فرزندانی مبادی آداب داشته باشید

فرزندان سرمايه هاي والدين، جامعه و نسل هاي آينده هستند، سرمايه اي که پرورش آنها بايد با نهايت دقت، حوصله و آگاهي انجام شود. مهارت هاي اجتماعي و چگونگي برقراري تعامل با ديگران، يکي از وظايف مهمي است که والدين بايد به فرزندانشان بياموزند. درست است که در نگاه اول، آموزش برخي مهارت هاي زندگي به بچه ها سخت به نظر مي رسد، اما با گذشتن از اين مسير سخت و رسيدن به هدف، والدين از ديدن فرزندان مودب، خوش برخورد و مبادي آداب احساس رضايت مي کنند.  فرزندان از کودکي بهتر است ياد بگيرند که چه نکاتي را در ارتباط با ديگران بايد رعايت کنند. آنها بايد بدانند زمان صحبت با اطرافيان، دوستان و والدين خود چه جملاتي را استفاده کنند، چگونه از مسخره کردن ديگران بپرهيزند و... . آداب معاشرت، احترام و شخصيت قائل شدن براي خود و ديگران است؛ بنابراين اگر پدر و مادرها مي خواهند فرزنداني مبادي آداب داشته باشند، بايد نکاتي را که در ادامه آورده ايم، به آنها آموزش دهند.

یک الگوی خوب

الگو بودن یکی از شاخصه های مهم والدین است. آنها باید همیشه الگوی مناسبی برای فرزندانشان باشند، در این زمینه نه کلام، بلکه طرز رفتار پدر و مادر اهمیت زیادی دارد؛ بنابراین اولین گام برای داشتن فرزندان مبادی آداب این است که والدین آداب معاشرت را به خوبی بدانند و آن را رعایت کنند.

تشویق رفتارهای خوب

بچه ها عاشق «تشویق» و «آفرین» گفتن هستند، به خصوص اگر از طرف کسانی باشد که به آنها علاقه مندند. برخی پدر و مادرها فقط در برابر رفتارهای ناپسند فرزندانشان واکنش نشان می دهند و در زمان انجام کارهای خوب و مثبت آنها را نادیده می گیرند. رفتاری که شاید با نتیجه معکوس همراه شود؛ بنابراین از یاد نبریم که بچه ها به توجه نیاز دارند، پس طوری رفتار نکنیم که آنها از طریق انجام رفتارهای غیرمعقول ما را متوجه خود کنند. تشویق و تحسین، یکی از راه هایی است که می تواند انجام رفتارهای خوب را در بچه ها تقویت کند.

اصلاح اشتباهات

بسیاری از بچه ها اشتباه های خود را نمی دانند. مثلا وقتی در حال حرف زدن با یکی از آشنایان هستید، فرزندتان بدون توجه میان حرفتان می پرد. در این شرایط بهترین راه این است که از فرد مقابل معذرت بخواهید و به فرزندتان یادآوری کنید که این رفتار او اشتباه است. خاطرنشان کردن اشتباهات فرزندان می تواند در تکرار نشدن آنها موثر باشد. البته فراموش نکنید زمانی که تنهاست، اشتباهش را به او یادآور شوید.

آموزش آداب معاشرت

 بلند شدن: به فرزندان خود بیاموزید هنگام ملاقات یک دوست یا یک بزرگتر و یکی از افراد خانواده، حتما بلند شود. این کار نشان دهنده احترام به خود و دیگران است.

 لبخند: به بچه ها یاد بدهید در برخورد با دیگران لبخند را فراموش نکنند.

 ارتباط چشمی: به بچه ها بیاموزید هنگام صحبت کردن به طرف مقابل خود نگاه کند، این کار نشانه احترام و توجه است.

 دست دادن: بچه ها باید یاد بگیرند، زمانی که کسی به آنها معرفی می شود، به طور جدی و رسمی با او دست بدهند.

 عبارت های احترام آمیز: بچه ها باید برای صدا کردن بزرگ تر از کلمه آقا یا خانم استفاده کنند.

 جملات مودبانه: استفاده از جملات یا کلماتی مثل متاسفم، خواهش می کنم، لطفاً یا متشکرم نشان می دهد که فرزندان چقدر در آموزش آداب معاشرت موفق بوده اند.

شروع تمرین از خانه

ارتباطات اجتماعی یکی از راه هایی است که فرزندان می توانند از طریق آن آداب معاشرت را یاد بگیرند. با آموزش نکات اساسی در خصوص ارتباطات اجتماعی در خانه می توان فرزندان را در مسیر درست هدایت کرد و به آنها رفتارهای مودبانه را آموخت. با کمی وقت گذاشتن برای بچه ها می توان به آنها یاد داد که مثلا چطور با نهایت ادب و احترام به حرف های دیگران گوش بدهند و میان صحبت هایشان نپرند.

