نگاهي به ورود قدرت ها به عرصه نفت ايران در دهه سي شمسي

جدال نفتی روس ها و آمریکایی ها

به موجب قرارداد دارسي، پنج ايالت شمالي ايران در شعاع عمليات دارسي قرار نمي گرفت.  قرارداد 1312 نيز حق انحصاري احداث خط لوله را از مناطق نفت خيز تا خليج فارس از شرکت نفت انگليس و ايران سلب مي کرد.  اين امر دست دولت را براي اعطاي امتياز به شرکت هاي ديگر خارجي بازمي گذاشت.

دولت ايران از آنجا که به منظور ايجاد توازن بين دو قدرت انگلستان و شوروي در فاصله جنگ جهاني دوم در پي ارتباط سياسي با امريکا بود، با استفاده از اين فرصت اقدام به اعطاي امتياز نفت به يک شرکت آمريکايي کرد. نخستين شرکت آمريکايي که موفق شد در سال 1316 به مدت 60 سال امتياز نفت را از  دولت ايران بگيرد، وابسته شرکت نفت «سي برود» بود که تحت عنوان شرکت نفت آمريکا- ايران (اميرانين) شناخته شد.

شرايط اين امتياز در بيشتر موارد مشابه شرايط قرارداد 1312 بود. به موجب اين قرارداد شرکت «اميرانين» ظرف سه سال اول، در محدوده اي از نقشه جغرافيايي ايران که منضم به قرارداد شده بود، حق اکتشاف نفت را داشت و پس از سه سال بايد دو ولايت از ولايت شرق يا شمال شرق را براي عمليات خود انتخاب کند و در پايان سال پانزدهم مجموع قطعاتي را که انتخاب مي کند، از حوزه امتيازيه (100 هزار مايل مربع) تجاوز نکند.

اين شرکت فعاليت خود را براساس مصوبه مجلس شوراي ملي در پانزدهم بهمن 1315 و به منظور استخراج و بهره برداري از منافع نفتي مناطق شرقي و شمال شرقي ايران آغاز کرد، اما ديري نپاييد که از ادامه فعاليت منصرف شد و مراتب را به دولت ايران اعلام داشت.

سعي دولت ايران در برقراري ارتباط با آمريکا به منظور جلب حمايت و پشتيباني آن کشور در مقابل دو قدرت انگلستان و شوروي، توجه و نظر دولت آمريکا را بيش از پيش جلب کرد و مذاکرات اين کشور را با دولت ايران به صحنه رقابت بين دولت هاي انگليس و آمريکا بدل ساخت. شرکت هاي نفتي هر دو کشور در ارائه بهترين پيشنهادها جهت اخذ امتياز دلخواه خود مي کوشيدند.

شرکت هاي «استاندارد واکيوم» و «سينکلر» از جمله شرکت هاي آمريکايي بودند که به انعقاد قرارداد با دولت ايران در خصوص توسعه و بهره برداري منابع نفتي علاقه مندي نشان دادند.

شرکت «استاندارد واکيوم» در قدم نخست براي جلب حمايت دولت متبوع خود نظر وزارت خارجه را در اين رابطه جويا مي شود. وزارت خارجه نيز در پاسخ به اين شرکت، ضمن استقبال از اين اقدام، لزوم مشاوره با دولت آمريکا را در جريان قرارداد خاطرنشان کرده و مي نويسد: «دولت آمريکا بسيار خوشبخت خواهد شد چنانچه شرکت هاي نفتي آمريکا بتوانند از هر امکاني براي توسعه و بهره برداري منافع نفتي در هر کجا که ممکن باشد، استفاده کنند. وزارت امور خارجه آمريکا به هيچ وجه مخالفت و اعتراضي نسبت به شرکت «استاندارد واکيوم» براي مذاکره با دولت ايران ندارد، ولي از آن شرکت مي خواهد که قبل از طي مراحل نهايي و امضاي هر نوع قراردادي با ايران درباره شرايط و مواد قرارداد يا توافقنامه با وزارت امور خارجه مشورت به عمل آورد.»

در اين شرايط شرکت نفتي انگليسي هلندي «رويال داچ شل» نيز براي عقب نماندن از قافله نفت و گرفتن ابتکار عمل از شرکت هاي آمريکايي، نمايندگاني را به ايران گسيل مي دارد تا براي گرفتن امتياز نفت در استان هاي جنوب شرقي ايران با مقامات ايراني به مذاکره بپردازند. در قالب مذاکرات، پيشنهادهايي از سوي سه شرکت نفت آمريکايي و انگليسي به دولت ايران تسليم مي شود.

