دنیای مفید فناوری های حیاتبخش

مشعل: برخي فناروي هاي روز دنيا آنقدر تخصصي و جزئي وارد دنياي ما شده اند که زندگي بدون آنها ديگر غير ممکن شده و برخي با کاربردي هايي که دارند، ما را نيازمند خودشان کرده اند. در مواردي ديگر هم اين فناوري ها براي سلامت افراد کاربرد دارند و همين کاربرد، وابستگي ها را بيشتر و بيشتر مي کند. در دنيايي که ساعت تلفن همراه بيدارمان مي کند، نقشه خوان راه نشانمان مي دهد، فلان اپليکيشن ميزان قند خون، ضربان قلب و تعداد قدم هايي که در هر روز برداشته ايم را به ما مي گويد و براي بدنمان برنامه ريزي مي کند، ديگر نمي توان گفت اين فناوري ها مفيد نيستند. اما برخي از اين فناوري ها پا را فراتر گذاشته و به شکل تخصصي روي برخي بيماري ها و نيازهاي افراد تمرکز مي کنند و مي توانند نيازهاي بيشتري از کاربران و مشتريان خود را پاسخ دهند. در ادامه سه مورد از اين فناوري هاي حيات بخش و کاربردي را معرفي مي کنيم که با فعال شدن شان سر و صداي زيادي در دنياي فناوري و بازار فناوري به وجود مي آورند.

وقتي «گوگل» مربي بدنسازي مي شود

گوگل و شرکاي آن به آرامي در حال تلاش براي احياي ساعت هاي هوشمند مبتني بر اندرويد هستند و به نظر مي رسد که از تناسب اندام به عنوان راهي براي تحريک مردم استفاده مي کنند.گفته مي شود که گوگل در حال ساخت يک ساعت است که از هوش مصنوعي براي بهبود سلامت و تناسب اندام استفاده مي کند. در اين فناوري به جاي اينکه به طور مداوم فعاليت ها و تمرين هاي خود را دنبال و چند يادداشت و يادآوري در گوشي خود ثبت کنيد، اين مربي هوشمند در صورت نياز، ايجاد تغيير در تمرين هاي شما را پيشنهاد مي دهد و پيشنهادهايي را که واقعا مفيد هستند، توصيه مي کند. اين مربي هوشمند، تمرين هاي شما را نظارت مي کند و پيشنهادهاي جديدي را توصيه مي کند و حتي اگر موفق به رفتن به باشگاه نشويد، فعاليت هاي جايگزين را به شما پيشنهاد مي دهد.

همچنين تغذيه کاربر را تحت نظر دارد و مي تواند غذاهاي سالم را براي شام توصيه کند. اين ساعت هوشمند حتي مي تواند با استفاده از تقويم، ليست خريد مواد غذايي ايجاد کند، ضمن اينکه پيام ها و اعلان هايي را به کاربر نشان مي دهد که به وي يادآوري مي کند چگونه تمرين خود را اصلاح کند يا آب بيشتري بنوشد. اين سيستم احتمالا روي گوشي هم کاربردهايي دارد؛ اما استفاده اصلي آن روي ساعت هاي هوشمند متمرکز خواهد بود. اين «مربي هوشمند» مي تواند روي پلتفرم هاي اسپيکر هوشمند گوگل موسوم به «گوگل هوم»، تلويزيون اندرويد و ساير پلتفرم ها توسعه يابد. اين محصول در صورت ارائه مي تواند يک ابزار مهم رقابتي براي گوگل در مقابل رقبايي نظير اپل، سامسونگ و شرکت هاي تخصصي توسعه ابزار الکترونيکي مرتبط با تناسب اندام نظير دستبند «فيت بيت» (Fitbit) باشد.

سمعک «گوگل» براي ناشنوايان

گوگل براي کمک به افراد ناشنوا با يک شرکت دانمارکي همکاري خواهد کرد تا سمعکي توليد کند که با اتصال به گوشي هاي «اندرويد»، امکان شنيدن فايل هاي صوتي را براي ناشنوايان ميسر سازد. گفته شده تا سال 2050 ميلادي تعداد ناشنوايان به 900 ميليون نفر خواهد رسيد، به همين دليل پيدا کردن راهي که به افراد ناشنوا کمک کند تا از دستگاه هاي گوناگون استفاده کنند، چالشي بزرگ براي شرکت هاي حوزه فناوري است. در اين زمينه، «گوگل» با اين شرکت دانمارکي مي خواهد سمعک «آشا» (ASHA) را به بازار بياورد که با باتري کار مي کند، با کمترين تاخير، کيفيت بالايي از صدا را براي ناشنوايان فراهم مي آورد و با استفاده از بلوتوث به دستگاه هاي «اندرويد» متصل مي شود. اين سمعک مانند يک هدفون عمل مي کند، به نحوي که کاربران آن مي توانند با استفاده از «آشا» با دوستان خود تماس برقرار کرده يا فايل هاي صوتي موجود در دستگاه اندرويد را بشنوند.

