موزه پمپ بنزين دروازه دولت را بهتر بشناسيم

یک موزه نفتیدر قلب تهران

پمپ بنزين دروازه دولت، تنها پمپ بنزين قديمي از نسل اول پمپ بنزين هاست كه در تهران ساخته شده و ساختمان و نماي آن حفظ شده است. اكنون در محل اين پمپ بنزين، سومين موزه از جمله موزه هاي صنعت نفت (بعد از موزه هاي بنزين خانه و كارآموزان در آبادان) آخرين مراحل طراحي و اجرايي خود را پشت سر مي گذارد. مطلبي كه در ادامه مي خوانيد، گزارشي است از مراحل آماده سازي اين موزه از زبان محمدرضا جواهري، ناظر و مجري راه اندازي موزه پمپ بنزين دروازه دولت كه از نظر شما مي گذرد.  دروازه شميران، روزگاري دروازه خروج از تهران به سمت حومه شمالي و منطقه شميرانات در اين شهر بود. جايگاه پمپ بنزين دروازه دولت نيز بين سال هاي 1317 تا 1323 از سوي شركت نفت انگليس و ايران در اين محل ساخته شد.  در ابتداي ورود به موزه پمپ بنزين دروازه دولت كه در دست آماده سازي است، كتيبه اي در مقابل در ورودي قرار دارد كه تاريخ ساخت اين جايگاه را دهه 1320 ذكر مي كند. جواهري در اين باره مي گويد: متاسفانه تاريخ دقيق ساخت اين جايگاه را پيدا نكرديم؛ اما در بررسي ها، سندي يافت شده كه مربوط به خريداري زمين اين جايگاه از سوي شركت نفت انگليس و ايران در آذر سال 1317 خورشيدي است. از سوي ديگر، قديمي ترين نقشه اي كه پمپ بنزين دروازه دولت را نشان مي دهد، نقشه اي از تهران متعلق به سال 1323 است. احتمال مي دهيم که اين بنا اوايل دهه 1320 ساخته شده باشد.

تبديل جايگاه به موزه

جايگاه پمپ بنزين دروازه دولت در واقع يكي از 10 جايگاهي است كه بين سال هاي 1310 و 1330 خورشيدي با سبك معماري خاصي از سوي شركت نفت انگليس و ايران در تهران ساخته شد؛ ساختماني كه متاسفانه بناهاي مشابه آن اغلب يا از ميان رفته يا تغيير كاربري پيدا كرده اند.

خوشبختانه اين بنا كه با عنوان جايگاه شماره 6 تهران شناخته مي شود و در حال حاضر در تقاطع خيابان سعدي و انقلاب قرار دارد، باقي مانده و اكنون با تلاش مديريت موزه ها و مركز اسناد صنعت نفت، پس از ثبت در سازمان ميراث فرهنگي، به يكي از موزه هاي نفت تبديل شده است.

جواهري در مورد اهميت مكاني و جغرافيايي پمپ بنزين دروازه دولت در تهران قديم چنين مي گويد: در مقطعي موقعيت اين جايگاه، كالسكه خانه دربار بود. بعدها دروازه خروجي شهر تهران به سمت شمال، از توپخانه به اين مكان منتقل شد و نام دروازه دولت به خود گرفت. با تاسيس پمپ بنزين در اوايل دهه 20 شمسي، اين آخرين جايگاه پمپ بنزين تهران به سمت شمال بوده و هركس که مي خواسته به بيرون شهر و نواحي شمالي برود، از اين جايگاه، بنزين مي زده است.

مشاور مدير موزه ها و مركز اسناد صنعت نفت در مورد اينكه چه تعداد جايگاه توزيع بنزين در آن مقطع در تهران وجود داشته، مي گويد: به نظر مي رسد حدود 10 جايگاه با همين معماري وجود داشته است. در آن زمان نمونه اين معماري در ديگر جايگاه ها در كشور نيز به چشم مي خورد؛ به عنوان مثال پمپ بنزين سبزوار كه اكنون به موزه تبديل شده يا پمپ بنزيني در آغاجاري. در واقع اين الگو و اين معماري در شهرهاي ديگر هم اجرا شده است.

