست. امير مؤمنان(ع) در اين باره مى‏فرمايد: «عمل و دانش و دوستى و دشمنى و گرفتن و رها كردن و سخن و سكوت خويش را براى خدا خالص گردان.»

آنان از اخلاق بد همچون، تكبر، حسد، عجب، طمع، حرص، ترس و نفاق، منزه و از همه كمالات اخلاقى همچون شجاعت، سخاوت، عدالت، رحمت، تسليم، رضا، شرح صدر، صداقت، امانت و حسن خلق سرشار بودند؛ چنانكه امام صادق(ع)، مشى اخلاقى و رفتارى خاندان وحى را در برابر دشمنان اسلام چنين بيان مى‏كند: «دشمنى ما و دودمان ابوسفيان درباره خداست. ما مى‏گوييم: خدا راست مى‏گويد؛ آنان مى‏گويند دروغ مى‏گويد!»

3- اخلاص در عمل‏

با توجه به اخلاص عالى معصومين(ع) در انديشه و اخلاق، امكان ندارد عملى از آن انسان‏هاى ربانى صادر شود كه رنگ خدايى و انگيزه الهى نداشته باشد؛ زيرا هر عملى به هر مقدار كه براى غير خدا انجام گيرد، قطعاً دستخوش وسوسه شيطان خواهد شد و گفتيم كه حضرات معصومين(ع) بندگان مخلص خدايند و شيطان هرگز به ساحت قدس آنان راه پيدا نخواهد كرد.

رسول گرامى اسلام(ص) به منزلتى از اخلاص رسيده بود كه خداوند پرتاب مشتى سنگ ريزه او را در جنگ بدر به خود نسبت داد و فرمود: «... وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلكِنَّ اللَّهَ رَمَى‏ ... (انفال: 17)و تو (ريگ) پرتاب نكردى بلكه خدا پرتاب كرد.»

چنانكه اخلاص اميرمؤمنان(ع) را در بخشيدن انگشتر به فقير با آيه ولايت ارج نهاد و نيز در سوره انسان (هل اتى) اخلاص اهل بيت(ع) را تأييد كرد و فرمود:

«وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى‏ حُبّهِ مِسْكِينًا وَ يَتِيًما وَ أَسِيرًا* إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَانُرِيدُ مِنكُمْ جَزَآءً وَ لَاشُكُورًا. (انسان: 8- 9)»

و غذاى خود را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند، به مسكين و يتيم و اسير مى‏دهند (و مى‏گويند) ما شما را براى خدا اطعام مى‏كنيم و هيچ پاداش و سپاسى از شما نمى‏خواهيم.محمد بن اسحاق گفته است، بسيارى از مردم مدينه هزينه زندگى‏ خود را به شكل نامحسوس دريافت مى‏كردند و نمى‏دانستند از كجا تامين مى‏شود. وقتى حضرت امام زين العابدين(ع) رحلت فرمود، ديگر هزينه زندگى آنان تامين نشد. آنگاه فهميدند كه از سوى آن حضرت تامين مى‏شده‏اند.حتى هنگام غسل بدن شريف آن حضرت، مشاهده كردند كه روى دوش او پينه بسته است. سبب را پرسيدند. گفتند: امام، شبانه و ناشناس، كيسه‏هاى آرد را بر دوش خويش حمل مى‏كرد و به خانه مستمندان مى‏برد.

 

پرسش: ميزان اعتقاد و اعتماد خود را به خداوند چگونه ارزيابي كنيم و متوجه شويم؟

پاسخ: به طور كلي ميزان اعتقاد و اعتماد و ايمان هر كس به خداوند، به نحوه عملكرد خود او بستگي دارد، يعني هر چه بيشتر به خدا ايمان و اعتقاد داشته باشد، در رفتار و گفتار و تفكراتش، اين ايمان بيشتر جلوه دارد. مثلا هر كه اعتقاد به رازقيت خدا دارد و اعتقادش به اين كه رزق او از طرف خدا اندازه گيري شده و نه كم و نه زياد به او خواهد رسيد، همان طور كه در روايت است، پيامبر اعظم (ص) فرمودند: أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ الرِّزْقَ مَقْسُومٌ لَنْ يَعْدُوَ امْرُؤٌ مَا قُسِّمَ لَه اي مردم روزي تقسيم شده است و به هيچ كس، آنچه براي هر كس مقدر شده،ظلم نخواهد شد.

