امر به معروف و نهى از منكر در نهضت امام حسين (ع)       فرهنگ کربلا آفرین

مقصود از فرهنگ عاشورا، مجموعه مفاهيم، سخنان، اهداف و انگيزه‏ها، شيوه‏هاى عمل، روحيات و اخلاقيات والايى است كه در نهضت كربلا گفته يا به آنها عمل شده يا در حوادث آن نهضت، تجسم يافته است. اين ارزش‏ها و باورها هم در سخنان سيدالشهدا(ع)، اصحاب و فرزندان متجلى است و هم در رفتارشان. همين فرهنگ است كه هر جا و در ميان هر قومى كه باشد، كربلا آفرين مى‏شود و انسان‏ها را مبارزانى با ستم و مدافعانى نسبت به حق تربيت مى‏كند. فرهنگ عاشورا همان زيربناى عقيدتى و فكرى است كه در امام حسين(ع) و شهداى كربلا و اسراى اهل بيت (عليهم السلام) بود و سبب پيدايش آن حماسه و ماندگارى آن قيام شد. از جمله باورها و ارزش‏هاى برگرفته از آن فرهنگ مى‏توان به موارد ذيل اشاره کرد:

1. مقابله با تحريف دين

2. مبارزه با ستم طاغوت‏ها و جور حكومت‏ها

3. عزت و شرافت انسان

4. شهادت‏طلبى

5. احياى فريضه امربه معروف

6. فتوت و جوانمردى، حتى در برخورد با دشمن

7. اصلاح‏طلبى

8. عمل به تكليف به خاطر رضاى خدا

9. صبر و مقاومت در راه هدف

در ادامه برخي باورها و ارزش‏ها را كه نقش مهمى در شكل‏گيرى فرهنگ عاشورايى ايفا کرده است، بررسي مي كنيم:

صبر و استقامت

ثبات و آرامش نفس در سختى‏ها، بلاها و پايدارى و مقاومت در برابر آنها را صبر و استقامت مى‏نامند.

از شاخص‏هاى مهم فرهنگ عاشورا ايستادگى و مقاومت سپاه اسلام در برابر دشمن بود. امام حسين (ع) در چند مرحله هنگام حماسه عظيم عاشورا، ياران خود را به صبر و استقامت دعوت کرد. آن امام همام روز عاشورا در خطبه‏اى به ياران خود مى‏فرمايد:

«اى بزرگ زادگان! مقاومت كنيد، چرا كه مرگ تنها پلى است كه شما را از رنج و سختى عبور مى‏دهد و به سوى بهشت گسترده و نعمت‏هاى هميشگى مى‏رساند.»

امام حسين(ع) روز عاشورا پس از نماز ياران خود را به صبر دعوت کرد. ياران با وفاى ايشان در رجزهاى خود شعار مقاومت و پايدارى را سر مى‏دادند. سخت‏ترين ضربه‏هاى روحى و مصيبت شهادت فرزندان و ياران بر امام حسين(ع) وارد شد، اما آن بزرگوار روحيه خود را از دست نداد، ايستادگى كرد و به تسليم و ذلت تن نداد. امام حسين(ع) فرمود: «من مرگ (در راه حق) را جز سعادت نمى‏بينم و زندگى با ستمكاران را جز محنت نمى‏دانم.» سخنان آن امام بزرگوار درباره صبر بر داغ عزيزان و شهادت همراهان بسيار است و از آغاز نيز خود را براى تحمل اين پيشامدها، آماده كرده بود. هنگام خروج از مكه در خطبه‏اى به آينده حوادث و پيشگويى شهادت خود اشاره کرد و فرمود: «بر بلاى او صبر مى‏كنيم و او نيز پاداش صابران را به ما مى‏دهد.»

قهرمانان عاشورا، الهام دهندگان صبورى و شكيبايى به همه نسل‏هاى طالب حق هستند. اگر انقلاب اسلامى ايران با هدايت و رهبرى بنيانگزار آن، امام خمينى (ره) به ثمر مى‏رسد، بدون ترديد با تكيه بر اين ويژگى مهم قهرمانان كربلاست.

