چگونه شرکت شهرها زاده شدند

در طول تاریخ شهرها معمولا در مسیر راه های بازرگانی و تجاری، مناطق حاصلخیز و خوش آب و هوا و یا در اثر گسترش روستاهای کوچک و تبدیل آنها به محیط های بزرگ تر و بالطبع مجموعه هی گسترده تر انسانی تشکیل شده اند. همانا عصر جدید و آغاز فعالیت های صنعتی، شهرها و مناطق مسکونی متعددی را می توان نشان داد که پس از شروع فعالیت صنعتی در آن مناطق در یک محدود ه جغرافیایی خاص در آن مناطق به وجود می آیند که در مطالعات جغرافیای شهری و صنعتی تحت عنوان Company City یا شرکت شهر از آنها یاد می شود.  منظور از شرکت شهر، جوامع شهری هستند که به واسطه آغاز یک فعالیت صنعتی خاص در منطقه جغرافیایی و از تجمع و سکونت نیروی کار شاغل در آن صنعت و پیرامون آن به وجود می آیند. استقرار اینگونه شهرها معمولا با ایجاد یک کمپ کارگری آغاز می شود و با گسترش فعالیت در آن منطقه گسترش می یابد و رفته رفته شکل و شمایل شهر به خود می گیرد. همان اتفاقی که در منطقه مسجدسلیمان پس از کشف نفت در اولین چاه نفت خاورمیانه رخ داد و به تدریج اولین شهر صنعتی تاریخ ایران را به وجود آورد. کشف نفت و گسترش دامنه تاسیسات نفتی و لزوم حضور مستمر نیروی کار در نزدیکی تاسیسات، این منطقه را که قبل از آن شهرت چندانی نداشت تحت عنوان مسجدسلیمان و با علامت اختصاری M.I.S در ایران و کل جهان مطرح کرد. در روزها و ماه های نخست کار، نیروی کار هنوز از کارگران غیرمتخصص روستاهای اطراف تامین می شد. کارگران صبح با پای پیاده از روستاهای خودبه سمت تاسیسات حرکت می کردهند و غروب پس از پایان کار به خانه های خود بازمی گشتند. افرادی که از روستاهای دورتر می آمدند نیز در همان حوالی، افرادی که روستاهای دورتر می آمدند نیز در همان حوالی، در جایی به سر می بردند تا فردا اول وقت به کار برسند و کمتر فرصت دیدار با خانواده های خود را داشتند. در حقیقت بنای اصلی شرکت شهر مسجدسلیمان را باید با ایجاد کمپ اکتشافی که در سال 1908 برای کارگران غیربومی و عمدتا خارجی تشکیل شد همزمان دانست. کاشفان نفت در این منطقه به احداث یک کمپ ساده اقدام و به اکتشاف نفت پرداختند. با کشف نفت، مسجدسلیمان نیز کانون توجه شد علاوه بر اهمیت اقتصادی به عنوان بازارکاری قابل توجه شد و افراد را از اطراف و اکناف به این منطقه سرازیر کرد. باید توجه داشت که تا قبل از این زمان مسجدسلیمان مسکونی نبود و تنها در فصل زمستان با ورود عشایر بختیاری فعالیت انسانی در این منطقه به چشم می خورد و با پایان زمستان و آغاز بهار و عزیمت عشایر کوچ روبه مناطق ییلاقی این منطقه از سکنه خالی می شد. همین امر یکی از مشکلات کاشفان در سال های اولیه تاسیسات در این منطقه از ابتدا با مشکلات بسیار مواجه شد. اراضی مزبور اغلب چراگاه دام های بختیاری ها بود که طبق سنت قدیم به خوانین ایلات تعلق داشتند. کمپانی برای حل این مشکل مستقیما با خوانین بختیاری وارد مذاکره شد چرا که در زمانه ای که بسیاری از ایلات و عشایر از جمله بختیاری ها در عمل از حکومت مرکزی تبعیت نمی کردند جز مذاکره مستقیم و دادن امتیاز به آنان چاره ای برای حفظ امنیت که شرط اول فعالیت بود، وجود نداشت. کاشفان به خوبی به این نکته آگاهی داشتند که اگر چه آنان امتیاز اکتشاف نفت را ازدولت مرکزی ایران دریافت کرده بودند اما منطقه کشف نفت در قلب سرزمین بختیاری قرار داشت و بدون هماهنگی با خوانین این ایل قدرتمند، امکان استحصال نفت و استخراج و صدور آن فراهم نمی شد. شرکت نفت انگلیس و ایران پس از بررسی های فراوان به این نتیجه رسید که خوانین بختیاری را در امور شرکت سهیم کند به همین منظور شرکتی به نام شرکت نفت انگلیس و بختیاری با مسئولیت محدود در آوری سال 1909 میلادی با سرمایه مشخص تاسیس کرد تا بتواند در چارچوب روابط اقتصادی با تاسیس ایران شرکت قراردادی راجع به خرید اراضی با ایلخانی بختیاری منعقد کردند که طی آن شرکت اراضی مورد نیاز را که در حدود خاک بختیاری قرار داشت از ایلخانی به قیمت معین خریداری می کرد. قرار دیگر درباره حفاظت محل بود که ایلخانی یکی از خانزاده ها را به عنوان سر مستحفظ شرکت معرفی و بدین منظور عده ای مستحفظ و تفنگ چی را در اختیار وی می گذاشت و شرکت نیز حقوقی به این نیروهای حفاظتی می داد بدین ترتیب شرکت نفت موفق به برقراری آرامش و امنیت نسبی در مسجدسلیمان شد. به دنبال تامین امنیت استقرار نیروهای کارگری و همچنین متخصصان غربی و نیروهای هندی نیز به تدریج در مسجدسلیمان شروع و اولین هسته های مسکونی شهرتشکیل خانه های کارگری در جوار تاسیسات آغاز شد. در ابتدای امر امکانات زیستی بسیار نامناسب بود و به تدریج با گسترش فعالیت شرکت و لزوم حضور مستمر خانواده های غربی در مسجدسلیمان، خانه های بزرگ تر و مجهز تر جهت اسکان ایشان در مناطق بهتری از شهر جدید مسجدسلیمان ساخته شد و رنگ و بوی تازه به منطقه داد. همزمان با تاسیس و گسترش تاسیسات نفتی امکانات و خدمات رفاهی نیز در مسجدسلیمان به تدریج ایجاد شد و رفته رفته شهرداری امکانات رفاهی همچون بیمارستان، فضاهای تفریحی و ورزشی و محیط های آموزشی شد.

