دفاع شخصی بلدید ؟

مشعل        آنچه به عنوان دفاع در محیط های شهری یا محیط های پرخطر توصیه و آموزش داده می شوند، مواردی است که افراد باید در مواقع لزوم از آنها استفاده کنند.  در بسیاری از موارد حمله ها و غافلگیری ها  از سوی افراد متخلف و بزهکار یا سارقان صورت می گیرد. در بسیاری از موارد توصیه های انتظامی افراد را به عدم مقابله و برخورد توصیه می کنند چرا که مشخص نیست این سارقان و بزهکاران با چه هدفی و چه اغراضی اقدام به این کار می کنند. انجام حرکات دفاع شخصی از سوی هر فردی ساخته نیست و تا زمانی که به این حرکات در موقعیت تسلط نداشته باشید، بهتر است اقدامی نکنید. مهمتر اینکه قرار گرفتن در چنین موقعیت های پر استرس و ترسی به خصوص برای خانم ها و افراد کم توان همراه با دستپاچگی و اختلال در رفتار است و ممکن است فرد نتواند به خوبی آن حرکات دفاع شخصی را انجام دهد. وجود این دفاع شخصی به عنوان یک ضرورت در زندگی شهری و نیز یک سبک از ورزش در بسیاری از شهرها آموزش داده می شود و اتفاقا خانم ها یکی از مشتریان آن هستند.  بسیاری از موارد حملاتی که از سوی سارقان و افراد بزهکار صورت می گیرد، غافلگیرانه و ناگهانی است تا فرد مورد حمله قرار گرفته حداقل زمان ممکن برای دفاع و سرو صدا و یا هر نوع مقابله ای را نداشته باشد. همچنین بسیاری از این حمله ها در محیط های تاریک و بی دفاع شهری یا خلوت صورت می گیرند که افراد تنها و یا در شرایطی بدون دفاع هستند. پس بهتر است پیشگیری را اولویت قرار دهید و خود را در معرض چنین اتفاقاتی قرار ندهید. از محیط های بی دفاع شهری همانند خانه های نیمه کاره، زیر پل های شهری، عبور از پل های عابر شهری، کناره اتوبان های حومه ای و... دوری کنید و در عین حال در ساعات پایانی شب به تنهایی در محیط های پر خطر تردد نکنید. با توجه به شرایط اجتماعی ممکن است در هر جامعه ای اندازه ای از ناامنی وجود داشته باشد و این به معنای ناامنی در کل جامعه نیست. در چنین شرایطی، دانستن برخی حرکات دفاع شخصی یا توصیه های امنیتی و انتظامی می تواند مفید باشد که برخی از آنها را در ادامه می آوریم.

اگر سارق به شما حمله کرد و قصد گرفتن کیف را داشت، آن را مستقیم به او تحویل ندهید، کیف را به سمتی دورتر از خودتان پرتاب کنید تا در این فاصله که سارق دنبال کیف است شما فرصت فرار داشته باشید.  اگر مورد آدم ربایی قرار گرفتید و شما را داخل صندوق ماشین گذاشتند، چراغ های عقب را با هر وسیله موجود و یا ضربه بیرون بیندازید و دستتان را بیرون ببرید تا شاید راننده یا فرد دیگری از بیرون شما را ببیند.   وقتی وارد خودروی خود می شوید، اولین کاری که انجام می دهید، قفل کردن درها باشد. مخصوصا اگر خرید کرده اید یا از عابر بانک پول گرفته اید و یا فقط تنها هستید؛ چرا که ممکن است سارقان و افراد بزهکار شما را زیر نظر گرفته باشند تا در زمان مقتضی حمله کنند. در زمان سوار شدن به خودرو در پارکینگ های مسقف و غیر آشنا (مخصوصا اگر تنها هستید) اطراف خود و بیرون و داخل خودرو را نگاه کنید. اگر خودرویی مشکوک کنار خودروی خود دیدید به مامور پارکینگ مراجعه کنید تا خیالتان راحت شود.

