مروری بر بازی های اعتیادآور تلفن های همراه

کدام بازی اسیرتان کرده ؟

 مشعل    زمانی تنها بازی جذاب و فراگیر تلفن های همراه، همان ماری بود که دنبال یک نقطه می رفت و با هر نقطه بزرگ و بزرگتر می شد، تا جایی که دم خودش را می خورد  و می سوخت. آن زمان هنوز دنیای مجازی و شرکت های تولیدکننده تلفن های همراه این اندازه پیشرفت نکرده بودند که بتوانند روی گوشی ها بازی های هوشمند را فعال کنند؛ اما در دوره ای کوتاه به یک باره تحولی بزرگ در این عرصه به وجود آمد و شاهد ظهور و گسترش بی شمار بازی هایی شدیم که قدرت انتخاب و تنوع بالایی را به مخاطب می دهد؛ آنگونه که مخاطب در میانه این برنامه ها و بازی ها احاطه شده و شاید باید دیگر نگران کاربران تلفن های همراه شد.  در گذشته بخش عمده کاربران بازی های هوشمند روی تلفن های همراه را نوجوانان و جوانان تشکیل می دادند؛ اما حالا سال هاست که کودکان در سنین پایین نیز با تلفن همراه والدین شان سرگرم می شوند. پس حالا که کاربران بازی های تلفن های همراه میلیون ها نفر از چند نسل مختلف هستند، بازار بزرگی را تشکیل می دهند که شرکت های تولیدکننده این بازی ها، سر و دستی برای داشتن سهم بیشتر از آن می شکنند.

 شما درگیر کدام بازی هستید؟

بخشی از بازی های هوشمند در تلفن های همراه، مختص نوجوانان است که با توجه به علاقه مندی، هیجان و توانمندی خاصی که برای انجام بازی لازم است، کودکان و بزرگسالان توانایی یا تمایلی به سرگرم شدن با آنها ندارند. بازی هایی که ماجراجویانه، سرعتی، ورزشی یا ترسناک و هوشمند هستند و کاربر پس از مدتی بشدت به آن اعتیاد یا وابستگی پیدا می کند. بازی هایی نظیر «وادی بناهای یادبود» (Monument Valley) «یورش سلطنتی» (Kingdom Rush) «فرار ریمن در روز مقدس» (Rayman Fiesta Run)  «ماین کرفت- نسخه جیبی» (Minecraft: Pocket Edition) «سه تایی ها» (Threes) «گذرگاه» (Crossy Road) «هشتاد روز » (80 Days) « استیک من گلفباز » (Super Stickman Golf) «کانابالت اچ دی» (Canabalt HD)«آسفالت»(Asphalt)   «مرده متحرک» (The Walking Dead) «ماهیگیری مضحک» ((Ridiculous Fishing «درفش ساگا» (The Banner Saga)  «لیمبو» (Limbo) و «جاده صعب العبور» (Impossible Road) در میان بازی های معروف معرفی شده اند.

اما برخی بازی ها تنها با اینترنت فعال هستند و برخی دیگر در حالت آفلاین یا بدون اینترنت که البته هر کدام از این دو، شرایط طرفداران خودش را دارد. بازی هایی مثل Oxenfree، Cover Fire، Life is Strange، Telltale Games، Shadow Fight، KAMI 2، Limbo، Inside، Plants Vs Zombies و ... که تنها نمونه ای از دنیای بزرگ بازی های روی تلفن همراه هستند که می توان آنها را بدون اینترنت هم بازی کرد.

 وسواس بردن یک مرحله

در این میان برخی بازی ها بر اساس میزان دانلود و محبوبیت بین کاربرها و نیز مورد استفاده قرار گرفتن بین بیشترین گروه های مخاطب (کودکان تا بزرگسالان) به عنوان محبوب ترین ها معرفی شده اند. بازی هایی مثل کلش آف کلنز (Clash of Clans)، سونیک دش (Sonic Dash)، پرندگان خشمگین (Angry Birds) و ... که همین حالا میلیون ها نفر کاربر دارند. ممکن است این بازی ها روی گوشی بسیاری از مخاطبان مشعل هم باشد که در میان روز و در مسیر خانه و اتوبوس و مترو آن را بازی می کنید. راستی بازی که شما را گرفتار خودش کرده و تا مرحله های آن را نگذرانید، آرامش ذهنی تان برنمی گردد، کدام است؟ آیا شما دچار این وسواس فکری درباره تمام کردن مراحل بازی شده اید؟ چقدر این بازی ها دنیای فرزندان تان را احاطه کرده است؟

بسیاری از کاربران ابتدا این بازی ها را برای سرگرمی و پر کردن فواصل خالی بین کارهای روزانه روی گوشی خود نصب می کنند و برای بسیاری از آنها این کاربری همینطور هم باقی می ماند؛ اما در بسیاری از موارد این بازی ها به عامل اعتیادآور در زندگی فرد تبدیل می شود که فرد اگر از مراحل آن برنده بیرون نیاید، دچار نوعی کمبود و حسرت می شود و اگر هم موفق شود، تمایل شدیدی برای رسیدن به مرحله بعد دارد. این وسواس در برد و باخت و درگیر بودن با بازی های تلفن همراه، در واقع بخشی از اعتیاد شما به تلفن همراهتان را تشکیل می دهد؛ اتفاقی که این روزها به یکی از آسیب های عصر جدید تبدیل شده و باید اثرات منفی و صدمات آن را بدانید.

