در گفت وگوي مديرعامل شرکت نفت خزر با «مشعل» اعلام شد:

نقش اثرگذار توان داخل  در خزر

مشعل-صنعت نفت، بدون برجام و با تحريم هم روي پاي خود مي ايستد و با اتکا به توان داخل، مي تواند مسير توسعه را دنبال کند؛ آنگونه که مديرعامل شرکت نفت خزر اعلام مي کند: «فعاليت هاي نفت خزر به قراردادهاي سياسي و بين المللي گره نخورده و مي توان بدون حضور شرکت هاي خارجي نيز فعاليت هاي توسعه اي را در خزر دنبال کرد.» شرکت نفت خزر به عنوان يکي از شرکت هاي تابع شرکت ملي نفت ايران وظايف اکتشاف، توسعه و توليد منابع هيدروکربوري در حوضه خزر جنوبي و سه استان ساحلي مازندران، گلستان و گيلان را عهده دار است. از ماموريت هاي شرکت نفت خزر اکتشاف، توسعه و توليد به منظور بهره برداري از منابع هيدروکربوري حوضه جنوبي درياي خزر و سه استان ساحلي، فراورش و انتقال نفت و گاز با هدف بالفعل و پيشينه کردن ثروت هاي ملي و ايجاد ارزش براي ذي نفعان است. از دستاوردهاي شرکت نفت خزر مي توان به مواردي همچون ايجاد زيرساخت هاي موردنياز براي انجام عمليات اکتشافي در شمال کشور با ساخت سکوي حفاري نيمه شناور اميرکبير، سه فروند شناور پشتيباني، احداث حوضچه آرامش و احداث پايگاه پشتيباني براي انجام عمليات حفاري اشاره کرد.

علي اصولي، مديرعامل شرکت نفت خزر در گفت وگو با «مشعل»، با اذعان به توانمندي شرکت هاي داخلي مي گويد: «مي توان بدون حضور شرکت هاي خارجي نيز فعاليت هاي توسعه اي را در خزر پيگيري کرد.» او تاکيد مي کند که «ايران در سال 91 و در اوج تحريم و محدوديت هاي بين المللي و صرفا با اتکا به توانمندي هاي داخلي و با بهره گيري از ظرفيت هاي نيروي انساني و لجستيکي، موفق شد براي نخستين بار بدون حضور شرکت هاي خارجي، با اکتشاف در عمق 3 هزار متري درياي خزر به نفت برسد. اين اتفاق دوباره در سال 93 يعني قبل از اجراي برجام نيز تکرار و با حفاري موفق دومين چاه اکتشافي، اکتشاف قبلي نفت در درياي خزر تاييد شد.

او اين مساله را يادآوري مي کند که «فعاليت هاي اين شرکت به قراردادهاي سياسي و بين المللي گره نخورده که به موازات آنها همه فعاليت هاي آن متوقف شود؛ اما هنر مديريت اين است که بتواند از مولفه هاي سياسي، امنيتي، بين المللي و فرصت هاي ديپلماتيکي که مقامات سياسي براي کشور ايجاد مي کنند، حداکثر استفاده را ببرد. ما نيز پس از برجام به دنبال اين بوديم تا از همکاري با شرکت هاي بين المللي در راستاي تحقق اهدافمان يعني به کارگيري فناوري نوين و افزايش بهره وري استفاده کنيم.»

نشانه توانمندي داخل را در اين بخش از سخنان اصولي مي توان ديد که مي گويد:« امروز شاهديم که وضع شرکت هاي ايراني نسبت به پنج سال قبل بسيار بهتر شده و شرکت هايي در حوزه داخل داريم که مي توانند مستقيم يا غيرمستقيم با شريک شدن با شرکت هاي خارجي، فعاليت هاي مدنظر ايران را در درياي خزر انجام دهند، همچنين شرکت هايي داريم که مي توانند در حوزه اکتشافي نيز فعاليت کنند؛ البته تعداد شرکت هاي ايراني در اين بخش محدود است و ما هم بايد ريسک هزينه و زمان را با توجه به کم تجربگي شرکت هاي ايراني در اين بخش بپذيريم. در مذاکراتي هم که با شرکت هاي خارجي داشتيم به آنها گفتيم که براي فعاليت در خزر بايد با شرکت هاي ايراني همکاري کنند.»