رویارویی دوگانه

به دنبال اکتشاف نفت در دیگر مناطق استان خوزستان و نواحی همجوار تعداد شرکت شهرهای نفتی ایران نیز رو به فزونی گرفت علاوه بر مسجدسلیمان در آغاجاری، اهواز و سایر مناطق نیز مدنیت جدید توسعه یافت و این نواحی را به گونه ای با صنعت نفت پیوند داد که نمی توان آنها را از تاریخ این صنعت جدا نمود. چنان که صنعت نفت، امروز همچنان بر فرهنگ این مناطق و البته کل کشور تاثیری غیرقابل انکار دارد. در بحث پیرامون تاثیر صنعت نفت در فرهنگ و مدنیت مناطق نفت خیز جنوب با توجه به این پیش زمینه ذهنی که حضور کاشفان نفت در ایران همواره با استعمار و چپاول همراه بود و از سوی دیگر این مشهود عینی که حضور صنعت در این خط ازسرزمین ایران منشا تغییر و تحولات فراوان بوده است، دچار این چالش اساسی می شویم که بالاخره وجود و کشف نفت برای کشور ما مفید بوده یا مضر؟

این چالش مطمئنا مشغله ذهنی بسیاری از کسانی بوده و هست که پیرامون این موضوع به  تفکر و اندیشه می پردازند. عده ای با چشم بستن بر روی ابعاد استعماری موضوع، حضور صنعت را یک سره خیر و برکت و نعمت دیده اند و در سوی مقابل عده ای نیز با انکار مزایای ناشی از آن و یا با استناد به این که آن مزایا و نعمت ها برای استفاده خود استعمارگران بوده، به نفی تاثیر حضور صنعت در فرهنگ مدنیت، پیشرفت و ترقی ایران می پردازند!