پمپ بنزين دروازه دولت تا سال 1372 نيز به فعاليت ادامه داد و از آن پس با قرار گرفتن در منطقه پرتردد شهر  كار آن متوقف شد. با راه افتادن ايستگاه متروي دروازه دولت در كنار اين جايگاه، اين نقطه محل تقاطع دو خط مترو شد كه قرار است به سه خط گسترش يابد.

از ديگر مشكلات دست دركاران در راه اندازي اين موزه، هواكشي بود كه با تاسيس ايستگاه مترو، مقابل در ورودي پمپ بنزين دروازه دولت، سر به آسمان كشيده بود و مزاحم ديد از بيرون مي شد. جواهري در اين باره مي گويد: يكي از دشوارترين مراحل در مرمت و بازسازي اين جايگاه، وجود اين هواكش بود كه نماي ساختمان قديمي را تحت تاثير قرار داده بود. طي بررسي و مطالعات انجام شده، مشخص شد که استقرار اين هواكش در اين محل ضروري نبوده و با تلاش بسيار و همكاري شركت راه آهن شهري مجوز تخريب آن صادر شد.

روايتگري اشياء

جواهري در ادامه در خصوص رويكرد موزه پمپ بنزين دروازه دولت مي گويد: تمركز و تاكيد اين موزه، موضوع پمپ بنزين است و تلاش كرديم كه از موضوعات متفرقه حتي نفت پرهيز كنيم. جايگاه هاي پمپ بنزين از همه ابعاد و بخصوص جايگاه پمپ بنزين دروازه دولت، موضوع اصلي اين موزه بوده كه در محوطه باز و محوطه بسته موزه مورد توجه قرار گرفته است.

در محوطه باز موزه دستگاه هاي ديسپنسر كه روايت گر روند تاريخي توليد و تحول اين دستگاه ها از گذشته تا به امروز هستند، در معرض ديد عموم قرار گرفته اند. به عبارتي اين دستگاه ها، نه روي سكوهاي قديمي كه روي پايه هاي اختصاصي كه به همين منظور طراحي و نصب شده است، در قسمت جنوبي موزه به نمايش گذاشته شده اند.

تعدادي خودروي قديمي نيز در محوطه به نمايش گذاشته اند، از جمله يك دستگاه فولكس قورباغه اي كه تفاوت آن با ديگر خودروها در محل قرار گرفتن باك آن است، به اين معني كه موتور فولكس در عقب خودرو قرار دارد و باك بنزين آن زير كاپوت جلوي ماشين است. تفاوتي كه مي تواند با مفهوم موزه مرتبط باشد.

دومين خودروي به نمايش درآمده، يك دستگاه بنز 190 است كه تاكسي هاي قديم تهران به دو رنگ سفيد و مشكي از اين مدل بودند. بنز 190 هم از معدود خودروهايي است كه در تهران قديم هم بنزيني و هم گازوييلي بوده و به سبب گازوييلي بودن، به عنوان تاكسي از آن استفاده مي شده است.

خودروي وزير شهيد

خودروي ديگري كه در اين موزه به نمايش درآمده، خودروي متعلق به محمد جواد تندگويان، نخستين وزير نفت بعد از انقلاب اسلامي است. به گفته جواهري اين خودرو هم اكنون در دست مرمت و بازسازي است و تلاش مي شود برخي لوازم متعلق به تندگويان كه در خودرو بوده، مانند مهر و نمادهاي مذهبي، حفظ شود.

و بالاخره وسيله ديگر يك موتورسيكلت است كه به طور معمول در پمپ بنزين ها بنزين مي زده است.