 از اينجا رقابت سختي ميان شرکت ها درمي گيرد. دولت ايران نيز در پي آن بود که از فرصت استفاده و شرايط را به نفع خود تمام کند، هرچند که در اين مذاکرات بيشتر به شرکت هاي آمريکايي تمايل نشان مي دهد، زيرا همانطور که گفته شد، مصونيت اراضي خود را از تعرضات کشورهاي انگلستان و شوروي در گرو حمايت هاي دولت آمريکا مي ديد! از اين رو به منظور مطالعه و بررسي پيشنهادهاي سه شرکت نفت آمريکايي و انگليسي، کميسيوني با حضور جمعي از افراد آگاه و دو کارشناس خارجي تشکيل مي دهد، اما نتيجه اين مطالعات به دليل مخالفت شديد نمايندگان چپ گراي مجلس و تقاضاي دولت شوروي براي دريافت امتياز نفت شمال ايران بي ثمر ماند.

روس ها هم به ميدان آمدند

جنگ دوم جهاني نقش و اهميت نفت را در آتش افروزي هاي نظامي و گردش ماشين هاي جنگي بيش از پيش آشکار ساخت. بخش عمده سوخت نيروي هوايي متفقين (انگلستان، شوروي و آمريکا) در جبهه هاي خاورميانه، خاور دور و اروپا از آبادان تامين مي شد. شوروي که تا آن زمان در ميدان رقابت با آمريکا و انگليس بر سر تسلط بر منابع نفتي ايران به طور جدي بخت خود را نيازموده بود، يکباره به خود آمد و با اعزام هياتي، هرگونه روابط سياسي و اقتصادي با ايران را مشروط به دريافت امتياز نفت شمال ايران کرد.

اين هيات نيمه دوم شهريور ماه 1323 به رياست سرگئي کافتارادزه، معاون کميسارياي ملي امور خارجه وقت شوروي، وارد تهران شد. البته خبر آمدن اين هيات قبل از سوي مجيد آهي، سفير ايران در مسکو، ابلاغ شده بود و دولت ايران نيز در جواب، از ملاقات و مذاکرات حضوري که به نفع دو کشور باشد، اظهار خرسندي کرد. اين هيات پس از ورود به ايران و بازديد از مناطق شمالي، رسما امتياز نفت استان هاي شمالي را از دولت ايران خواستار شد. اين درخواست برخلاف انتظار، با استقلال هيات دولت مواجه نشد. از اين رو کافتارادزه به رسم سنت معمول هيات هاي اعزام به ديدار بالاترين مقام سياسي کشور يعني شاه نايل آمد و مراتب شکايت و نارضايتي خود را از ساعد، نخست وزير وقت و دولت او اعلام داشت. رئيس هيات اعزامي در اين ديدار به شاه هشدار داد که روابط سياسي و اقتصادي دو کشور بستگي به اعطاي امتياز نفت به شوروي دارد. وي همچنين با اصرار تمام از شاه خواست که به دولت دستور دهد تا نسبت به شروع مذاکرات در اين خصوص، تسريع کند، اما شاه در آن ملاقات مرجع تصميم گيري در باب قرارداد را دولت و مجلس شوراي ملي معرفي کرد.

سرگئي کافتارادزه پس از گذشت چهار روز از ملاقات خود با شاه در 13 مهر در يک مصاحبه مطبوعاتي گفت: «من در راس يک هيات دولتي به منظور مطالعه وضع شرکت نفت «کوير خوريان» و تحصيل اطلاعات در مورد منافع طبيعي نفت شمال وارد ايران شده ام.

 ما به بازديد تمام نقاطي که مورد نظرمان بود، موفق شده ايم و زمين شناسان و کارشناسان شوروي اطلاعات لازم را به دست آوردند. من نتايج عمليات خود را به اطلاع دولت متبوع خويش رسانده ام و اينکه به هياتي که من در راس آن قرار دارم، اجازه داده شده است که پيشنهادي به دولت ايران تقديم داريم که کشف و استخراج نفت در مناطق شمالي ايران به دولت شوروي واگذار شود.

