در گفت و گوي «مشعل» با روساي واحد مددکاري اجتماعي شرکت ملي گاز مطرح شد:

افزایش مراجعان متناسب با شرایط جامعه

واحدهاي روابط کار و مددکاري اجتماعي، يکي از قديمي ترين، فعال ترين و در عين حال کم حاشيه ترين و کم خبرترين زيرمجموعه هاي صنعت نفت هستند که در سال هاي اخير به واسطه تعداد کارکنان و گسترش دامنه خدمات، فعاليت شان بيشتر شده است، اما همچنان واحدهايي گمنام هستند. هفته نامه «مشعل» تلاش کرده است در مجموعه گفت وگويي با مسؤولان اين واحدها در شرکت هاي چهارگانه، گوشه هايي از خدمات، نحوه فعاليت، محدوديت ها و چالش هاي اين واحدها را پوشش دهد. شرکت ملي گازايران نيز به فراخور دامنه گسترده فعاليت ها در شمال و جنوب و از شرق تا غرب، خدمات اجتماعي و حمايتي را براي کارکنان خود دارد که جزيياتي از آن را در گفت وگو با مسؤولان واحد روابط کار و مددکاري اجتماعي مي خوانيد.

سيد حسن عباسي، رئيس واحد مددکاري اجتماعي و روابط کار شرکت ملي گاز ايران با اشاره به اهميت موضوع مددکاري اجتماعي و روابط کار در اين شرکت به عنوان يکي از اصلي ترين تامين کننده هاي انرژي در کشور با بيش از چند 10 هزار کارمند رسمي و حدود 200 هزار کارگر پيماني و قراردادي تصريح مي کند: اين واحد که از حدود 50 سال قبل در صنعت نفت فعال است، يکي از اصلي ترين وظايف خود را رسيدگي به امور کارکنانش مي داند و به عنوان بازوي مديريت در تعديل و شکل دهي مناسبات اداري، کاهش تعارضات بين فردي و گروهي، تنظيم روابط کارکنان و کارفرمايان، بهبود محيط کار و ارتقاي بهره وري نقش داشته است.

او با بيان اينکه پرداخت وام هاي اضطراري، مددکاري و مساعدت و مشاوره هاي مددکاري اجتماعي و کاري از وظايف اصلي اين مجموعه است، مي گويد: بررسي مشکلات فردي، خانوادگي و شغلي، ارائه راهکارهاي حرفه اي و بررسي شرايط حادثه ساز و استرس آفرين براي منابع انساني و... از جمله عملکردهاي اصلي اين مجموعه است که بخش زيادي از کار را بدنه کارشناسي و تخصصي مددکاري و روابط کار به عهده دارند.

او تاکيد دارد که افزايش مشکلات جامعه، تغيير نوع و شيوع آسيب هاي اجتماعي منشاء مشکلات اجتماعي و رواني در جامعه را بيشتر کرده است و  مي افزايد: دانش فعلي مددکاري اجتماعي پاسخگوي اين چالش ها نيست و بايد علاوه بر آموزش هاي ضمن خدمت، آموزش هاي تخصصي با اساتيد مجرب ارائه شود. از سويي مقررات فعلي پاسخگوي اين چالش ها نيست و بايد مقررات جديدي براي حمايت از کارکنان و به خصوص کارکنان با شرايط خاص تدوين شود.

عباسي تاکيد دارد که در بحث افزايش قيمت داروها و خدمات پزشکي و درماني- مشکلات چند برابر شده است و لازم است روندهاي حمايتي از سوي مراجع تصميم گير مورد بازنگري قرار گيرند، وي ادامه مي دهد: براي برخي از بيماري ها مثل اوتيسم يا برخي سرطان ها، خدمات پزشکي تنها در شهرهاي بزرگ مثل تهران تجميع شده و کارکناني که براي خدمات نياز دارند بايد فقط به تهران مراجعه کنند و ما شرايط و امکانات خدمات رساني به آنها را نداريم.

عباسي با اشاره به افزايش استرس هاي ناشي از کار و شرايط اقتصادي که براي همه افراد جامعه و به خصوص گروه هاي ضعيف تر وجود دارد، مي گويد: کارکنان براي مشاوره به دلايل مختلف به همکاران ما در واحد مددکاري و روابط کار مراجعه مي کنند، اما نيروهاي مددکاري در واقع خودشان سنگربانان بي سنگر هستند و کوله اي از دردها را پيش خودشان نگه مي دارند و مشکلات عديده اي برايشان به وجود مي آورد و حتي گاهي ما متوجه مي شويم خود مددکار دچار مشکلات مي شود.