مخزن و تانكر سوخت ليلاند در ضلع جنوب غربي موزه از موارد ديگر به نمايش درآمده در موزه پمپ بنزين دروازه دولت است. اين تانكر شايد از نمونه هاي خيلي قديمي تانكرهاي سوخت رساني باشد كه در موزه مستقر شده است. در كنار اين نفتكش، مخزن هاي سه گانه اي كه نفت سفيد، بنزين و گازوييل در آنها پر مي شده، از بخش هاي ديگر نمايشي موزه است. بخش ديگر فضاي باز، نمايش چگونگي سوخت رساني از مخزن به خودرو در جايگاه است كه با نشان دادن مسير حركت بنزين، گازوييل و نفت سفيد در ويترين هاي كفي جايگاه نمايش داده مي شود. بازديد كنندگان به كمك اين ويترين مي توانند رفت و برگشت لوله ها را به مخزن براي تغذيه ديسپنسرها مشاهده كنند. اما يك نكته جالب ديگر در مورد موزه پمپ بنزين دروازه دولت وجود شعبه يا فروشندگي نفت در ضلع شمال غربي محوطه است. امري كه در جايگاه هاي سوخت قديمي مسبوق به سابقه بوده و در پمپ بنزين هاي امروزي اثري از آن ديده نمي شود. در واقع مردم به اين شعبه مراجعه و نفت سفيد دريافت مي كردند.

در مجموع سعي شده جايگاه به همان شكلي كه بوده، بازسازي شود. و بالاخره نكته اي كه جواهري در مورد محوطه باز توضيح مي دهد، شكل نرده هاي دور اين محوطه است. به گفته جواهري، جايگاه اوليه نرده نداشته و مانند همه جايگاه هاي عرضه سوخت، براي ورود و خروج خودروها باز بوده است؛ اما براي مسائل حفاظتي و امنيتي ناگزير بوديم از حفاظ استفاده كنيم.

ماجراي سه اتاق

اما حكايت فضاي بسته موزه، داستان ديگري است. اين بخش از سه اتاق تشكيل شده که اتاق اول معرف خود جايگاه دروازه دولت است. در اين اتاق اهميت مكاني و جغرافيايي پمپ بنزين دروازه دولت،  نشان داده مي شود. همچنين روند تبديل اين جايگاه به موزه در اين اتاق به نمايش درآمده است. اين موزه تا سال 1372 كار مي كرده است. اين موقعيت از طريق يك تابلوي مفهومي نقاشي و نقشه هايي كه از قديمي ترين نقشه ها، از مقاطع مختلف، به دست آمده، همه در آن اتاق عرضه شده است. علاوه بر اينها يك ماكت در اين اتاق كار انتقال و جابه جايي فراورده هاي نفتي را از تانكر به مخزن و از مخزن ها به ديسپنسرها و از ديسپنسرها به خودرو نشان مي دهد.

در اين بخش اطلاعات تاريخي ديگر به نمايش گذاشته شده است، مثل سندي كه نشان مي دهد مردم در جريان ملي شدن صنعت نفت، تابلوي شركت نفت انگليس و ايران را در اين جايگاه پايين مي كشند و تابلوي شركت ملي نفت ايران را بالا مي برند. بعلاوه چندعكس محدود تاريخي از اين جايگاه.

