به بهانه روز جهانی مقابله با بیابان زایی

مقاومت حتی با یک درخت

مشعل  بيابان زايي در قرن اخير براي کشورهايي همچون ايران، به عنوان يک معضل جدي در حال توسعه است و هر روز هم اثرات اين عارضه طبيعي و البته متاثر از نوع زندگي انسان ها روي زمين بيشتر و بيشتر مي شود. بيابان زايي، مشتمل بر فرايندهايي است که در نتيجه عوامل طبيعي و عملکرد نادرست انسان ايجاد مي شود و شامل مواردي مثل کاهش استعداد اراضي بر اثر يک يا ترکيب فرسايش بادي و آبي، تخريب پوشش گياهي، تخريب منابع آب، ماندابي شدن، شور شدن و قليايي شدن خاک و. . . مي شود. همه اين موارد البته با دخالت انسان تشديد مي شود و اتفاقا مي تواند با دخالت انسان کاهش هم داشته باشد و با آنها مقابله شود.

بر اساس نقشه هاي جغرافيايي، ايران جزو مناطقي از دنياست که بجز محدوده اي از شمال و غرب داراي سرزمين هاي خشک است و به عبارتي بيش از 80 درصد از وسعت کشور در قلمرو اقليم خشک و نيمه خشک قرار دارد و25 درصد از وسعت کشور در قلمرو اراضي بياباني و شنزار و کويري است.

علل عمده بيابان زايي در ايران، فرسايش باد است و حدود 20 ميليون هکتار از اراضي کشور تحت اثر فرسايش بادي قرار دارد. در عين حال تنزل کمي و کيفي آب، نشست زمين و تداخل سفره هاي آب شور و شيرين به عنوان عواملي تاثيرگذار بر اين فرسايش مطرح هستند. با اين وجود فقر طبيعي و مصنوعي پوشش گياهي، از مهم ترين علل پيامد بياباني شدن در مناطق مختلف ايران است و بايد مسأله افزايش نمک هاي محلول در خاک را که موجب تخريب خاک مي شود، به اين موارد اضافه کرد. بسياري از کارشناسان معتقدند که شخم بيش از حد زمين ها، چراي مفرط، نابودي جنگل ها، شور شدن منابع آب و خاک، تراکم و سله بستن خاک، سوزاندن کود دامي، استفاده از گونه هاي نامناسب گياهي، بهره برداري بيش از حد از آب زيرزميني و . . . از جمله عوامل بيابان زايي هستند. در مورد ايران و ساير کشورهاي خشک منطقه، نوسان اقليمي با کاهش ميزان بارندگي، رطوبت و افزايش تبخير و تعرق، وزش بادهاي گرم و سوزان و ميزان خشکي بويژه با افزايش دما در تابستان، زمينه گسترش بيابان زايي در بعضي مناطق ايران مثل سيستان و بلوچستان شده است.

با وجود اين شرايط در دهه هاي گذشته که نگراني از افزايش روند بيابان زايي احساس شد، دولت ها اقدام هايي را براي مقابله پيش گرفتند؛ اقدام هايي که در بسياري از آنها موفق بودند، برخي نيمه کاره مانده و بسياري هم اثري نامطلوب و اشتباه داشته است. در مقابل بيابان زايي، برنامه هاي بيابان زدايي در جريان هستند و مي توان گفت که بيابان زدايي کم و بيش تابعي از منابع آب در دسترس و عوامل مقابله با خشکسالي است. اگر آب کافي براي آبياري در دسترس باشد، هر نوع بياباني اعم از ماسه اي، صخره اي، سرد يا گرم، مي تواند سبز شود. اين آب مي تواند از استفاده مجدد، برداشت آب باران، شيرين سازي يا انتقال مستقيم آب دريا براي گياهان سازگار با نمک تامين شود. در عين حال يک جزء اصلي بيابان زدايي، کاشت درخت است. درختان مي توانند آب را از لايه هاي پايين آبخوان ها بالا بکشند، ذخيره کنند، حيوانات را جذب کنند، تبخير بعد از بارش را کاهش دهند و با کاهش دما و اثرات ديگر باعث افزايش بارندگي شوند. اين موضوع مستلزم اين نکته است که مساحت کاشت درختان به اندازه کافي بزرگ باشد. روند خشکسالي که حداقل در يک دهه گذشته در بيشتر مناطق ايران شروع شده، موجب افزايش مساحت بيابان ها و مناطق خشک و نيمه خشک شده است. بسياري از روستاها در استان هاي مختلف به دليل پيشروي بيابان و تمام شدن منابع آبي و گونه هاي گياهي، خالي از سکنه شده اند و ساکنانشان سال هاست که مهاجرت کرده اند.