با اين حال او اين مساله را هم گوشزد مي کند که «نمي توان تجربه شرکت هاي بزرگ و متخصص بين المللي را که در آب هاي عميق کار کرده اند، ناديده گرفت؛ چرا که همکاري با اين شرکت ها هزينه فعاليت و زمان را براي ما کاهش مي دهد، ضمن اينکه بهره وري را بالا مي برد. در حال حاضر هم زمينه همکاري و استفاده از توان خارجي ها در خزر با توجه به امکانات بسيار خوب شرکت ملي نفت فراهم است و همچنان آمادگي داريم با شرکت هاي صاحب نام بين المللي در حوزه آب هاي عميق براي منافع ملي مذاکره کنيم، همچنان که در حال حاضر نيز مذاکراتمان با برخي شرکت هاي صاحب نام بين المللي در جريان است.»

نکته مهم در توضيحات او اشاره به اين مساله است که «نفت خزر معطل خارجي ها نمي ماند» و در اين زمينه يادآوري مي کند: «در صورتي که تصميم براي توسعه ساختارهاي نفتي درياي خزر قطعي شود، معطل خارجي ها نخواهيم بود؛ چرا که اگر در زمان تحريم هاي قبلي، در مدت دو سال توانستيم به کشف نفت در آب هاي عميق درياي خزر برسيم، هم اکنون با توجه به تجربه قبلي و دانش به دست آمده از سوي متخصصان داخلي مي توانيم با هزينه هاي پايين تر و در مدت زمان خيلي کمتر، در خصوص ساختارهاي نفتي درياي خزر اقدام هاي عملياتي انجام دهيم.»

نگهداشت و به روزرساني ناوگان دريايي خزر

با اين حال فعاليت ها در خزر به مذاکره هاي داخلي و خارجي محدود نشده و فهرست متنوعي از اقدام ها را مي توان در اين زمينه مورد اشاره قرار داد. اصولي در اين زمينه مي گويد: «در حال حاضر فعاليت هاي بسياري در نفت خزر در حال انجام است، از جمله آنکه مشغول به روزرساني ناوگان دريايي شرکت نفت خزر هستيم. در واقع اين ناوگان، جزو سرمايه هاي اصلي و غيرقابل تجديد شرکت ملي نفت ايران در درياي خزر است که بايد به بهترين نحو از آن صيانت شود تا در مواقع ضروري مورد استفاده قرار گيرد.» اصولي با اعلام اينکه تصميم  شرکت ملي نفت ايران، اين است که اورهال سکوي اميرکبير در قالب توسعه ميدان دنبال شود، ادامه مي دهد: از آنجا که سکو در پايانه نکا ساخته شده، اورهال سکو در اين پايانه امکان پذير است. به فراخور امکانات موجود، مشغول به روزرساني ناوگان دريايي شرکت نيز هستيم. سکوي اميرکبير و سه شناور کاسپين، جزو سرمايه هاي گرانبهاي شرکت ملي نفت ايران در منطقه خزر و شمال کشور به شمار مي رود و حتي اين مزيت، يکي از ظرفيت هايي بود که در کنار ظرفيت سرمايه انساني شرکت نفت خزر، در مذاکرات نفتي بين ايران و آذربايجان، مورد توجه قرار گرفت. سکو و شناورهاي ايراني در درياي خزر، يکي از سرمايه هاي خوب ايران است، به نحوي که بارها درخواست اجاره آن از سوي کشورهاي حاشيه درياي خزر مطرح شده؛ اما به دليل اولويت فعاليت اين سکو در ايران، تصميمي براي اجاره آن به کشورهاي همسايه نداريم.»

پيگيري عضويت ايران در باشگاه دانش آبهاي عميق

تداوم مذاکرات با شرکت‎هاي صاحب نام در حوزه آبهاي عميق و صاحب تکنولوژي آبهاي عميق از ديگر اقدام هاي شرکت نفت خزر است که از سوي اصولي مورد اشاره قرار مي گيرد و مي گويد: ضمن اينکه مذاکراتمان با شرکت هاي خارجي در حال انجام است و اميدواريم در آينده نزديک با همکاري بعضي شرکت هاي داخلي و تشکيل کنسرسيوم، موضوعات عملياتي درياي خزر را قوي تر ادامه دهيم. همچنين پيگير عضويت ايران در باشگاه دانش آبهاي عميق هستيم. براي تحقق اين مهم نيز هدف گذاري کرده ايم که اسناد و مدارک علمي معتبري در اين زمينه منتشر و نيروي انساني خود را نيز در اين بخش، بيشتر از پيش آموزش بدهيم. به عنوان مثال کتاب ها و مقالاتي در اين زمينه منتشر کرده ايم. همکاري هاي پژوهشي در بخش هاي اقيانوس شناسي و هواشناسي با موسسه پژوهشي هواشناسي و برخي دانشگاه ها مانند دانشگاه بين المللي قزوين، اميرکبير، صنعتي شريف به ويژه دانشگاه تبريز داشته ايم تا بتوانيم نيازهاي دانشي و علمي نيروهاي ايراني را در زمينه فعاليت هاي اکتشافي، توسعه اي و توليدي در آبهاي عميق برآورده کنيم.»