تمرین صبر

بچه ها بالفطره خودمحور هستند و تمام والدین از همان ابتدای پدر و مادر شدن به خوبی به این موضوع پی می برند. با وجود این، باز هم به تشویق های خود ادامه دهید، چون بچه ها هم مانند بزرگسالان برای درک و یادگیری رفتارهای خوب و قابل قبول و مبادی آداب بودن به زمان نیاز دارند. با صبوری و زمان دادن به آنها می توانید اهمیت احترام به احساسات و نیازهای دیگران را به بچه ها بیاموزید.

خوب حرف زدن

عادت های حرف زدن بسیار مهم هستند. بعضی وقت ها، پدر و مادر با استفاده از لغت های عامیانه و عادت های نامناسب در حرف زدن، برای فرزندانشان بدآموزی دارند. والدین باید الگوی رفتار صحیح بچه ها باشند. پس اگر دوست ندارید فرزندانتان در صحبت هایشان از عادت ها و لغت های نامناسب استفاده کنند، خوب حرف بزنید و ادب را چاشنی حرف هایتان کنید.

آموزش عبارت های مودبانه

استفاده از کلمات و عبارات مودبانه، می تواند زمینه رفتارهای خوب فرزندان را فراهم کند. بهترین راه آموزش بچه ها برای استفاده از عبارات مودبانه این است که والدین آنها را مدام تکرار کنند. به طور مثال استفاده مکرر از کلمه «لطفا» یا «متشکرم» می تواند این عبارات را ملکه ذهن بچه ها کند. اگر آنها هر روز و در شرایط مختلف این کلمات را از زبان پدر و مادرشان بشنوند، متوجه می شوند که باید از این کلمات مودبانه در جای خود استفاده کنند.

 

از این جملات و کلمات استفاده نکنید

زبان گفتاري و تفکرات دروني يک فرد مي تواند بر روحيه و رفتار او تاثيرات مثبت يا منفي داشته باشد؛ بنابراين برخي جملات را در زندگي بايد از ذهن دور و برخي ديگر را بايد تکرار کرد. با اين کار مطمئن باشيد که موفقيت و رسيدن به هدف در انتظارتان خواهد بود. پس از تکرار برخي جملات بپرهيزيد و از برخي زياد استفاده کنيد.

نمي توانم

نتوانستن، کلمه اي تضعيف کننده است که مي تواند بين شما و اهدافتان فاصله بيندازد. پس اگر به دنبال رسيدن به اهدافي هستيد، که در ذهنتان آنها را پرورش داده ايد  کلمه «نمي توانم» يا جمله «من از عهده اش برنمي آيم» را از ذهن تان دور کنيد و از گفتن آن بپرهيزيد.

 سعي مي کنم

اين جمله، يعني اينکه اعتراف مي کنيد هنوز آماده نيستيد يک کار را انجام دهيد يا ندهيد. تلاش مي کنم، جمله اي بي معناست که نبايد از آن استفاده کرد.

کاش مجبور نبودم

اين جمله را مي توان نوعي ناله و شکايت دانست. اگر چيزي را دوست نداريد، تلاش کنيد تا شرايط را عوض کنيد. هميشه سعي کنيد با لبخند کارهايتان را پيش ببريد.

 من بايد

کلمه «بايد» ذاتا بار منفي دارد و به معناي از دست دادن است، بنابراين از دست دادن موقعيت هميشه به دستاوردهاي مثبت منجر نمي شود. کارهايي را که مي توانيد انجام دهيد و روي مسائلي تمرکز کنيد که اوضاع را بهتر مي کنند.

 من نياز دارم

کلمه «نياز» نوعي وابستگي غيرسالم به وجود مي آورد؛ به همين خاطر وقتي مي خواهيد اين کلمه را به زبان بياوريد، اول به آن فکر کنيد و ببينيد که آيا واقعا به آن چيزي که فکر مي کنيد، نياز داريد. اگر نتيجه بررسي تان منفي بود، بهتر است افکار نااميدکننده را از ذهن خود بيرون کنيد.

 بد نيستم

در طول روز جملات منفي زيادي مي شنويم. بسياري از مردم بدون اينکه تاثير اين جملات را بدانند، از آنها استفاده مي کنند، به خصوص در احوالپرسي ها. تلاش کنيد از گفتن جملاتي مانند بد نيستم يا از اين بدتر نمي شود، اجتناب کنيد.

هرگز

استفاده از اين واژه، محدوديت هاي فوري در زندگي ايجاد مي کند و سبب از بين بردن فرصت ها مي شود. به کارگيري اين کلمه ذهن را محدود مي کند، نتيجه اين اتفاق هم دست نيافتن به راهکارهاي مناسب است.