 چنين فردي كمتر در مسائل اقتصادي و ديگر مسائل مربوط به رزق و روزي،شكايت مي كند و هرچه اين اعتقاد بيشتر باشد، رضايت او از وضعيت موجودش بيشتر خواهد بود. چنين فردي نسبت به نعمت هايي كه به افراد داده مي شود، حسودي نخواهد كرد؛ همان طور كه در روايت است:َ الرِّزْقُ مَقْسُومٌ فَمَا ذَا يَنْفَعُ الْحَسَدُ الْحَاسِدَ وَ مَا ذَا يَضُرُّ الْمَحْسُودَ الْحَسَدُ

روزي تقسيم شده است پس حسد چه نفعي براي حاسد دارد و چه ضرري براي محسود(فردي كه نسبت به حسد ورزيده شده)

همچنين در موارد ديگر، كسي كه خدا را قادر مطلق بداند، در كارها تكيه اش به خدا بيشتر مي شود و از او ياري مي جويد. همان طوري كه در نماز مي خوانيم: «اياك نستعين» يعني فقط از تو ياري مي جويم.

كسي كه خدا را موثر و قادر بداند، در مشكلات و امراض و سختي ها خود را نمي بازد و به او توكل مي كند و به درگاه او دعا مي كند و از دعا نا اميد نمي شود.

كسي كه به خدا اعتماد دارد، به غير خدا تكيه نمي كند و كارهايش را خالصانه فقط براي او انجام مي دهد نه براي نشان دادن به مردم.

كسي كه عزت را از طرف خدا مي داند. همان طور كه خداوند در قرآن،تمام عزت را به خود نسبت مي دهد: الَّذينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنينَ أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَميعاً

آنان كه كافران را به جاي اهل ايمان دوست خود انتخاب مي‏كنند، آيا عزّت را نزد كافران مي‏جويند، در حالي كه همه عزّت نزد خداست.

براي عزيز شدن دست به دامان افراد غير خدايي و يا كفار و اهل معصيت نمي شود.

و از همه مهمتر كسي كه به خدا اعتقاد و اعتماد دارد و سخنان او را در مورد معاد باور دارد، از گناهان بيشتر دوري مي كند و به واجبات و مستحبات بيشتر مي پردازد.

به هر حال اينها چند مورد بود كه در عرصه زندگي، نشان دهنده اعتقاد بيشتر به خداست و انسان معتقد در تك تك لحظه هاي زندگي و در همه جا،مي تواند در شرايط عادي يا سر بزنگاه ها با ميزان عمل ها و حرف هايش، ميزان اعتقادش را نسبت به خدا بسنجد. اين بهترين راه اندازه گيري است چرا كه ما در بسياري از اوقات فكر مي كنيم، اعتقادمان به خدا و محبت مان نسبت به او كامل است؛ در حالي كه ملاك اعتقاد و ايمان نزد خدا عمل است و در يك روايت قدسي زيبا خداوند به حضرت موسي عليه السلام مي فرمايد: كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي فَإِذَا جَنَّهُ اللَّيْلُ نَامَ عَنِّي أَ لَيْسَ كُلُّ مُحِبٍّ يُحِبُّ خَلْوَةَ حَبِيبِه

دروغ مي گويد كسي كه فكر مي كند من را دوست دارد. ولي وقتي شب او را فرامي گيرد، از روي غفلت مي خوابد آيا دوست علاقه به خلوت كردن با دوستش ندارد؟!

اين حديث نشان مي دهد ملاك در محبت،عمل و خلوت با حبيب و ارتباط با اوست. نه صرف ادعا و تصور.