رييس واحد مددکاري اجتماعي و روابط کار شرکت ملي گاز در عين حال مهمترين مسئله در اين حوزه را بازتعريف جدي در مقررات و تغيير رويکرد و ديدگاه مديريت در سطوح بالاي سازماني نسبت به افزايش اختيارات اين امور مي داند تا دست مددکاران و مسؤولان در بخش ارائه دادن خدمات بيشتر به کارکنان باز باشد.

 تبديل بودجه سه در هزار به صندوق تامين آتيه

محسن ناظمي، رييس واحد روابط کار شرکت ملي گاز هم به عنوان يکي از نيروهاي قديمي اين واحد که از اوايل دهه 70 در اين مجموعه فعال است، مي گويد: هر سال حدود يک و نيم ميليارد تومان براي وام ها و مساعدت هاي مالي در نظرگرفته مي شود که همه در زمره بودجه هاي جاري قرار مي گيرند.

او با اشاره به شکل عمومي روابط کار از قرن 19 به بعد و روابط بين کارگران و کارفرما تصريح مي کند: ابتدا نيروي کار را نيرويي جمعي مي ديدند و مساله آنها تنها حقوق و مزايا بود، اما در ادامه متوجه شدند که تحول، اختراع و صنعت با اين شرايط رخ نمي دهد و نظرات به سمت تعيين حقوق مجزا، تشويق و تخصصي شدن خدمات براي هر فرد رفت. با اين اتفاق هر فردي که تخصص و ويژگي خاصي داشته باشد، تعهد سيستم هم به او فرق مي کند چرا که روابط کار چرخه اي از بهره وري و توسعه را به نفع هر دو طرف به وجود مي آورد. ناظمي با اشاره به تاسيس صندوق تامين آتيه در صنعت نفت که مجري آن واحد روابط کار است، مي افزايد: فعاليت اين صندوق از سال 66 به نام بودجه هاي «سه در هزار» آغاز و در سال 72 تبديل به صندوق شد. در سال 77 به طرح تامين آتيه و در سال 91 مجددا و تا امروز به صندوق تبديل شد. سال گذشته هم در کل شرکت ملي گاز حدود 110 حادثه منجر به خسارت و فوت داشتيم که حوادث ناشي از کار به مراتب کمتر از ساير حوادث براي کارکنان بوده است و غرامت از محل صندوق تامين آتيه نزديک به 4 ميليارد تومان بوده است. وي  ادامه مي دهد: بررسي روابط بين فردي و فرد با سازمان، ميزان تعارضات و بررسي عوامل تعارض در حوزه روابط کار قرار مي گيرد و کارمند در رابطه با گله مندي به واحد روابط کار مراجعه و طرح موضوع مي کند و ما به استناد مقررات مربوطه ورود کرده و مشورت مي دهيم و اگر لازم باشد، پيگيري مي کنيم. اين کار ساده اي نيست و مشکلات زيادي دارد. در بسياري از اين موارد، اين مراجعات در بخش مشاوره هاي شغلي جاي مي گيرد.

رئيس روابط کار شرکت ملي گاز ايران با اعلام اينکه بيشترين تعهدات  مربوط به حدود 19 هزار نيروي رسمي اين مجموعه است،  مي افزايد: اين نيروها مبلغي را به صندوق مي دهند که همراه با مبلغي که کارفرما پرداخت مي کند، در صندوق تامين آتيه براي آنها ذخيره مي شود. البته اين تنها در مورد کارکنان رسمي است و ساير نيروها در بخش هاي ديگر شامل ضوابط تامين اجتماعي و مقررات کار مي شوند. ناظمي در عين حال نگاهي به زيرمجموعه مددکاري اجتماعي و روابط کار دارد و مي گويد: در بخش هاي خدمات اجتماعي و روابط کار نيروهاي جايگزين نداريم و اگر يک فوق ليسانس مددکاري اجتماعي و روان شناسي برود، نيروي ما به ازا ندارند. در واقع اين واحد متکي به مهارت و تجربيات قبلي و تخصصي است و در ساير بخش ها کمتر اين شرايط وجود دارد.

انباشته شدن امور مددکاري به دليل کسري پست

محمد حسين غضنفري، رئيس واحد مددکاري اجتماعي شرکت ملي گاز نيز که از سال 84 در اين واحد مشغول به کار است، درباره اهميت حوزه مسؤوليت خود مي گويد: براي افزايش بهره وري کارکنان بايد ابتدا به کارمند، خانواده و محيط کار او توجه شود، گاهي يک محيط نامناسب باعث بروز تعارضات رفتاري در کارمند مي شود و اگر ما از آنها اطلاع نداشته باشيم، نمي توانيم از نيروي خود حمايت کنيم.