شناسايي افراد با روشي به جز «اثرانگشت»

محققان بتازگي دريافته اند که انسان ها دستورات مغزي منحصر به فردي دارند که در طول زندگي تغيير نمي کند و «کانکتوم هاي مغز» افراد، مانند اثر انگشت عمل کرده و مي تواند هويت واقعي افراد را تشخيص دهد. اين دستورات مغزي به شناسايي افراد کمک کرده و حتي مي تواند دوقلوها را نيز از يکديگر تشخيص دهد، ضمن اينکه رمز و رازهاي بيماري هايي همچون «اختلال کم توجهي - بيش فعالي» ( ADHD) و «اوتيسم» را نيز بازگو مي کند. در واقع سيستم هاي مغزي خاص و الگوهاي اتصالي، مانند «DNA» عمل کرده و از والدين به کودکانشان به ارث مي رسد. اين ويژگي ژنتيکي از اهميت بالايي برخوردار است؛ زيرا به ما کمک مي کند که فعاليت هاي مغزي را بهتر دسته بندي کنيم يا بيماري ها را بهتر تشخيص دهيم. بر اساس تحقيقات، ثابت شده که برخي از ويژگي هاي «کانکتوم» در خانواده ها موروثي است و زندگي افراد ثابت باقي مي ماند. شناسايي، تشخيص و مدل سازي عملکرد «کانکتوم ها» مي تواند نشان دهنده اين باشد که چرا برخي افراد بيشتر به بيماري هاي عصبي مبتلا مي شوند. نتايج مطالعات نشان مي دهد که اين کانکتوم هاي مغزي براي هر فرد مانند «اثرانگشت» عمل مي کند.

 

 

  «قلمرو افعي دم عنکبوتي»

«قلمرو افعي دم عنکبوتي»، يکي از موفق ترين فيلم هاي مستند حيات وحش در سال هاي اخير است که بتازگي در دوازدهمين جشنواره سينما حقيقت، موفق به دريافت جايزه ويژه تماشاگران شد. فتح الله اميري، کارگردان مستند «قلمرو افعي دم عنکبوتي» به کمک جواني کشاورز به نام محمود و همراه با گروهي دانشمند، به دنبال افعي دم عنکبوتي، تکامل يافته ترين افعي دنيا که فقط در ايران يافت مي شود، مي روند. در راه ساختن اين فيلم، جوان کشاورز، کمک موثري دارد و سرنوشت محمود دچار تغييراتي مي شود. اين فيلم همچنين نامزد جايزه اسکار سبز (Green Oscar) شده است.

 

عاشقي و بي نوايي کار ماست

عاشــقي و  بـي نـــوايـي کـار مـاســت                         کـار کـار مـاسـت چـون او يـار ماسـت

تـا  بـــود  عـشقــت  ميـان جــان  مــا                           جـان مـا در پـيش ما  ايـثـار مــاسـت

عشـق او آســان هـمـي پـنــداشــتـم                             سـد مــا در راه مــا پــنـدار مـاســت

کار مـا چـون شـد ز دـست مـا کنـون                            هرچه درد و دردي است آن کار ماست

بـوده عمـري در ميـان اهـل ديـــن                               ويـن زمـان تسبيـح ما زنار مــاسـت

چون به مسجد يک زمان حاضر نه ايم                              نيست اين مسجد که اين خمار ماست

کيست چـون عطار در خـمار عشـق                                کين زمان در درد دردي خوار ماست

عطار نيشابوري

 

تک آهنگ هاي «يک بند»

هوروش شناخته شده با نام هوروش بَند (Hoorosh Band)گروه موسيقي ايراني در سبک پاپ است که در سال هاي گذشته با چند آهنگ در ميان جوانان، طرفداران خودش را پيدا کرده است. مهدي دارابي و مسعود جهاني، اعضاي اين گروه هستند که از سال 95 به شکل رسمي فعاليت را شروع کرده اند. «ياد تو مي افتم» اولين قطعه اي است که هوروش بند منتشر کرده و در ادامه چند تک آهنگ نظير «آخر منو به باد داد»، «به کي پز مي دي»، «ماه دلم»، «خنک شد دلت»، «فاصله نه» و «ماه پيشوني» داشته است.