اگر در پارکینگ، خیابان یا هر محیط دیگری فردی در مدت زمانی مشخص به دنبال شما آمد و به شکل مشکوکی رفتار شما را زیر نظر داشت، حتما حساس شوید و موضوع را به فرد دیگری و یا پلیس اطلاع دهید. همیشه از آسانسور به جای پله استفاده کنید. راه پله ها مکان هایی ترسناک برای تنها بودن است. در حال حاضر در بیشتر راهروها پارکینگ ها و آسانسورهای مجتمع ها و ساختمان های مسکونی و اداری و تجاری دوربین های مداربسته وجود دارد تا امکان شناسایی افراد فراهم شود. در کمک کردن به افراد ناشناس حتی اگر سالمند یا کودک هستند، به جزئیات توجه کنید و به راحتی لوازم خود را به آنها نشان ندهید یا در اختیارشان نگذارید. بسیاری از سارقان با استفاده از کودکان و افراد سالمند، قربانیان خود به خصوص خانم ها را که احساسات و عواطف بیشتری دارند، گرفتار می کنند. 

 اگر در خودروی خود مورد سرقت قرار گرفتید، خودرو و لوازمتان را برای دنبال کردن سارق رها نکنید؛ بسیاری از سارقان گروه های دو یا سه نفره هستند و در واقع با این کار می خواهند شما را از خودرویتان دور کنند.  در بزرگراه ها اگر روی شیشه خودرویتان مایعی روغنی یا چسبناک و یا حتی تخم مرغ انداختند، برف پاک کنتان را نزنید؛ این یک شیوه برای توقف شما کنار بزرگراه است تا در ادامه به شما و خودرویتان حمله کنند. باید تا جایی که می توانید و دید دارید، از آن محل دور شوید و در هر نقطه ای که امکان داشتید و افرادی برای کمک بودند، توقف کنید.

 اگر در خانه تنها هستید و اشکال فنی در لوله کشی، شوفاژ، کولر و یا هر بخش دیگری به خصوص شب ها پیش آمد، بدون تماس با اعضای خانواده، مدیر ساختمان و یا همسایه از خانه خارج نشوید.   در صورتیکه شخصی اسلحه دارد و شما از او فاصله بیش از سه متر دارید، یقینا بهتر است که بدوید، شخص مهاجم فقط می تواند بدون دقت به شما شلیک کند و شما یک هدف متحرک هستید. زخمی شدن بهتر از مرگ قطعی است.

  ممکن است فرد مهاجم قصد کند از روبه رو گلوی شما را فشرده و خفه کند. در یک حالت شما می توانید هنگام مواجهه با خطر خفه شدن، از روبه رو سر خود را به یک طرف متمایل کرده و شانه های خود را بچرخانید تا سرتان با یک حرکت دورانی به سمت پایین از کنترل مهاجم خارج شود. روش دیگر این است که کف دست هایتان را به روی هم قرار دهید یا اینکه مشتتان را گره کرده و در کف دست دیگر قرار داده و با سرعت و فشار زیاد، دست هایی را که قصد خفه کردن شما را دارند، به سمت بالا پرتاب کنید.

  در بسیاری از کشورها از جمله ایران، همراه داشتن سلاح سرد و وسایل دفع شخصی قانونی برای مردم عادی قانونی نیست. اما دسته کلید وسیله کمکی خوبی برای این مواقع است. سعی کنید همیشه یک دسته کلید همراه داشته باشید. دسته کلید فلزی است و دندانه های تیزی دارد که می توانید با آن ضربه هایی را به مهاجم وارد کنید. در این وضعیت بهتر است کلید را به صورت عمودی بین دو انگشت قرار داده و به حالت یک مشت تقویت شده آن را به سمت مهاجم نشانه بگیرید. البته باید مراقب باشید که کلید به سمت دست خودتان برنگردد.

  یکی از شیوه های معمول زورگیریان این است که فرد با قدرت بدنی بالا از پشت دست هایش را در کمر و یا قفسه سینه شما قفل می کند و رها شدن از این وضعیت غیرممکن خواهد بود. برای رها شدن از این تله اول سعی کنید حلقه فشار دور بدنتان را کمی شل کنید و تا جایی که می توانید دست هایتان را به سمت بالا فشار دهید. این کار حداقل فشار روی قفسه سینه تان را کم می کند. حرکت بعدی این است که خود را پایین کشیده و با چرخاندن پهلو و با قرار دادن در حالت نیمرخ یکی از پاهایتان را پشت پای مهاجم انداخته و او را به زمین بزنید و بعد تا جایی که می توانید فرار کنید.

