ايمان کامل

  امام زين العابدين (ع) فرمود: اربع من كن فيه كمل ايمانه. ...؛ من وفي لله بما جعل علي نفسه للناس، وصدق لسانه مع الناس، واستحيي من كل قبيح عندالله وعند الناس، وحسن خلقه مع اهله.

كسي كه چهار خصوصيت در او باشد، ايمانش كامل است: 1- به تعهداتي كه مقابل مردم برعهده گرفته براي خاطر خدا عمل كند.

 2- به مردم راست بگويد

 3- از كارهاي زشت در مقابل خدا ومردم حيا كند.

 4- با خانواده اش خوش اخلاق باشد.  امام (ع) اين چهار صفت وخصوصيت را از لوازم ايمان مي دانند که اگردر كسي جمع شود، ايمان او كامل است و انسان را از گناهان و آلودگي هايي كه مبتلا به آنهاست، پاك مي كند و هنگامي كه خدا را ملاقات كرد، خدا از او راضي است.

اميدوارى، شرط پيروزى‏

ابوجعرانه از دانشمندان و علماى بزرگ اسلام و در ثبات و استقامت زبانزد است. وى مى‏گويد: من استقامت را از يك حشره به نام جعرانه فرا گرفتم. در مسجد جامع دمشق، كنار ستونى نشسته بودم. ديدم كه اين حشره، قصد دارد از روى سنگ صاف بالا برود و بالاى ستون كنار چراغى بنشيند. من از سر شب تا نزديكى‏هاى صبح در كنار ستون نشسته بودم و تلاش آن جانور را زير نظر داشتم. ديدم 700 بار تا ميانه ستون بالا رفت و هر بار لغزيد و سقوط كرد. در حالى كه از تصميم و اراده آهنين اين حشره، بسيار تعجب كرده بودم، بر خاستم وضو ساختم و نماز خواندم. سپس نگاهى به آن حشره كردم و ديدم بر اثر استقامت به آرزوى خود دست يافته و بالاى ستون كنار آن چراغ نشسته است‏. 

 

«همراه نور» آمد

نرم افزار اندرويدي کتابخانه همراه علوم اسلامي و انساني تحت عنوان «همراه نور»، واسطي براي ارائه و مطالعه کتب الکترونيکي به ويژه در حوزه علوم اسلامي، انساني و آموزشي است که از سوي مرکز تحقيقات کامپيوتري علوم اسلامي در اختيار کاربران قرار گرفته است.

 

غفلت از آخرت

«الا وَ انّى‏ لَمْ ارَ كَالْجَنَّةِ نامَ طالِبُها وَ لا كَالنَّارِ نامَ هارِبُها. » نهج البلاغه   خطبه 28

آگاه باشيد من هرگز چيزى مانند بهشت نديدم كه خواستارانش به خواب رفته باشند و نه همانند آتش [دوزخ‏] كه فراريان از آن [نيز]، اين چنين در خواب فرو رفته باشند!

نكته‏ها و پيام‏ها

- ظواهر دنيا مايه غفلت از آخرت است: يكى از موجبات غفلت‏زدگى، ظاهر دلفريب و زيباى دنياست كه در قرآن كريم و روايات معصومين (عليهم السلام) بسيار به آن توجه داده شده است. چنان كه قرآن كريم ريشه غفلت را اين گونه بيان مى‏فرمايد:

آنها فقط ظاهرى از زندگى دنيا را مى‏دانند و از آخرت غافلند. امام على (ع) در خطابى به غفلت زدگان چنين مى‏فرمايد:

براى راه دور (سفر آخرت) از ترس بسيار و طولانى كمك بگيريد، اى بسا فرد غافلى كه از روى بى‏خبرى به دنيا اعتماد كند و به مهلتى كه يافته، تعلل ورزد و آرزوى خود را دور و دراز کند و سرگرم ساختمان استوارى باشد كه يكباره مرگ زودرس، خانه آرزوهايش را فروريزد و رشته اميدش را بگسلد.

- مسافران خواب رفته در كاروان زندگى: تاكنون چند بار در تشييع جنازه‏ها شركت كرده‏ايم و شاهد خاك سپارى آنان بوده‏ايم؟! آيا تاكنون توانسته‏ايم از اين حادثه بزرگ يك بار به‏طور جدى درس بگيريم و از خواب غفلت بيدار شويم. قرآن كريم چه زيبا مى‏فرمايد: حساب مردم به آنان نزديك شده، در حالى كه در غفلتند و رويگردانند. از اين رو امام على (ع) مى‏فرمايد: و شما را به يادمردن و كم‏كردن غفلت و بى‏خبرى از مرگ‏سفارش مى‏كنم و چگونه غفلت مى‏ورزيد ازچيزى كه شمارا فراموش نمى‏كند و از شما غافل نمى‏ماند.