برای این چالش اساسی پسندیده آن است که به جای داشتن نگاه سیاه و سفید کمی جامع تر و معقول تر و با پژوهشی ترکیبی به موضوع پرداخته شود. سرفصل این پژوهش می تواند نظریه استاد دکتر عبدالهادی حائری باشد که با قایل شدن دو رویه و نماد برای تمدن بورژوازی غرب کلید حل این معما و برطرف کردن این چالش اساسی را به خوانندگان ارائه کرده است. دکتر حائری در اثر خود تحت عنوان «نخستین رویارویی های اندیشه گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب» شرح می دهد که تمدن غرب دارای دو رویه و وجه توامان است:

1-رویه دانش، کارشناسی، تمدن و مدنیت

2-رویه استعماری

وی در تشریح این نظریه نیز می نویسد: نوآوری های غرب در زمینه دانش های گوناگون رویه ای گسترده و نیرومند از تمدن بورژوای غرب را تشکیل می داد که مردم دیگر نقاط جهان از دستیابی بدان بازمانده بودند و خود را سخت نیازمند بدان می دیدند. از سوی دیگر این تمدن گسترده، رویه دیگری به نام استعمار را نیز همواره با خود یدک می کشید.

تاثیرهای فرهنگی

نیروهای استعماری پیوسته به درازدستی مشغول بودند و رویه دانش و کارشناسی تمدن غرب نیز همزمان کارایی و سودمندی خود را به نمایش گذاشت. با در نظر داشتن چنین دستورالعملی برای پژوهش پیرامون تاثیر صنعت نفت در فرهنگ و مدنیت مناطق نفت خیز ایران به نظر می رسد آن چالش ابتدایی تا حدودی حل شده باشد به بیان ساده تر باید بپذیریم که حضور صنعت نفت در ایران در عین استعماری بودن و همراهی با غارت و چپاول، تاثیرات مثبتی نیز بر حوزه فعالیت خود نهاده است. انقلاب صنعتی در غرب شیوه معیشت را تغییر داد و رفته رفته، رفاه و آسایش و بهره مندی از اختراعات و ابداعات جدید که زندگی را راحت و راحت تر می کرد، موجب شد در زمانه ای که شاید بیشتر نقاط ایران و حتی دنیا با اقتصادی خود معیشتی و متکی به زحمت، تلاش و مرارت روزگار سپری می کردند. غربی ها با انقلاب صنعتی یک مرحله از سایر همنوعان خود جلوتر باشند و به رفاه بیندیشند. با حضور غریبان کاشف نفت در جنوب غربی ایران، طبیعی است که این امکانات و مزایای رفاهی در این منطقه به نمایش درآید و در عین حال که بسیاری را مسحور خود کرد، رفته رفته باعث شد تا این مناطق از نظر مدنیت از سایر نقاط ایران زمین متمایز شده و با رونق اقتصادی نوین، معیشت افراد بومی منطقه را نیز تغییر داد و آنان را از زندگی خود معیشتی عشایری به بهره مندی از مزایای معیشت صنعتی و رفاه همراه با آن رهنمون ساخت و این تاثیر که از تغییر نوع معیشت آغاز شده بود با تاثیر بر فرهنگ، اخلاقیات و منش زندگی اجتماعی خصوصیات منحصر به فردی را برای آنان به همراه آورد. اعجاز صنعت، تبدیل جامعه عشایری بدون پیش زمینه علمی و فنی به نیروی متخصص کار فنی بود. تحولی که در اثر آموزش و در عین حال استعداد آنان به وجود آمد. هر چند استعمارگران از گماردن ایرانیان درمشاغل حساس و کلیدی هراس داشتند اما ایرانیان به قول کارکنان قدیمی جنوب کار را از آنها می دزدیدند و رفته رفته به کار شناسان مجربی تبدیل می شدند. تاثیر صنعت به مدنیت و مظاهر صنعتی و رفاهی محدود نبود و حتی در زبان و گویش مردم جنوب نیز تاثیر داشت واژگان بسیاری به وسیله کارکنان شرکت نفت وارد گویش مردم جنوب شد و باقی ماند. هر چه صنعت نفت در خط جنوب بیشتر ریشه دوانید تاثیرات و پیامدهای آن نیز افزایش یافت و مردم این دیار نیز بیش از پیش تحت تاثیر فرهنگ نوین صنعتی ناشی از حضور فعالیت های نفتی قرار گرفتند. آشنایی با بسیاری از افرادی که حتی سواد خواندن و نوشتن زبان فارسی را نداشتند با زبان انگلیسی و تبحر آنان در مکالمه با این زبان یکی از مواردی است که در اثر حضور صنعت نفت در جنوب رخ داده است. ضمن اینکه بروز خلاقیت و استعداد صنعتی بین جوانان این دیدار نیز جز از طریق فعالیت در صنعت نفت نبوده است. مردم مناطق نفت خیز جنوب در آن ظرف زمانی و مکانی خاص که بسیاری از مناطق ایران حتی نام بسیاری از امکانات و خدمات و اختراعات و ابداعات را نشنیده بودند، آشنایی بیشتری با فرهنگ عصر جدید را داشتند با اکتشاف حوزه های جدید نفتی دامنه این صنعت به سایر نقاط نیز کشیده و روز به روز بالنده تر شد.

