شرح احادیث اخلاقی   درس خارج فقه   مقام معظم رهبری

حضرت علی (ع) می فرماید:

الزّاهد في الدّنيا من لم يغلب الحرام صبره ولم يشغل الحلال شكره.

(تحف العقول صفحه ۲۰۰)

زهد كه مورد نظر اسلام بوده و ائمه معصومين (عليهم السلام) به آن توصيه كرده اند، حقيقتش طبق اين روايت دو چيز است:

اول آن كه وسوسه های شيطانی و تمايلات حيوانی كه انسان را به ارتكاب محرمات، تحريك  می كند بر او غلبه نكند و بتواند در برابر اين مسائل، صابر بوده و استقامت كند.

دوم، آن كه نعَم الهی آن قدر او را سرگرم نكند كه از شكر خدا غفلت کند و انسانی ناسپاس باشد و غفلت كند كه اين نعمت ها از كيست؟ و زينهار كه اين غفلت، انسان را به وادی های خطرناك، می كشاند.

 

سخن نیک

آنچنان کار کن که گویی تا ابد زندگی خواهی کرد و آنچنان زندگی کن که گویی همین فردا خواهی مرد.

  (امام حسن مجتبی«ع» )

 

نخستین نشریه  درباره امام زمان (عج) 

متن و تصویر 205 شماره از ماهنامه فرهنگی «مهدوی موعود»، مشتمل بر موضوعات مرتبط با مباحث مهدویت، فرهنگ اسلامی... در قالب یک نرم افزار از سوی مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی در اختیار کاربران قرارگرفته است.

 

       شناخت موانع تربيت‏

انسان در رابطه بندگى خود و خداى سبحان، نيازمند آموزش و تربيت صحيح است. شالوده تربيت مذهبى در آغاز زندگى و به‏طور ویژه در دوران كودكى و نوجوانى پى‏ريزى مى‏شود.

والدين براى رساندن فرزندان خود به سرچشمه كمال، نيازمند شناختن درست موانع تربيتى هستند كه باعث محروميت آنان از رسيدن به هدف می شود. موانعى كه نه فقط كودك و نوجوان را از تربيت صحيح بى‏نصيب مى‏سازد، بلكه باعث گمراهى و هلاكت او و در نهايت پشيمانى والدين مى‏شود. در اينجا به بررسى يكي از اين عوامل بازدارنده مى‏پردازيم:

 

بسنده كردن به تربيت گفتارى‏

كودكان و نوجوانان همچون گل‏هایى ناشکفته هستند كه به باغبانى مهربان و دانا نيازمندند؛ باغبانى كه به عشق اين امانت‏هاى الهى با تمام وجود كوشش مى‏كند تا شکفتن و عطرافشانى آنان رادريابد. آيا مى‏توان با گفتار، توصيه و نصيحت بدون پایبندى و عمل، شاهد شكوفايى استعدادهاى فرزندانمان در صحنه ايمان و عمل صالح باشيم؟ اگر خواهان اين هستيم كه فرزندانمان به‏خاطر عشق و بندگى خداوند سبحان به خود ببالند و لذت راز و نياز را دريابند، لازم است از روش‏هاى غير گفتارى بيشتر بهره گيريم، زيرا روش‏هاى غير كلامى، عميق‏ترين و مؤثرترين شيوه‏هاى سازنده تربيتى است.

كودك و نوجوان هيچ‏گاه با سخن و نصيحت مداوم والدين كه اغلب با نوعى اجبار و بايدها و نبايدها همراه است، به اعتقادات و باورهاى آنان نزديك نمى‏شود. بلكه اغلب در قبال اين‏گونه رفتار والدين، از خود مقاومت و سرسختى نشان مى‏دهد.

آنچه‏ در شخصيت و رفتار كودك و نوجوان مؤثر است، پيام‏هاى نصيحت‏آميز نيست بلكه روش و منش عملى والدين در زندگى است.

آنان از تك تك رفتارهايى كه به‏صورت آشكار و پنهان، خواسته يا ناخواسته، درست يا نادرست از والدين سرمى‏زند، پيام مى‏گيرند. پدر و مادرى كه به نماز و رابطه با خداوند عشق مى‏ورزند و در گفتار و كردار خويش و در همه جا به احكام الهى از جمله نماز پایبند هستند، فرزندانى اهل نماز و طاعت خداوند خواهند داشت؛ به همين دليل است كه ششمين امام معصوم (ع) فرموده‏اند:

دعوت كنيد مردم را با اعمال و كردار خود و نباشيد دعوت كننده مردم با زبان.