کنسرت هاي اين گروه هر بار با استقبال خوب مخاطبانش رو به رو مي شود.

 

نشست «تنهايي و مديريت آن» برگزار شد

نشست علمي – تخصصي «خانواده، تحولات عصر حاضر و چالش هاي پيش رو» با محوريت موضوع «تنهايي» 12 دي ماه در سالن همايش شرکت ملي پخش برگزار شد.

علي صاحبي، مربي ارشد و عضو هيات علمي موسسه واقعيت درماني ويليام گلسر و رييس مرکز آموزش واقعيت درماني ايران به ارائه مسائل آموزشي و راهکارهايي در همين زمينه براي خانواده ها پرداخت.

 اين برنامه در ادامه سلسله نشست هاي تخصصي است که از سوي واحد مشاور وزير در امور زنان و خانواده وزارت نفت برگزار شد.

 

قدرت عادت

چارلز دوهيگ، نويسنده کتاب «قدرت عادت» در کتاب خود ادعا مي کند که حدود 40 درصد رفتارهاي روزمره ما بر اساس عادت و بدون توجه آگاهانه انجام مي شوند. او که سال ها ژورناليست نيويورک تايمز بوده، در اين کتاب سعي دارد ما را به عادت هاي رفتاري مان حساس کند و بياموزد که عادت ها چگونه سهم مهمي از زندگي ما را در اختيار مي گيرند و درعين حال نکات و راه کارهايي براي تغيير عادت ها در اختيارمان قرار دهد.

 اين کتاب در سه بخش عادت هاي افراد، عادت هاي سازمان هاي موفق و عادت هاي جوامع تنظيم شده است. او مي گويد عادت، سه حلقه اقدام، برانگيختن و پاداش دارد که ما را با آن نگه مي دارد و اين موضوع در تمام صفحات کتاب بر اين محور مي گردد که چگونه اين حلقه ها را تشخيص داده، تحليل کرده و تغيير دهيم.

مهم ترين ويژگي مثبت کتاب اين است که محتواي آن انگيزشي نيست و کاملا بر اساس مطالعات و بررسي هاي واقعي تنظيم شده است.

 از منابع متنوعي در تدوين کتاب استفاده و براي تأليف و تدوين آن هم با صاحب نظران متعددي گفت وگو شده است.

مهم ترين نقطه ضعف کتاب، طولاني بودن آن است. مي توانيد فرض کنيد مولف با خود قرار گذاشته که حجم کتاب تحت هيچ شرايطي از 300 صفحه کمتر نشود، به همين علت پس از اينکه متوجه مي شود حجم مطالب کتاب از 100 صفحه بيشتر نمي شود، براي تحقق هدفش، خود و خواننده را به زحمت انداخته است، بنابراين به سادگي مي توانيد پاراگراف هاي متوالي را از کتاب حذف کنيد، به طوري که خواننده متوجه نشود کوچک ترين تغييري در متن اصلي ايجاد شده است.

در بخش هايي از کتاب، تلاش فراواني شده تا هر چيزي در چارچوب عادت و تغيير عادت توضيح داده شده و تفسير شود.

بسياري از نکاتي که مولف در بخش عادت هاي سازماني مطرح مي کند، در فضاي مديريت به عنوان فرايندهاي سازماني شناخته شده و اصرار بر اينکه آنها را در ظرف برانگيختن، اقدام و پاداش بريزيم، کمي زيرساخت بحث را ضعيف کرده است.

در کل به عنوان يک جمع بندي کلي، مي توان اين کتاب را حاوي نکات آموزنده بسيار – البته با تأکيد و تکرار فراوان – دانست و آن را به عنوان کتابي مفيد و آموزنده مطالعه کرد يا به ديگران هديه داد؛ اگر چه بايد قبل از خواندن آن به خودمان بگوييم که قرار است يک کتاب 300 صفحه اي آموزنده بخوانيم، نه اينکه با 300 صفحه متن مرتبط و فشرده درباره عادت و تغيير عادت مواجه شويم.