تداوم مذاکره با آذربايجان

موضوع ديگري که مديرعامل شرکت نفت خزر به آن اشاره مي کند، تداوم مذاکرات با آذربايجان است که مي گويد: «با توجه به توافق روساي جمهور پنج کشور حوزه درياي خزر و همچنين تفاهمنامه روساي جمهوري ايران و آذربايجان، در حال پيگيري تفاهمنامه همکاري هاي نفتي وگازي با کشور آذربايجان هستيم. با توجه به شرايط انحصاري درياي خزر و همچنين نداشتن سابقه همکاري مشترک در اين دريا، قطعا نوع قرارداد همکاري و تبادل عملياتي، فني و مالي با پيچيدگي هايي همراه است که اميدواريم با تداوم جلسات، به نتيجه قابل قبولي در اين بخش برسيم. البته ايران در اين مذاکرات از مزيت هاي بالايي برخوردار است.»

منفعتي که ايران مي برد

صحبت از مزيت هاي اين مهم که مي شود، اصولي معتقد است: «به اعتقاد کارشناسان شرکت هاي خارجي، نيروي متخصص ايراني از نقاط قابل اتکاي ايران در فعاليت هاي درياي خزر است.  شرکت سوکار با شرکت بي پي انگليس طي 20 سال گذشته فعاليت هاي گسترده اي در درياي خزر انجام داده و بي پي نيز نزديک به 70 ميليارد دلار در اين حوزه سرمايه گذاري کرده است. کارشناسان شرکت سوکار در ابتدا تصور مي کردند که متخصصان ايراني به دليل تحريم هاي بين المللي در بخش آبهاي عميق از تجربه بالايي برخوردار نيستند؛ اما پس از جلساتي که با تيم هاي ايراني داشتند، روي اين مزيت ايران و قابل اتکا بودن اين بخش اذعان کردند. دومين مزيت، سکو و شناورهاي ايراني در درياي خزر به عنوان يکي از سرمايه هاي خوب ايران در اين منطقه است، به نحوي که کشورهاي آذربايجان، قزاقستان، ترکمنستان يا روسيه بارها درخواست اجاره آن را داشته اند که به دليل اولويت فعاليت اين سکو در ايران، بنايي براي اجاره آن به کشورهاي همسايه نداريم. سومين مزيت ما دارا بودن امکان اورهال سکو است. درياي خزر، درياي بسته اي است و هر شرکتي که بخواهد در اين دريا به ساخت سکو اقدام کند، بايد کارخانه بزرگي مانند کشتي سازي صدرا در ايران داشته باشد که احداث چنين کارخانه اي با تجهيزات مورد نظر آن، مستلزم ميلياردها دلار هزينه است، در حالي که ما چنين امکاني در ايران داريم.»

آينده خزر

با توجه به وجود ذخاير هيدروکربوري درياي خزر، در صورت تغيير مطلوب قيمت جهاني نفت و امکان پذير شدن مشارکت با سرمايه گذاران خارجي، توليد نفت در خزر نه تنها از نظر سياسي و ژئوپليتيکي حائز اهميت است؛ بلکه توجيه اقتصادي هم خواهد داشت. اين موضوعي است که اصولي با اشاره به آن يادآور مي شود: «صنعت نفت ما با وجود برخورداري از ذخاير فراوان در جنوب کشور که سابقه 100ساله در برداشت از آن دارد و با توجه به هزينه و ريسک حداقلي کار در اين بخش، بديهي است در شرايط کنوني بر ميدان هاي جنوبي اعم از خشکي و دريايي تمرکز کند؛ چرا که در شرايط حاضر، توسعه ساختارهاي ميدان هاي نفتي در خزر با توجه به ضرورت استفاده از تکنولوژي هاي پيشرفته، در صورت مشارکت و جذب سرمايه و فناوري خارجي مقرون به صرفه خواهد بود؛ اما با اين حال ما به اقدام ها، مذاکرات و برنامه ريزي هاي خود ادامه مي دهيم تا وقتي سياست توسعه در دستور کار قرار گرفت، مقدمات کار براي شروع فعاليت ها فراهم باشد.»