 وقتتان را با تلفن همراه پر نکنید

درباره آسیب تلفن های همراه زیاد شنیده اید؛ از بی خوابی، سرگیجه، تهوع، افزایش ضربان قلب، استرس، سردرد و اختلالات بینایی که به دلیل قرار گرفتن در معرض امواج رادیویی در طولانی مدت ایجاد می شود تا تغییر در رفتار، عصبی شدن و برخوردهای تند که در روابط روزانه ما بسیار زیاد شده است.  بسیاری از ما در جریان زندگی شهری، در نزدیکی چند آنتن شهری و انواع و اقسام دستگاه های الکترونیکی و امواج رادیویی قرار می گیریم، تلفن های همراه خودمان، اعضای خانواده، همکاران و ... یکی از آنهاست . به همین دلیل است که بسیار توصیه شده خودتان و کودکان تان را از این وسایل الکترونیک، بخصوص تلفن های همراه در زمانی غیر از زمان های الزام آور دور نگه دارید. بسیاری از مادران باردار یا مادرانی که بتازگی فرزندشان متولد شده، ملزم به دوری از تلفن همراه، بخصوص در زمان خوابیدن شده اند.  این امواج و اثرات آن برای بسیاری از بیماران، اثرات تخریبی مضاعف دارد و به عنوان نمونه بیمارانی که مشکلات قلبی دارند یا پیش تر جراحی های جدی داشته اند، باید توصیه دوری از تلفن همراه و آنتن های مخابراتی را جدی بگیرند. جدا از آنهایی که شرایط خاص دارند، عموم افراد سالم در سنین مختلف باید بدانند که این امواج و استفاده بیش از اندازه از لوازم الکترونیک، بویژه تلفن همراه، بر يادگيري و حافظه، گوش وشنوایی و چشم اثرات مستقیم و تخریبی دارد.  فارغ از این اثرات ظاهری تلفن همراه و بازی هایی که درباره آنها صحبت شد، تاثیر روانی زیادی روی انگیزه ها، علاقه مندی ها، بخصوص برنامه ریزی های کوتاه و بلند مدت زندگی ما نیز می گذارند. این بازی ها میزان کنش و فعالیت فیزیکی فرد را به حداقل ممکن می رسانند و گاه فرد ساعت ها همراه با استرس در یک نقطه باقی می ماند. این شرایط اگر در بلند مدت، به عادت تبدیل شود، برای کودک، نوجوان، جوان و بزرگسال بسیار مخرب خواهد بود.

 بازی برای کاهش استرس روزانه

با این حال به نظر می رسد برخی بازی های سرگرم کننده در تلفن های همراه، می تواند بخش قابل توجهی از فشار عصبی و استرس روزانه را کاهش دهد؛ درست همانند کاری که یک مکعب روبیک می تواند انجام دهد و برای لحظاتی شما را به دنیای ریاضی می برد. بسیاری از بازی های ساده، اما جذاب که بدون اینترنت بازی می شوند، این قابلیت را دارند که با مراحل ساده، کاربر را راضی و سرخوش به پایان بازی برسانند. در شرایطی که تلفن های همراه به دلیل فعال شدن شبکه های اجتماعی، روزانه انبوهی از اخبار و داده های پر استرس و گاه تلخ و شکننده را به کاربران خود می رسانند، لازم است این فشار را با اقدامی متوقف یا کم کنید. بسیاری از افراد این فشار را با انجام همین بازی های ساده از طریق تلفن همراهشان جبران می کنند؛ اما مسئله مهم آن است که مرز میان سرگرمی با بازی اعتیاد آور را فراموش نکنیم.

 

خنده و باغچه

تو به من خنديدي و نمي دانستي

من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم

باغبان از پي من تند دويد

سيب را دست تو ديد

غضب آلود به من كرد نگاه

سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك

و تو رفتي و هنوز،

سال هاست كه در گوش من آرام آرام

خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم

و من انديشه كنان غرق در اين پندارم

كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت

 حمید مصدق

 

چند فیلم و چند ترانه

امیرعباس گلاب، یکی از خواننده های موسیقی پاپ کشورمان است که در چند سال اخیر بدون حاشیه و هیاهو توانسته جای خود را در میان مخاطبان موسیقی باز کند. او در سال 1386 اولین تک آهنگش را منتشر کرد؛ اما حدود 10 سال طول کشید تا بتواند اولین کنسرت خود را برگزار کند. او دوره ای کوتاه شاگرد محمد نوری بود و در این سال ها با تیتراژ چند سریال نظیر «ستایش» محبوبیت خوبی به دست آورد. همچنین دو فیلم سینمایی «قاتل اهلی» و «آینه بغل» هم با صدای او اکران شده اند. گلاب هنوز آلبومی مجزا منتشر نکرده و بیشتر آثارش به صورت تک آهنگ عرضه شده اند. ترانه هایی همچون «بانوجان» و «گونه» جزو آخرین تک آهنگ های موفق او بوده اند.

