پنجم اسفند؛ بزرگداشت خواجه نصیر الدین توسی و روز مهندسی گرامی باد

مهندسی  در مسیر صلح طلبی  

مشعل- ابوجعفر محمد بن محمد بن حسن توسي، مشهور به خواجه نصيرالدين توسي، همه چيز داني از ديار توس در قرن هفتم بود که در فلسفه، فقه، ستاره شناسي، رياضي، معماري، پزشکي و ... تبحر داشت. او شاگرد فريدالدين داماد، سيدصدرالدين سرخسي ، بهمنيار، ابوعلي سينا و... بود و شاگرداني همچون علامه حلي ، قطب الدين شيرازي ، ابن ميثم بحراني ، سيد رکن الدين استرآبادي و ... را تربيت کرد. آثار او در حوزه هاي مختلف بسيار است؛ اما برخي از معروف ترين و پر کاربردترين آنها عبارتند از: تجريد الاعتقاد، شرح اشارات بوعلي سينا، اخلاق ناصري، آداب المتعلمين، اثبات بقاء نفس، تجريد الهندسه، اثبات واجب الوجود، استخراج تقويم، اختيارات نجوم، ايام و ليالي، علم المثلث، صورالکواکب و ...  خواجه نصير الدين، علوم ديني و عملي را زير نظر پدرش و منطق و حکمت را نزد دايي اش بابا افضل ايوبي کاشاني آموخت. تحصيلاتش را در نيشابور به اتمام رساند و در آنجا به عنوان دانشمندي برجسته شهرت يافت. علامه حلي که يکي از شاگردان خواجه نصير الدين توسي است، درباره استادش چنين مي نويسد: «خواجه نصير الدين توسي، افضل عصر ما بود و از علوم عقليه و نقليه مصنفات بسيار داشت. او اشرف کساني است که ما آنها را درک کرده ايم. خدا نوراني کند ضريح او را.»

 زندگي صلح جويانه در کنار مغولان

خواجه نصيرالدين در زمان پيشروي مغولان به يکي از قلعه هاي ناصرالدين محتشم، فرمانرواي اسماعيلي پناه برد. اين کار به وي امکان داد که برخي از آثار مهم اخلاقي، منطقي، فلسفي و رياضي خود از جمله مشهورترين کتابش «اخلاق ناصري» را به رشته تحرير درآورد و در ادامه در دربار هلاکو قرار گرفت. وقتي که هولاکو به فرمانروايي اسماعيليان در سال 635 پايان داد، خواجه نصير الدين را در خدمت خود نگاه داشت و به او اجازه داد که رصدخانه بزرگي در مراغه احداث کند که شروع آن از سال 638 بود. براي کمک به رصد خانه، علاوه  بر کمک هاي مالي دولت، اوقاف سراسر کشور نيز در اختيار خواجه گذارده شد  که از عشر (يک دهم) آن براي امر رصدخانه و خريد وسايل و اسباب و آلات و کتب استفاده کند. در نزديکي رصد خانه، کتابخانه بزرگي ساخته شده بود که حدود 400 هزار جلد کتب نفيس براي استفاده دانشمندان و فضلا در آن قرار داد. او اين کتاب ها را از بغداد، شام، بيروت و الجزيره به دست آورده بودند. همکاري با دستگاه حکومت در آن مقطع و عدم برخورد با مسائل خرافي مورد اعتقاد آنها، يکي از سياست هاي مورد نظر خواجه نصيرالدين بود که تاريخ در گذر ايام، پاسخ به خدمت گرفتن چنين دستگاهي را داده است كه آنهم مهار جنگ و باز گرداندن آرامش بود كه براي پي ريزي هر تمدني لازم است .