براي مقابله با چنين پديده اي بايد به راهکارهايي توجه شود که جلوگيري از بحران کم آبي را در کشور به دنبال داشته باشد. بازنگري جدي در سياست هاي رشد و توزيع جغرافيايي جمعيت، تأمين معيشت کشاورزان و جوامع روستايي با اعطاي امتيازات بيشتر و سرمايه گذاري در بخش کشاورزي، بازبيني الگوي کشت در سراسر کشور با در نظر گرفتن امنيت غذايي ملي و بر اساس ميزان دسترسي به منابع منطقه اي و بهره وري اقتصادي، افزايش قيمت حامل هاي انرژي و آب، ايجاد سازمان هاي تعاوني مديريت کشاورزي، ايجاد بازار آب و کنترل حقابه ها، اصلاح ساختار حکمراني آب و تقويت سازمان محيط زيست و آموزش و تقويت فرهنگ زيست محيطي جامعه از جمله اين راه حل هاست.

سازمان هاي جهاني 17 ژوئن – 27 خرداد را به عنوان روز مقابله با بيابان زايي نامگذاري کرده اند و هر سال اين روز با شعاري متفاوت براي يادآوري اين مسأله مهم رسانه اي مي شود. به نظر مي رسد چنانچه همان چند راهکار ساده، يعني کاشت درختان و گياهان مقاوم و متناسب با مناطق خشک همچون گياهان شوره زي، پخش و هدايت سيلاب ها و پخش آب هاي روان، برقرار کردن تعادل تعداد دام و مراتع براي حفاظت از پوشش گياهي موجود، بهره گيري از روش هاي کارآ در انباشتن آب باران يا احياي شوره زارها را در دستور کار قرار دهيم، مي توانيم جلوي بيابان زايي هاي جديد را بگيريم.  

 

گل آفتابگردون

نخستين گروه موسيقي پاپ ايراني به نام گروه آريان نامگذاري شد. اين گروه کار خود را از نيمه نخست سال 1378 آغاز کرد. محمدرضا گلزار، يکي از اعضاي اين گروه بود. گروه آريان نخستين آهنگ مشترک خود را با کريس دي برگ، خواننده مشهور ايرلندي در تهران اجرا کرد و همين باعث شهرت بيشتر اين گروه شد. اولين آلبومي که از اين گروه منتشر شد، آلبوم «گل آفتابگردون» بود که بسيار پرفروش شد و هنوز طرفداران خودش را دارد.

 

در انتظار ديدار

رمز آشـناي معـني هر خيره سر نبـاشد                             طبع سليم فضل است ارث پدر نباشد

غفلت بهانه مشتاق خوابت فسـانه مايل                              بر ديده سخت ظلم است گر گوش کر نباشد

افـشـاي راز الـفـت بر شـرم واگـذاريـد                            نگشايد اين گره را دستي که تر نباشد

بر آسـمان رسيـديم راز درون نديـديم                             اين حلقه شبهه دارد بيرون در نباشد

خلق و هزار سودا ما و جـنون و دشـتي                            کانجا ز بي کسي ها خاکي به سر نباشد

چين کدورتي هست بر جبهه نگيـن ها                           تحصيل نامداري بي دردسر نباشد

امروز قدر هرکس مقدار مال و جاه است                            آدم نمي توان گفت آن را که خر نباشد

در يـاد دامـن او مــاييـم و دل تپـيـدن                           مشت غبار ما را شغل دگر نباشد

نـقـد حيـات تاکـي در کـيسـه توهــم                           آهي که ما نداريم گو در جگر نباشد

آن به کـه بـرق غيـرت بنـياد ما بسـوزد                          آيينه ايم و ما را تاب نظر نباشد

بيدل دهلوي

 

ميدان جوانان

اين فيلم مستند درباره يک عکس است که روزنامه نگاران روزنامه «جامعه» در سال 1376 به پيشنهاد ماشاالله شمس الواعظين - سردبير روزنامه براي روي جلد شماره نوروز در ميدان جوانان گرفته اند. اين فيلم به بهانه اين عکس، مروري دارد بر وضعيت مطبوعات طي 20 سال اخير و تاثيري که دگرگوني هاي سياسي و اجتماعي ايران بر کار رسانه گذاشته است. ميدان جوانان، ميدان کوچکي در کنار دانشکده علوم اجتماعي و ارتباطات علامه طباطبايي است. اين فيلم در اين هفته فرصت اکران پيدا کرده و بسياري از اهالي مطبوعات مشتاق ديدن آن هستند.