 

برگزاري جشن تكليف فرزندان كاركنان شركت پتروشيمي شيراز

جشن تکليف فرزندان کارکنان، با هدف ترويج فرهنگ نماز در سالن پرديس حافظ مجموعه فرهنگي - هنري پتروشيمي شيراز برگزار شد.

در اين مراسم بيش از 500 نفر از کارکنان و خانواده هايشان در سالن حضور يافته و به سن تکليف رسيدن فرزندان خود را با ويژه برنامه هاي معنوي و آموزشي جشن گرفتند.

اين مراسم، پس از معطر شدن فضا با آياتي چند از كلام ا... مجيد و پخش سرود جمهوري اسلامي با اجراي برنامه هاي متنوع موسيقي و سرود و ... ادامه يافت و در پايان به فرزندان هديه اي به رسم ياد بود اهدا شد.

جشن تکليف به منظور ترويج فرهنگ نماز با رويكرد توازن سالم كار و زندگي برنامه ريزي و سالانه اجرا مي شود و فرصتي مغتنم براي قدرداني از خانواده هاي كاركنان است.

 

شهيد غلامعلي شمالي نسب

شهيد غلامعلي شمالي نسب از سال 1358، شركت ملي نفت را عرصه خدمت گزاري انتخاب كرد. وي با آغاز جنگ تحميلي، همراه با ديگر همكاران خود بارها به جبهه هاي جنگ اعزام شد. عمليات خيبر در جزيره مجنون از جمله حضور هاي مكرر او در دفاع از كيان اسلام در مقابل هجمه دشمنان بعثي بود. او سرانجام در 25 ارديبهشت سال 64 به خيل عظيم شهيدان نفت پيوست. خواهر شهيد درباره خصوصيات اخلاقي شهيد شمالي مي گويد:

«بارزترين خصوصيات اخلاقي اين شهيد؛ خلوص بود. كارهاي خيري را كه انجام مي داد، از ديگران پنهان مي کرد و ما بعد از شهادتش مداركي پيدا كرديم كه نشان مي داد هم در جبهه فرهنگي و هم در مبارزه با مواد مخدر فعاليت داشته است. همچنين نماز جمعه اين شهيد هيچ گاه قطع نمي شد».

 

نماز علامه طباطبايى‏

علامه طباطبايى فرمود: من در مسجد سهله در مقام ادريس نماز مى‏خواندم. در نماز وتيره سوره مباركه «ص» را قرائت مى‏كردم كه ناگهان ديدم از جاى خود حركت كردم ولى بدنم در زمين است. بقدرى با بدنم فاصله گرفتم كه او را از دورترين نقطه مشاهده مى‏كردم تا پس از چندى به حال اول خود برگشتم‏.

منبع: کتاب داستان هاي عارفانه در آثار

 استاد علامه آيت الله حسن زاده آملى

 

کرامتي از ميرزاي بزرگ شيرازي

نقل مي کنند که سه مرد از زوار فقير سامراء نزد مرحوم ميرزاي شيرازي(حاج ميرزا محمد حسن معروف به ميرزاي بزرگ) آمدند و کمک مالي طلب کردند. ميزرا به اولي بيست قران داد و به دومي پنج قران و به سومي هيچ نداد. سه نفر فقير ابراز نارضايتي کردند و گفتند: شما مساوات و عدالت را رعايت نکرديد.

ميرزا فرمود: تساوي کاملاً رعايت شده بر رسوائي خودتان اصرار نکنيد، اما آنها راضي نشدند و پافشاري کردند.

ميرزا دستور داد آن سه نفر را باز جويي کردند. معلوم شد که نفر اول (که به او بيست قران دادند) در کيسه ‏اش پنج قران داشته، و نفر دوم(که باو پنج قران داده شده بود) بيست قران در کيسه ‏اش داشته و نفر سوم که (چيزي دريافت نکرده بود) بيست و پنج قران در کيسه داشته است.