دولت شوروي براي اين مساله اهميت شاياني از نظر تحکيم روابط و مراودات سياسي، اقتصادي و فرهنگي ميان دو کشور دوست و همجوار قائل است.»

ساعد، نخست وزير وقت در واکنش به اظهارات کافتارادزه اعلام کرده دولت ايران براساس تصميم هيات وزيران از اعضاي هرگونه امتياز به خارجيان، پيش از استقرار صلح و روشن شدن وضع دنيا خودداري خواهد کرد.

اين گفته کافتارادزه و هيات همراه را گران آمد. وي در مصاحبه اي با ارباب جرايد ضمن تشريح فوايد امتياز مورد تقاضاي شوروي گفت: «جناب آقاي نخست وزير در مذاکرات خود با اينجانب نه تنها حسن تلقي کامل و وارد بودن در موضوع را اظهار کردند، بلکه وعده داده بودند که براي حل مثبت مسئله، کمک و مساعدت کند، ولي چنانکه معلوم است دولت ايران تصميمي مبني بر اينکه مطالعه و واگذاري امتياز را به دولت شوروي به پايان جنگ موکول سازد، اتخاذ کرده که در حقيقت رد پيشنهاد است. اينجانب بايد صراحتا و به طور آشکار اظهار کنم که تصميم فوق در محافل شوروي کاملا به طور منفي تلقي شده است. افکار عمومي شوروي بر اين عقيده است که دولت آقاي ساعد با اتخاذ چنين رويه اي درباره پيشنهاد دولت شوروي، در راه تيرگي مناسبات دو کشور قرار گرفته است.»

متقابلا نخست وزير نيز در مصاحبه اي ديگر، تصميم گيري در خصوص اعطاي امتيازات نفتي را به پايان جنگ موکول و يکي از علت هاي اين تصميم دولت را روشن نبودن وضع اقتصادي جهان در شرايط جنگي عنوان کرد.

جاي پاي توده

تصميم دولت ايران موجب بروز واکنش از سوي معاون وزارت خارجه شوروي و به دنبال آن برپايي تظاهراتي در شهرهاي بزرگ کشور از جمله تهران، اصفهان، تبريز و مشهد شد.

اين تظاهرات به هدايت حزب توده در حمايت از اعطاي امتياز نفتبه دولت شوروي و در پناه کاميون ها و تانک هاي روسي برپا شد. حزب توده و وکلاي وابسته به آن در مجلس وقت که پيوسته اعطاي هرگونه امتياز را به دولت خارجي خيانت به شمار مي آوردند، آشکارا اذعان داشتند که براي برقراري توازن قوا همانگونه که انگليسي ها امتياز نفت جنوب را در اختيار دارند، شوروي نيز بايد بر امتياز نفت شمال دست يابد.

گويا اينان نبودند که تا چندي پيش در برابر نمايندگان ملت، مخالفت خود را با دادن امتياز به دولت هاي خارجي اعلام داشتند! 

ادامه دارد ...

منبع: موج نفت، احمدراسخي لنگرودي

 

نيم نگاه

تصميم دولت ايران موجب بروز واکنش از سوي معاون وزارت خارجه شوروي و به دنبال آن برپايي تظاهراتي در شهرهاي بزرگ کشور از جمله تهران، اصفهان، تبريز و مشهد شد.

 سعي دولت ايران در برقراري ارتباط با آمريکا به منظور جلب حمايت و پشتيباني آن کشور در مقابل دو قدرت انگلستان و شوروي، توجه و نظر دولت آمريکا را بيش از پيش جلب کرد و مذاکرات اين کشور را با دولت ايران به صحنه رقابت بين دولت هاي انگليس و آمريکا بدل ساخت.

 جنگ دوم جهاني نقش و اهميت نفت را در آتش افروزي هاي نظامي و گردش ماشين هاي جنگي بيش از پيش آشکار ساخت. بخش عمده سوخت نيروي هوايي متفقين (انگلستان، شوروي و آمريکا) در جبهه هاي خاورميانه، خاور دور و اروپا از آبادان تامين مي شد.

 سرگئي کافتارادزه پس از گذشت چهار روز از ملاقات خود با شاه در 13 مهر در يک مصاحبه مطبوعاتي گفت: «من در راس يک هيات دولتي به منظور مطالعه وضع شرکت نفت «کوير خوريان» و تحصيل اطلاعات در مورد منافع طبيعي نفت شمال وارد ايران شده ام.