او درباره پوشش اين واحد در زيرمجموعه هاي شرکت ملي گاز هم مي گويد: تمام شرکت ها مددکار اجتماعي و واحد روابط کار دارند، اما در برخي از شرکت ها سمت مددکار اجتماعي را ندارند. شرکت ملي گاز در 55 منطقه زيرمجموعه دارد و بايد 55 مددکار روي سمت داشته باشيم، اما حدود 35 سمت مددکاري اجتماعي داريم و مابقي يک نفر از امور اداري در ارتباط با ماست که آن هم بيشتر در حوزه وام است. در واقع اشکالات ساختار سازماني وجود دارد و کار زيرمجموعه هايي را که مددکار ندارند، ما در ستاد انجام مي دهيم و در اين شرايط براي نيروها هم محدوديت وجود دارد و بايد از هر مرکزي که هستند، به ما در تهران مراجعه يا درخواستشان را به اينجا ارسال کنند.

غضنفري با بيان اينکه در حوزه خدمات مددکاري اجتماعي تفاوتي ميان نيروي رسمي و قراردادي وجود ندارد و بسياري از خدمات براي همه کارکنان است، مي گويد: واحد مشاوره ما از سال 86 شروع به کار کرده است. ابتدا با مرکز مشاوره سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت در ارتباط بوديم که آن را متوقف کردند و با برون سپاري که انجام شد، شرايط کار دشوار شد و ما مجبور شديم با نفراتي از بيرون قرارداد داشته باشيم. او با بيان اينکه در اين سال ها براي آگاهي کارکنان و اهميت انجام مشاوره با وجود محدوديت ها و مشکلات، تلاش زيادي صورت گرفته است،  مي افزايد: در اين سال ها چندين کارگاه آموزشي برگزار کرديم وتا قبل از ابلاغيه وزير نفت، حدود 100 نفر از کارکنان به طور ثابت در اين جلسات حضور داشتند. در اين مدت هم انواع سي دي ها و بروشورهاي آموزشي را در اختيار همه کارکنان قرار داديم.  او با تاکيد بر اينکه واحدهاي مددکاري در حوزه منابع انساني تنها واحدهايي هستند که رشته تحصيلي کارکنان با شغلشان مرتبط است، مي گويد: با ارائه مشاوره مددکاري براي همکاران و همدلي با آنها آرام مي گيرند و ما با مشاوره اي صميمي در مورد مسائل کاري و يا امور زندگي، تلاش مي کنيم همين اندازه هم که شده همراهشان باشيم.  در شرايط اقتصادي که مشکلات جامعه و خانواده ها بيشتر مي شود، استرس هاي اجتماعي و شغلي هم افزايش مي يابد. کارکنان شرکت ملي گاز هم متاثر از شرايط اقتصادي و اجتماعي جامعه هستند و وقتي آسيب ها و فشارها و استرس ها زياد مي شود، تحمل افراد و کيفيت کارشان پايين مي آيد و جامعه آماري و نوع مراجعان تغيير مي کند و کار ما هم هر روز سخت تر مي شود.

يک هزار نفر – ساعت مشاوره براي کارکنان

سميرا عباسلو، کارشناس ارشد مددکاري اجتماعي اين بخش در کنار حوزه هاي کاري روابط کار و مددکاري اجتماعي به اهميت تلاش هايي که در حوزه بهداشت روان صورت مي گيرد، تاکيد دارد که اين امور در سه بخش ارائه خدمات مشاوره و روانشناسي در حوزه کودک و نوجوان، باليني و روابط زوجين، برگزاري دوره هاي آموزشي ماهانه و تهيه بروشور و سي دي هاي آموزشي براي همه کارکنان انجام مي شود.

او در ادامه مي گويد: اين امور در صورت نياز به خدمات تخصصي تر، با ارجاع به موقع و مناسب و با بهره مندي از بانک اطلاعاتي از مراکز معتبر روان شناسي موجود، انجام مي شود. در اين حوزه ارتقاي فرهنگ مشاوره نيز در چند سال اخير اتفاق افتاده است و ماهانه بين 70 تا 100 مورد مشاوره در اين امور انجام و به طور ميانگين سالانه يکهزار نفر-ساعت خدمات مشاوره اي ارائه مي شود.