گرگ اجل يكايك از اين گله مى‏برد. اين گله را ببين كه چه آسوده مى‏چرد!

- پرهيز از همنشينى با غفلت‏زدگان.

از آنجا كه همنشينى با افراد در روحيه انسان تأثيرگذار است، خداوند به پيامبرش چنين فرمان مى‏دهد: و از كسانى كه قلبشان را از ياد خدا غافل ساختيم، اطاعت مكن، همان‏ها كه از هواى نفس پيروى كردند و كارهايشان افراطى است.

 

آيا كتاب هاي آسماني ديگر نظير تورات و انجيل نيز دو نوع نزول «دفعي» و «تدريجي» داشته اند؟

پاسخ: آنچه از متون ديني وآيات قرآن استفاده مي شود، كتاب هاي آسماني ديگر مانند تورات وانجيل يك دفعه نازل شده اند و دو نزول، يعني نزول تدريجي ودفعي نداشته اند، همچنان كه محققان اسلامي به اتفاق نظر مي گويند: كتاب هاي آسماني پيامبران گذشته، به طور دفعي و يكباره بر آنان نازل شده است، اگر چه سيوطي دانشمند معروف اهل سنت مي گويد: يكي از علماي معاصر ما با اين رأي و عقيده مخالف است، اما خود او موافق عقيده جمهور علما بوده است، مي نويسد: كتب انبياي گذشته يكباره بر آنان نازل شده است آيه 33 سوره فرقان: «وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً » همين موضوع را تأييد مي کند. از ابن عباس روايت شده كه يهود يا مشركان از پيامبر سؤال كردند: چرا قرآن مانند تورات يكباره نازل نشد؟ درپاسخ به اين اعتراض، قرآن صريحاً آن را رد نمي كند، بلكه در اين مورد سكوت کرده و صرفاً به بيان نزول تدريجي قرآن مي پردازد، اين خود تاييد ضمني نزول دفعي بقيه كتاب هاي آسماني است.

 يكي از مفسران ديگر نيز مي نويسد: برخلاف تورات و انجيل كه جمله و دفعه نازل شده است؛ از اين رو از قرآن به تنزيل و از تورات و انجيل به انزال تعبير شده است، زيرا تنزيل فرود آمدن تدريجي و انزال فرود آمدن دفعي است.

 

برگزاري جشن تکليف فرزندان شرکت گاز استان کرمانشاه

مراسم تجليل از فعالان نماز و جشن تکليف فرزندان کارکنان شرکت گاز استان کرمانشاه باحضور مديران وکارکنان اين شرکت برگزارشد. در ابتداي اين مراسم حجت الاسلام درويشي رابط فرهنگي و مسؤول امور روحانيون منطقه هفت صنعت نفت، ضمن تبريک اعياد مبارک، به سن تکليف رسيدن، يکي از بزرگترين افتخارهاي زندگي هر انساني است که خداي متعال به بندگانش عطا کرده و اين افتخار بزرگ را بايد جشن بگيريم.  رابط فرهنگي منطقه هفت گفت: شما دختر خانم هاي گل و آقا پسران عزيزي که امروز جشن بندگي خدا برگزار مي کنيد، اين افتخار را پيداکرديدکه با خدا هم صحبت شويد.

حجت الاسلام درويشي تکليف را باب جديدي در زندگي انسان معرفي کرد که هم خانواده، هم مدرسه وهم اجتماع را از انسان متوقع مي کند که در اعمال و رفتار خود نهايت دقت نظر را داشته باشد.

رابط فرهنگي منطقه هفت تصريح کرد: نماز در راس تمام برنامه هاي پرورشي و تربيتي اسلام قراردارد و اهل البيت (ع)از آن به عنوان ستون خيمه اسلام ياد کرده اند.

 

نماز را براي ياد من برپا دار

عمر نماز به بلنداى حيات بشر است، نماز رشته‏اي است كه از حضرت آدم (ع) آغاز مى‏شود و در طول تاريخ و قرون ادامه يافته و در اسلام به عالى‏ترين نقطه مى‏رسد.

همه پيامبران الهى دعوت به نماز کردند. نماز، منشور همه سفيران حق است و نخستين عبادتى است كه بر بندگان واجب شد.

 حضرت ابراهيم (ع) براى خود و خانواده‏اش از خدا توفيق اقامه نماز مى‏خواهد و مى‏گويد: پروردگار من! من و فرزندانم را بر پا كننده نماز قرار ده.

 حضرت اسماعيل (ع) افراد خانواده‏اش را به نماز فرمان مى‏داد و نزد پروردگارش مورد خشنودى بود.