 روايت تدبير خواجه

معروف است روزي هلاکو به خواجه نصيرالدين گفت: «يک حادثه جالب را پيشگويي کنيد که من شاهد باشم.»  خواجه ضمن پذيرش پاسخ داد: اين حادثه در شب پنجشنبه اتفاق خواهد افتاد که همراه با کسوف است . در آن شب هلاکو در خواب بود و نگهبانان اجازه ورود به خواجه نمي دادند. اين امر باعث نگراني خواجه شده بود که مبادا هلاکو اين حادثه را نبيند. چاره انديشيد و شنيد که يکي از خرافات درباره ماه گرفتگي اين است که مي گويند اژدها، ماه را گرفته و بايد به ظروف مسيني کوبيد تا اژدها بترسد و ماه را رها کند. بلافاصله خواجه نگهبانان را ازاين قضيه ترساند و آنها ظروف مسين را برداشته و به يکديگر کوبيدند و اين باعث شد که خودهلاکو از خواب بيدار شود و خواجه آنچه را که ديده بود، به هلاکو نشان داد و او سخن خواجه را پذيرفت و اعتبار علمي و شخصيت خواجه براي او تثبيت شد. پس از آن ، هلاکو از خواجه سؤال کرد: «آيا چون ما ديشب مي دانستيم ماه خواهد گرفت ، ماه گرفته يا اگر نمي دانستيم هم ماه مي گرفت ؟» خواجه گفت: «چه شما مي دانستيد و چه نمي دانستيد، اين اتفاق مي افتاد.» هلاکو پرسيد: «آيا ما مي توانستيم از وقوع اين حادثه جلوگيري کنيم ؟» خواجه گفت : «خير متأسفانه مسائل طبيعي و فلکي در اختيار ما نيست و از بشر هم کاري برنمي آيد.» هلاکو پاسخ داد: کاري که اگر ما بدانيم يا ندانيم، اتفاق مي افتد و اگر بدانيم ، نمي توانيم از وقوعش جلوگيري کنيم، دانستنش چه سودي دارد؟» خواجه نصيرالدين که متوجه شد هلاکو آمادگي درک مسائل علمي را ندارد، با بعضي دوستانش در اين باره مشورت کرد. نتيجه آن شد که آنان دو ديگ بزرگ مسين را از بالاي محلي مرتفع که در نزديکي خيمه هلاکو قرار داشت ، به زمين بيندازند. هنگامي كه هلاكو از شكار برمي گشت، خواجه به اتفاق او وارد شدند؛ اما خواجه به هلاكو گفت: «صحبت محرمانه اي با شما دارم و آن اين است كه تا چند لحظه ديگر صداي مهيبي خواهيد شنيد، لطفا نترسيد و فقط به چهره اطرافيان نگاه کنيد. به موقع علت قضيه را توضيح خواهم داد». مهمانان يکي پس از ديگري وارد شدند. ناگهان صداي مهيبي بلند شد و هر يک عکس العملي ازخود نشان دادند. فقط هلاکو و خواجه نصيرالدين آرام نشسته بودند. در اين لحظه خواجه گفت: « اگر جنابعالي از اين قضيه مطلع نبوديد، حتما مي ترسيد و اين اطلاع باعث شد که شما از اين صدا نهراسيد. خاصيت پيشگويي و پيش بيني منجمان واقعي اين است که به شما آرامش دهند». همين باعث شد که خواجه به عنوان مشاور هلاکو انتخاب شود. از اين رو است که بسياري خواجه نصير الدين را به عنوان دانشمندي در مسير صلح معرفي کرده اند. رفتن به دربار هلاکوخان و مهار جنگ و خونريزي و برگرداندن آرامش به سرزمين ايران، احترام و تکريم علما و دانشمندان، تأمين هزينه زندگي دانشمندان از طريق موقوفات و ساخت اولين کوي دانشمندان وابسته به رصدخانه مراغه ، دعوت دانشمندان و صاحبنظران از ديگر بلاد به مراغه ، تأسيس رصدخانه مراغه يا به تعبيري دانشگاه مراغه و جمع آوري و خريداري کتب و تأسيس کتابخانه، بخشي از اين تلاش بوده است. در واقع خواجه نصيرالدين توسي در زمان خودش تمدني بنا نهاد که مي توان گفت عالي ترين بناي تمدن بوده که امروزه ما نيز بخشي از تمدن را وامدار و مديون افکار، آثار و خدمات آن نابغه اسلامي هستيم .