 

راه حل ساده

 هنگامي که ناسا برنامه فرستادن فضانوردان به فضا را آغاز کرد، با مشکل کوچکي روبه رو شد.  آنها دريافتند که خودکارهاي موجود در فضاي بدون جاذبه کار نمي کنند، جوهر خودکار به سمت پايين جريان نمي يابد و روي سطح کاغذ نمي ريزد. براي حل اين مشکل آنها شرکت مشاوران اندرسون را انتخاب کردند، تحقيقات بيش از يک دهه طول کشيد. 12 ميليون دلار صرف شد و در نهايت آنها خودکاري طراحي کردند که در محيط بدون جاذبه، زير آب و روي هر سطحي حتي کريستال بنويسد و در دماي زير صفر تا 300 درجه سانتي گراد هم کار کند؛ اما روس ها راه حل ساده تري داشتند: آنها از مداد استفاده کردند!

 

قهوه سرد آقاي نويسنده

کتاب «قهوه سرد» آقاي نويسنده، يک رمان ايراني با موضوع عاشقانه است که تمِ معمايي – هيجاني دارد و در مدت زمان تقريبا يک ماهه به چاپ بيستم رسيده و مي توان گفت به نحوي شگفتي ساز است. اين رمان تا به امروز بيش از 50 بار تجديد چاپ شده است.

روزبه معين، نويسنده اين کتاب است که نشر نيماژ آن را منتشر کرده است. اين رمان، داستان يک نويسنده به نام آرمان روزبه و يک دختر روزنامه نگار است. کتاب با يک خاطره از دروان کودکي آرمان شروع مي شود. خاطره اي که در ادامه، اساس اتفاقات بعدي کتاب مي شود. ماجرا از اين قرار است که آرمان در کودکي عاشق دختري مي شود که 15 سال از خودش بزرگتر است و براي تمرين پيانو به خانه پيرزن همسايه مي آيد. او عاشق رفت و آمد اين دختر براي يادگيري پيانوست؛ اما پيرزني که به اين دختر، پيانو آموزش مي دهد، يک آهنگ بيشتر نمي داند، بنابراين آرمان تصميم مي گيرد نت هاي موسيقي آنها را دستکاري کند تا آموزش پيانو مدت زمان بيشتري طول بکشد.در بخش هايي از اين کتاب آمده است:  بهم گفت: «تا حالا شکار رفتي؟» گفتم «نه.» گفت: «من قبلا مي رفتم، ولي ديگه نمي رم. آخرين باري که شکار رفتم، شکار گوزن بود. خيلي گشتم تا يه گوزن پيدا کردم. من بهش شليک کردم، درست زدم به پاش. وقتي رسيدم بالاي سرش هنوز جون داشت، نفس مي کشيد و با چشم هاش التماس مي کرد. زيباييش مسخم کرده بود. حس کردم که مي تونه دوست خوبي واسه م باشه، مي تونستم نزديک خونه يه جاي دنج واسه ش درست کنم. اما خوب که فکر کردم، فهميدم که اين جوري اون گوزن واسه هميشه لنگ مي زنه و هروقت من رو ببينه ياد بلايي مي افته که سرش آوردم. از نگاهش فهميدم بزرگ ترين لطفي که مي تونم در حقش بکنم، اينه که يه گلوله صاف تو قلبش شليک کنم.» بعدش گفت: «تو هيچ وقت نمي توني با کسي که بدجور زخميش کردي، دوست باشي.» «موسيقي، بي شک يکي از مهم ترين و تاثيرگذارترين هنرهاست. وقتي موسيقي در روح و جانت مي نشينه، مي توني وارد عرصه جديدي از کشف زيبايي هاي دنياي هنر بشي و تازه متوجه مي شي که هرچيزي توي طبيعت، آهنگ و موسيقي خاص خودش رو داره، حتا داستان ها.»

«عاشق شدن مثل گوش دادن به صداي پيانو توي يه کافه شلوغ مي مونه. اگه بخواي به اون صداي قشنگ گوش کني، بايد چشم هات رو ببندي و از بقيه صداها بگذري و اون ها رو نشنوي، صداي خنده ها، گريه ها، به هم خوردن فنجون ها… تو واسه م اون صداي قشنگ بودي که من به خاطرش هيچ صدايي رو نشنيدم.»