لباس های ایرانی را بشناسید(1)

تن پوش های     وطنی

سرزمین ایران از دیرباز تاکنون مهد تمدن و فرهنگ بوده است. مردمان این سرزمین با حسن ذوق و سلیقه خود، لباس های زیبایی به تن می کنند، لباس هایی که هر کدام روایت گر فرهنگ و تمدن و هنر بی شمار و بی حد ایرانیان است. شناخت لباس های ایرانی و دانستن نکاتی درباره ویژگی ها، جنس و رنگ های آنها می تواند ما را به عنوان یک ایرانی به ماهیت و هستی ایران، بیشتر نزدیک کند. در مطلب پیش رو به معرفی لباس های مناطق مختلف میهن مان پرداخته شده است.

 استان خراسان شمالی

در خراسان شمالی هم نشینی فرهنگ ها چشم نواز است و لباس های محلی با رنگ های متنوع و شاد و نقوش مختلفی که از طبیعت الهام گرفته اند، زیبایی های آن را در فصل بهار به یاد می آورند.

 لباس های بانوان:

یاشار یا چارقد: در اصطلاح امروزی به آن روسری گفته می شود، شال حریر مخصوصی است که به عنوان پوشش سر استفاده می شود و به گونه ای است که سر و حتی چهره زن، به جز چشمان وی را نیز می پوشاند.

سربند: دستمال یزدی است که غالبا ترکیبی از رنگ های قرمز و مشکی بوده و برای محکم کردن یاشار روی آن بسته می شود.

کراس: لباس بالاتنه بوده و به پیراهن بلند ساده ای گفته می شود که یقه خاصی ندارد و پایین آن نیز چین دار است.

شیلوار: دامن پرچینی است که در پوشش دخترها نارنجی و یا زرد رنگ بوده و در خانم ها نیز به رنگ قرمز و از پارچه مخملی با متراژ حدود متر تهیه و حاصل دوخت آن لباسی با چین بسیار زیاد و خوش حالت می شد. شیلوار با استفاده از نخ های رنگی و سکه های قدیمی(دراو)، دراودوزی و قیطان دوزی می شد و در پایین آن نیز با نوارهایی رنگارنگ که «ماخل» نامیده می شدند، دوردوزی های زیبایی ایجاد می شد.«شلیته» دامنی بلندی تا محدوده زانو و از جنس مخمل بوده که با رنگ های متنوع حاشیه دوزی می شود.

جلیقه: معمولا از جنس مخمل بوده و سکه های قدیمی که در قدیم به عنوان پس انداز خانم ها به آن دوخته می شد و به مرور زمان به جزئی از لباس تبدیل شده است، زیبایی خاصی به آن می بخشد و غالبا نیز کراس و جلیقه با شلیته همرنگ انتخاب می شدند.

البته علاوه بر این پوشش ها باید «گار» یعنی گوشواره ای بلندی که به دو طرف عرقچین متصل و روی آن یاشار و سربند بسته می شد، «کله»، پوششی از جنس پارچه مخمل که روی کراس پوشیده می شد، جوراب و... را نیز اضافه کرد که بنا به شرایط و فصول مختلف سال پوشیده می شدند و با یکدیگر پوششی مرکب از رنگ ها و پیام ها را ایجاد می کردند.

 لباس های مردان:

پوشاک مردانه کرمانج های خراسان شمالی نیز شامل «عرق چین»، «که لاو»، «لچگ» و... بود. لباس های مردان این استان نیز برگرفته از طبیعت است و رنگ های شادی دارد.

چاوک: لباسی شبیه به مانتوهای امروزی بوده که پارچه آن از ابریشم قرمز رنگ بوده و آستر زیر پارچه نیز در حاشیه ها و سرآستین ها سوزن دوزی دارد.

کولته: شبیه کت بوده و به صورت آویز روی دوش در مجالس استفاده می شده است.

چلپی: زیباترین لباس سوزن دوزی ترکمن و از جنس ابریشم است که با دارا بودن تنوع و ظرافت خاص در مراسم ازدواج به عروس می پوشانند.

یلک: تنها لباسی است که با زیورآلات و سکه تزیین می شود و بر سر می اندازند و جنس آن نیز از ابریشم است.

 دون یا قرمز: لباس محلی مردان ترکمن است که جنس آن ابریشم قرمز تیره و با راه راه مشکی بوده و نوع سوزن دوزی آن قیطان دوزی است که با عرض دو سانت و به رنگ مشکی و قرمز در کناره ها و سرآستین لباس دوخته می شود.