دعوت لفظى، كوتاه، كم اثر و زودگذر است. دعوتى مى‏تواند ماندگار باشد و در اعماق جان‏ها اثر بگذارد و موجب تحول درونى شود كه به‏صورت عملى صورت گيرد.

پدر و مادرى كه مى‏خواهند كودك و نوجوان خود را به نماز دعوت كنند، بهتر است هنگامى كه خود به نماز مى‏ايستند يا بعد از اقامه نماز به آنان یادآور شوند. در اين صورت فرزندان مى‏پذيرند كه اين كار خوب و درست بوده است، زيرا پدر و مادر انجام داده‏اند.

از ديگر موارد ضعف تأثير در تربيت گفتارى آن است كه والدين با كسالت و بيحالى يا تحقير و عصبانيت فرزند را به انجام فرايض دينى بخوانند. در اين صورت نه‏تنها به‏نتيجه مطلوب دست نمى‏يابند بلكه به‏نوعى سلب علاقه از كودك و نوجوان نسبت به نماز كرده‏اند در واقع دعوت گفتارى نيز بايد به صفات حسنه‏اى مزين باشد تا براى كودك و نوجوان دلچسب، جذّاب و مؤثر باشد.

خداوند سبحان در قرآن كريم در اين باره چنين مى‏فرمايد:

 «ادْعُ إِلى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ» (سوره‏نحل آیه 125)

مردم را با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن‏.

 ادامه دارد...

 

قرآن  محور  جهاد فرهنگى‏

«فَلا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبيراً» فرقان- آيه 52

از كافران فرمان مبر و به‏وسيله آن (قرآن) با آنان مبارزه كن.

بدون شك، مقصود از جهاد در اين آيه، جهاد نظامى نيست، زيرا اين آيه در مكه نازل شده است و در آن زمان، هنوز جنگ نظامى و جهاد مسلحانه صورت نگرفته بود، پس اين آيه درصدد پى‏ريزى و تحكيم مبانى فكرى و عقيدتى مردم است كه از آن به «جهاد بزرگ» تعبير مى‏شود. با دقت در آيه مزبور و موقعيت اجتماعى نزول آن، ارزش زيربنايى جهاد فرهنگى روشن مى‏شود. مجاهدان اين ميدان، عالمان نستوه و دردآشنايند كه با سلاح «حكمت و موعظه حسنه» با لشكريان جهل و خرافه مى‏ستيزند، دلها و فطرتهاى پاك انسانى را فتح و خدا و قانون او را بر آنها حاكم مى‏كنند. نخستين وظيفه پيام‏آوران الهى نيز «ابلاغ» است.

از سوى ديگر، دشمنان انسانيت و طاغوتها چون خود را در ميدان جهاد اكبر، خلع سلاح شده مى‏بينند، نبرد را به ميدان كارزار فيزيكى مى‏كشانند و منطق را با اسلحه پاسخ مى‏دهند. در اين مرحله، مجاهدان راه خدا نيز با زبانى كه دشمن مى‏فهمد، با او سخن مى‏گويند و «كلوخ‏انداز را پاداش سنگ است!»

خداوند در آيه ياد شده، قرآن را محور اصلى تداوم جهاد فكرى و عقيدتى معرفى مى‏كند. اين معرفى به دليل بعد روشنگرى، فراگيرى، تأثير عميق و سريع قرآن است كه در تمام ابعاد زندگى مى‏تواند برنامه‏اى روشن و تفكرى ناب و صحيح ارائه دهد. با وجود قرآن، نبايد تحت تأثير انديشه‏هاى انحرافى و باطل ديگران قرار گرفت و از آنها اطاعت كرد، از اين رو خداوند به پيامبر (ص) دستور مى‏دهد كه در هيچ زمينه‏اى از كافران اطاعت نكن.

 

یک شبهه ویک پاسخ

پرسش:    اگر قرآن برای هر زمان و مكاني است، چرا به زبان عربي است؟

پاسخ: نزول قرآن به زبان عربي با توجه به مخاطبان نخستين و پيامبر (كه عرب زبانند) يك جريان طبيعي است، زيرا هر سخنور و دانشمندي، مطالب خود را با زبان مخاطبان خود بيان مي‏كند يا مي‏نويسد، مگر آن كه پيمودن چنين مسير طبيعي به دلايلي، غير ممكن باشد يا در پيش گرفتن رويه‏اي ديگر ضروري به نظر برسد. خداوند در ارسال پيامبران و ابلاغ پيام‏هاي خويش همين رويه را تأييد و می فرماید:

و ما أرسلنا مِن رسول إلاّ بلسان قومه ليبين لهم فيضلّ اللَّه مَن يشاء و يهدي مَن يشاء و هو العزيز الحكيم

ما هر فرستاده اي را با زبان مردمش فرستاديم تا بتواند حقايق را براي آنان به روشني بيان كند. پس خداوند هر كس را بخواهد، گمراه و هر كس را بخواهد، هدايت مي‏كند و او شكست‏ناپذير و حكيم است».