  یکی از روش های معمول مهاجمان برای آسیب رساندن به شما یا دزدیدن اموالتان این است که مچ دست هایتان را بگیرند. این روش برای کنترل یا کشاندن شما به یک محل خلوت استفاده می شود. در این وضعیت باید با یک پیچاندن ساده مچ دست، شرایط مهاجم را برای گرفتن دست های خود بسیار سخت کنید. در واقع شما باید مچ خود را به اندازه یک دایره کامل بچرخانید و با این کار امکان گرفتن مچ دست هایتان برای مهاجم را به صفر خواهید رساند.

  دستبندهای پلاستیکی زیپ دار یکی از معمول ترین و راحت ترین وسایل برای بستن دست هستند. در واقع پاره کردن این دستبندهای زیپ دار پلاستیکی از آن چیزی که مردم فکر می کنند آسان تر است. با مشت کردن و فشار دادن دست هایتان به هم جا را برای چرخاندن دست ها باز کرده و در فرصت مناسب از درآوردن دست ها از داخل دست بند فرار کنید.

 

هیهات از این خیال

از هر چه می رود سخن دوست خوشترست        پـیغام آشـنا نـفــس روح پـرورسـت

هـرگز وجـود حـاضر غـایـب شـنـیـده ای         من در میان جمع و دلم جای دیگرست

 ابـنـای روزگــار به صـحـرا رونــد و بــاغ      صـحرا و باغ زنده دلان کوی دلبرست

 کـاش آن بـه خـشم رفته ما آشـتی کنان         بـازآمـدی که دیده مشـتاق بر درست

جـانـا دلـم چـو عـود بـر آتـش بسوختی      وین دم که می زنم ز غمت دود مجمرست

شب های بی توام شب گورست در خیال        ور بـی تـو بـامـداد کـنم روز محشرست

گـیسـوت عـنبریـنه گـردن تـمـام بـود         مـعشوق خـوبروی چه محتاج زیورست

سـعـدی خـیال بـیهده بسـتی امید وصل        هجرت بکشت و وصل هنوزت مصورست

زنـهار از ایـن امـید درازت کـه در دلـست    هیهات از این خیال محالت که در سرست

 سعدی

 

تنهای تنها

گل پونه ها، یکی از آخرین آثار ایرج بسطامی است که با همکاری گروه همایون و با آهنگ سازی حسین پرنیا است که اشعار حافظ شیرازی، رهی معیری و هما میر افشار در آن اجرا می شود.

البته تک آهنگ گل پونه ها بیشترین معروفیت را دارد و بسیاری از مردم مرحوم ایرج بسطامی را با این تک آهنگ به یاد دارند. این خواننده در آهنگهای خود فضایی حزن انگیز دارد و به خصوص بعد از فوت این هنرمند در زلزله بم، بسیاری این آهنگ را به یاد او و درگذشته گان این زلزله به یاد دارند.

 

اعتیاد در نمایی دیگر

فیلم سینمایی «دارکوب» به کارگردانی بهروز شعیبی و تهیه کنندگی سیدمحمود رضوی در جشنواره فیلم فجر سال 96 شرکت کرد و سارا بهرامی بازیگر زن آن، سیمرغ بلورین نقش اول زن جشنواره را از آن خود کرد. مهناز افشار، هادی حجازی فر، نگار عابدی، جمشید هاشم پور و امین حیایی بازیگران دیگر فیلم «دارکوب» هستند. این فیلم داستان زنی معتاد را روایت می کند که به دلیل اتفاقاتی فرزندش را از دست می دهد و چند سال بعد متوجه می شود همسرش هنوز در زندگی دیگر فرزندش را نگه داشته است و...

این فیلم پس از اکران در حال حاضر در شبکه نمایش خانگی قرار دارد و می توانید آن را در خانه و همراه با خانواده تماشا کنید.