حق طلبى

از راز و نياز، آن واسطه فيض الهى كه در شروع قيامش در حرم جد بزرگوار خود با پروردگارش دارد، چنين برداشت مى‏شود كه معيار آن حجت خدا در شروع حركت و هدف غايى آن حضرت همانا رضاى الهى است. ايشان در بخشى از آن مناجات مى‏فرمايد:

اى خداى صاحب جلال و كرامت، تو را به حق اين قبر و صاحب آن سوگند كه ما را به آنچه رضاى تو و رضاى پيامبرت در آن است، هدايت فرما.

اگر قيام مى‏كند، اگر حركت مى‏كند، اگر خونش را نثار مى‏كند، اگر سخت‏ترين و شديدترين مصائب را بر جان مى‏خرد، اگر فرزندان را به شهادت مى‏دهد و اگر محبوب‏ترين خاندانش را به دست اسارت مى‏سپارد، بر اين است كه رضاى الهى را به دست آورد. در بخشى از خطبه‏اى كه هنگام عزيمت به عراق ايراد داشت، فرمود: خشنودى خداوند، خشنودى ما اهل بيت است.

استاد مطهرى در اين باره مى‏فرمايد:

اگر قيام به انگيزه امر خدا و تحصيل رضاى حق بود كه (ان صلاتى و محياى و مماتى للَّه‏رب العالمين) براساس از خودگذشتگى و فداكارى بود و خلاصه اگر خالصاً لوجه اللَّه بود و هيچ منفعتى نداشت بلكه منافع را به خاطر حقيقت به خطر انداخت، چنين مبارزه‏اى چون جلوه‏اى از روح حقيقت پرستى و ضد خودپرستى بشر است، طبعاً عظمت پيدا مى‏كند.

اهتمام به دعا و مناجات

دعا به معناى سوال و استغاثه است و خداوند در آيات متعدد به پيامبرش مى‏فرمايد برخى از امور مهم را در قالب دعا از خداوند طلب کند. وَقُل رَبِّ زِدْنِي عِلْماً

نياز اساسى و حقيقى روح و انسانيت انسان، ارتباط با خالق هستى است كه درك اين نياز و راه تأمين آن، پيوند وى را با مبدأ مهربانى‏ها آشكار مى‏سازد و توفيقات الهى را افزونى مى‏بخشد.

از مظاهر عبوديت و عرفانِ وجودِ مقدس امام حسين(ع)، عبادت‏ها و دعاهاى ايشان به درگاه خداوند متعال است. دعاى عرفه آن امام همام، يكى از تجلى گاه‏هاى بسيار عالى از روح بزرگوار و معاشقه عارفانه‏اى است كه با خداى خود كرده است. انسان وقتى اين دعا را مى‏خواند، درمي يابد كه اين روح بزرگ چگونه آمادگى داشته تا آن فداكارى بى نظير را در صحنه كربلا از خود نشان دهد و اين چنين جان خود را در طبق اخلاص بگذارد و عاشقانه به درگاه خداوند نثار كند. در اوج حماسه كربلا اين اظهار بندگى در كلام و حالات امام مشهود است و حتى به ديگران توصيه مي کند و درس دعا و اظهار بندگى مى‏دهد. روز عاشورا و در حين نبرد حق و باطل، امام حسين (ع) در حالى كه دست به دعا برداشته، كلماتى را به فرزندش امام سجاد (ع) تعليم مى‏دهد كه مي بايد عهده‏دار كاروان و قافله امام حسين (ع) در حركت به كوفه، شام و مدينه باشد. امام سجاد (ع) مى‏فرمايد: پدرم در آن روز پرشور عاشورا كه خون در آن مى‏جوشيد، مرا به سينه چسبانيد و فرمود: پسرم حفظ كن از من دعايى را كه مادرم فاطمه (س) به من آموخت كه رسول اللَّه (ص) به او آموخته بود و جبرئيل امين، مأمور آموختن به آن حضرت بوده كه در حوائج مهم و گرفتاري ها و غم و غصه‏هايى كه بر انسان نازل مى‏شود و در بلاهاى بزرگ و سخت بخواند، خداى را به آن و آن اين است: به حق يس و به حق طه و قرآن كريم، اى كسى كه قدرت دارى حوائج سؤال كنندگان را بر آورده سازى، اى خدايى كه از ضماير بندگان واقفى، اى خداى برطرف كننده غم و اندوه گرفتاران، اى زداينده غم‏هاى غصه داران، اى رحمت كننده بر پيران، اى روزى دهنده بر اطفال، اى آنكه به گفت وگو در پيشگاهت براي عرض حاجت نياز نيست، درود فرست بر محمد و آل محمد و انجام ده در حق اين بنده‏ات آنچه سزاوار ربوبيت تواست.