رسولان الهي هم پيام را با زبان قوم و مخاطبان خويش مي‏آورند و هم معارف را متناسب با سطح فرهنگي و علمي آنان بيان مي‏كنند؛ بنابراين اگر قرآن به زباني غير از زبان عربي بود، جاي آن داشت كه از حكمت نزول قرآن به آن زبان سؤال شود كه چرا با اين كه مخاطبان عرب بودند، قرآن به زبان ديگري كه مردم آن زمان نمي‏فهميدند، نازل شد. پس نزول قرآن به زبان عربي در درجه اول امري طبيعي است.

اما نازل شدن قرآن به زبان عربي به معناي اختصاص آن به ملت عرب زبان نيست، بلكه، چون روح و محتوا و پيام قرآن همگاني و جهاني است، اين كتاب آسماني براي همه انسان ها است و در آيات قرآن نيز اين معنا تأكيد شده است.  از سوی ديگر، براي جهاني بودن قرآن، لازم نيست حتما قرآن به زبان ما باشد، بلكه همين كه قرآن و مفاهيم و پيام هاي آن به زبان ما ترجمه شود، حجت بر ما تمام مي شود و بهانه اي براي ايمان نياوردن نخواهيم داشت.

 

شهید  هوشنگ فتحی

 شهید فتحی اسفند 57 وارد شرکت ملی نفت ایران شد، شور جوانی واخلاق و متانت در گفتار ورفتار او زبانزد همه همکاران بود. نورانیت درون او حکایت از عاقبتی نیک و قرار گرفتن در جرگه شهیدان داشت، در آغازین روزهای جنگ تحمیلی (نوزدهم مهر 59) براثر بمباران رژیم بعث عراق در شهراهواز روح پاکش به خیل عظیم شهیدان پیوست و نامش جاودانه شد، يكي از بستگان شهيد درباره وي مي گويد: «شهيد داراي متانت كلام و اخلاقي حسنه بود، به نحوي كه بسياري از جوانان و نوجواناني كه با او در ارتباط بوده اند از او به عنوان الگويي اخلاقي ياد مي كنند».

 

زلال احکام

شرکت در پیش بینی  نتیجه مسابقات

 پرسش: شرکت کردن در پیش بینی نتیجه مسابقات از طریق اینترنت مشکل دارد؟ آیا پولی که از آن به دست می آید حلال است یا حرام؟

جواب: احتیاط در ترک شرکت در این مسابقات است هر چند حرام نیست و کسی که در پیش بینی مسابقات برنده می شود شرعاً مالک جایزه نمی شود مگر این که مالک جایزه ضمن یکی از عقود شرعی مانند هبه یا صلح آن جایزه را به برنده تملیک کند.

 

با فرزانگان

پدر آيت الله بهجت در 16-17 سالگي بر اثر بيماري وبا در بستر بيماري مي افتد و حالش بد مي شود به گونه اي كه اميد زنده ماندن او از بين مي رود.  وي مي گفت: در آن حال ناگهان صدايي شنيدم كه گفت: با ايشان كاري نداشته باشيد، زيرا ايشان پدر محمد تقي است.  بعد از مدتي پدر آقاي بهجت حالش رو به بهبود مي رود و بالاخره كاملاً شفا مي يابد.  چند سال پس از اين ماجرا تصميم به ازدواج مي گيرد و سخني را كه در حال بيماري به او گفته شده بود، كاملاً از ياد مي برد.

بعد از ازدواج هنگامي كه خداوند چهارمين فرزند را به او عنايت مي كند، به ياد آن سخن كه در دوران بيماري اش شنيده بود مي افتد.

وي را « محمد تقي » نام مي نهد، ولي وي در كودكي در حوض آب مي افتد و از دنيا مي رود.

سرانجام پنجمين فرزند را دوباره « محمد تقي » نام مي گذارد. بدينسان نام آيت الله بهجت مشخص مي شود.