 

کمدی ها می فروشند

فیلم کمدى «هشتگ» که در مهر و آبان فروش خوبی هم داشته و جزو فیلم های یک میلیاردی در فروش شده است را از دست ندهید.

 این فیلم را رحیم بهبودى فر، کارگردانی و مقصود جبارى و محمد على کیانى  تهیه کرده اند. نیوشا ضیغمی و بهاره رهنما نقش هایی متفاوت در این فیلم دارند و بیژن بنفشه خواه، حدیث فولادوند، ارسلان قاسمی، محمدعلی کیانی، مهرداد فلاحتگر، امید روحانی و سایر بازیگران هم آنها را همراهی می کنند.

 

هر شکستی، شکستن نیست

در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دو انتهای چوبی می بست. چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد.

یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هربار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود، نصف آب کوزه می ریخت.

مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده، به طورکامل انجام می دهد؛ اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواند نصف وظیفه اش را انجام دهد. هر چند می دانست آن ترک ها حاصل سال ها کار است. کوزه پیر آنقدر شرمنده بود که یک روز وقتی مرد آماده می شد تا از چاه آب بکشد، تصمیم گرفت با او حرف بزند. او گفت: «از تو معذرت می خواهم. تمام مدتی که از من استفاده کرده ای، فقط از نصف حجم من سود برده ای، فقط نصف تشنگی کسانی را که در خانه ات منتظرند، فرو نشانده ای.»

مرد خندید و گفت: «وقتی برمی گردیم با دقت به مسیر نگاه کن.»

موقع برگشت، کوزه متوجه شد که در یک سمت جاده - سمت خودش - گل ها و گیاهان زیبایی روییده اند.

مرد گفت: «می بینی که طبیعت در سمت تو چقدر زیباتر است؟ من همیشه می دانستم که تو ترک داری و تصمیم گرفتم از این موضوع استفاده کنم. این طرف جاده بذر سبزیجات و گل پخش کردم و تو هم همیشه و هر روز به آنها آب می دادی. به خانه ام گل برده ام و به بچه هایم کلم و کاهو داده ام. اگر تو ترک نداشتی، چطور می توانستی این کار را بکنی؟

 

اتحادیه ابلهان

داستان انتشار اتحادیه ابلهان، نوشته جان کندی تول، داستان غریبی است. جان کندی کتاب را در 30 سالگی نوشت؛ ولی هیچ ناشری زیر بار چاپ آن نرفت. پس از آن مادرش 11 سال تلاش کرد تا بالاخره دانشگاه لوییزیانا راضی به انتشار آن شد. این کتاب به محض انتشار غوغا به پا کرد و همان سال - 1981 - جایزه پولیتزر را از آن خود کرد. شاید بتوان محبوبیت کتاب را با «ناطور دشت» سلینجر مقایسه کرد. ایگنیشس جی رایلی، قهرمان داستان، یک متخصص قرون وسطاست که تمام دنیا را از دریچه کتاب تسلای فلسفه بوئتیوس، فیلسوف قرون وسطایی می بیند. تمام زندگی اش فلسفه بافی و انزجار از جامعه آمریکاست. او که یک دن کیشوت امروزی است، وادار می شود از خلوت خود بیرون بیاید و با جامعه ای که از آن متنفر است، روبه رو شود و به شیوه دیوانه وار خود با آن بستیزد. بسیاری از منتقدان، «اتحادیه ابلهان» را بزرگ ترین رمان کمدی قرن می دانند.

رمان «اتحادیه ابلهان» از سوی پیمان خاکسار به فارسی ترجمه شده و نشر چشمه آن را منتشر کرده است.

در بخش هایی از آن می خوانید:

- تو اصلاً تو خیابون سن ژوزف چی کار داشتی؟ اونجا که فقط انباره و اسکله. اصلاً آدم از اونجا رد نمی شه. اونجا اصلاً جزء مسیرای ما نیست.

راستش این رو نمی دونستم. از سر ناتوانی اونجا توقف کردم تا خستگی درکنم. گاه گداری هم رهگذری عبور می کرد که متاسفانه میلی به هات داگ نداشت.

-پس اونجا بودی. واسه همینه که هیچی نمی فروشی. شک ندارم که داشتی با اون گربه لعنتی بازی می کردی.

-حالا که اشاره کردید، یاد یک و یا شاید دو حیوان اهلی افتادم که اون حوالی پرسه می زدن.

-پس داشتی با گربه بازی می کردی.

-نه. من با گربه بازی نمی کردم. من فقط گربه رو برداشتم تا کمی نازونوازشش کنم. گربه  گل باقالی بسیار ملوسی بود. بهش یک هات داگ تعارف کردم؛ ولی از خوردنش امتناع کرد. حیوانی بود باسلیقه و نجیب.