منبع: خوزستان تمدن و نفت

 تالیف: فرشید خدادایان

 

MIS یعنی چه

کاربرد واژه MIS در مسجدسلیمان و همچنین توسط علاقه مندان و اهالی مسجدسلیمان در سراسر ایران و جهان آنقدر وسیع، گسترده و متبادر است که شاید تعریف و معنی این واژه در نگاه اول کاری بیهوده بنماید! هر کس مسجد سلیمان را می شناسد، هر کس در این شهر زندگی کرده و حتی میهمانانی که برای ساعات و دقایقی کوتاه افتخار حضور در مسجدسلیمان را پیدا کرده اند هر جا این واژه را ببینید به یاد مسجد سلیمان می افتند و بدین ترتیب واضح است که این واژه متبلور کننده نام و یاد مسجدسلیمان است و از این منظر حتی بی نیاز از معنا و توصیف! البته معنا و مفهوم و نحوه مخفف سازی عبارت مسجدسلیمان در زبان انگلیسی به این شکل نیز مسئله ای است که توسط بیشتر علاقه مندان قابل درک است و تقریبا از هر کدام از ایشان بپرسیم، می توانند برای مان توضیح دهند که چگونه مسجدسلیمان با املای انگلیسی Masjed sulaiman به صورت M.I.S مخفف شده و حرف I در بین حرف M.S به چه منظور اضافه شده است و همان گونه که می دانیم حرف I در این مخفف سازی حروف آوانگاری و وصل کننده دو بخش اسم مسجدسلیمان در زبان انگلیسی است. در حقیقت

 حرف I  در وسط دو حرف دیگر نشان دهنده اولا دو بخشی بودن اسم و ثانیا اتصال دو بخش اسم و جایگزین همان کسره مسجد در عبارت مسجدسلیمان است. علی رغم چنین وضوح و روشنی این مقاله با دیدی تاریخی و با دو هدف اصلی به نگارش درآمده است. اول، آموزش معنای صحیح واژه برای علاقه مندانی که احتمالا در تعریف و تبیین صحیح آن مشکل دارند و خصوصا جوانان و نوجوانان عزیزی که کنجکاوانه تمایل به ریشه یابی این واژه دارند و دوم تکذیب منطقی ارتباط مطرح شده بین این واژه و یکی از اصلاحات مدیریت یعنی Management Information system به معنای سیستم اطلاعات مدیریت و با علائم اختصاری مشابه M.I.S است از ابتدا این اشتباه سهوی بدین صورت آغاز شد که با توجه به تمرکز این توهم به وجود آمد که این مرکزیت شاید ارتباطی با مدیریت متمرکز صنعت نفت و متعاقبا منعکس کننده یکی از سیستم های مدیریتی در این زمینه یعنی سیستم اطلاعات مدیریت باشد!