 

حرفت را از سه صافی بگذران

شخصی نزد همسایه اش رفت و گفت: گوش کن! می خواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو می گفت. همسایه حرف او را قطع کرد و گفت: قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده ای یا نه؟

- کدام سه صافی؟

- اول از میان صافی واقعیت. آیا مطمئنی چیزی که تعریف می کنی واقعیت دارد؟

- نه من فقط آن را شنیده ام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است.

- سری تکان داد و گفت: پس حتما آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذرانده ای. مسلما چیزی که می خواهی تعریف کنی، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باعث خوشحالیم می شود.

- دوست عزیز فکر نکنم تو را خوشحال کند.

- پس اگر مرا خوشحال نمی کند، حتما از صافی سوم، یعنی فایده، رد شده است. آیا چیزی که می خواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم می خورد؟

- نه، به هیچ وجه!

- همسایه گفت: پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال کننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگه دار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی!

 

هوشمندانه و روشنفکرانه

کتاب  « انسان خردمند » را یووال هراری در سال ۲۰۱۴ به زبان انگلیسی منتشر کرد و در سال 96 محسن مینوخرد به فارسی برگرداند. نویسنده این کتاب را مرجعی خوانده که با آن می شود سؤال های بزرگ پرسید و به صورت علمی به آنها پاسخ داد. واکنش ها به این کتاب در میان عامه مردم و مراجع علمی متفاوت بوده است.

 این کتاب در چند بخش «یک حیوان بی اهمیت»، «بزرگترین فساد تاریخ»، «ساخت اهرام»، «در تاریخ، چیزی به نام عدالت وجود ندارد»،« رایحه پول»،«کشف جهل و نادانی»، «ازدواج علم و امپراطوری»، «کیش سرمایه داری»، «چرخ صنعت»، «پایان انسان خردمند» تهیه شده است.  انسان خردمند به‏ گونه ‏ای جسورانه، همه جانبه و بحث انگیز هر آنچه را تا کنون گمان می‏کردیم در مورد انسان می‏دانیم به چالش می کشد: افکارمان، رفتارمان، اعمال مان، اقتدارمان… و آینده‏ مان را. از همگی مان با هر ایمان و اعتقادی می خواهیم که روایت های زیربنایی جهان را زیر سؤال ببریم، پیشرفت های گذشته را با دل مشغولی های کنونی مرتبط کنیم و از نتایج جدل انگیز آن نهراسیم.

در بخش هایی از این کتاب آمده است:

«چطور گونه ما در نبرد برای سلطه بر دیگران پیروز شد؟ چرا نیاکان شکارگر ـ خوراک جوی ما اقدام به ساختن شهرها و برپایی پادشاهی‏ ها کردند؟ چگونه به خدایان و ملت‏ ها و حقوق بشر ایمان آوردیم، به پول و کتاب‏ ها و قوانین اعتماد کردیم و خود را برده بوروکراسی و مصرف‏ گرایی و حرص ‏و آز برای خوشبختی ساختیم؟ دنیای ما در هزاره آینده چه شکلی به‏ خود خواهد گرفت؟  «تکامل به تدریج انسان های هوشمند تری را به وجود آورد. سرانجام انسان ها آنقدر هوشمند بودند که بتوانند رازهای طبیعت را کشف کنند. آنها مشتاقانه زندگی طاقت فرسا و خطرناک و اغلب ساده و ابتدایِ شکارگری- خوراک جویی را رها کردند و در یکجا مستقر شدند تا از زندگی دلپذیر و رضایت بخشِ کشاورزی بهره مند شوند. اما این داستان خیالبافی (محض) است.»

این کتاب یک کتاب بسیار هوشمندانه و روشنفکرانه است که تارهای عنکبوت را از روی مغز شما کنار می زند و کمک می کند تا با افقی وسیع تر به بشر و زندگی گذشته و حال و آینده او نگاه کنید.

 این کتاب زبانی ساده دارد و با اشارات منطقی، مفاهیم مورد نظر خود را منتقل کرده است بنابراین مطالعه آن به اطلاعات قبلی خاصی نیاز ندارد و هر کسی که به مفاهیم زیست شناسی، انسان شناسی، تاریخ، اقتصاد و علم علاقه مند باشد، می تواند از آن لذت ببرد حتی اگر همه موارد گفته شده در این کتاب را قبول نداشته باشد.