شهادت طلبى

عاشوراييان و ياران حماسه ساز امام حسين (ع) به خوبى دريافته بودند كه سيدالشهدا(ع) چه راهى را انتخاب کرده است. بعد از همه اتمام حجت‏ها، آنان كه در ركاب آن حجت خدا توفيق حضور پيدا كرده بودند، مى‏دانستند كه امام از شهادت خود آگاه و با علم به آن به كربلا آمده است. آنان باور داشتند كه امام براى بقاى دين و حيات اسلام، خود را به قربانگاه رسانده است؛ از اين رو صحابه به پيروى از رهبر و مولاى خويش در شب عاشورا يك به يك برخاسته و اين روحيه را ابراز مى‏كردند و همانند امامشان هيچ گونه هراسى به خود راه نداده بودند. با آن كه اباعبداللَّه (ع) بيعت را برداشته بود تا هر كس با اختيار خود تصميم بگيرد، اما سخنان آن بزرگواران در شب عاشورا حاكى از عشق به شهادت در ركاب مولاى خود بود. وقتى امام حسين (ع) فرمود: فردا من كشته مى‏شوم و شما نيز همه كشته خواهيد شد. گفتند: سپاس خدايى را كه ما را به يارى تو تكريم فرمود و شرافت شهادت در ركاب تو را نصيب ما كرد. اى فرزند رسول خدا آيا خرسند نباشيم كه با تو و در درجه تو باشيم. امام (ع) فرمود: خدا همه شما را پاداش نيك بدهد و آنان را دعا كرد.

اين فرهنگ اهل بيت و عاشورا و مؤيد اين روحيه و انديشه آسمانى است كه مرگ در راه عقيده و شهادت در راه خدا آرزوى وارستگانى است كه رشته تعلقات دنيوى را قطع کرده و به حيات برين و رزق الهى در سايه شهادت دل بسته‏اند. امروز به بركت تداوم اين فرهنگ عاشورائى، انقلاب اسلامى توانسته است جوانانى تربيت کند كه به پيروى از مولاى خويش حاضرند از همه وابستگى‏هاى مادى دست برداشته و در راه حفظ نظام اسلامى ايثارگرى کنند. فرهنگ شهادت‏طلبى عاشورا را رزمندگان مسلمان ما و شهيدان انقلاب اسلامى به خوبى درك كرده و از آن در راه حفظ اسلام و نظام اسلامى بهره‏بردارى كردند.