در توصیفی دیگر – که البته آن نیز اشتباه بود! واژه MIS را که جز مخفف نام مسجدسلیمان چیز دیگری نیست بهتر درک کنیم سه سند واضح و دقیق قابل ارائه است.

سند اول – پلاکت نصف شده جلوی شیر دهانه چاه F-7 در محل ورودی ساختمان مرکزی شرکت نفت انگلیس بریتانیک هوس در لندن که تصویر آن در صفحه 93 کتاب رئیس نفت نوشته علی یعقوبی نژاد چاپ گردیده است.

با دقت در این تصویر خواهیم دید که بالای پلاکت، سطر اول نوشته شده است:

- sulaiman Masjed - I  و موید این مطلب است که حرف I حرف اتصال بین دو واژه مسجد و سلیمان می باشد و مخفف MIS نیز از این عبارت صورت پذیرفته و ارتباطی با واژه کاربردی در علم مدیریت ندارد.

سند دوم – نقشه مربوط به خاورمیانه در سال 1901 میلادی است که در کتاب تاریخ جهانی نفت نوشته دانیل یرگین ترجمه غلامحسین صالحیار از انتشارات موسسه اطلاعات جلد اول صفحه 267 چاپ گردیده است. نقشه به زبان انگلیسی تهیه شده و مسجدسلیمان در این نقشه نیز به صورت - sulaiman Masjed – I قید گردیده است و در این سند نیز از واژه سیستم یا سرویس اطلاعات مدیریت خبری نیست.

سند سوم – برگ حقوقی مربوطه به ژوئن سال 1950 میلادی از شرکت نفت ایران و انگلیس است که مربوط به یکی از کارکنان آن سال شرکت بوده و در صفحه 214 کتاب مسجدسلیمان نیم قرن چپاول قبلا آن را ارائه نموده ام. در بالای این برگ حقوقی نیز عنوان - sulaiman Masjed – I ذکر گردیده و نشان می دهد که حرف I حرف اتصال بین دو بخش نام مسجدسلیمان می باشد.تصور می نمایم با استناد به این مستندات دیگر بتوانیم به یقین ادعا کنیم که واژه مذکور مخفف نام مسجدسلیمان است و ارتباطی باواژگان سایر علوم ندارد توضیح گرامری و دستوری و تشریح اینکه چرا از حرف I برای اتصال این دو بخش یعنی مسجد و سلیمان استفاده شده از حیطه تخصصی و کار راقم این سطور خارج است، اما مسلم است که حرف I در این عبارت حرف اتصال و روابط می باشد. استعمال حرف I بین اسامی دو بخشی مختص مسجدسلیمان نبوده و حتی در جاهای دیگر نیز به کار می رود. کما اینکه در همان نقشه سابق الذکر در کتاب تاریخ جهانی نفت واژه میدان نفتون به صورت Maidan-Nafton آمده است نکته دیگری که شایان ذکر و البته محل تحقیق بیشتر است این است که در اصل واژه مخفف مذکور سه حرف تشکیل دهنده با خط تیره از هم جدا می شوند نه نقطه یعنی به نظر می رسد واژه M.I.S صحیح و واژه M.I.S غلط باشد که این امر البته جای تحقیق بیشتر از جانب اهل فن دارد. M.I.S مخفف نام بلند، عزیز و بزرگ مسجدسلیمان است و هیچ چیز دیگری نیست. نامی که باید بدان مفتخر باشیم و به آن ببالیم شاید دلخوشی ما باشد برای فراموشی تمامی آنچه نداریم اما در عین حال نقطه اتصال عاطفی ماست به مسجدسلیمان و مسجدسلیمانی های عزیز درهر کجای دنیا که باشند با این واژه همدیگر را پیدا می کنند.