«و او همواره خانواده‏اش را به نماز و زكاة فرمان مى‏داد و خداوند از او خشنود بود.»

 خداوند خطاب به حضرت موسى (ع) فرمود: نماز را براى ياد من بر پا دار.

 حضرت لقمان به فرزندش فرمود: پسرم! نماز را بپا دار و امر به معروف و نهى از منكر كن.

 حضرت زكريا (ع) در حالى بشارت تولد فرزندش حضرت يحيى (ع) را از خداوند دريافت مى‏كند كه در محراب عبادت به نماز ايستاده است. (زكريا) عرض كرد: «خداوندا! از طرف خود، فرزند پاكيزه‏اى به من عطافرما كه تو دعا را مى‏شنوى وهنگامى‏كه او در محراب ايستاده و مشغول نيايش بود، فرشتگان او را صدا زدند كه خدا تو را به يحيى بشارت مى‏دهد. »

 از زبان حضرت عيسى (ع) مى‏خوانيم: «خداوند، تا زمانى كه زنده‏ام مرا به نماز و زكات توصيه كرده است.»

 پيامبر گرامى اسلام (ص) فرمود: نخستين پرستشى كه بر بندگان واجب شد، نماز است.

آخرين عملى كه هنگام مردن (از انسان) مى‏ماند، نماز است و اولين چيزى كه روز قيامت از آن بپرسند، نماز است، پس هر كس به خوبى جواب گويد و پاسخش را بپذيرند، در حسابرسى‏هاى پس از نمازش آسان گيرند و آن كه پاسخ نيكو ندهد، در اعمال ديگرش به سختى حساب كشند. 

 

شهيد محمود اسدي كبوتر آبادي

شهيد محمود اسدي کبوتر آبادي، دانشجوي دانشگاه صنعت نفت آبادان بود. با آغاز جنگ تحميلي، حضور در سنگر جهاد را بر حضور در سنگر علم ترجيح داد و بارها به جبهه ها اعزام شد. سرانجام روح پاكش نوزدهم ارديبهشت 1361 براثر تركش خمپاره دشمن در خرمشهر جاودانه شد و به خيل عظيم شهداي صنعت نفت پيوست. يكي از نزديكان شهيد درباره خصوصيات اخلاقي وي مي گويد: «محمود فردي متدين و سرشار از نبوغ بود و از دوران دبيرستان به سازماندهي انقلابيون نوجواني كه در تظاهرات ضدرژيم شركت مي كردند، مي پرداخت».  در بخشي از وصيت نامه شهيد آمده است: «مردم محروم و مستضعف را به ياد داشته باشيد. آنها را به خاطر خدا ياري كنيد كه مسلمان بودن و پيروي از حضرت علي(ع) در نابودي ظلم و ستم و ياري مستضعفان و مظلومان كمكمان مي كند».

 

احراز رضايت در استفاده از اموال ديگران

پرسش: آيا در استفاده از اموال ديگران، رضايت زباني شرط است يا به صرف احتمال رضايت، مي توان در آن مال تصرف کرد؟

پاسخ: علاوه بر لفظ، هر عملي که بر اين معنا دلالت داشته باشد نيز کافي است و لازم نيست حتماً لفظ باشد، اما صرف احتمال رضايت کافي نيست.

 

  خاطره اي از علامه وحيد بهبهاني

درباره هجرت علامه وحيد بهبهاني به کربلاي معلي نوشته اند؛ ايشان در مسجد خود نماز مي خواندند و عالم ديگرى كه از جهت معلومات رتبه شاگردى او را هم نداشتند، در محله ديگر نماز مي خواندند. جماعت او بسيار بودند. كد خداى محل، مي رود و مردم آن محل و محله هاى ديگر را به زور و تهديد و غيره مي آورد؛ به طوري كه مسجد پر شده و مردم در خارج مسجد مي ايستند و چون آن مرحوم مي آيد و آن مردم را مي بيند، تعجب مي كند كه چطور اين مردم اجتماع کرده اند. كدخدا (خواجه عزيز کلانتر) نزديك آمده و ابراز مي كند كه آقا اين مردم را من جمع كرده ام كه نماز شما پر جمعيت تر از نماز فلان آقا باشد، مرحوم وحيد بهبهاني ناراحت شده؛ اما چيزى نمي گويد، نماز مغرب را خوانده و به بهانه تجديد وضو به منزل آمده و (به اهل منزل) مي گويد: من رفتم كربلا و نماز عشا را در بقعه بشير و نذير كه در يك فرسخى بهبهان است، مي خواند و با زحمت فراوان خود را به كربلا مي رساند و در اثر اين مجاهده با نفس كم كم كارش به جايى مي رسد كه وحيد على الاطلاق گرديده و مرجع كل فى الكل مي شود.