جواهري همچنين از فيلم كوتاهي مي گويد كه در گذشته از مقابل اين جايگاه تهيه شده و هم اكنون دست دركاران موزه پمپ بنزين دروازه دولت در تلاش براي به دست آوردن نسخه اي از آن هستند. در اتاق دوم، معرفي مقوله جايگاه پمپ بنزين به معني عام و كلان است. سقف اين اتاق يك سقف بالاتري دارد كه در آن، آسمان آبي پاك طراحي شده است. اين سقف كه در وسط قرار دارد، آسمان آبي را به بيننده القا مي كند. پايين تر سقفي كاذب قرار دارد كه آسمان آلوده و ناپاك است؛ آسمان دود گرفته ناشي از مصرف بي رويه بنزين و فراورده هاي نفتي كه موجب اين آلودگي شده است. جواهري مي گويد: سعي كرده ايم فرايندي را كه باعث اين آلودگي شده و آنچه مي تواند آلودگي را كاهش دهد، نشان دهيم تا به آسمان آبي پاك برسيم. تلاش كرده ايم همه اينها را در حد وسع در فضايي كه  در اختيار داريم، به نمايش بگذاريم و معرفي كنيم. كار ديگري كه در اتاق دوم انجام مي شود، خط تاريخ يا تايم لاين ماجراي پمپ بنزين است كه كجا و كي درست شده و چگونه به جاهاي ديگر منتقل شده است. عنصر پس زمينه اين اتاق، كتاب است. مشاور مدير موزه هاي نفت يادآور مي شود: در واقع مي خواهيم مردم آگاهي پيدا كنند. كتاب در اينجا به معني دانش و اطلاعات است. از اين رو در اتاق دوم، يك كتابخانه تخصصي پمپ بنزين هم طراحي شده است. و بالاخره اتاق سوم، اتاق تشريح پمپ هاي بنزين و دستگاه هاي مرتبط با آن است. در اينجا يك پمپ باز شده و تشريح مي شود. بازديد كننده مي تواند ببيند كه داخل آن چيست و چگونه كار مي كند. همين طور اين نمونه نشان مي دهد كه چه تحولاتي در پمپ هاي بنزين اتفاق افتاده و پيوند ميان اين دستگاه ها در خط نمايشي نشان داده مي شود. اينكه فراورده چگونه از مخزن مكش و به باك خودرو منتقل مي شود، موضوع ديگري است كه در اين اتاق به نمايش درمي آيد. جواهري مي گويد: دو عامل اصلي در جايگاه هاي سوخت، يكي برق و ديگري فراورده است كه عناصر اين اتاق با تاكيد بر اين عوامل و نشان دادن نقش آنها چيده شده است. و بالاخره تشريح دستگاه هاي پمپ بنزين، مثل دستگاه نازل، انواع ميتر و شمارنده، انواع درجه بنزين خودرو، پمپ بنزين خودرو و باك خودرو همه از مواردي هستند كه در اتاق شماره 3 به نمايش درآمده اند.

 

آشنايي با  آرشيو مسجد سليمان  (بخش دوم)

گنجينه اي از اسناد تاريخي نفت

علي اله جاني         اسناد و مدارك گردآوري شده از مسجدسليمان در مرکز اسناد موزه هاي نفت، علاوه بر اسناد مربوط به اكتشاف نفت در خاستگاه نفت ايران، اسنادي از شركاي شركت نفت ايران و انگليس، يعني شرک   ت هاي نفت عراق، کويت و برمه را نيز شامل مي شود. آرشيو اسناد مسجدسليمان در مركز اسناد موزه هاي صنعت نفت، از 1038 پرونده تشكيل مي شود که حدود 95 درصد آنها به زبان انگليسي و مابقي به زبان فارسي است. تاريخ اين اسناد نيز دوره زماني 1908 ميلادي تا اوايل دهه 1980 ميلادي را دربرمي گيرد. مطلب پيش رو بخش دوم و پاياني اين گزارش است. 

بخش ديگري از اسناد شرکت نفت عراق که در آرشيو مسجد سليمان نگهداري مي شود، گزارشات و مکاتبات فني و اداري شرکت نفت خانقين است که زير مجموعه شرکت نفت عراق بود.  در ابتداي اين گزارش آمد که دارسي در چياسرخ، اولين چاه نفت خود را حفر کرد.  چياسرخ، منطقه اي کردنشين است که در گذشته همواره بر سر مالکيت آن بين ايران و عثماني منازعه وجود داشت و در نهايت در سال 1912 براساس پيمان اسلامبول، اين مناطق به عثماني واگذار شد.   شرکت نفت عراق که نيمي از سهام آن به کمپاني نفت انگليس و ايران متعلق بود، در چياسرخ، نفت خانه و نفت شاه شروع به حفاري و اکتشاف کرد و در نهايت به نفت قابل استحصال دست يافت. نفت اين مناطق به شهر خانقين که در نزديکي مناطق نفتي قرار داشت، فرستاده مي شد.   شرکت نفت عراق در خانقين، پالايشگاهي به نام الوند ساخت. اين نام از رودخانه الوند که از شهر خانقين عبور مي کند، گرفته شده بود. تعداد قابل توجهي از اسناد فني و اداري چياسرخ، نفت خانه و نفت شاه و شرک نفت خانقين در آرشيو مسجد سليمان نگهداري مي شود.