اچمک: نوعی لباس دارای دو بخش بیرونی و داخلی است که بخش بیرونی آن از پارچه های مشکی که روی آن طرح هایی به شکل لوزی، به رنگ های متفاوت و از جنس ابریشم تشکیل و درون آن از پوست بره مشکی تهیه شده است و آن را معمولا مردان در فصول سرد پاییز و زمستان می پوشند.

 استان کردستان

لباس کردی، یکی از زیباترین پوشش هایی است که به نوشته جهانگردان در دنیا کم نظیر است. هرچند پوشاک نواحی مختلف کردستان مانند اورامان ، سقز، بانه ، گروس ، سنندج ، مریوان و... متفاوت است ، اما یک کلیت یک دستی در میان لباس های کردی وجود دارد.

 لباس های مردان:

چوخه : نیم تنه ای پنبه ای یا پشمی است که در ناحیه سقز، بانه و مریوان به آن «کوا» می گویند و درسنندج آن را «چوخه » می نامند.

پانتول : شلواری گشاد با دم پای تنگ است که «رانک » نیز نامیده می شود.

ملکی : نیم تنه ای بدون یقه است که از پایین نیم تنه تا بالا به وسیله دکمه بسته می شود.

لفکه سورانی: پیراهنی با آستین فراخ و بلند و زبانه ای مثلث شکل در انتهای آستین است که آن را در حال عادی دور مچ یا بازو می پیچند.

شال: که به آن «پشتون » و «پشتینه » نیز می گویند، پارچه ای است تقریبا به طول ۳ تا ۱۰ متر که روی لباس در ناحیه کمر بسته می شود.

دستار: یا «کلاغه » که به آن «دشلمه »، «مندلی »، «رشتی «، و «سروین » (سربند) نیز یم گویند و مردان به جای کلاه از آن استفاده می کنند.

فرنجی : یا «فره جی » که ویژه مردان ناحیه اورامانات است و از نمد ساخته و آماده می شود.

کله بال: نوعی از نمد پوششی است که چوپانان در مناطق چرای گله در صحرا استفاده می کنند.

 لباس های بانوان:

جافی : شلواری همانند شلوار مردان است . این شلوار را زنان کرد، به ویژه زنان روستایی ، هنگام کار می پوشند. در سایر مواقع ، زنان شلوار گشاد از جنس حریر به پا می کنند.

کلنجه : نیم تنه ای است که روی پیراهن بلند می پوشند و رد اورامان آن را «سوخمه » می نامند و از پارچه زری یا مخمل دوخته می شود.

شال : از پارچه ای زیبا روی لباس در ناحیه کمر بسته می شود.

کلاو: یا کلاه که از جنس مقوا و به شکل استوانه ای کوتاه است که آن را با پولک هایی رنگین به صورت بسیار زیبایی تزیین می کنند.

کلکه : روسری یا دستاری است که به جای کلاه مورد استفاده زنان قرار می گیرد. کلکه دارای رشته بلندی از ابریشم سیاه و سفید با ملیله دوزی است.

*از نظر بافت پارچه ، منطقه سقز و از نظر ساخت پای افزار «گیوه » یا «کلاش » و «کالی » اورامانات و آبادی های پیرامون کوهستان شاهو مانند هجیج ، نودشه و آبادی های نوسود شهرستان پاوه چون میریه ، خانه دره ، مژگان ، مزوی و وزلی از عمده ترین نواحی بافت و صدور پارچه و پای افزار در استان به شمار می رفتند. جولایی و بافت پارچه و انواع منسوجات مانند بوزو، برمال ، جاجم ، بره ، پوشمین ، موج ، جوراب ، دستکش ، زنگال و کلا به عنوان حرفه یا کار جنبی بخشی از آبادی نشینان مناطق مختلف کردستان محسوب می شد.

استان تهران

شاید الان کمی تعجب کنید، اما نه باور کنید که تهرانی ها هم لباس های محلی مخصوص خود را داشتند. این لباس ها، سال های سال مورد استفاده مردم تهران بود و کم کم با ظهور هرچه بیشتر مدرنیته در ایران، استفاده از آنها در پایتخت، کم رنگ و کمرنگ تر شد تا اینکه الان تقریبا دیگر خبری از آن لباس ها نیست.