كلام امام حسين (ع)

اثر تنگ‏دستى، بيمارى و مرگ‏

لَوْلاَ ثَلاَثَةٌ مَا وَضَعَ ابْنُ آدَمَ رَأسَهُ لِشَىْ‏ءٍ اَلْفَقْرُ وَ الْمَرَضُ وَ الْمَوتُ

امام حسين (ع) فرمود: «اگر سه چيز نبود، آدمى سرش را در برابر هيچ چيز فرود نمى‏ آورد؛ تنگ‏دستى، بيمارى و مرگ»

(نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص 85 ح4)

   همراه با شهيدان كربلا

سالِم بن عَمرو

يكي از شهداي كربلا كه از مواليان ايراني بوده و در زيارت منسوب به ناحيه مقدسه و برخى كتاب‏هاى رجال‏شناسى و تاريخى متأخر از وى به عنوان شهيد كربلا ياد شده، سالم بن عمرو است؛ شهيد بزرگواري که مرحوم مامقانى شرح حال او را چنين آورده است: «سيره‏نويسان گفته‏اند كه او از مواليان كوفه و شيعه‏اى شجاع بود. در قيام حضرت مسلم بن عقيل(ع) شركت داشت و پس از شهادت وى دستگير شد، اما توانست فرار کند. مدتى بين قبيله‏اش پنهان زيست. آنگاه كه از ورود امام حسين (ع) به سرزمين كربلا خبر يافت، همراه جمعى از افراد قبيله به سپاه آن حضرت پيوست و همچنان در خدمت امام(ع) بود تا اين‏كه روز عاشورا به فيض شهادت نايل آمد.»

ايام حسيني

محاصره خيمه ها در كربلا

   امام صادق(ع) فرمودند: تاسوعا روزى بود كه امام حسين(ع) و اصحابش را در كربلا محاصره و سپاه شام بر قتال آن حضرت اجتماع کردند. پسر مرجانه و عمر سعد به خاطر كثرت سپاه و لشكرى كه براى آنها جمع شده بود، خوشحال شدند و آن حضرت و اصحابش را ضعيف شمردند و يقين كردند كه ياورى براى او نخواهد آمد و اهل عراق حضرتش را مدد نخواهند کرد.

امان نامه براى فرزندان ام البنين(ع)

در اين روز شمر ملعون براى حضرت عباس(ع) و برادرانش امان نامه آورد. آن لعين خود را نزديك خيام با جلالت حضرت اباعبدالله(ع) رسانيد و بانگ برآورد: «أين بنو اُختِنا»: «پسران خواهر ما كجايند»؟ ولى آن بزرگواران جواب ندادند. امام حسين(ع)فرمود: جواب او را بدهيد، اگر چه فاسق است. حضرت عباس(ع) در جواب فرمودند: چه مى گويى؟ شمر گفت: من از جانب امير براى شما امان نامه آورده ام. شما خود را به خاطر حسين(ع) به كشتن ندهيد. حضرت عباس(ع) با صداى بلند فرمود: «لعنت خدا بر تو و بر امير تو (و بر امان تو) باد. ما را امان مى دهيد در حالي كه پسر رسول خدا را امان نباشد»؟

درخواست تأخير جنگ از سوى امام حسين(ع)

در عصر تاسوعا امام(ع) براى به تعويق انداختن جنگ، يك شب ديگر مهلت گرفتند. چون عمر سعد لشكر را آماده جنگ با امام(ع) کرد و معلوم شد كه قصد جنگ دارند. حضرت به برادرش عباس(ع) فرمود يك شب ديگر مهلت بگيرد. آنها در ابتدا قبول نكردند، اما بعد پذيرفتند كه شبى را صبر كنند.

احكام ويژه محرم

پرسش: اگر برخي واجبات به سبب شركت شخص در مجالس عزادارى از او فوت شود (مثلًا نماز صبح قضا شود) آيا بهتر است بعد از اين در اين مجالس شركت نكند يا اينكه عدم شركت او باعث دورى از اهل بيت (ع) مى‏شود؟

پاسخ: بديهى است كه نمازِ واجب، مقدم بر فضيلت شركت در مجالس عزادارى اهل بيت (عليهم السلام) است و ترك نماز و فوت شدن آن به بهانه شركت در عزادارى امام حسين (ع) جايز نيست، اما شركت در عزادارى به گونه‏اى كه مزاحم نماز نباشد، ممكن و از مستحبات مؤكّد است.