شرکت نفت کويت

در ميان آرشيو اسناد مسجدسليمان، بخشي از اسناد فني و اداري شرکت نفت کويت نيز نگهداري مي شود. عمده اين اسناد، مکاتبات و گزارشات فني و اداري بين شرکت نفت کويت و شرکت نفت انگليس و ايران است.  همانند شرکت نفت عراق، شرکت نفت انگليس و ايران، سهام دار عمده و اصلي شرکت نفت کويت بود. اين اسناد بيشتر متعلق به دهه 1340 ميلادي است.

شرکت نفت آسام- برمه

شرکت نفت برمه که سال ها قبل از تاسيس شرکت دارسي، فعاليت هاي اکتشافي و استخراج نفت را در کشور برمه (ميانمار) آغاز کرده بود، يکي از شرکاي شرکت نفت انگليس و ايران بود. اين شرکت بعدها شرکت نفت آسام هندوستان را تاسيس کرد که همکاري و شراکت نزديکي با شرکت نفت انگليس و ايران داشت. برخي از اسناد و مکاتبات شرکت نفت آسام هندوستان با شرکت نفت انگليس و ايران که متعلق به دهه 1940 ميلادي است، در آرشيو مسجدسليمان نگهداري مي شود.

اسناد صادرات نفت ايران از بندر ماهشهر  و پروژه چم

در دهه 1930 ميلادي شرکت نفت انگليس و ايران موفق به کشف دو حوزه نفتي بزرگ در آغاجاري و گچساران شد. پس از ايجاد تاسيسات استخراج و فرآوري نفت در اين دو حوزه، تصميم بر اين شد که نفت آنها را با خط لوله به بندر معشور (ماهشهر) منتقل کرده و از آنجا با تانکر صادر کنند.  براي ساليان متمادي تا دهه1960 ميلادي، بندر معشور، اصلي ترين پايانه صدور نفت خام ايران بود. اسناد مربوط به صدور گواهينامه تاييد کيفيت نفت خام صادراتي ايران از اين بندر که عمدتا متعلق به دهه1960 ميلادي است، در آرشيو مسجد سليمان وجود دارد.  در دهه 1960 ميلادي و همزمان با توسعه صنعت نفت ايران، کنسرسيوم بين المللي که طرف قرارداد دولت ايران بود، تصميم گرفت يک ترمينال بزرگ و مدرن براي صادرات نفت ايران تاسيس کند. در نتيجه با موافقت دولت وقت ايران، طرح معظم «چم» در جزيره خارگ اجرا شد.  به موجب اين طرح، خطوط لوله انتقال نفت به بندر معشور قطع و به جزيره خارگ انتقال يافت و يک خط لوله هم از پالايشگاه آبادان به خارگ کشيده شد. تاسيسات عظيمي شامل انبارهاي نفت، فرودگاه، اسکله بارگيري و غيره در اين جزيره ساخته شد. گوشه اي از اسناد مربوط به ساخت و ساز اين پروژه به همراه نقشه هاي فني آن در آرشيو مسجد سليمان نگهداري مي شود.

کنفرانس ها و برنامه هاي توسعه اي شرکت نفت انگليس و ايران

از ديگر اسناد قديمي و مهمي که در اين آرشيو نگهداري مي شود، مي توان به موارد زير اشاره کرد: اسناد زمين شناسي و فسيل واره شناسي منطقه بختياري، اسناد زمين شناسي و حفاري اکتشافي در بندرعباس، بندرلنگه، جزيره قشم و کيش، مسجدسليمان، هفتکل، لالي، ماماتين، کوه موند، امام حسن، پاژنان، گچساران، گچ قراقول، چياسرخ، نفت خانه، نفت شاه، نفت سفيد، خلف آباد و ديگر مناطق که جملگي آنها به پيش از جنگ دوم جهاني متعلق است.  همچنين اسنادي از کنفرانس هاي توليد و توسعه و برنامه هاي آتي شرکت در ايران که به دهه 1930 و 1940 ميلادي تعلق دارد، از جمله اسناد آرشيو مسجدسليمان است.  بي شک موارد بيشتر و متعددي وجود دارد که ذکر همه آنها در اين گزارش نمي گنجد. فقط مي توان گفت که آرشيو مسجدسليمان، حافظه تاريخي صنعت نفت ايران است و بايد مانند گوهري گرانبها و ميراثي ذي قيمت از آن محافظت شود.