 مهندساني که دل به دل فولاد سخت مي دهند

پنجم اسفند را در ميان مناسبت هاي رسمي کشورمان به عنوان روز بزرگداشت خواجه نصيرالدين توسي و روز «مهندسي»   نامگذاري کرده اند و اين نامگذاري مي تواند فرصتي براي مرور اهميت و جايگاه نظري و تجربي مهندسي و مهندسان در جامعه و بررسي شرايط و نيازهاي اين قشر و صنف باشد. مهندسان مي توانند همانند اين حکيم فرزانه، از علم و دانش خود در مسير زندگي بهتر و سالم و صلح در شهر و کشور خود و تمدن بشري استفاده کنند. خوب است که در اين روز مي توان دستاوردهاي مهندسان و وظايفي را که در پيش است بيان کرده و به آسيب شناسي از برنامه هاي تدوين شده و به اندازه گيري اهداف تحقق يافته پرداخت. لازم است به بهانه اين روز، دستاوردهاي نظري و تجربي جامعه مهندسي، بازخوردهاي مردمي از خدمات مهندسي و شيوه رفتار با آنها، مقدار تعامل با دستگاه هاي اجرايي و تأثير مهندسي بر محيط شهري و پروژه هاي در دست اقدام را بررسي و اندازه گيري کرد.  مهندسان تلاش مي کنند يک ساختاري عملياتي و عملي از مفهومي را ايجاد کنند و در اين مسير از فناوري، رياضيات و دانش براي حل مسائل کاربردي استفاده مي کنند.مهندسان بايد ضمن شناخت مسأله يا موضوع کاري، علوم و فنون لازم، محدوديت هاي مربوطه را تشخيص دهند تا بتوانند به دستاوردهاي لازم برسند.  محدوديت ها شامل منابع در دسترس، محدوديت هاي جسماني يا فني، آمادگي براي پيرايش ها يا افزايش هاي آينده و ديگر عامل ها مانند نيازهاي هزينه اي، ساخت پذير بودن، اقتصادي و کاربردي بودن است. با درک اين محدوديت ها، مهندسان، شناسه ها و مشخصات حدودي را که يک شيء يا سامانه مي تواند در چارچوب آن ساخته يا بهبود داده شود، مشخص کرده و ارائه مي کنند و با در نظر گرفتن قوانين و استفاده بجا از آنها و ترکيب موثر برخي از آنها قادر خواهند بود نيازهاي اجراي نسل بشر را با کيفيت مناسب و در کمترين زمان و با بالاترين بازدهي بر طرف سازند. آنها با درک بهتري که از قوانين هستي دارند، علاوه بر طراحي توليد و راه اندازي در زمينه نيازهاي حال و آينده بشر بايد از قدرت تحليل خود در رسيدن به بهترين بازده تلاش کرده و بهره وري را افزايش دهند. صنعت نفت، به عنوان يکي از صنايع مادر که در درون خود شاخه هاي بسيار و متفاوتي از مهندسي را جاي داده است، اين روز را براي جامعه مهندسي و همه مهندساني که ساليان سال، عمر و جواني خود را در ميان تاسيساتي فولادي گذاشته اند، گرامي مي دارد. مهندساني که در صنعت نفت شاغلند، مهمترين سرمايه صنعت نفت هستند، از اين رو شناخت ابعاد و زمينه هاي کاري، محدوديت ها و نيازهاي آنها در درجه اول اهميت قرار دارد. بدون شک اهتمام در تامين نيازهاي مهندسي و جامعه مهندسان صنعت نفت در گذشته و حال مي تواند اميدي در دل جواناني باشد که به تازگي پا به اين عرصه گذاشته اند و دل به فولاد تاسيسات نفتي داده اند تا راهي براي مهار آنها به دست بياورند.