 لباس های مردان:

شال و کلاه و جبه: لباس رسمی، معمول و متداول در عصر قاجارها برای تمام طبقات شال، کلاه و جبه بود. شال و کلاه نوعی عمامه بود که ریشه قدیمی دارد. اهل علم و رجال، عمامه عادی سبز می گذاشتند و دیگر شاهان مثل نادرشاه، کریم خان، ناصرالدین شاه و فتحعلی شاه که جنبه روحانی نداشتند، شال ترمه دوزی حاشیه داری به کلاه عادی پیچیده به سر می گذاشتند. جبه هم ریشه عربی و ترکمنی دارد، زیرا لباس بلند و گشاد نزد اعراب و ترکمنان مرسوم بود و آنها از قدیم لباس بلند می پوشیده اند.

کوتاه شدن کلاه: از زمان آقامحمدخان تا سالیان دراز طبق عادات و رسوم کلاه های بسیار بلندی از پوست های بخارا و سمرقند که به بهای گزاف تهیه می شد، مد روز بود، اما از زمان محمد شاه به منظور جلوگیری از اسراف و نیز به دلیل اینکه چنین کلاه هایی از تناسب خارج بود به حکم شاه قاجار طول کلاه ها کوتاه تر شد.

کلاه نمدی: در زمانی که تهرانی ها لباس های محلی می پوشیدند، کلاه برای مردان همانند چادر برای بانوان بود. هیچ کس بدون کلاه در انظار ظاهر نمی شد و اگر کسی استطاعت خریدن کلاه نداشت، سر خود را با دستمال و شال و مانند آنها می پوشانید. لزوم کلاه بر سر داشتن به حدی بود که شب ها مردها عرق چین به سر می گذاشتند و می خوابیدند و روزها در داخل کلاه عرق چینی داشتند، چون اکثر کلاه ها قبل از مد شدن کلاه مقوایی، از نمد ساخته می شدند؛از این رو نمدمالی یکی از پیشینه های مهم بود. برای ساخت و مالیدن نمد در مغازه های مربوط به این کار در وسط مغازه ها محل برآمده ای بود که سینی بزرگ توگردی روی اجاق جاسازی شده بود که همواره مقداری آب صابون از وسط آن بخار می کرد و کارگران در حال نشسته در دو طرف نمدها را می مالیدند و تبدیل به کلاه می کردند.

سرپوش های دیگر: شامل کلاه نمدی که کلاه لبه کوتاهی شبیه عرق چین است. کلاه حسن بیگی که لبه ای بلندتر دارد، کلاه نیمچه بختیاری، کلاه فراشی، کلاه بختیاری که قسمت بالای آن پهن و هرچه به دهانه می رسید جمع می شد، کلاه تخم مرغی که شبیه نصف تخم مرغ بود، کلاه پوستی، کلاه مقوایی و کلاه پهلوی از جمله کلاه های تهرانی بودند.

تن پوش ها: شامل پیراهن، شلوار، قوای مرادبیگی، قوای معمولی، قوای سرداری و... می شدند.

 لباس های بانوان:

روبند: اغلب برای روبند پارچه سفید انتخاب می شد که بلندی آن در بیشتر مواقع تا زانو نیز می رسید. روی روبند و در جلوی چشم ها تکه های توری تعبیه می شد.

پاپوش:  پاپوش زنانه در دوره قاجاریه با دوره های قبل فرقی نداشت و عموما نعلین و ساغری نوک برگشته استفاده می شد. طرح گالشی، کفش نرم پاشنه و خط دور کفش، معرف اندازه آن بود. سه خط کوچکترین و هفت خط، بزرگترین شماره کفش به شمار می رفت. از کفش های فرنگی دوز زنانه نیز باید یاد کرد.

پیراهن: پیراهن بانوان معمولا از ململ سفید بود و آن را شلیته می نامیدند. نوعی دامن شلواری هم «تنبان» نامیده می شد. تنبان شبیه شلیته بود با این تفاوت که مانند شلیته وسط آن باز نبوده و از وسط دو قسمت جلو و عقب به هم دوخته می شد.

سرپوش: برای سرپوش نیز چهارقد توری به شکل چهارگوش بریده می شد. آنگاه به شکل مثلث آنها را تا می کردند و طوری آن را به سر می انداختند که زاویه قائم در پشت سر و دو گوشه دیگر روی سینه ها و در زیر گلو به هم می رسید و به وسیله گره زدن یا سنجاق آن را بر سر محکم می کردند.

چادرچاقچور: جنس چادر خانم ها از دیبا و پارچه پشمی بود. زن های فقیر پارچه دیبا و خانم های اشرافی پارچه پشمی به کار می بردند. پیرزن ها دور کمر چادر را نوار می گذاشتند و این نوار را به گردن خود می انداختند و زن های جوان برای آن کمر می دوختند. چاقچور شلوار بلندی بود که لیفه داشت و در قسمت مچ، پاچین می شد.