عباسلو با اشاره به نحوه ارتباط با کارکنان و شرايط روحي و خانوادگي و شغلي آنها،  مي افزايد: اطلاع از مشکلات کارمند گاهي طي درخواست وام، معرفي روسا و همکاران و عموما مراجعه خود فرد صورت مي گيرد. مددکار اجتماعي شرکت ملي گاز تاکيد دارد که طي فرآيند کار براي حل مشکل از طريق روابط مستمر با فرد، جمع آوري اطلاعات و پيگيري سوابق قبلي کارکنان توانسته اند تعامل خوبي با کارکنان داشته باشند. برخي از همکاران با فرهنگ مشاوره آشنا هستند و نيازي نيست که براي جلب اعتماد تلاش کنيم اما در مورد بخش زيادي از آنها لازم است اين اعتماد براي مشاوره جلب شود.  او افزود: در حوزه مددکاري خدماتي همچون مساعدت مددکاري و اولويت بندي وام اضطراري به کارکنان رسمي صورت مي گيرد، اما خدماتي همچون دوره هاي تخصصي، آموزشي و مشاوره براي همه کارکنان و خانواده هايشان انجام مي شود. تلاش اين امور بر اين است که تسهيلات جامعي از خدمات اجتماعي به همه کارکنان ارائه شود. براي گروه هاي خاص مثل کارکناني که خودشان يا يکي از اعضاي خانواده توان خواه يا از بيماران خاص و صعب العلاج هستند و درشرايط نامساعد قرار دارند، خدمات چند وجهي داريم و تلاش ما تمرکز روي اين گروه هاست. البته اين بخش همان بخشي است که مجوزهاي خاص مي خواهد و همين مسائل کار ما را سخت تر هم مي کند.

به گفته عباسلو در کل شرکت ملي گاز حدود 300 مورد از افزاد توان خواه وجود دارد که اين آمار در ستاد حدود 25 مورد است و ارائه خدمات ويژه به اين گروه در اولويت کاري مددکاران اجتماعي قرار دارد.

مددکار اجتماعي شرکت ملي گاز در ادامه با اشاره به ارتباط با برخي از سازمان ها و نهادهاي دولتي و غيردولتي که خدماتي تخصصي تر را براي گروه هاي خاص دارند، مي گويد: برخي مجموعه ها مانند انجمن اوتيسم، آلزايمر، ام اس و... که به مناسبت هاي مختلف با آنها در ارتباط هستيم، آموزش هاي آنها براي آگاه سازي کارکنان مفيد بوده است؛ به طوري که ارجاع کارکنان با مشکلات مرتبط به آنها با هماهنگي، بسيار کمک کننده بوده است.

او در مورد حضور مددکاران در مناطق عملياتي و شرايط ميداني کارکنان هم توضيح  مي دهد: يکي از وظايف اصلي ما نظارت بر عملکرد مددکاران اجتماعي و رابطين صنعتي در مناطق عملياتي و طرح هايي است که به طور مشخص در شرايط سخت اجرا مي شوند. در اين مورد مشخص مرکز مشاوره در جم، مرکز بزرگ و شناخته شده اي در ميان کارکنان است. در ساير شرکت هاي بزرگ هم خدمات مشاوره دارند و خوشبختانه در مناطق عملياتي و حساس نيروهاي پيگير و قوي حضور دارند اما در عين حال عملکردها در ستاد رصد مي شود.

عباسلو با اشاره به اجراي دو طرح متفاوت در شرکت ملي گاز براي کارکنان زن مي گويد: مرخصي زايمان براي زنان کارمندي که فرزند خوانده داشتند، وجود نداشت. در قوانين فرزند خوانده مشمول قانون تامين مرخصي زايمان نمي شد، اما با پيگيري انجام شده قرار شد مشمول 8 ماه مرخصي زايمان شود. در مورد فرزندان دوقلو و چند قلو هم حمايت هاي خوبي صورت گرفته است. البته اين دو مورد تازه شروع شده و شايد تاکنون چون حمايتي نبوده، افراد اعلام نمي کردند و از اين به بعد اعلام شود. ضمن اينکه اين ضوابط تنها در شرکت گاز اجرا شده و در شرکت هاي ديگر وجود ندارد يعني در شرکت گاز به يک روند سيستمي تبديل شده، اما اگر در شرکت هاي ديگر مطرح شود، به عنوان يک مورد مددکاري مطرح مي شود.

وي در پاسخ به سوالي درباره تعداد زنان سرپرست خانوار شاغل در اين مجموعه هم مي گويد: در سال هاي قبل مقرراتي آمد که زنان سرپرست خانوار رسمي شوند، اما اين روند متوقف شد و در نهايت آمار دقيقي از اين گروه نداريم و نمي توانيم هم آماري به دست بياوريم، چرا که داده هاي درست و کاملي در اختيار نداريم. در واقع بسياري از موردهاي طلاق و بد سرپرستي يا سرپرست خانوار براي مشاوره به ما مراجعه مي کنند، اما تمايلي به اعلام سازماني و تغيير شرايط اداري خود ندارند و نمي توان آنها را در آمار محاسبه کرد.